مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • بی بی |
  • بی بی منجمه |
  • بیت الارقم |
  • بیت الله الحرام |
  • بی بی خانم، مجموعه | بیْ‌بیْ‌خانُم‌، مَجْموعه‌، بناهای‌ مسجد جامع‌ و مدرسه‌ ـ آرامگاه‌ سرای‌ مُلك‌ خانم‌، همسر تیمور در سمرقند. این‌ دو بنا میان‌ سالهای‌ 801- 808ق‌ /1399-1405م‌ روبه‌روی‌ دروازۀ شمالی‌ (باب‌ الحدید)، ساخته‌ شد.
  • بیت | بِیت‌، در اصطلاح‌ ادب‌ كوچك‌ترین‌ واحد شعر كلاسیك‌. هر بیت‌ دارای‌ دو نیمه‌ (یا لَخت‌) است‌ كه‌ به‌ لحاظ وزن‌ عروضی‌ (نک‍ : ه‍ د، عروض‌) یكسان‌اند.
  • بیت جبریل |
  • بی بی شهربانو، بقعه | بیْ‌بیْ شَهْرْبانو، بُقْعه‌، زیارتگاهی‌ در دامنۀ جنوبی‌ كوهی‌ به‌ همین‌ نام‌ در حاشیۀ جنوب‌ شرقی‌ ری‌ كهن‌. این‌ مكان‌ به‌ باور شیعیان‌، به‌ عنوان‌ آرامگاه‌ شهربانو، دختر یزدگرد سوم‌ و همسر امام‌ حسین‌(ع‌) (قمی‌، 196؛ ابن‌ بابویه‌، 369) مورداحترام‌ است‌.
  • بیت العتیق |
  • بیت لحم | بِیتْ لَحْم‌‌، شهری‌ كهن‌ در سرزمین‌ فلسطین‌. این‌ نام‌ را بَیت‌ُ لَحم‌ (ابوعبید، 1 /289)، بَیت‌ لَخم‌ (یاقوت‌، 1 /521؛ و بِت‌ لِحِم‌ («دائرةالمعارف‌ مردم ... 1»، 104) و بِت‌ لِخِم‌ ( پاولی‌، V /364) نیز گفته‌اند. واژۀ «لحم‌» كه‌ در زبان‌ عربی‌ به‌ معنی‌ گوشت‌ است
  • بیت جبرین | بِیْتْ جِبْرین، ناحیه‌ و شهری‌ باستانی‌ در شهرستان‌ الخلیل‌. بیت‌ جبرین‌ با 287 متر ارتفاع‌ از سطح‌ دریا (دباغ‌، بلادنا ... ، 5(2) /286)، در 26 كیلومتری‌ شمال‌ غربی‌ شهر الخلیل‌ (شراب‌، 181) و 58 كیلومتری‌ راه‌ بیت‌المقدس‌ به‌ عسقلون‌ قرار داشت‌
  • بیت الحکمه | بِیتُ‌الْحِكْمه‌، یا خزانة الحكمه‌، كتابخانۀ دولتی‌ بغداد كه‌ دست‌ كم‌ از اواخر عصر هارون‌ تا پایان‌ خلافت‌ مأمون‌ فعال‌ بود، اما از سدۀ 4ق‌ /10م‌ تنها شماری‌ از كتابهای‌ آن‌ به‌طور پراكنده‌ در دست‌ بود.
  • بیت المال | بِیتُ‌الْمال‌، عنوانی‌ كه‌ از آغاز تشكیل‌ دولت‌ اسلامی‌ بر مجموعۀ داراییهای‌ موجود یا بالقوۀ دولت‌، و نیز محل‌ و موضعی‌ كه‌ بخش‌ منقولِ این‌ داراییها را در آنجا گرد می‌آوردند و سپس‌ تحت‌ شرایط و قوانینی‌ برای‌ مصالح‌ عامۀ مسلمانان‌ و جامعۀ اسلامی‌ خرج‌ می‌كردند
  • بیتیکچی | بیتیكْچی‌، واژه‌ای‌ تركی‌ به‌ معنی‌ دبیر، منشی‌، كاتب‌ و نویسنده‌. این‌ واژه‌ از 3 جزء «بیتی‌» به‌ معنی‌ نوشتن‌، پسوند نام‌ساز « ك‌» و پسوند فاعلی « چی‌» تركیب‌ شده‌، و در فارسی‌ به‌ شكلهای‌ بیتكچی‌، بتیكچی‌ و بتكچی‌ نیز آمده‌ است‌
  • بیجار | بیجار، شهرستان‌ و شهری‌ در شمال‌ خاوری‌ استان‌ كردستان‌. دربارۀ وجه‌ تسمیۀ این‌ شهر، آگاهیهای‌ روشنی‌ در دست‌ نیست‌. گروهی‌ بر این‌ باورند كه‌ این‌ واژه‌ در اصل «بیدزار»، به‌ معنی‌ محلی‌ كه‌ درختان‌ بید فراوان‌ دارد، بوده‌ است‌ ...
  • بیتوشی | بَیتوشی‌، عبدالله‌ بن‌ محمد، ادیب‌ شافعی‌ مذهب‌ و شاعر سدۀ 12 ق‌ / 18 م‌ كه‌ به‌ 3 زبان‌ عربی‌، فارسی‌ و كردی‌ شعر می‌سرود.
  • بیت المعمور | بِیتُ الْمَعْمور، تركیبی‌ قرآنی‌ به‌ معنای «سرای‌ آباد» كه‌ در دیدگاه‌ بیشتر مفسران‌، قابلیت‌ همسنگی‌ با بیت‌الحرام‌ را داراست‌.
  • بیجاپور | بیجاپور، شهرستان‌ و شهری‌ به‌ همین‌ نام‌ در ایالت‌ كرناتكه‌ در جنوب‌ هند. بعضی‌ نام‌ بیجاپور را بر گرفته‌ از «ویجایاپورا» به‌ معنی‌ شهر پیروزی‌، و عده‌ای‌ آن‌ را مأخوذ از «ویدیاپور» به‌ معنی‌ شهر آگاهی‌ و بینش‌، نام‌ مدرسه‌ای‌ قدیمی‌ كه‌ در دورۀ چالوكیان‌ بنا شده‌ است‌ و امروزه‌ آثار آن‌ در شهر بیجاپور دیده‌ ...
  • بیجانگر |
  • بیجان |
  • بی خبر بلگرامی | بیْ‌خَبَرِ بِلْگِرامی‌، میر عظمت‌الله‌ حسینی‌ واسطی‌ بلگرامی‌ (د ذیقعدۀ 1142 /مۀ 1730)، متخلص‌ به «بی‌خبر»، عارف‌، شاعر و هنرمند سدۀ 12ق‌ /18م‌. پدر او میر لطف‌ الله‌ احمدی‌، معروف‌ به‌ شاه‌ لدها (د 1143 ق‌) اهل‌ طریقت‌ بود و اصل‌ ایشان‌ از سادات‌ حسینی‌ واسط است‌ كه‌ در بلگرام‌ سكنا گزیدند.
  • بیحان | ابوعزالدین‌، نجیب‌ سعید، الامارات‌ الیمنیة الجنوبیة، بیروت‌، 1409ق‌ / 1989م‌؛ اوبالانس‌، ادگار، الیمن‌، الثورة والحرب‌، ترجمۀ عبدالخالق‌ محمد لاشید، قاهره‌، 1990م‌؛ باوزیر، سعید عوض‌، معالم‌ تاریخ‌ الجزیرة العربیة، عدن‌، 1996م‌؛ بعكر، عبدالرحمان‌، كواكب‌ یمنیۀ فی‌ سماء الاسلام‌، بیروت‌، 1990م‌؛ ترسیسی‌، عدنان...
  • بیدار | بیدار، نام‌ 4 نشریه‌ در ایران‌ و افغانستان‌: 1. بیدار، روزنامه‌ای‌ سیاسی‌ - خبری‌ به‌ مدیریت‌ عباس‌ خلیلی‌ (1272-1350 ش‌ /1893-1972 م‌) كه‌ در حوت‌
  • بیدپای، داستانها |
  • بیدآبادی | بیدْآبادی‌، آقا محمد (د 1197ق‌ یا 1198ق‌ /1783 یا 1784م‌)، فرزند محمد رفیع‌ گیلانی‌، حكیم‌ متأله‌، مدرس‌ و مرشد سلوك‌. پدرش‌ از علمای‌ گیلان‌ بود كه‌ به‌ اصفهان‌ كوچ‌ كرده‌، و در محلۀ بیدآباد ساكن‌ شده‌ بود
  • بیدر | بیدَر، شهری‌ قدیم‌ در جنوب‌ هند و از مراكز كهن‌ گسترش‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ و ایرانی‌ در شبه‌ قارۀ هند. نام‌ این‌ شهر در منابع‌ به‌ صورتهای‌ بدر، احمدآباد بیدر و محمدآباد بیدر نیز آمده‌ است‌
  • بیت المقدس | بِیتُ‌الْمُقَدَّس‌، یا بیت‌المَقْدِس‌، قُدْس‌، شهری‌ باستانی‌ در سرزمین‌ فلسطین‌، از مراكز ادیان‌ الاهی‌ و نخستین‌ قبلۀ مسلمانان‌.
  • بیداری اسلامی | بیداریِ اِسْلامی‌، در ادبیات‌ سیاسی‌ِ معاصر در ایران‌ و جهان‌، یعنی‌ تحولات‌ فكری‌ و اجتماعی‌ِ دو قرن‌ اخیرِ جوامع‌ مسلمان‌ در پرتو وفاداری‌ به‌ مبانی‌ دینی‌ اسلامی‌.
  • بیدوازی |
  • بیرام ولی |
  • بیدگلی، لهجه |
  • بیرام پاشا | بِیرامْ پاشا، یا بایرام‌ پاشا (د 1048ق‌ /1638م‌)، دولتمرد و صدراعظم‌ دولت‌ عثمانی‌ در زمان‌ فرمانروایی‌ مراد چهارم‌، هفدهمین‌ سلطان‌ عثمانی‌ (سل‍ 1032-1050 ق‌ /1623-1640 م‌).
  • بیذق | بَیذَق‌، ابوبكر بن‌ علی‌ صنهاجی‌ (د ح‌ نیمۀ سدۀ 6ق‌ /12م‌)، از مریدان‌ ابن‌تومرت‌ (ه‍ م‌) و مؤلف‌ اثری‌ با عنوان‌ اخبار المهدی‌ بن‌ تومرت‌.
  • بیدل شیرازی | بیدِلِ شیرازی‌، محمدرحیم‌ (د پس‌ از 1257ق‌ /1841م‌)، فرزند سیدمحمدِ طبیب‌، متخلص‌ به‌ بیدل‌ و معروف‌ به‌ فخرالدوله‌، حكیم‌ باشی‌، ندیم‌، شاعر و منشی‌الممالك‌ دربار فتحعلی‌ شاه‌ (سل‍ 1212-1250 ق‌ /1797-1834 م‌).
  • بیرامیه | بِیرامیه‌، طریقه‌ای‌ ترك‌ منسوب‌ به‌ حاجی‌ بیرام‌ ولی‌ (753-833ق‌ /1352-1430م‌) كه‌ در آناتولی‌ و سرزمینهای‌ بالكان‌ پیروان‌ بسیار داشت‌.
  • بیدل | بیدِل‌، ابوالمعانی‌ میرزا عبدالقادر بیدل‌ دهلوی‌ (1054-4 صفر 1133 ق‌ / 1644-24 نوامبر 1720 م‌)، شاعر و صوفی‌.
  • بیرجندی |
  • بیرانوند | بِیرانْوَنْد، یا به‌ زبان‌ لُری‌ بَیرَنْوَن‌ از ایلات‌ لك‌ زبان‌ و شیعی‌ مذهب‌ لرستان‌.
  • بیرق |
  • بیرقدار | بِیرَقْدار، عنوان‌ و منصبی‌ در سازمان‌ نظامی‌ دولت‌ عثمانی‌. وظیفۀ بیرقدار (بایراقدار) كه‌ او را علمدار و سنجق‌دار نیز می‌نامیدند، حفظ و حمل‌ پرچم‌ در واحدهای‌ نظامی‌ منظم‌ و نامنظم‌ و نهادهایی‌ كه‌ پرچم‌ خاص‌ داشتند، بوده‌ است‌. سابقۀ این‌ منصب‌ گویا به‌ عصر سلاجقۀ آسیای‌ صغیر باز می‌گردد، اما در عصر عثمانی‌...
  • بیرجند | بیرْجَنْد، شهرستان‌ و شهری‌ در استان‌ خراسان‌ جنوبی‌ و مركز آن‌ استان‌.
  • بئرالسبع | بِئْرُ السَّبْع‌، نام‌ شهر و ناحیه‌ای‌ در استان‌ غزۀ فلسطین‌.
  • بیرجندی | بیرْجَنْدی‌، یكی‌ از لهجه‌های‌ فارسی‌ نو كه‌ در شهرستان‌ بیرجند، در جنوب‌ خراسان‌ و تا حاشیۀ 15 كیلومتری‌ اطراف‌ این‌ شهرستان‌ تكلم‌ می‌شود.
  • بئر میمون | بِئْرِ مِیمون‌، نام‌ چاهی‌ در حوالی‌ مكه‌ كه‌ قدمت‌ آن‌ به‌ دورۀ جاهلی‌ بازمی‌گردد و تا اوایل‌ سدۀ 7 ق‌ مورد استفاده‌ بوده‌ است‌. محلی‌ كه‌ این‌ چاه‌ در آن‌ واقع‌ بوده‌ است‌، به‌درستی‌ مشخص‌ نیست‌
  • بئر معونه | بِئْرِ مَعونه‌، جایی‌ در سرزمین‌ نجد ــ مركز جزیرةالعرب‌ ــ میان‌ منزلگاه‌ بنی‌ عامر و حَرّۀ بنی‌ سُلیم‌ (ابن‌ هشام‌، 3 / 194؛ نیز نک‍ : یاقوت‌، 1 / 435). بئر معونه‌ به‌ سبب‌ واقعه‌ای‌ كه‌ در صفر 4 / ژوئیۀ 625 در آنجا روی‌ داد، شهرت‌ یافته‌ است‌.
  • بیره | بیره‌، یا البیره‌، شهری‌ كهن‌ در نزدیكی‌ رام‌الله‌، واقع‌ در كرانۀ غربی‌ رود اردن‌ و در 13 كیلومتری‌ شمال‌ غربی‌ بیت‌المقدس
  • بیروت | بِیروت‌، پایتخت‌، مهم‌ترین‌ بندر و نام‌ كوچك‌ترین‌ استان‌ لبنان‌. شهر بیروت‌ با 67 كمـ2 وسعت‌ ( انكارتا1) در °33 و ´53 عرض‌ شمالی‌ و °35 و ´30 طول‌ شرقی‌ قرار دارد («اطلس‌ ... 2»، فهرست‌، 17).
  • بیرونی | بیرونی‌، ابوریحان‌ محمد بن‌ احمد بیرونی‌ خوارزمی‌ (362- پس‌ از 440 ق‌ /973- 1048 م‌)، دانشمند پرآوازۀ ایرانی‌. وی‌ در میان‌ دانشمندان‌ دورۀ اسلامی‌ بیشتر با كنیۀ خود و به‌ ندرت‌ با نسبت‌ خوارزمی‌ شناخته‌ می‌شود، اما پژوهشگران‌ اروپایی‌ معمولاً او را بیرونی‌ می‌نامند.
  • بیزره |
  • بیزانتیون |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: