اراک
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229659/اراک
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
7
اَراك، شهر (مركز استان) و شهرستانی به همین نام در استان مركزی (ایران). نام اراك صورت فارسی شدۀ عراق است. این نام كه بنابر تصویب هیأت وزیران در شهریور 1314 به سلطانآباد (عراق) داده شد، ظاهراً نخستینبار در بیتی از میرزا آقا خان كرمانی (د 1314ق) در وصف این شهر آمده است (دهگان، «گزارشنامه»، 275؛ معین). شهر و شهرستان اراك از گذشتههای دور جزئی از سرزمین كوهستانی پهناوری بهشمار میآمده كه یونانیان آن را مِدیا (لسترنج، 185؛ افضلالملك، 299)، و جغرافی نویسان اسلامی جبال (ابن حوقل، 304؛ مقدسی، 384؛ حدود العالم، 139)، قهستان عراق (بكران، 56)، جبال و عراق (یاقوت، 2/ 15-16) و عراق عجم (حمدالله، 51) نامیدهاند (نك : ه د، آشتیان). بنابراین، انطباق این نام بر عراقِ مذكور در منابع مقدم بر 1227ق (سال بنیاد سلطان آباد) خطاست. به روایت برقی در تاریخ قم (قمی، 26) ناحیهای كه سلطان آباد در آنجا احداث شده، جزئی از محدودۀ قم بوده است (برای اطلاع از تاریخ این ناحیه، نك : ه د، آشتیان، پیشینۀ تاریخی). در دورۀ قاجاریه عراق از ولایات و نواحی حاكمنشین بهشمار میآمده، و شامل 5 بلوك یا ناحیۀ عمده میشده است: خلجستان در شرق، فراهان در مركز، كزاز و سربندر (سربند) در جنوب، شراء و بزچلو و وفس در مغرب، و رودبار در شمال (وكیلی، 385). بعدها این 5 بلوك به 9 ناحیه تقسیم شد: عراق و حومه، فراهان، شراء، بزچلو و وفس، آشتیان و گركان و تفرش، رودبار، مُشكآباد و لاخور، سربند و كزاز (كیهان، 2/ 386). این ناحیه از شمال به همدان و ملایر و ساوه، از مشرق به قم و كاشان، از جنوب به محلات و كمره و جاپلق، و از مغرب به بروجرد و نهاوند محدود میشده است (همانجا). مركز این ناحیه سلطانآباد و وسعت آن در 1334ق بیش از 600‘21 كمـ2 بوده است (وكیلی، 365، 367).
اراك یكی از شهرستانهای هشتگانۀ استان مركزی است و دارای 3 بخش، مشتمل بر 18 دهستان و متشكل از 321 آبادی دارای سكنه است ( آمارنامه، 1372ش، 3-4). این شهرستان از شمال به ساوه و استان همدان، از جنوب به سربند و خمین، از مشرق به تفرش، آشتیان و محلات و از مغرب به ملایر (استان همدان) محدود میشود ( سرشماری،نتایج تفصیلی، استان مركزی، 16، 18). شهرستان اراك با 164‘6 كمـ2 مساحت ( سالنامه...، 7) در قسمت میانی استان مركزی قرار گرفته است (سرشماری،نتایج تفصیلی، شهرستان اراك، 1).
قدیمیترین رسوبات در این شهرستان در جنوب غربی آن قرار گرفته است و به دوران دوم زمینشناسی تعلق دارد. این ناحیه در دوران سوم، مانند بیشتر نقاط كشور، تحت تأثیر نیروهای كوهزایی قرار گرفته، و تشكیل ناحیهای كوهستانی را داده است كه زمان تشكیل مرتفعات آن با بقیۀ رشته كوههای مركزی ایران همزمان است ( جغرافیای كامل...، 2/ 1193، 1195). در دوران چهارم زمینشناسی به سبب غلبۀ آب و هوای مرطوب و جاری شدن رودهای پر آب در این منطقه، روندهای فرسایشی به شدت جریان یافته، و بر اثر حمل مواد از نقاط مرتفع به نقاط پست، جلگههایی از جمله جلگۀ فراهان ایجاد شده است (همانجا). آبرفتهای دوران چهارم این ناحیه را بهطوركلی به 3 دسته تقسیم كردهاند: آبرفت كنگلومرایی با عناصر درشت و گوشهدار در شمال و شمال شرقی دشت، آبرفتهای درشت دانه در شمال و شمال غربی، و آبرفتهای قسمتهای پست مركزی دشت كه ریز دانهتر بوده، و در كویر مركزی مقدار رس آنها بیشتر است (مبشری، 9/ 234)؛ از این رو در قسمت مركزی دشت بافت خاك سنگینتر و میزان شوری آن بیشتر است (محتاط، 47). شهرستان اراك بر روی كمربند زلزله خیز ایران قرار دارد، اما جزو مناطق حداكثر 5 درجۀ ریشتر، و از مناطق بدون خسارت زلزله به شمار میآید ( جغرافیای كامل، همانجا). اراك از دشت وسیعی تشكیل شده كه در شمال آن كوههای خلجستان و در جنوب آن كوههای كمره قرار دارد و با جویبارهایی كه از این كوهها سرچشمه میگیرد، مشروب میشود (كیهان، 2/ 386). كوه راسوند (389‘3 متر) با شعب مختلف خود در چند رشتۀ موازی از شمال غربی به جنوب شرقی كشیده شده است؛ در قسمت غربی، دو رشته از شرق و غرب دهستان شراء به موازات یكدیگر به سمت شمال و شمال غربی كشیده شدهاند: رشته كوه واقع در غرب این دهستان به الوند كوه متصل میشود و رشتۀ دیگر كه به تدریج از ارتفاع آن كاسته میشود، بین فراهان و بزچلو ادامه یافته، به كوه وفس (745‘2 متر) كه در شمال غربی شهرستان واقع است، متصل میگردد ( فرهنگ جغرافیایی...، 2/ 5؛ فرهنگ كوهها...، 48، 111). دیگر قلههای واقع در این شهرستان عبارت است از قلۀ بین طوره (توره) و شازند (219‘3 متر)، قلۀ لشكر در شمال سرچال (938‘2 متر) و قرق (967‘2 متر) ( فرهنگ جغرافیایی، همانجا). در این شهرستان، مانند بسیاری از نقاط كشور، به ویژه ایران مركزی، رودخانهها در مقایسه با منابع آب زیرزمینی اهمیت چندانی ندارند (قس: وكیلی، 366). وسعت حوضۀ آبریز اراك 500‘4 كمـ2 است كه 527‘2 كمـ2 آن كوهستانی است (مبشری، 9/ 233). مهمترین رود این شهرستان قرهچای است كه از كوههای بخش سربند كزاز سرچشمه میگیرد ( فرهنگ جغرافیایی، همانجا) و شاخههای متعدد آن كه در هر محل، نامی خاصِ آن محل دارد (قس: محتاط، 58 -61)، در پل دو آب به یكدیگر میپیوندد و وارد دهستان شراء میشود. مسیر آن تا انتهای دهستان شراء، شمالی ـ جنوبی است و به نام قرهچای خوانده میشود. این رودخانه پس از گذشتن از دهستان شراء و قسمتهایی از شهرستان همدان، كوه وفس را از شمال دور میزند و به قسمت شرق جریان مییابد؛ سپس از وسط دهستان كوهستانی رودبار و شمال تفرش میگذرد و به بند ساوه میرسد. این رودخانه در بهار طغیانی است و قسمت عمدۀ آبادیهای دهستان شراء و آبادیهای واقع در كنار رودخانۀ رودبار و قسمت عمدۀ آبادیهای جنوب ساوه را مشروب میسازد ( فرهنگ جغرافیایی، همانجا). حوضۀ آب زیرزمینی این شهرستان، حوضۀ بستهای است كه از ارتفاعات به سمت كویر مركزی جریان دارد و شیب آن در نقاط مختلف دشت از 8/ 0 تا1 در هزار در اطراف دریاچه (میقان) و از 8 تا 11 در هزار در نواحی شمالی در نوسان است. بدینسان، عمق برخورد به آب از كنارههای دشت به سمت كویر مركزی كاهش میپذیرد. این مقدار در رأس مخروط افكنهها 70 متر، در قسمتهای شرقی و غربی حدود 50 تا 60 متر، و در قسمت شمالی حدود 7 متر است (مبشری، 9/ 234- 235). حجم آب تخلیه شده از 165 چشمۀ این ناحیه، 14 میلیون متر مكعب در سال است و از حدود 544 رشته قنات موجود در 1348ش، نزدیك به 290 میلیون مترمكعب بوده است. آبدهی این قناتها متفاوت، و از 1 تا 200 لیتر در ثانیه نوسان داشته است (همو، 9/ 237). اراك در میان شهرستانهای استان مركزی در 1367ش دارای بیشترین چاههای عمیق (785 حلقه) و نیمه عمیق (270‘2 حلقه) بوده است (فرهنگ آبادیها، كشاورزی، ده). حفر بیحساب چاههای موتوری در این شهرستان، مانند بسیاری دیگر از نواحی كشور باعث از میان رفتن قناتها شده است، تا جایی كه در طی سالهای 1348-1367ش حدود 150 رشته قنات در این ناحیه از میان رفته است (قس: مبشری، همانجا؛ فرهنگ آبادیها، كشاورزی، یازده). تراكم چاههای عمیق این شهرستان بیشتر در شمال شرقی شهر و قسمتهای جنوب غربی دشت و مخصوصاً نقاطی است كه سفرۀ آب تحت تأثیر تشكیلات آهكی است (مبشری، همانجا). در قسمت مركزی جلگۀ اراك دریاچۀ آب شوری به نام میقان (میگان) وجود دارد كه پیرامون آن از 16 تا 24 كیلومتر تغییر مییابد. آب این دریاچه شور، و مقدار نمك آن در هر لیتر از 28 گرم در زمستان تا 50 گرم در تابستان در نوسان است. در وسط این دریاچه، جزیرۀ كوچكی قرار دارد كه آثار ساختمانی در آن دیده شده است (محتاط، 40). در گذشته نمك حاصل از این دریاچه به مصرف میرسیده است (وكیلی، 367). تأثیر مرتفعات بر آب و هوای شهرستان اراك به نحوی بارز قابل مشاهده است. از ویژگیهای اقلیمی این ناحیه، تابستانهای كوتاه و نسبتاً ملایم و زمستانهای سرد و طولانی است (جغرافیای كامل، همانجا). آبوهوای این شهرستان را میتوان معتدل با زمستانهای بسیار سرد بهشمار آورد (كیهان، 2/ 386). بر این مبنا، اختلاف درجۀ حرارت سالانه در آنجا بسیار زیاد است، تا آنجا كه حداقل مطلق دما به 5/ 30 و حداكثر مطلق آن به 44 سانتیگراد میرسد ( سالنامه، 13)؛ میانگین دمای سردترین ماه (بهمن) حدود 1 - و میانگین دمای گرمترین ماه (مرداد) برابر 28 سانتیگراد است ( جغرافیایكامل، همانجا). معدل شمار روزهای یخبندان اراك 90 روز است ( سالنامه، همانجا). میانگین میزان بارش در ایستگاه شهر اراك سالانه 349 میلیمتر (همانجا)، در قسمتهای دشت 256 میلیمتر و در مرتفعات 270 میلی متر محاسبه شده است كه جمعاً در سطح دشت و كوهستان به 186‘1 میلیون متر مكعب آب در سال میرسد (مبشری، 9/ 236- 237). خاك دشت اراك به 3 واحد اصلی تقسیم میشود: آبرفتهای بادبزنی شكل حاوی سنگریزه، خاك دشتهای آبرفتی و خاك اراضی پست (محتاط، 44- 47). پوشش گیاهی طبیعی در این ناحیه عمدتاً گیاهان بوتهای است كه غالباً مصرف دارویی دارند (نك : همو، 83 - 100).
تغییرات جمعیت شهرستان اراك را به سبب دگرگونی حدود اداری آن در سرشماریهای مختلف كشور، نمیتوان به درستی معلوم داشت. این شهرستان در 1355ش به جز بخش سربند دارای 229‘390 تن جمعیت بود (سرشماری 1355، «د، ش»). این شمار در 1365ش به 759‘476 تن افزایش یافت كه 57٪ (640‘271 نفر) از آن در نقاط شهری و 43٪ (099‘205 نفر) دیگر در نقاط روستایی ساكن بودند (سرشماری، نتایج تفصیلی، شهرستان اراك، 1). جمعیت شهرستان اراك در آخرین سرشماری (1370ش) برابر 039‘553 نفر (522‘111 خانوار) بود ( آمارنامه، 1372ش، 12). نسبت جنسی جمعیت در این شهرستان 107 است (همان، 13). از كل جمعیت این شهرستان، 7/ 45٪ به گروه سنی كمتر از 15 سال تعلق دارد ( سرشماری، نتایج تفصیلی، شهرستان اراك، همانجا) و بدینسان جمعیت آن با پدیدۀ جوانی روبهروست . 77٪ از كل جمعیت شهرستان اراك به هنگام سرشماری 1365ش، در محل تولد خود اقامت داشتند، بر این اساس، 5/ 14٪ از روستا به شهر، 6٪ از شهر به شهر، 3/ 1٪ از روستا به روستا و سرانجام 4/ 0٪ از شهر به روستا مهاجرت كرده بودند (همان، 3). 795‘79 نفر از این مهاجران به گروه سنی 10 ساله و بالاتر تعلق داشته كه 2/ 32٪ آنان شاغل و 2/ 4٪ بیكار (جویای كار) بودهاند؛ این نسبت در بین مردان به ترتیب 3/ 61٪ و 5/ 7٪ و در بین زنان 4/ 4٪ و 1/ 1٪ بوده است (سرشماری، نتایج تفصیلی مهاجرت، 15). نسبت با سوادان در كل شهرستان برابر 6/ 65٪، در نقاط شهری حدود 2/ 75٪ و در نقاط روستایی 5/ 52٪ بوده است (سرشماری، نتایج تفصیلی، شهرستان اراك، 5). در 1365ش، از جمعیت شاغل 10ساله به بالا در این شهرستان، 8/ 25٪ در بخش اول (كشاورزی...)، 6/ 32٪ در بخش خدمات و 6/ 13٪ در گروه عمدۀ ساختمان، و بقیه در سایر گروهها شاغل بودهاند (همان، 8). بیش از 40٪ از آبادیهای دارای سكنۀ این شهرستان با جمعیتی كمتر از 50 خانوار جزو روستاهای كوچك كشور بهشمار میآید و تنها 6/ 5٪ از آبادیهای آن دارای جمعیتی بیش از 500 خانوار است (قس: فرهنگ آبادیها، شهرستان اراك، 3)؛ همچنین حدود 46٪ از آبادیهای دارای خانوار بهرهبردار (كشاورزی) در 1367ش كمتر از 50 خانوار جمعیت داشته است (فرهنگ آبادیها، كشاورزی، هشت). از نظر دسترسی به خدمات و امكانات گوناگون تفاوت زیادی میان نقاط شهری و روستایی در این شهرستان به چشم میخورد؛ به عنوان نمونه، از 118 پزشك ساكن در شهرستان (1365ش)، تنها 7 تن در نقاط روستایی (284 آبادی) و بقیه در 2 نقطۀ شهری سرشماری شدهاند. به این ترتیب، هر 300‘29 روستایی تنها یك پزشك داشتهاند (سرشماری، نتایج تفصیلی، شهرستان اراك، 6). در 1365ش در 284 آبادی این شهرستان 246 دبستان، 72 مدرسۀ راهنمایی و 9 دبیرستان وجود داشته است ( فرهنگ روستایی، 30). منابع اصلی درآمد روستانشینان این شهرستان بهترتیب اهمیت شامل زراعت، كارگری و صنایعدستی است ( فرهنگ اقتصادی...، «و»). در 1365ش، 66/ 20٪ از خانوارهای روستایی این شهرستان دارای صنعت خانگی بودهاند كه از آن میان 33/ 96٪ به بافت قالی، قالیچه یا گلیم اشتغال داشتهاند (سرشماری، نتایج تفصیلی، شهرستان اراك، 13، 14). محصولات عمدۀ زراعی در این شهرستان با توجه به سطح زیر كشت هركدام بر حسب هكتار عبارت است از: گندم (آبی و دیمی، 576 ،77)، جو (آبی و دیمی، 979‘13)، چغندر قند (254)، حبوبات (آبیودیمی، 088‘9)، نباتات علوفهای (آبی و دیمی، 254‘9)، سیب زمینی (474‘1) و دانههای روغنی (آبی و دیمی، 42) (فرهنگ اقتصادی، «و، ز»)؛ انگور، سیب و بادام از سایر محصولات آن به شمار میرود (همان، «ز»). 57/ 99٪ از جمعیت این شهرستان را مسلمانان تشكیل میدهند كه این نسبت در نقاط شهری 37/ 99٪ و در نقاط روستایی 83/ 99٪ است؛ پیروان سایر ادیان به ترتیب عبارتند از زرتشتی، مسیحی و كلیمی (سرشماری، نتایج تفصیلی، شهرستان اراك، 4).
این شهر با 3/ 28 كمـ2 مساحت (شناسنامه...، 2/ 27) در ◦34 و ′5 عرض جغرافیایی و ◦49 و ′42 طول شرقی و در جلگۀ فراهان قرار گرفته است (كیهان، 2/ 386؛ دهگان، كارنامه، 2). ارتفاع این شهر از سطح دریا 800‘1 متر است (فرهنگ جغرافیایی، 2/ 6). شهر اراك دارای قدمت چندانی نیست. این شهر به سبب مركزیت محل آن برای حومۀ حاصل خیز پیرامونی و به منظور تجهیز و تجدید سازمان ارتش ایران، در زمان فتحعلی شاه قاجار (سل 1212-1250ق/ 1797-1834م) با نام سلطان آباد به عنوان مركز ولایت عراق بر پا شد (وكیلی، 367؛ كیهان، نیز فرهنگ جغرافیایی، همانجاها؛ اعتمادالسلطنه، 1/ 890 و حاشیۀ 19؛ تهران...، 622). در واقع فتحعلی شاه قاجار به منظور سامان دهی به وضع مغشوش سپاه و ایجاد نظم جدید در این دوره در سرتاسر كشور ازجمله در عراق، یوسف خان گرجی را به سپهداری قشون عراق انتخاب كرد و بسیاری از بلوكات این ولایت را برای تأمین هزینههای لازم در اختیار او قرار داد (هدایت، 9/ 438). یوسفخان سپهدار كه با گذر زمان در عراق ملك و مكنت فراوانی یافته بود، برای تعیین مقر حكومتی و تقویت فرمانروایی خود در عراق، ایجاد شهری جدید در این ناحیه را به دربار پیشنهاد كرد و پس از صدور فرمان فتحعلیشاه، بنای شهر جدید را در 1227ق در محل دو آبادی متصل به هم به نامهای حصار و قلعه، آغاز كرد (وكیلی، 376، 393). تاریخ بنای شهر جدید مطابق كتیبۀ نقاره خانۀ شهر 1228ق است (همانجا). یوسف خان این شهر جدید را به نام فتحعلیشاه، سلطان آباد نام نهاد (هدایت، 9/ 703). شهر دارای 7 محله به نامهای حصار، قلعه، عباس آباد، منق آباد، قنات خان حاكم (اُلكۀ بالا)، كلئهئیها (كلّهایها: در تلفظ مردم اراك) و زیراب حاج محمد قاسم بود و مردم از آبادیهای پیرامونی در این محلات ساكن شدند (وكیلی، 394). آنگاه به دور محلات شهر دیواری با 5 دروازه به نامهای شهر جرد، قبله، ارك، فراهزان و حاج علینقی بر پا شد (همو، 394- 396). فتحعلیشاه در بازدید از این شهر دستور داد به هزینۀ دیوانی، خندق عمیقی بر گرداگرد شهر كنده شود (هدایت، 9/ 704). منابع مختلف به تفاوت زمان ایجاد این شهر را 1223ق/ 1808م ( تهران، همانجا)، 1226ق (كیهان، همانجا)، 1227ق (دهگان، «گزارشنامه»، 273) و نیز میان سالهای 1223 تا 1227ق (فرهنگ جغرافیایی، همانجا) دانستهاند. شهر اراك بر خلاف غالب شهرهای كشور، با الگویی منظم و به صورت چهارگوش (مربع مستطیل) طراحی شد (كیهان، 2/ 386-387). طول و عرض قلعۀ سلطانآباد تقریباً 850 در 600 متر بوده است كه به وسیلۀ كوچههای طولی و عرضی مستقیم و موازی ــ كه از میان هر كدام نهر آبی جاری بود ــ به 48 قطعه تقسیم میشد (فرهنگ جغرافیایی، همانجا؛ دهگان، همان، 274؛ وكیلی، 393). دو كوچۀ متقاطع در مركز شهر، دو بازار مستقیم و اصلی شهر را تشكیل میداد كه در محل تقاطع آنها چهار سوق بزرگی طرحریزی شده بود (فرهنگ جغرافیایی، همانجا). ناصرالدین شاه قاجار در سفرنامۀ عتبات خود مینویسد: «ترتیب كوچهها و تقسیم آب شهر خیلی به نظم و قاعده است. عمارات حكومتی را به واسطۀ ارگ كوچكی از شهر خارج كردهاند. در شهر عمارات و خانههای عالی بسیار است» (ص 193). همو قلعۀ مربع شكل این شهر را هم اندازۀ ارگ تهران ذكر كرده است (همانجا). سلطان آباد دارای كاروانسراهای زیبا و بزرگی بوده است (وكیلی، 414- 415؛ تهران، 622). یوسف خان گرجی به هنگام بنای این شهر، دو مسجد نیز بنا كرد كه یكی از آنها در ارگ شهر قرار داشت (اعتمادالسلطنه، 4/ 2019). در همان سالهای نخست ایجاد شهر، مساجد متعدد دیگری نیز بنا شد كه برخی از آنها بعدها از میان رفت (همانجا). آب آشامیدنی شهر توسط قناتها تأمین میشد؛ ضمناً چند آبانبار عمومی، و در غالب خانههای شهر آبانبارهای خصوصی وجود داشت (فرهنگ جغرافیایی، همانجا). شهر سلطانآباد كه شهر نو و شهر عراق نیز خوانده میشد، در كنار اهمیت نظامی، به سرعت اهمیت تجاری ـ بازرگانی نیز یافت و بافت و تجارت قالی به صورت مهمترین فعالیت اقتصادی آن درآمد (تهران، همانجا) و این صنعت به سبب مجاورت این شهر با مراكز دامداری بروجرد و دیگر مناطق لرستان و مركزیت شهر برای عرضۀ پشم، ترغیب شد و به زودی، سلطانآباد مهمترین مركز بافت و تجارت قالی گشت؛ البته امكانات ارتباطی این شهر ــ بهویژه پس از اتمام راه آهن ــ نیز به این امر كمك كرد (كیهان، 2/ 387) . در پایان سدۀ 19م كمپانی انگلیسی زیگلر برای تجارت قالی محوطهای به مساحت 000‘40 یارد مربع در بیرون شهر بر پا داشت. وسعت این محوطه با خانههای كاركنان، دفاتر و انبارهای شركت، این بنا را به صورت قلعهای بزرگ درآورده بود (تهران، همانجا) كه اهالی آن را قلعه فرنگی میخواندند (وكیلی، 394). گسترش فعالیت قالیبافی توسط اینگونه تجار شمار 40 كارگاه موجود در شهر را به حداقل 200‘1 كارگاه رساند؛ بر این كارگاهها باید 500‘1 كارگاه موجود در روستاهای پیرامونی را نیز افزود ( تهران، همانجا). ادارۀ این شركت در 1900م به دست بازرگانان آلمانی و سویسی افتاد؛ اینان در اصل كارگاهی از آن خود نداشتند، بلكه قالیها بر اساس قراردادهایی كه شركت با اهالی میبست و بر طبق طرح و رنگی كه شركت تعیین میكرد، بافته میشد (همانجا). اینگونه شركتها با رواج دادن رنگهای مصنوعی و ترغیب به بافت سریع فرشهای یكنواخت، اصالت و زیبایی طرح و نیز كیفیت فرشهای این ناحیه را به خطر انداختند (قس: كرزن، 2/ 624). البته در كنار اینگونه شركتهای بیگانه، تجار آذربایجانی و جز آنان نیز در این شهر به تجارت قالی و پنبه مشغول بودند كه هر ساله مقدار زیادی قالی از این شهر به كشورهای روسیه، عثمانی و نقاط داخلی كشور صادر میكردند (نك : ناصرالدین شاه، همانجا). جمعیت سلطانآباد در اواخر سدۀ 19م 6 هزارتن بود (هوتوم شیندلر، 129) كه در حدود سال 1325ش به 62 هزار نفر رسید؛ البته در آن زمان به علت فقر اقتصادی و مهاجرت ساكنان شهر به دیگر شهرها از جمله تهران، اهواز و آبادان، جمعیت واقعی شهر به حدود 50 هزار نفر تقلیل یافت (فرهنگ جغرافیایی، همانجا). جمعیت شهر اراك در اولین سرشماری رسمی كشور (1335ش) 998‘58 نفر بود (گزارش مشروح، «الف»)، ولی از آن زمان به سبب شهرگرایی شدید بهسرعت رو به افزایش نهاده، و در 1345ش به 925‘71 تن، در 1355ش به 832‘116 تن و در 1365ش به 349‘265 تن رسیده است ( آمارنامه...، 5؛ سالنامه، 43). مطابق آخرین دادههای 1365ش، شهر اراك دارای 089‘55 خانوار و نسبت جنسی جمعیت آن 103 است (سرشماری، نتایج تفصیلی، شهرستان اراك، 15، 18). حدود 8/ 43٪ از جمعیت این شهر را افراد كمتر از 15 سال تشكیل میدهند (همانجا) كه نشان دهندۀ بالا بودن بار تكفل و جوانی جمعیت شهر است. 7/ 75٪ از ساكنان 6 ساله به بالا در این شهر باسوادند؛ این نسبت در میان مردان 3/ 84٪ و در بین زنان 8/ 66٪ است (همانجا). جمعیت شهر اراك در آخرین سرشماری (1370ش) برابر 853‘336 نفر بود ( آمارنامه، 1372ش، 13). شهر اراك دارای صنایع گوناگون فلزی، شیمیایی، نساجی، ساختمانی و غذایی است كه برخی از این واحدها از صنایع اساسی كشور به شمار میروند، از جمله نورد آلومینیوم، ماشینسازی، كمباینسازی و كارخانۀ واگن پارس (محتاط، 450-451). این شهر ضمناً دارای یك دانشكدۀ دولتی، مركز آموزش فنی و حرفهای و چندین كتابخانه است. از آثار باقیماندۀ این شهر ارگ دولتی، مدرسۀ سپهداری و چهار سوق بزرگ شهر است (فرهنگ جغرافیایی، همانجا).
آمارنامۀ استان مركزی (1363ش)، سازمان برنامه و بودجۀ استان مركزی، تهران، 1364ش؛ همان، 1372ش، سازمان برنامه و بودجۀ استان مركزی، تهران، 1374ش؛ ابنحوقل، محمد، صورۀالارض، بیروت، 1979م؛ اعتمادالسلطنه، محمد حسن، مرآت البلدان، به كوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367- 1368ش؛ افضلالملك، غلامحسین، افضل التواریخ، به كوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران، 1361ش؛ بكران، محمد نجیب، جهان نامه، به كوشش محمد امین ریاحی، تهران، 1342ش؛ جغرافیای كامل ایران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366ش؛ حدود العالم، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1362ش؛ حمدالله مستوفی، نزهۀالقلوب، به كوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1336ش؛ دهگان، ابراهیم، كارنامه یا دو بخش دیگر از تاریخ اراك، اراك، 1345ش؛ همو، «گزارشنامه» یا «فقه اللغۀ اسامی امكنه»، همراه كرجنامه یا تاریخ آستانه، اراك، 1342ش؛ سالنامۀ آماری كشور (1369ش)، مركز آمار ایران، تهران، 1370ش؛ سرشماری عمومی نفوس و مسكن (1355ش)، شهرستان اراك، مركز آمار ایران، تهران، 1358ش؛ سرشماری عمومی نفوس و مسكن (1365ش)، نتایج تفصیلی، استان مركزی، مركز آمارایران، تهران، 1367ش؛ سرشماری عمومی نفوس و مسكن (1365ش)، نتایج تفصیلی، شهرستان اراك، مركز آمار ایران، تهران، 1367ش؛ سرشماری عمومی نفوس و مسكن (1365ش)، نتایج تفصیلی مهاجرت، استان مركزی، مركز آمار ایران، تهران، 1367ش؛ شناسنامۀ شهرهای كشور (1364ش)، استان مركزی، مركز آمار ایران، تهران، 1365ش؛ فرهنگ آبادیهای كشور (1365ش)، شهرستان اراك، مركز آمار ایران، تهران، 1367ش؛ فرهنگ آبادیهای كشور، سرشماری عمومی كشاورزی (1367ش)، استان مركزی، مركز آمار ایران، تهران، 1369ش؛ فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع، استان مركزی، جهاد سازندگی، تهران، 1360ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان یكم، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1328ش؛ فرهنگ روستایی (1365ش)، استان مركزی، مركز آمار ایران، تهران، 1367ش؛ فرهنگ كوههای ایران، سازمان جغرافیایی كشور، تهران، 1352ش؛ قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمۀ حسن بن علی قمی، به كوشش جلالالدین طهرانی، تهران، 1361ش؛ كرزن، جرج، ایران و قضیۀ ایران، ترجمۀ وحید مازندرانی، تهران، 1363ش؛ كیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1311ش؛ گزارش مشروح سرشماری، حوزۀ سرشماری اراك، وزارت كشور، تهران، 1338ش؛ مبشری، فریدون و دیگران، ارزیابی وضع موجود و امكانات توسعۀ منابع آب (منطقۀ تهران)، تهران، 1351ش؛ محتاط، محمدرضا، سیمای اراك، تهران، 1368ش؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به كوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ ناصرالدین شاه قاجار، سفرنامۀ عتبات (سال 1287ق)، به كوشش ایرج افشار، تهران، 1363ش؛ وكیلی طباطبایی، رضا، «تاریخ عراق (اراك)»، فرهنگ ایران زمین، تهران، 1345-1346 ش، ج 14؛ هدایت، رضا قلی، ملحقات تاریخ روضۀ الصفای ناصری، تهران، 1339ش؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Houtum-Schindler, A., Eastern Persian Irak, London, 1896; Lestrange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966; Tehran and Northwestern Iran, ed. Ludwig W. Adamec, Graz, 1976.عباس سعیدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید