صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادیان و عرفان / بیومیه /

فهرست مطالب

بیومیه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

بَیومیه‌، یكی‌ از طریقه‌های‌ صوفیۀ مصر، منسوب‌ به‌ نورالدین‌ علی‌ بن‌ حجازی‌ بن‌ محمد بیومی‌ (1108-1183ق‌ / 1696-1769م‌). 
علی‌ بیومی‌ در روستای‌ بیوم‌ واقع‌ در جنوب‌ مصر زاده‌ شد و پس‌ از تحصیلِ مقدمات‌ علوم‌، سماعِ حدیث‌ و حفظِ قرآن‌ به‌ تصوف‌ روی‌ آورد. وی‌ با دست‌ ارادت‌ دادن‌ به‌ بسیاری‌ از مشایخ‌ و شاگردی‌ِ آنان‌ اصول‌ و روشهای‌ سلوك‌ طریقه‌های‌ مختلف‌ را آموخت‌، چنان‌كه‌ با دستگیریِ احمد بن‌ عبّاد شاذلی‌ در طریقۀ شاذلیه‌، به‌ یاریِ علی‌ بن‌ عمر بن‌ عبدالسلام‌ تطاونی‌ در طریقۀ قادریه‌، با ارشاد عبدالرحمان‌ حلبی‌ در طریقۀ بدویه‌، و به‌ وسیلۀ عیسی‌ تیلونی‌ در طریقۀ نقشبندیه‌ تلقین‌ ذكر یافت‌ و از همین‌رو، گاه «جامع‌ الطرق‌» خوانده‌ شده‌ است‌ (جبرتی‌، 2 / 339؛ EI2, I / 1151؛ «دائرةالمعارف‌ ... »، VI / 99). 
بیومی‌ پس‌ از اقامت‌ در قاهره‌، به‌رغم‌ مخالفتهای‌ علمای‌ الازهر و با حمایت‌ شیخ‌ شبراوی‌ ــ شیخ‌ الازهر در آن‌ روزگار ــ حلقه‌های‌ ذكر را در یكی‌ از مساجد آنجا برپا داشت‌ و بعد از آنكه‌ به‌ دعوت‌ شیخ‌ شبراوی‌، تدریس‌ در مدرسۀ طَیبَرسیۀ الازهر را پذیرفت‌، مریدان‌ بسیاری‌ یافت‌ (جبرتی‌، 2 / 339-340؛ عطیةالله‌، 1 / 416؛ خفاجی‌، 156؛ تریمینگام‌، 79-80؛ «دائرةالمعارف‌»، همانجا؛ EI2, I / 1152). علم‌ و تقوا، و نیز برخورداری‌ بیومی‌ از كلامی‌ فصیح‌ و گیرا موجب‌ روی‌ آوردنِ بسیاری‌ از مردم‌، به‌ویژه‌ طبقاتِ كم‌درآمدِ جامعۀ مصر به‌ تعالیم‌ او گردید. در نقل‌ از كرامات‌ او گفته‌اند كه‌ راهزنان‌ را توبه‌ می‌داد و احوال‌ آنان‌ را چنان‌ دگرگون‌ می‌كرد كه‌ به‌ جمع‌ مریدانش‌ می‌پیوستند (جبرتی‌، 2 / 341). علاوه‌ بر آن‌، عده‌ای‌ از علما در مجالس‌ درس‌ او حاضر می‌شدند و برخی‌ امیران‌، همچون‌ مصطفى‌ پاشا كه‌ ظاهراً بیومی‌ رسیدن‌ وی‌ به‌ منصب‌ صدارت‌ را پیشگویی‌ كرده‌ بود، از جملۀ مریدان‌ او بودند. مصطفى‌ پاشا به‌ عثمان‌ آغا، از امیران‌ خود دستور داد تا در قاهره‌ مسجد، آبخوریِ عمومی‌ و مكتبی‌ برای‌ آموزش‌ ایتام‌، نیز قبه‌ای‌ برای‌ بیومی‌ بنا كند (همو، 2 / 340-341؛ خفاجی‌، همانجا). 
بیومی‌ همچنین‌ در سفرهای‌ متعدد به‌ مكه‌ و سرزمین‌ حجاز، به‌ تبلیغ‌ و ترویج‌ طریقۀ خود در میان‌ مردمانِ شهرنشین‌ و قبایل‌ بدوی‌ پرداخت‌ و به‌ این‌ ترتیب‌، حوزۀ فعالیت‌ طریقۀ بیومیه‌ را در دیگر سرزمینها نیز گسترش‌ داد. پس‌ از چندی‌ خلفا و مریدان‌ او از مصر تا حجاز انتشار یافتند و از آنجا به‌ یمن‌، حضرموت‌، ایران‌ و ماوراءالنهر رفتند و این‌ طریقه‌ را تا سواحل‌ اقیانوس‌ هند پراكندند (تریمینگام‌، 80؛ دوپُن‌، 336). 
علی‌ بیومی‌ سرانجام‌ در قاهره‌ درگذشت‌ و در قبه‌ای‌ كه‌ از پیش‌ برای‌ او ساخته‌ شده‌ بود، به‌ خاك‌ سپرده‌ شد (عطیةالله‌، همانجا؛ مبارك‌، 4 / 144؛ جبرتی‌، 2 / 333، 341). 
این‌ آثار كه‌ هیچ‌یك‌ از آنها به‌ چاپ‌ نرسیده‌، به‌ بیومی‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌: 1. الاسرار الخفیة الموصلة الی‌ الحضرة العلیة، در شرح‌ حِكَمِ ابومدین‌ تلمسانی‌؛ 2. خواص‌ الاسماء الادریسیة؛ 3. رسالة فی‌ الوحدانیة؛ 4. فیض‌ الرحمان‌ على رسالة المولى رسلان‌؛ 5. الهدایة للانسان‌ الی‌ الكریم‌ المنان‌، شرحی‌ بر حِكَم‌ العطائیة؛ 6. رساله‌ای‌ مشتمل‌ بر سلسلۀ اسناد علی‌ بیومی‌ و نیز نوشته‌ای‌ از او به‌ نام‌ خواص‌ الفاتحة و الاخلاص‌ و فضل‌ الصلاة علی‌ النبی‌ و فضل‌ الذكر؛ 7. حزب‌؛ 8. رسالة فی‌ الالفة والاخوة، در تصوف‌؛ 9. رسالة فی‌ الحدود؛ 10. شرح‌ الانسان‌ الكامل‌ جیلی؛ 11. شرح‌ الصیغة الاحمدیة؛ 12. شرح‌ الصیغة المطلسمة؛ 13. الفوز و الانتباه‌ فی‌ بیان‌ من‌ لایلتفت‌ الى سواه‌ (خدیویه‌، 2/66، 84، 117، 214، 7/91، 92؛ بغدادی‌، 1/ 768؛ GAL, II/462)؛ 14. شرح‌ الجامع‌ الصغیر؛ 15. طریقة الدمرداشیة؛ 16. رسالة فی‌ معرفة الحق‌ (زركلی‌، 4/270؛ هوتسما، 136؛ آلوارت‌، شم3393؛ GAL, II/462; GAL, S, II/478). همچنین‌ رساله‌ای‌ با عنوان‌ اللمعة العامة فی‌ مناقب‌ علی‌ البیومی‌ كه‌ ظاهراً در شرح‌ احوال‌ اوست‌، همراه‌ با رساله‌ای‌ از بیومی‌ به‌ نام‌ منتخب‌ النفائس‌ در حاشیۀ كتاب‌ جواهرالاطلاع‌ اثر مصطفى‌ یحیى‌ شاذلی‌ كه‌ در 1350ق‌/1931م‌ در قاهره‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است (GAL، همانجا). 
با آنكه‌ بیومی‌ در ابتدا به‌ دنبال‌ آن‌ بود كه‌ در طریقۀ بدویه‌ كه‌ خود به‌ آن‌ وابستگی‌ داشت‌، اصلاحاتی‌ صورت‌ دهد و با پیراستنِ زوائد، آن‌ را به‌ اصول‌ نخستینش‌ بازگرداند، اما به‌تدریج‌ به‌ سبب‌ تغییراتی‌ كه‌ در آیینها و روشهای‌ بدویه‌ ازجمله‌ در آیین‌ تلقین‌ ذكر به‌ وجود آورد، موجب‌ آن‌ شد كه‌ پیروانش‌ او را بیشتر به‌ عنوان‌ بنیان‌گذار طریقه‌ای‌ جدید بشناسند، تا اصلاحگر طریقه‌ای‌ موجود. به‌علاوه‌، ظاهراً خود وی‌ نیز پس‌ از مدتی‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسید كه‌ ایجاد طریقه‌ای‌ جدید عملی‌تر و محتمل‌تر است‌ و به‌ این‌ ترتیب‌، در عینِ حفظِ برخی‌ از خصوصیات‌ طریقۀ بدویه‌ همچون‌ پوشیدن‌ِ خرقۀ سرخ‌، زمینه‌های‌ شكل‌گیری‌ طریقۀ جدید بیومیه‌ را فراهم‌ آورد (تریمینگام‌، دوپن‌، «دائرةالمعارف‌»، همانجاها؛ EI1). با این‌ همه‌، ریشه‌ داشتن‌ِ طریقۀ بیومیه‌ در طریقۀ بدویه‌، شباهت‌ پاره‌ای‌ آیینهای‌ آنها، و آمیختگی‌ِ پیروان‌ این‌ دو طریقه‌ در برخی‌ سرزمینها موجب‌ آن‌ شده‌ است‌ كه‌ برخی‌ از محققان‌ طریقۀ بیومیه‌ را شاخه‌ای‌ از بدویه‌ به‌شمار آورند و هویت‌ مستقلی‌ برای‌ آن‌ قائل‌ نشوند (دوپن‌، 337؛ گولپینارلی‌، 48؛ دیونگ‌، 14-15؛ «دائرةالمعارف‌»، همانجا). 
در طریقۀ بیومیه‌ ذكر «اسماء سبعه‌» اهمیت‌ِ بسیاری‌ دارد و جذبه‌، مجاهده‌ و تسلیم‌ از اركان‌ آن‌ به‌شمار می‌رود. در این‌ طریقه‌ ذكر «لااله‌ الاالله‌» با صداهای‌ بریده‌ای‌ كه‌ از نای‌ خارج‌ می‌شود، بی‌آنكه‌ كلمۀ خاصی‌ شنیده‌ شود، ادا می‌گردد. این‌ ذكر به «ذكر بیومی‌» شهرت‌ یافته‌ است‌ (گولپینارلی‌، نیز «دائرةالمعارف‌»، همانجاها). همچنین‌ برخلاف‌ طریقۀ بدویه‌ كه‌ در آیین‌ تلقین‌ توبۀ آن‌، شیخ‌ و مرید دستهای‌ یكدیگر را به‌طور عادی‌ می‌گیرند، در طریقۀ بیومیه‌ انگشتان‌ این‌ دو در هم‌ قفل‌ می‌شود و از این‌رو، آن‌ را «تلقین‌ مشبّكه‌» خوانده‌اند. در هنگام‌ ذكر نیز برخلاف‌ درویشهای‌ بدویه‌ كه‌ به‌ حالت‌ ایستاده‌ از كمر خم‌ شده‌، دستها را آزادانه‌ رها می‌كنند، درویشان‌ بیومیه‌ دستهایشان‌ را به‌ حالت‌ ضربدر روی‌ سینه‌ می‌گذارند و با راست‌ كردن‌ سر و بدن‌، دستها را در بالای‌ سر به هم می‌زنند (لین، II / 182؛ تریمینگام‌، نیز «دائرةالمعارف‌»، همانجاها). 
پس‌ از درگذشت‌ علی‌ بیومی‌ كه‌ خلیفه‌ای‌ تعیین‌ نكرده‌ بود، ابراهیم‌ دَمَنهوری‌ (د 1192 ق‌ / 1778 م‌)، احمد سالم‌ جزار و محمد نافع‌ رهبریِ این‌ طریقه‌ را برعهده‌ گرفتند و پس‌ از آن‌، با روی‌ دادن‌ اختلافات‌، این‌ طریقه‌ دچار ضعف‌ و چند دستگی‌ شد، چنان‌كه‌ بیومیهای‌ حجاز و مصر به‌تدریج‌ از یكدیگر جدا شدند و هریك‌ فعالیت‌ مستقل‌ خود را پی‌ گرفتند. تكیۀ اصلیِ این‌ طریقه‌ در روستایی‌ نزدیك‌ قاهره‌ قرار دارد، اما در طول‌ سده‌های‌ پس‌ از درگذشت‌ بیومی‌، تكیه‌های‌ متعددی‌ در مصر و دیگر نقاط نیز ایجاد گردیده‌ است‌، چنان‌كه‌ در دهۀ 1300 ق‌ / 1880 م‌ تنها در عربستان‌ بیش‌ از 15 تكیه‌ در مكه‌، مدینه‌، جده‌ و دیگر شهرها وجود داشته‌ است‌ (تریمینگام‌، همانجا؛ دیونگ‌، 34، حاشیۀ 177؛ EI1؛ «دائرةالمعارف‌»، همانجا). 

مآخذ

بغدادی‌، هدیه‌؛ جبرتی‌، عبدالرحمان‌، عجائب‌ الآثار، به‌ كوشش‌ حسن‌ محمد جوهر و دیگران‌، بیروت‌، 1959م‌؛ خدیویه‌، فهرست‌؛ خفاجی‌، محمد عبدالمنعم‌، التراث‌ الروحی‌ للتصوف‌ الاسلامی‌ فی‌ مصر، دارالعهدالجدید؛ زركلی‌، اعلام‌؛ عطیة الله‌، احمد، القاموس‌ الاسلامی‌، قاهره‌، 1383ق‌ / 1963م‌؛ گولپینارلی‌، عبدالباقی‌، تصوف‌، ترجمۀ توفیق‌ هاشم‌پور سبحانی‌، تهران‌، 1369ش‌؛ مبارك‌، علی‌ پاشا، الخطط التوفیقیة الجدیدة لمصرالقاهرة، قاهره‌، 1980م‌؛ نیز:

Ahlwardt; De Jong, F., Ṭuruq and Ṭuruq-Linked Institutions in Nineteenth Century Egypt, Leiden, 1978; Depont, O. and X. Copplani, Les Confréries religieuses Musulmanes, Alger, 1897; EI1; EI2; GAL; GAL, S; Houtsma, M. Th., Catalogue d’une collection de manuscrits arabes et turcs, Leiden, 1886; Lane, E. W., The Manners and Customs of the Modern Egyptians, London, 1904; Trimingham, J. S., The Sufi Orders in Islam, Oxford, 1973; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1992.

لیلا رحیمی‌ بهمنی‌

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: