مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ادوار | اَدْوار، جمع‌ دور، اصطلاحی‌ در نظام‌ موسیقی‌ قدیم‌ ایران كه‌ گام‌ در موسیقی‌ كنونی‌ جای‌گزین‌ آن‌ شده‌ است‌. اگرچه‌ نظام‌ علمی‌ موسیقی‌ ایران‌ از ادواری‌ به‌ دستگاهی‌ تحول‌ یافته‌ است‌، ولی‌ شواهدی‌ وجود دارد كه‌ باقی‌ ماندن‌ آثاری‌ از نظام‌ ادواری‌ را تأیید می‌كند. برای‌ نمونه‌ می‌توان‌ به‌ كاربرد نامهای‌ قد...
  • ادهم | اَدْهَم‌، میرزا ابراهیم‌ (د 1060ق‌/ 1650م‌)، فرزند میرزا محمد رضی‌ آرتیمانی‌، از شعرای‌ شیعه‌ مذهب‌ و قلندروش‌ عصر صفویه‌. او در آرتیمان‌ تویسركان به‌ دنیا آمد (صدیق‌ حسن‌خان‌، 41؛ پارسا، 647). با توجه به‌ درگذشت وی‌ (1060ق‌) و اینكه‌ در هنگام‌ مرگ‌ 40 سال‌ داشت‌ (گلچین‌ معانی‌، 77)، می‌توان‌ گفت‌ كه‌ در حدود...
  • ادفو | اُدْفو، یا اِدفو، شهری در ساحل غربی رود نیل در حوزۀ اداری آسوان (مصر). این نام در منابع به صورت اتفو و نیز صورتهای مختلف دیگر آمده است (برای تفصیل‌، نك‍ : ابن‌رسته‌، 334؛ ابن‌بطوطه‌، 52؛ مقریزی‌، 2(1)/ 120؛ ذهبی‌، 3/ 41؛ ابن‌تغری‌ بردی‌، 8/ 94؛ ادریسی‌، 14؛ یاقوت‌، 1/ 168؛ سیوطی‌، 1/ 27). نام‌ ادفو در مصریِ ب...
  • ادلب | اِدْلِب‌، نام‌ استانی‌ و مركز آن‌ در سوریه‌.
  • ادفوی | اُدْفُوی‌، ابوالفضل‌ كمال‌الدین‌ جعفر بن‌ ثعلب‌ (685- 748ق‌/ 1286-1347م‌)، مورخ‌، ادیب‌ و فقیه‌ مصری‌. برخی‌ منابع‌ نام‌ پدر او را تَغلِب آورده‌اند (نك‍ : صفدی‌، الوافی‌...، 11/ 99؛ سبكی‌، 6/ 86؛ نیز نك‍ : زركلی‌، 2/ 123، حاشیۀ 1، كه‌ برای‌ ترجیح‌ این‌ نام‌ تفصیل‌ بیشتری به‌ دست‌ داده‌ است‌)، اما از آنجا كه‌ ...
  • ادریسیه | اِدْریسیه‌، یا احمدیه‌ از شاخه‌های‌ طریقت‌ شاذلیه‌ كه‌ در اوایل‌ سدۀ 13ق‌ توسط احمد بن‌ ادریس‌ (نك‍‍ : ه‍ د، ابن‌ ادریس‌) بنیاد نهاده‌ شد و در مكه‌، یمن‌، سودان‌، مصر و لیبی‌ انتشار یافت‌.
  • ادماوه | اَدَماوه‌، منطقه‌ای‌ در افریقای‌ استوایی‌ كه‌ بخشی‌ از آن‌ در نیجریه‌ و بخشی دیگر در كامرون‌ واقع‌ شده‌ است‌ (IA, I/ 347؛ «راهنما...1»، I/ 219).
  • الادوار | اَلاْدْوار، یكی‌ از معتبرترین‌ مآخذ موسیقی‌ دوران‌ اسلامی‌ ایران‌، تألیف‌ صفی‌الدین‌ عبدالمؤمن‌ [بن‌ یوسف‌] بن‌ فاخر ارموی‌ (د 693ق‌) بزرگ‌ ترین‌ موسیقی‌دان‌ و موسیقی‌شناس‌ ایران‌ بعد از فارابی‌.
  • ادغام | اِدْغام‌، یا ادَّغام‌، اصطلاحی‌ در صرف‌ عربی‌ و علوم‌ قرآنی‌ كه‌ عبارت‌ است‌ از همراه‌ كردن‌ دو حرف‌ در تلفظ به‌ گونه‌ای‌ كه‌ به‌ صورت‌ یك‌ حرف‌ مشدد ادا گردند.
  • ادیب بیضایی |
  • ادیب شیبانی کاشانی | اَدیبِ شِیبانیِ كاشانی‌، احمد، شاعر و مورخ‌ ایرانی‌ عصر قاجار. وی‌ در خانواده‌ای‌ از عارفان‌ امامی‌ مذهب‌ در كاشان‌ زاده‌ شد (مجیر، 50). تاریخ‌ تولد و درگذشت‌ او دانسته‌ نیست‌. از قصیدۀ وی‌ دربارۀ تعمیر باغ‌ شاه‌ فین‌ كاشان‌ در 1225ق‌ (نك‍ : شیبانی‌، 262، كه‌ 1265ق‌ ذكر كرده‌ است‌) و نیز از كتاب‌ تاریخ‌ ایران...
  • ادیمن |
  • ادیب احمد یوکنکی | اَدیبْ اَحْمَدِ یوكْنَكی‌ (سدۀ 6ق‌/ 12م‌)، فرزند محمود از نخستین‌ شاعران‌ بنام‌ و برجستۀ ادبیات‌ ترك‌ - اسلامی‌.
  • ادیب کرمانی | اَدیبِ كِرْمانی‌، شیخ‌ احمد (د 1329ق‌/ 1911م‌)، پسر ملاحافظ عقیلی‌ كرمانی‌، شاعر و ادیب‌ دورۀ قاجاریه‌، متخلص‌ به‌ «دانش‌» (ادیب‌، بخشی‌ از دیوان‌...، 1، 5، 6، 8، جم‍‌). تاریخ‌ وفات‌ او را 1330ق‌ نیز آورده‌اند (باستانی‌، حاشیه‌ بر تاریخ‌...، 822). اطلاعات‌ اندكی كه‌ از زندگی‌ وی‌ بر جای‌ مانده‌، منحصر به‌ این...
  • اذرعات | اَذْرِعات‌، شهری‌ در 106 كیلومتری‌ جنوب‌ دمشق‌ در سوریه‌. این‌ نام‌ را به‌ صورتهای‌ اَذْرَعات‌، یدْرَعات‌، اَذْرَعاه‌ و اَدْرَعا نیز نوشته‌اند (نك‍ : ابن‌خردادبه‌، 99؛ ابوالفدا، 252؛ قلقشندی، 4/ 105؛ ابن‌عبدالمنعم‌، 19؛ لسترنج، 383؛ پاولی‌، I/ 402). انصاری‌ دمشقی‌ آن‌ را در اصل‌ «مااذرعات‌» می‌داند و می‌افزای...
  • ادیب صابر ترمذی | اَدیبْ صابِرِ تِرْمِذی‌، شهاب‌الدین‌ صابر بن‌ اسماعیل‌ (مق‍ نیمۀ اول‌ سدۀ 6ق‌/ نیمۀ اول‌ سدۀ 12م‌)، شاعر پارسی‌ زبان‌ و ستایشگر سنجر سلجوقی‌ و آتسز خوارزمشاه‌.
  • ادیب طوسی | اَدیبِ طوسی‌، محمدامین‌ (1283-1361ش‌/ 1904-1982م‌)، شاعر، نویسنده‌ و محقق‌ معاصر، فرزند شیخ‌ محمدحسین‌ گیلانی‌ (تنكابنی‌) از علمای‌ دینی‌.
  • اذرح | اَذْرُح[azroh] ، ناحیه‌ای در غرب اردن که به سبب برخی حوادث تاریخی در صدر اسلام شهرت یافت. اذرح میان دو شهر معان و پترا (بطرا، البتراء) قرار داشت و از اردوگاههای مهم لشکریان روم، و احتمالاً یکی از منزلگاههای کاروانهای تجاری حجاز به سوی شام بود. در ۹ق/۶۳۰م که پیامبر(ص) به همراه سپاهی به سوی تبوک حرکت کرد، با اه...
  • ادیب نطنزی | اَدیبِ نَطَنْزی‌، ابوعبدالله‌ حسین‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ احمد (د محرم‌ 497/ اكتبر1103)، ادیب‌ و محدث‌ كه‌ به‌ دو زبان‌ فارسی‌ و عربی‌ شعر می‌سرود. ادیب‌ خود در بیتی‌ به‌ زادگاهش‌ نطنز تصریح‌ كرده‌ است‌ (رشید وطواط، 17)، اما از تاریخ‌ تولد و چگونگی‌ آموزش‌ او در علوم‌ ادبی‌ و حدیث‌ اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌؛ تنها از ی...
  • ادی شیر | اَدّی‌شیر (1283-1333ق‌/ 1867-1915م‌)،مطران‌اسقفیۀسِعِرت‌ (سِعِرد) در استان‌ كركوك‌ عراق‌. منبع‌ اساسی‌ آگاهی‌ دربارۀ وی‌، همان‌ مقالۀ نسبتاً مفصلی‌ است‌ كه‌ یكی‌ از روحانیان‌ كلدانی‌ به‌ نام‌ سلیمان‌ صائغ‌ موصلی‌، 10 سال‌ پس‌ از قتل‌ او، در مجلۀ المشرق‌ و سپس‌ النجم‌ نگاشت‌ و همین‌ مقاله‌، مورد استفادۀ دیگر ش...
  • اذان و اقامه | اَذانْ وَ اِقامه‌، دو اصطلاح‌ فقهی‌:
  • ادیب پیشاوری | اَدیبِ پیشاوَری‌، احمد (1260- 1349ق‌/ 1844-1930م‌)، فرزند شهاب‌الدین‌، از سخن‌ سرایان‌ و ادیبان‌ برجستۀ معاصر كه‌ در بسیاری‌ از علوم‌ نقلی‌ و عقلی‌ سرآمد بود.
  • ادیب نیشابوری | اَدیبِ نِیشابوری‌، عبدالجواد (1281- ذیقعدۀ 1344ق‌/ 1864- مۀ 1926م‌)، ادیب‌، مدرس‌ و شاعر نامدار دورۀ مشروطیت كه‌ در بسیاری‌ از علوم‌ از سرآمدان‌ عصر خویش‌ بود.
  • ادیب الممالک | اَدیبُ‌الْمَمالِك‌، محمدصادق (1277-1336ق‌/ 1860-1918م‌)، پسر حسین‌ و از نوادگان‌ قائم‌ مقام‌ فراهانی‌، ملقب‌ به‌ امیرالشعرا و متخلص‌ به‌ «امیری‌»، شاعر، ادیب‌، روزنامه‌نگار و نویسندۀ سرشناس‌ ایران‌ در دوران‌ مشروطیت‌. وی‌ در روستای‌ گازران‌ از بلوك‌ شَرّا، از توابع‌ سلطان‌ آباد (اراك‌) در خانواده‌ای‌ ادب‌پرور...
  • اذنه |
  • اربل |
  • ارباب اصنام |
  • اراغون |
  • اران |
  • اربعین | اَرْبَعین‌، عنوانی‌ مشترك‌ برای‌ شماری‌ از نوشته‌ها كه‌ در آنها به‌ گونه‌های‌ مختلف‌ 40 حدیث‌ فراهم‌ آمده‌ است‌.
  • اذرعی | اَذْرَعی‌، ابوالعباس شهاب‌الدین‌ احمد بن‌ حمدان‌ بن‌ احمد بن‌ عبدالواحد بن عبدالغنی‌ (708-783ق‌/ 1308-1381م‌)،فقیه‌ شافعی‌. وی‌ در اذرعات‌ شام‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود و در همان‌ نواحی‌ نشوونما یافت‌. مقدمات‌ علوم‌ را در دمشق‌ فرا گرفت‌ و مدتی‌ نزد ابن‌نقیب‌، ابن‌ جمله‌، قاسم‌ بن‌ عساكر، احمد بن‌ ابی‌طالب‌ حجار و...
  • اراک | اَراك‌، شهر (مركز استان‌) و شهرستانی‌ به‌ همین‌ نام‌ در استان‌ مركزی (ایران‌). نام‌ اراك‌ صورت‌ فارسی‌ شدۀ عراق‌ است‌. این‌ نام كه بنابر تصویب‌ هیأت وزیران در شهریور 1314 به سلطان‌آباد (عراق‌) داده‌ شد، ظاهراً نخستین‌بار در بیتی‌ از میرزا آقا خان كرمانی‌ (د 1314ق‌) در وصف‌ این شهر آمده‌ است‌ (دهگان‌، «گزارشنا...
  • ارادت | اِرادَت‌، در لغت‌، مصدر باب‌ افعال‌ از ریشۀ «رَوَدَ» به‌ معنی‌ خواستن‌، میل‌ و قصد و آهنگ‌ است‌ (ابن‌منظور، مادۀ رود؛ صفی‌پوری‌، 2/ 483).
  • اران | اَرّان‌، سرزمینی‌ در قفقاز كه‌ حدود آن‌ در دوره‌های‌ مختلف‌ تا اندازه‌ای متغیر بوده‌ است‌ و نام‌ آن‌ را جغرافی‌نگاران‌ به‌ شكلهای‌ گوناگون‌ آورده‌اند. در نوشته‌های‌ مؤلفان‌ یونانی‌ و رومی عهد باستان‌ و سده‌های میانه‌، نام‌ این‌ سرزمین‌ به‌ صورت‌ آلبانیا و آریانیا، و نام‌ مردم‌ آن‌ آلبانوی‌ و آریانوی‌ آمده‌ اس...
  • اذن | اِذْن‌، اصطلاحی‌ فقهی‌ و حقوقی‌. مادۀ «اذن‌» در معانی‌ گوناگونی‌ از جمله‌ اِعلام‌ (بقره‌/ 2/ 279)، اباحه‌ و رخصت‌ (نساء/ 4/ 25) و امر و فرمان‌ (بقره‌/ 2/ 97) به‌ كار رفته‌ است‌ (جوهری‌، ذیل‌ اذن‌؛ فیومی‌، 1/ 18؛ قاموس‌، ذیل‌ اذن‌). از میان‌ این‌ معانی‌ اعلام‌ اصل‌ معنی‌ اصطلاحی‌ اذن‌ است‌، ولی‌ بر اثر كثرت‌ ا...
  • ارباب انواع | اَرْبابِ اَنْواع‌، جمع‌ ربّ النوع‌، اصطلاحی‌ كه‌ هم‌ در مباحث‌ مربوط به‌ تاریخ‌ ادیان‌ و مذاهب‌، و هم‌ در نوشته‌های‌ فیلسوفان‌ به‌ كار رفته‌ است‌. در اینجا كاربرد فلسفی‌ این‌ اصطلاح‌ بررسی‌ می‌شود.
  • اذواء | اَذْواء، جمع‌ مكسر ذو، لقب‌ گروهی‌ از امرای‌ محلی‌ یمن‌ كه‌ نامشان‌ با كلمۀ ذو آغاز شده است و اغلب‌ بر منطقۀ كوچكی‌ از یمن‌ حكمروایی‌ داشته‌، و گاه‌ به‌ نام‌ همان‌ محل‌ شناخته‌ می‌شده‌اند، مانند ذوجَدَن‌ كه‌ لقب حارث‌ بن‌ شرحبیل‌ حاكم‌ جَدَن‌ بوده‌ است‌. ذو غمدان‌ و ذو معاهر نیز از همین‌ قبیل‌ است‌ (ابن‌ حبیب...
  • اربد | اِرْبِد، استان‌ و شهری‌ در كشور اردن‌. نام‌ اربد را صورت‌ تغییر یافتۀ اَربلا یا اِربل‌ دانسته‌اند (دباغ‌، بلادنا...، 3(2)/ 452؛ پاولی‌، III/ 407؛ EI1, III/ 520-521؛ نیز نك‍ : ه‍ د، اربیل‌).
  • اربلی | اِرْبِلی‌، ابوالحسن‌ بهاءالدین‌ علی‌ بن‌ عیسی‌ بن‌ ابی‌الفتح‌ هكّاری‌ (د 693ق‌/ 1294م‌)، محدث‌، شاعر و ادیب امامی‌مذهب‌. پدر او فخرالدین‌ عیسى‌ حاكم‌ اربل‌ و نواحی‌ آن‌ بود و در شهر ریاستی‌ داشت‌ (ابن‌ فوطی‌، تلخیص‌، 4 (3)/ 274).
  • اربونه | اَرْبونه‌، نامی كه‌ مؤلفان‌ عرب‌ به‌ شهر ناربن‌ در جنوب فرانسه‌ اطلاق‌ كرده‌اند و نیز نام‌ پنجمین‌ ایالت‌ اندلس‌ كه‌ شهر مذكور مركز آن‌ بوده‌ است‌.
  • اراده | اِراده‌، اصطلاحی‌ كلامی‌ و فلسفی‌ كه‌ در لغت‌ به‌ معنی‌ خواست‌ و عزم‌ است‌، اما معنی‌ اصطلاحی‌ آن‌ مرتبه‌ای‌ از خواستن‌ است‌ كه‌ در آن شخص‌ به‌ كاری‌ از میان‌ كارهای‌ ممكن‌ چنان‌ بگراید كه‌ اقدام‌ او به‌ آن‌ كار قطعی‌ گردد.
  • ارابه | اَرّابه‌، یكی‌ از ابزارهای‌ نخستین‌ حمل‌ونقل‌ و از پدیده‌های‌ مهم‌ در جریان‌ تاریخ‌ تمدن‌ كه‌ به‌ رغم‌ سادگی‌ ساخت‌ اولیۀ آن‌، در تحول‌ تاریخ‌ بشر نقشی‌ بنیادین‌ داشته‌ است‌. ابداع‌ ارابه‌ را می‌توان‌ مرحلۀ تكاملی‌ ساخت‌ چرخ‌ به‌ شمار آورد كه‌ پیش‌ از كاربرد در ساخت‌ ارابه‌، در سفالگری‌ به‌كار می‌رفته‌ است‌. ...
  • بیومیه | بَیومیه‌، یكی‌ از طریقه‌های‌ صوفیۀ مصر، منسوب‌ به‌ نورالدین‌ علی‌ بن‌ حجازی‌ بن‌ محمد بیومی‌ (1108-1183ق‌ / 1696-1769م‌).
  • بیومی |
  • بینه | بَینه‌، نام‌ نود و هشتمین‌ سورۀ قرآن‌ كریم‌، دارای‌ 8 (یا 9) آیه‌، 94 كلمه‌ و 399 حرف‌ (خازن‌، 4 / 398؛ فیروزآبادی‌، 1 / 533؛ نیز نک‍ : رامیار، 590).
  • بینه |
  • بیوتات سلطنتی | بُیوتاتِ سَلْطَنَتی‌، مجموعه‌ای‌ از سازمانها، كارخانه‌ها، كارگاهها و واحدهای‌ خدماتی‌ كه‌ وظیفۀ آنها تهیۀ حوایج‌ و ملزومات‌ مورد نیاز دربار پادشاهان‌ بود.
  • بین النهرین |
  • بیهار |
  • بیه پس |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: