صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات فارسی / ادیب صابر ترمذی /

فهرست مطالب

ادیب صابر ترمذی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 24 فروردین 1399 تاریخچه مقاله

اَدیبْ صابِرِ تِرْمِذی‌، شهاب‌الدین‌ صابر بن‌ اسماعیل‌ (مق‍ نیمۀ اول‌ سدۀ 6ق‌/ نیمۀ اول‌ سدۀ 12م‌)، شاعر پارسی‌ زبان‌ و ستایشگر سنجر سلجوقی‌ و آتسز خوارزمشاه‌. 
او در خاندانی اهل‌ علم‌ و ادب‌ زاده‌ شد. چه‌، پدر وی‌ نیز ادیب‌ اسماعیل‌ شهرت‌ داشت‌ (هدایت‌، 2/ 821؛ فروزانفر، 240؛ قویم‌، 3). تذكره‌نویسان‌ دربارۀ محل‌ تولد وی‌ اختلاف‌ كرده‌اند. دولتشاه‌ (ص‌ 73) او را از بخارا، و برخی دیگر چون‌ رازی‌ (2/ 86) و كازرونی‌ (ص‌ 34) وی‌ را از ترمذ دانسته‌اند و به‌ گفتۀ تقی‌الدین‌ كاشانی‌ در خلاصة الاشعار ادیب‌ در بخارا نشو و نما یافته‌، اما اصل‌ وی‌ از ترمذ است‌. صابر در آغاز جوانی‌ برای‌ تحصیل‌ به‌ هرات‌ رفت‌ (زنوزی‌، 75؛ آذر، 335)، سپس راهی‌ نیشابور شد و در زمرۀ مصاحبان‌ ابوالقاسم‌ علی‌ بن‌ جعفر، نقیب‌ ترمذ در نیشابور در آمد و در اشعار خویش به‌ ستایش‌ او پرداخت‌ (بیهقی‌، 2/ 574؛ دولتشاه‌، همانجا؛ هدایت‌، 2/ 822؛ فروزانفر، 243). 
ابوالقاسم‌ علی‌ بن‌ جعفر كه‌ به‌ سبب‌ نفوذ بسیار خود رئیس‌ خراسان‌ خوانده‌ می‌شد، با سلطان‌ سنجر سلجوقی‌ و دربار او ارتباط نزدیك‌ داشت‌، چنانكه‌ سنجر او را برادر خطاب‌ می‌كرد (بیهقی‌، همانجا؛ دولتشاه‌، 73-74؛ آذر، 336؛ زنوزی‌، همانجا). ادیب‌ نیز به‌ یاری‌ وی‌ به‌ دربار سنجر راه‌ یافت‌. دیری‌ نپایید كه‌ ادیب‌ نزد سلطان‌ منزلتی یافت‌ و در كنار مدیحه‌سرایی‌ به‌ امور سیاسی‌ نیز كشانده‌ شد، چنانكه‌ پس‌ از اختلاف‌ میان‌ آتسز خوارزمشاه‌ و سلطان‌ سنجر كه‌ به‌ جنگی‌ بزرگ‌ در 538ق‌/ 1143م‌، و شكست‌ آتسز انجامید، ادیب‌ صابر همراه‌ با پیامها و نصایحی‌ از سوی‌ سنجر به‌ عنوان‌ سفیر و به‌ گفتۀ برخی‌ برای‌ جاسوسی‌ به‌ خوارزم‌ گسیل شد (جوینی‌، 2/ 7- 8؛ خواندمیر، 2/ 519؛ دولتشاه‌، رازی‌، آذر، همانجاها). اما این‌ سفر به‌ قتل‌ ادیب‌ انجامید، زیرا وی‌ سلطان‌ سنجر را از توطئۀ آتسز برای‌ قتل‌ سلطان‌ آگاه‌ ساخت‌ و آتسز دستور داد او را در جیحون‌ غرق كردند (همانجاها). قصایدی‌ از ادیب‌ در ستایش‌ آتسز برجای‌ مانده‌ كه‌ ظاهراً مربوط به‌ این‌ زمان‌، یعنی‌ حضور ادیب‌ در دربار خوارزمشاه‌ است‌. 
برخی‌ از تذكره‌نویسان‌، قتل‌ ادیب‌ صابر را در 546ق‌/ 1151م‌ دانسته‌اند (نك‍ : دولتشاه‌، رازی‌، زنوزی‌، هدایت‌، همانجاها؛ ایمان‌، 27). حال‌ آنكه‌ اقامت‌ ادیب‌ در خوارزم‌ از 538 تا 542ق‌، یعنی‌ میان دو جنگ‌ آتسز و سنجر بوده‌ است‌؛ در این‌ صورت‌ مرگ‌ وی‌ می‌بایست‌ پیش‌ از 542ق‌، یا در همان‌ سال‌ بوده‌ باشد. 
ادیب‌ صابر با بسیاری‌ از شعرای‌ عصر خویش‌ چون‌ انوری‌، رشید وطواط، سوزنی‌ سمرقندی‌، عبدالواسع‌ جبلی‌، فتوحی‌ مروزی‌ ارتباط دوستانه‌ و مشاعره‌ داشته‌ است‌ و برخی‌ از ایشان‌ چكامه‌هایی در ستایش‌ ادیب‌ سروده‌اند (نك‍ : انوری‌، 1/ 274، 2/ 687؛ سوزنی‌، 361؛ جبلی‌، 631-632؛ عوفی‌، 1/ 152، به‌ نقل‌ از فتوحی مروزی‌). اوحدی‌، جوهری‌ زرگر را شاگرد وی‌ دانسته‌ است‌ (ص‌ 261). 
در این میان‌ اگرچه‌ رشید وطواط بیش‌ از همه‌ در ستایش‌ ادیب‌ شعر سروده‌ است‌ (نك‍ : ص‌ 259، 323، 449، 574، 580، 583-600)، اما بعد میان‌ این‌ دو اختلافاتی‌ بروز كرد كه‌ به‌ مشاجرات‌ ركیك‌ لفظی‌ انجامید (نك‍ : همو، 570؛ رازی‌، 2/ 87). اوحدی‌ وقوع‌ این اختلافات‌ و مشاجرات‌ را مربوط به‌ زمانی‌ می‌داند كه‌ ادیب‌ صابر در دربار آتسز به‌ سر می‌برده‌ است‌ (ص‌ 64). با توجه‌ به‌ اینكه‌ رشید وطواط نیز از ستایشگران‌ آتسز بوده‌، احتمال‌ دارد كه‌ عامل‌ این‌ اختلافات‌، رقابت‌ دو شاعر در یك‌ دربار بوده‌ باشد. به‌گفتۀ اوحدی‌ مداخله‌ و تحریك‌ برخی‌ از نزدیكان‌ خوارزمشاه‌ در قتل‌ ادیب‌ بی‌تأثیر نبوده‌ است‌ (همانجا). 
از ادیب‌ صابر دیوان‌ اشعاری‌ دارای‌ 200‘3 بیت‌، مشتمل‌ بر قصیده‌، غزل‌، رباعی‌ و تركیب‌بند باقی‌ مانده‌ است‌. این‌ دیوان‌ تاكنون دوبار، نخست‌ به‌ كوشش‌ علی‌ قویم‌ در 1334ش‌، و دیگر بار به كوشش‌ محمدعلی‌ ناصح‌ در 1343ش‌ در تهران‌ چاپ‌ شده‌ است‌. 
ادیب صابر از جمله‌ شعرای‌ سبك‌ خراسانی‌ است‌. ویژگیهایی‌ كه‌ در سروده‌های‌ او دیده‌ می‌شود، در سروده‌های‌ شاعران‌ سده‌های‌ 5 و 6ق‌ و به‌ویژه‌ شاعران‌ خراسان‌ به‌ چشم‌ می‌خورد. شعر او حاكی‌ از آگاهی‌ وی‌ از مبادی‌ ریاضی‌ و فلسفه‌ و تسلط به‌ زبان‌ و ادبیات‌ تازی‌ است‌. چنانكه گاه‌ مضمون‌ برخی‌ از اشعار فارسی‌ را به‌ تازی‌ گفته‌، و گاه‌ برخی از مضامین‌ اشعار عربی‌ را به‌ فارسی‌ ترجمه‌ كرده‌ است‌. او در شعر خود از شعرای‌ بزرگ‌ عرب‌ چون‌ اخطل‌، اعشى‌، عجاج‌، ابوتمام‌ و حتى‌ از نحویانی‌ چون‌ زجاج‌، اخفش‌ و ابوالاسود دؤلی‌ و بزرگانی‌ چون‌ خصیب‌ و احنف‌ یاد كرده‌، و به‌ تضمین‌ شعری‌ از متنبی‌ پرداخته‌ است‌ (نك‍ : فروزانفر، 240-241؛ رضازادۀ شفق‌، 311؛ ادیب‌، 195، 265، 389، 410، 529، جم‍‌). 
شعر ادیب‌ از نظر لفظ، معنی‌ و موضوع‌ به‌ سبك‌ فرخی‌ نزدیك‌ است‌، جز آنكه‌ تكلفاتی‌ چون‌ حذف‌ الف‌ و التزام‌ ردیفهای‌ بلند و تقریباً نامتناسب‌، از لطافت‌ سخن‌ او می‌كاهد. او گاه‌ به‌ سبك‌ منوچهری‌، عنصری‌، مسعود سعد، انوری‌ و معزی‌ نیز قصایدی‌ دارد. وی‌ در شعری‌ معزی‌ و مسعود را بر خویش‌ مقدم‌ دانسته‌ است‌ (ص‌ 209؛ فروزانفر، همانجا؛ حمیدی‌، 1-2/ 367؛ نفیسی‌، 1/ 84؛ رضازادۀ شفق‌، همانجا). 

مآخذ

آذر بیگدلی‌، لطفعلی‌، آتشكده‌، به‌كوشش‌ جعفر شهیدی‌، تهران‌، 1337ش‌؛ ادیب‌ صابر، دیوان‌، به‌كوشش‌ محمدعلی‌ ناصح‌، تهران‌، 1343ش‌؛ انوری‌ ابیوردی‌، دیوان‌، به‌كوشش‌ محمدتقی‌ مدرس‌ رضوی‌، تهران‌، 1364ش‌؛ اوحدی‌ بلیانی‌، محمد، عرفات‌ العاشقین‌، نسخۀ خطی‌ كتابخانۀ ملی‌ ملك‌، شم‍ 5324؛ ایمان‌، رحم‌ علیخان‌، منتخب‌ اللطایف‌، به‌كوشش‌ محمدرضا جلالی‌ نایینی‌ و امیرحسن‌ عابدی‌، تهران‌، 1349ش‌؛ بیهقی‌، علی‌، لباب‌ الانساب‌، به‌كوشش‌ مهدی‌ رجایی‌، قم‌، 1410ق‌؛ جبلی‌، عبدالواسع‌، دیوان‌، به‌كوشش‌ ذبیح‌الله‌ صفا، تهران‌، 1356ش‌؛ جوینی‌، عطاملك‌، تاریخ‌ جهانگشای‌، به‌كوشش‌ محمد قزوینی‌، لیدن‌، 1916م‌؛ حمیدی‌ شیرازی‌، مهدی‌، بهشت سخن‌، تهران‌، 1366ش‌؛ خواندمیر، غیاث‌الدین‌، حبیب‌ السیر، به‌كوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، 1353ش‌؛ دولتشاه‌ سمرقندی‌، تذكرة الشعراء، به‌كوشش‌ محمد رمضانی‌، تهران‌، 1338ش‌؛ رازی‌، امین‌ احمد، هفت‌ اقلیم‌، به‌كوشش‌ جواد فاضل‌، تهران‌، علی‌اكبر علمی‌؛ رشید وطواط، محمد، دیوان‌، به‌كوشش‌ سعید نفیسی‌، تهران‌، 1339ش‌؛ رضازادۀ شفق‌، صادق‌، تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌، شیراز، 1352ش‌؛ زنوزی‌، عبدالرسول‌، ریاض‌ الجنة، نسخۀ خطی‌ كتابخانۀ ملی‌ تبریز، شم‍ 3578؛ سوزنی‌ سمرقندی‌، محمد، دیوان‌، به‌كوشش‌ ناصرالدین‌ شاه‌ حسینی‌، تهران‌، 1338ش‌؛ عوفی‌، محمد، لباب‌ الالباب‌، به‌كوشش‌ ادوارد براون‌، لیدن‌، 1906م‌؛ فروزانفر، بدیع‌الزمان‌، سخن‌ و سخنوران‌، تهران‌، 1350ش‌؛ قویم‌، علی‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ ادیب‌ صابر، تهران‌، 1334ش‌؛ كازرونی‌، ابوالقاسم‌، مرقوم‌ پنجم‌ كتاب‌ سلّم‌ السماوات‌، به‌كوشش‌ یحیى‌ قریب‌، تهران‌، 1340ش‌؛ نفیسی‌، سعید، تاریخ‌ نظم‌ و نثر در ایران‌، تهران‌، 1344ش‌؛ هدایت‌، رضا قلی‌، مجمع‌ الفصحا، به‌كوشش‌ مظاهر مصفا، تهران‌، 1339ش‌. 

علی‌ میرانصاری‌

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: