اسلام
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 9 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/235369/اسلام
دوشنبه 16 تیر 1404
چاپ شده
3
در زمان مراد دوم، با فتح سالونیك، سلطۀ عثمانیها بر سواحل اژه برقرار شد؛ بلغارستان زیر نظر مستقیم مسلمانها قرار گرفت و سیاست اسلامی كردن بالكان ادامه یافت (شاو، 105). سلطان محمد دوم (فاتح) با فتح بوسنی، حاكمیت مسلمانها را تا سواحل دالماتیا رساند، و پیشاهنگان سپاه او (آقینچیها) تا بندر تریست پیشروی كردند. در سدۀ 10ق/ 16م، بهروزگار سلطان سلیمان، پیشروی در اروپا با حمله به بلگراد از سرگرفته شد («دانشنامۀ...»، 29)، اما مسلمانها پس از تسلط بر بالكان، برای تثبیت موقعیت خود، به اقدامات بسیاری دست یازیدند و این اقدامات بر شمار طرفداران آنها در میان دهقانان افزود؛ از جمله، آنان نظام سِرفی (ارباب رعیتی) حاكم بر بالكان را برانداختند، بیگاری روستاییان را لغو كردند و با برقراری نظام «تیمارداری» و اراضی «میری» (دولتی)، آنها را از وابستگی به زمین رها ساختند و بهعنوان رعایای دولت اسلامی، تنها به پرداخت مالیاتی به میزان 22 آسپر موظف کردند كه «چیفت رسمی» یا مالیات اراضی مزروعی نامیده میشد (اینالجیك، 286-287). بررسیهای آماری نشان میدهد كه 80 تا 90٪ جمعیت ناحیۀ تراكیه و سنجاق آیدین، در بخش اروپایی دولت عثمانی، در نیمۀ سدۀ 9ق/ 15م، مسلمان بودند. پس از فتوحات عثمانی در بالكان، مهاجرتهای گسترده به این منطقه آغاز شد. مسلمانان در تراكیه و شرق شبهجزیرۀ بالكان اقامت گزیدند، صدها روستای جدید پدید آوردند و نام سكونتگاههای كهن خود در آناتولی را به آنها دادند. بهتدریج، شماری از روستاییان مسیحی نیز به اسلام گرویدند. مسلمانها همچنین شهرهایی را كه در آنها ساكن میشدند، به شهرهای اسلامی تبدیل كردند؛ برای نمونه، شهر اسكوپیه (ه م)، كه در 793ق/ 1391م به دست مسلمانها فتح شده بود، در 859ق/ 1455م، 22 محلۀ مسلماننشین و 8 محلۀ مسیحی داشت. شمار مسلمانهای بلغارستان را نیز در 957ق/ 1550م حدود 000‘200‘1 تن نوشتهاند. وجود شمار بسیاری مسجد، مدرسه و دیگر اماكن اسلامی در بلغارستان در سالهای 803- 1009ق/ 1400-1600م، گسترش نفوذ اسلام را در این منطقه نشان میدهد («دانشنامۀ»، 30).
آقسرایی، مسامرة الاخبار، شاو، استنفرد (ض: استانفورد) جی و ازل کورال شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و تركیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، تهران، 1370ش، ج 1؛ صولاقزاده، محمد، تاریخ صولاقزاده (صولاقزاده تاریخی)، استانبول، 1297ق/ 1880م؛ نشری، محمد (نک : مل )، ج 2؛ هامر پورگشتال، دولت عثمانیه تاریخی، ترجمۀ محمد عطا، استانبول، 1329ق؛ نیز:
Babinger, F., «Der Islam in Kleinasien», ZDMG, 1922, vol. LXXVI; Inalcik, H., «The Emergence of the Ottomans», The Cambridge History of Islam, Cambridge, 1970, vol. I(A); Neṣri, M., Kitâb-ι Cihan-Nümâ, ed. F. R.Unat & M. A. Köymen, Ankara, 1957; Turan, O., «Anatolia in the Period of the Seljuks and the Beyliks», The Cambridge History of Islam, Cambridge,1970, vol. I(A); id., Selcuklar Tarihi ve Türk-Islam medeniyeti, Istanbul, 1969; Türkiye Diyanet Vakfı İslâm Ansiklopedisi, Istanbul, 1992; Uzunçarṣιlı, İ. H., Anadolu Beylikleri ve Akkoyunlu Karakoyunlu Devletleri, Ankara, 1969; id., Osmanlι tarihi, Ankara, 1947-1959, vol. I. علیاكبر دیانت (دبا)
نفوذ اسلام در قفقاز با فتوح مسلمانان آغاز شد. در 22ق/ 643م عبدالرحمان بن ربیعه به دربند (دیار باب) رسید و شهربراز، فرمانروای ایرانی آن ناحیه، امان خواست. سراقة بن عمر ماجرا را طی نامهای به خلیفۀ دوم نوشت و عمر بن خطاب او را امان داد (طبری، 4/ 156-157). چون عثمان بن عفان به خلافت رسید (23- 35ق/ 644-656م)، از معاویه، كه عامل وی در شام و جزیره بود، خواست تا حبیب بن مسلمۀ فهری را به ارمنستان گسیل دارد. حبیب با لشكریان خویش عزم آن دیار كرد تا به قالیقلا رسید. اهل شهر نخست پیكار كردند، ولی سرانجام به پرداخت جزیه تن در دادند. پس از این ماجرا بسیاری از اهالی ترك دیار كردند و به بلاد روم (بیزانس) رفتند (بلاذری، 277- 278)؛ سپس مسلمانان شهرهای تفلیس، برذعه، بیلقان و قَبَله (کَبَلَک) را گشودند. دین اسلام در سرزمینهای غرب دریای خزر، كه مردم آن پیرو آیین زردشت بودند، بهویژه در میان پیشهوران و بازرگانان، بهسرعت گسترش یافت، ولی مردم كوهنشین قفقاز بر حفظ آیینهای كهن مسیحی و زردشتی خویش همچنان باقی بودند («تاریخ آذربایجان»، 108). در 91ق/ 710م، مسلمة بن عبدالملك به دربند رسید و شهرها و دژهایی به دست وی گشوده شد (طبری، 6/ 454). در 105ق/ 723م جراح بن عبدالله حكمی به آلان حمله برد و برخی شهرها و دژها را گشود و به بلنجر رسید (همو، 7/ 21). یك سال بعد، حجاج بن عبدالملك به جنگ قوم آلان رفت و به شرطِ پرداخت جزیه، با آنان صلح كرد (همو، 7/ 29). در 110ق/ 728م در عهد هشام بن عبدالملك (105- 125ق/ 723-743م) مسلمة بن عبدالملك به جنگ خزران رفت كه طبری آنان را ترك نوشته است (همو، 7/ 54). هشام در سال بعد، جراح بن عبدالله حكمی را والی ارمنستان كرد (همو،7/ 67). از مطالب یادشده به سادگی میتوان دریافت كه اوایل سدۀ 2ق/ 8م دوران تشدید هجوم مسلمانان به منطقۀ غرب دریای خزر بوده است. تصرف مناطق مزبور صد سال به درازا كشید («تاریخ داغستان»، 151). مرز اسلام در شمال قفقاز در امتداد درههای رود تِرِك قرار داشت. در جنوب این مرز، اسلام بهسرعت گسترش یافت و در مدتی كوتاه آیین اصلی، و بعدها تنها آیین ساكنان منطقه شد و سرزمینهای شمال و شرق قفقاز یكی از درخشانترین مراكز دارالاسلام بهشمار آمد (بنیگسن، 99). در قفقاز، بهجز ارمنستان و گرجستان كه مسیحیت در آنجاها دوام داشت، از اواخر سدۀ 2ق/ 8م، آلبانیای قفقاز به 3 ایالت اران، مغان و شروان منقسم شد كه امیران آنها از سوی خلیفه تعیین میشدند. گرد آوردن مالیات بر عهدۀ عاملان خلیفه، و امور شرعی بر عهدۀ قاضیان بود. در میانههای سدۀ 4ق/ 10م، در مناطق جیدان و طباسران (طبرسران) حكام محلی مسلمان بودند؛ تا اینكه لزگیان و طباسراییها نیز اسلام آوردند. اسلام آوردن كوهنشینان داغستان در آثار بسیاری كه از سدۀ 1-4ق/ 7-10م برجای مانده، بازتاب یافته است («تاریخ داغستان»، 159). از سدۀ 4ق/ 10م اسلام در داغستان با سرعت رو به گسترش نهاد و دربند یكی از مراكز فعال اشاعه و ترویج اسلام در نواحی همجوار شد. از این زمان، یكی از دروازههای دربند «باب الجهاد» نام گرفت. در سدههای 7-9ق/ 13-15م موقعیت اسلام در جنوب داغستان به صورتی مشهود استحكام پذیرفت. از نیمۀ دوم سدۀ 7ق/ 13م، مغولان كه در آغاز، گرایشی نسبت به اسلام نداشتند، تغییر روش دادند و در طریق اسلام گام نهادند. آنان در كار جنگ با دولت ایلخانان كه دشمن مغولان بودند، برای جلب مسلمانان، از دین اسلام بهره جستند و نمایندگان برخی از اقوام تابع مغولان، از جمله ازبكها، نقش طرفداران و مدافعان اسلام را برعهده گرفتند. در چنین موقعیتی روحانیان مسلمان داغستان از حمایت دولت اردوی زرین (ه م) برخوردار گردید و اسلام در سدۀ 8ق/ 14م دین برتر در داغستان شد (همان، 197, 198). آوارها از جملۀ اقوامی قدیمیاند كه اكنون در محدودۀ جمهوری داغستان در روسیه اقامت دارند. در سدههای 5 - 7ق/ 11-13م در داغستان و سرزمین آوارها اسلام و مسیحیت با یكدیگر برخورد داشتند. اسلام از جنوب (منطقۀ اران و شروان)، و مسیحیت از غرب (گرجستان) به درون این سرزمین نفوذ كرده بودند. برخورد این دو دین در میان آوارها شدیدتر بود. یكی از نخستین آثار كتبی اسلامی در سرزمین آوارها مربوط به سدۀ 8 ق/ 14م و همزمان با لشكركشی تیمور به اوسكوجان است. گفته میشود كه آغاز گسترش اسلام در میان آوارها مربوط به سدۀ 7ق/ 13م بوده است و شخصی به نام عبدالمسلم از قراقیتاقها تا چیریورت، اهالی را مسلمان كرد و سپس با، سوراكات فرمانروای آوارها، به جنگ پرداخت و او را كشت. عبدالمسلم از 663 ق/ 1265م امام داغستان شد. در 880 ق/ 1475م، كه مصادف با لشكركشی تیمور بود، آوارهای ناحیۀ گیداتِل اسلام آوردند (همانجا).در همسایگی داغستان و منطقۀ آوارها، اقوام چچن و اینگوش، اوسِت (آس، ایرون)، قبارطه ـ بلغار (كاباردین ـ بالكار)، چركس، قراچایی و ادیغه (آدیگه) در شمال قفقاز سكنا دارند. در سدۀ 10ق/ 16م اسلام از داغستان به سرزمین چچن راه یافت. روحانیان آوار و كومیك برای تبلیغ اسلام به روستاهای چچن میرفتند. بعدها از میان مردم چچن روحانیانی پدید آمدند. طلاب مسلمان در روستاهای كوموخ، آكوشی و آندره آئول به تحصیل علوم دینی میپرداختند. در این منطقه، در جلگهها گسترش اسلام سریعتر از مناطق كوهستانی بود («مردم قفقاز»، 370). از اوایل سدۀ 13ق/ اواخر سدۀ 18م، با ظهور طریقتهای عرفانی، مبارزه با كفر به منظور دفع تجاوز روسیۀ تزاری با عنوان جهاد آغاز شد (بنیگسن، 113-114). رهبری این مبارزهها را در درجۀ نخست، شیوخ نقشبندیه و تا اندازهای قادریه بر عهده داشتند. منبع اصلی حقوقی مردم داغستان و چچن «عادت» نامیده میشد كه آمیزهای از سنتهای قومی و شریعت اسلامی بود. نظام اداری ـ مذهبی داغستان و چچن «امامت» نامیده میشد. امامت به چند «نیابت» منقسم میشد كه شمار آن گاه به 52 میرسید. هر نیابت برای خود دارای سازمانی روحانی و نظامی بود كه همگی تابع امام بودند. نایبان حق داشتند جز اعدام، انواع تعزیرات و حدود شرعی را اجرا كنند. نایبانْ مفتیان را تعیین میكردند و مفتیان نیز قاضیانی را در تابعیت خود داشتند. قاضیان و مفتیان موظف به اجرای دستورهای امام بودند. چچنها سنی، و پیرو مذهب حنفیاند. در 1253ق/ 1837م شمار مسجدها در چچن 310 بود. در دهۀ 1930م شمار مساجد و عبادتگاههای مسلمانان به 675‘2، و شمار مدارس مذهبی به 140 باب رسید. در 1944م با تبعید چچنها و اینگوشها همۀ مساجد و بناهای مذهبی آنان بسته شد، به گونهای كه در 1978م تنها دو باب مسجد گشوده بود (آكینر، 181). پس از فروپاشی اتحاد شوروی، امكاناتی برای اجرای مراسم مذهبی فراهم آمد. اینگوشها كه در كنار چچنها زندگی میكنند، همانند آنان مسلمان سنی و پیرو مذهب حنفیاند. دین اسلام از طریق چچن به سرزمین اینگوش راه یافت و در نیمۀ نخست سدۀ 13ق/ 19م به صورت دین رسمی درآمد. طبق آثار به دستآمده، مردم اینگوش در سدههای 11 و 12ق/ 17 و 18م پیرو آیین مسیح بودند كه از طریق گرجستان به سرزمین آنان راه یافته بود («مردم قفقاز»، 387). اوسِتها (آسها)، كه خود را ایرون مینامند، مردمی آریایینژادند كه در همسایگی جمهوری چچن و اینگوش سكنا دارند. پژوهشگران، این قوم را ایرانی و از آریاییان سكایی ـ سرمتی و آلانی میدانند كه با مردم قفقاز درآمیختهاند. سرزمین اوستی یا اوستیا از دو بخش اوستیای شمالی و جنوبی تشكیل شده است كه بخش شمالی جزو روسیه، و بخش جنوبی جزو گرجستان است (آکینر، 181-184). بیشتر مردم اوستیا مسیحی، و اقلیتی از آنان مسلماناند. اسلام از طریق قبارطه (كاباردین) در سدههای 11 و 12ق/ 17 و 18م در اوستیای شمالی گسترده شد («مردم قفقاز»، 332). مسلمانان اوستی سنیمذهب و تابع مركز روحانی شمال قفقاز و داغستاناند كه مقر آن مَخاچقلعه است (آكینر، 190).سرزمین قبـارطه ـ بلغار در غرب اوستیای شمالی واقع است. مردم قبارطه مسلمان و سنیمذهباند. اسلام و مذهب تسنن از طریق سلاطین عثمانی و خانهای تاتارِ كریمه (قِرِم/ قریم) در سدههای 9-11ق/ 15-17م به میان مردم قبارطه راه یافت («مردم قفقاز»، 184). قراچاییها و چركسها، كـه در غـرب سرزمین قبـارطه ـ بلغار اقامت دارند، مسلمان سنی، پیرو مذهب حنفی، و تابع مركز روحانی قفقاز شمالی و داغستان در مخاچقلعهاند (آكینر، 208, 235-236؛ BSE 3, 81). اسلام در سدۀ 12ق/ 18م در میان این دو قوم گسترش یافت. معروف است كه اسحاق افندی، از مردم قبارطه، در انتقال دین اسلام به مردم قراچایی نقش مهمی داشت. در روستاهای ایالت خودمختار قراچایی ـ چركس شماری مسجد وجود دارد. هزینۀ بنای مساجد و مدارس اسلامی از طریق زكات تأمین شده است («مردم قفقاز»، 263). چركسها، كه آدیغه نیز نامیده شدهاند، همانند بسیاری از اقوام ساكن شمال قفقاز، در سدههای میانه پیرو آیین مسیح بودند. اسلام از سدۀ 10ق/ 16م در آدیغه رایج شد، ولی مردم كوهستان، برخی تا سدۀ 12ق/ 18م به آیین كهن خود باقی بودند. از اواخر سدۀ 18 و نیمۀ نخست سدۀ 19م اسلام و مذهب تسنن از طریق تركان عثمانی به درون قوم آدیغه راه یافت. پذیرش اسلام موجب نفوذ عناصری از زبان عربی در میان مردم این سرزمین شد. در جریان جنگهای قفقاز، اسلام مظهر مبارزۀ مردم این سرزمین با روسها بود (همان، 213). آدیغهها پیرو مذهب حنفیاند (آكینر، 220). آبازها از اقوام بومی شمال باختری قفقازند كه نخست در كرانۀ دریای سیاه میزیستند و سپس در سدههای 8-10ق/ 14-16م به محل كنونی كوچ كردند (همو، 236). آبازها پس از كوچیدن به شمال قفقاز، با نوغایها (نوگایها) مرتبط شدند كه مسلمان و سنیمذهب بودند. دین اسلام بهتدریج به درون آبازها راه یافت («مردم قفقاز»، 237). نوغایها از اقوام ساكن شمال قفقاز و پیرو دین اسلاماند كه از نیمۀ دوم سدۀ 7ق/ 13م آن را پذیرا شدند. از اوایل سدۀ 8 ق اسلام به مقیاسی وسیع در سرزمین نوغایها گسترده شد (همان، 399-400). لكها كه قوم بومی قفقازند، در دامنۀ جنوبی كوههای شمال قفقاز سكنا دارند. اینان مسلمان و سنیمذهباند. اسلام در عهد فتوحات مسلمین به سرزمین لكها راه یافت، ولی از سدههای 7 و 8 ق/ 13 و 14م صورتی رسمی یافت (همان، 500). اینان همانند آوارها شافعیمذهباند. لزگیها در جنوب شرقی داغستان زندگی میكنند. گروهی از این قوم سنی، و گروهی شیعهمذهباند (آكینر، 142-143). بهجز آنچه یاد شد، اقوام دارگین (دارقین)، روتول، تساخور، آگول، كرد، ابخاز، آجار، تات، آیروم، آخوَخ، اَندی، ارچین، بَگولَل، بُتلیخ، بودوخ، چَمَل، دیدوی، گودوبِرین، اینگیلوی، كاپوچین، قَراپاپاخ، قَراتای، خِمشین، خینالوگ، خونزَل، خوارشین، كریز، قُبهچی، لاز، تركهای مِسِخِتی، ایرانیهای قفقاز، شاهسون، طالش، تیندی، تروچمِن و میسكلانو نیز مسلماناند (نک : همو، passim). اكنون در روسیه و كشورهای مستقل مشتركالمنافع 4 مركز روحانی اسلامی وجود دارد كه از آن جمله 2 مركز به منطقۀ مورد بحث تعلق دارد: مركز روحانی اسلامی شمال قفقاز و داغستان كه مقر آن در مخاچقلعه است، و مركز روحانی اسلامی منطقۀ قفقاز كه مقر آن در شهر باكوست. مركز نخست سنی، و مركز اخیر شیعی ـ سنی است. هر یك از مراكز نامبرده از لحاظ اداری و دینی مستقل و خودمختارند (بنیگسن، 125-126).
بلاذری، احمد بن یحیى، فتوح البلدان، بهكوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ بنیگسن، الكساندر و مری براكسآپ، مسلمانان شوروی: گذشته، حال و آینده، ترجمۀ كاوه بیات، تهران، 1370ش؛ طبری، تاریخ؛ نیز:
Akiner, Sh., Islamic Peoples of the Soviet Union, London/ NewYork, 1986; BSE 3, vol. XXIX; Istoriya Azerbaidzhana, ed. I. A. Huseinov & A. S. Sumbatzade, Baku, 1958, vol. I; Istoriya Dagestana, Moscow, 1967-1968, vol. I; Narodi Kavkaza, ed. M. O. Kosven et al., Moscow, 1960, vol. I. عنایتالله رضا (دبا)
از اواخر سدۀ نخست و اوایل سدۀ 2ق/ اوایل سدۀ 8م، جهان به صورت دوقطبی درآمد و در میان دو ابرقدرت اسلام و مسیحیت تقسیم شد. امپراتوری خزر در حكم نیروی سومی بود كه دوستی و دشمنی آن برای هر كدام از دو طرف به یك اندازه واجد اهمیت مینمود؛ اما این نیرو نمیتوانست در صورت قبول اسلام یا مسیحیت استقلال خود را حفظ كند، زیرا قبول هر یك از این دو دین مستلزم پذیرش سلطۀ خلیفۀ بغداد یا امپراتور بیزانس میبود. كیش بتپرستی بدوی خزران نیز در مقایسه با ادیان توحیدی، وحشیانه و فرسوده دانسته میشد و خزران را از نفوذ معنوی محروم میساخت. در این اوضاع و احوال، منطقی آن بود كه دین سومی را بپذیرند كه در قبال هیچ یك از آن دو نیروی بزرگ تعهدی نداشته، و در عین حال، مورد احترام هر دو نیرو باشد. دین یهودی از چنین وضعی برخوردار بود و خزران این دین را برگزیدند (آرتامونوف، 264؛ كستلر، 70، 71). البته پذیرش دین یهودی امری ناگهانی نبود. خزران دستِكم از یك سده پیش با یهود و مراسم مذهبی آنان آشنایی داشتند. گروهی از یهودیان بر اثر تعقیب و شكنجۀ بیزانس، و شمار اندكی از آنان پس از فتح آسیای صغیر از سوی عربها، به قلمرو خزران روی آورده بودند (همو، 72). در این میان، بازرگانان، پیشهوران و گروه كثیری از خزران، اسلام آورده بودند. از اینرو، در سرزمین خزر، بهویژه در شهر اتل، مردم بسیاری از مسلمان، مسیحی و یهودی و نیز بتپرست میزیستند. پذیرفته شدن دین یهود از سوی فرمانروای خزران موجب انتشار آن در میان این قوم شد (مسعودی، 212؛ كستلر، همانجا). پژوهشگرانْ پیشینۀ زندگی یهودیان را در قفقاز، بهویژه در سرزمین داغستان، مدتها پیش از فتوحات مسلمین دانستهاند (آرتامونوف، 265, n. 5). اجداد و اسلاف این گروه كه از طبقۀ محروم جامعه بودند، به گناه پشتیبانی از جنبش مزدكیان، به همراه گروهی از مزدکیان در نیمۀ نخست سدۀ 6م و در دوران پیگرد آنان در روزگار ساسانی، به داغستان گریختند. از این رهگذر میتوان تا اندازهای به آشنایی و گرایش خزران نسبت به آیین یهود پی برد (همانجا، n. 6).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید