اسلام
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 9 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/235369/اسلام
چهارشنبه 18 تیر 1404
چاپ شده
3
محمد غالب، بنیادگذار سلسلۀ بنینصر، در 635ق/ 1238م اقدام به ساخت کاخ الحمرا کرد. تکمیل کاخ در زمان محمد پنجم ادامه یافت و بخشهای معروف به شیرها، عدل، ملوک، بنیسراج، و دو خواهر، و مقرنسکاریهای زیبندۀ آنها به مجموعه افزوده شد. پدیدۀ مقرنس زاییدۀ هنر ایران بود و طی چند سده، افزون بر اندلس، در سراسر آفریقای شمالی گسترش یافت (اتینگهاوزن، 224). آرایههای الحمرا به صورت پوشش گچبریِ رنگآمیزیشده، کـاشیکـاری یـا دیگر تـزیینـات است که جایجای ساختمان را فرا گرفته است. عامل اصلی غنای حاکم بر الحمرا را هنرورزی حسی و بینش ریاضی دانستهاند (نک : عنان، 184 بب ؛ لوپِس، 278 ff.).
1. قبةالصخره در بیتالمقدس (69- 72ق/ 688- 691م).2. مسجد جامع دمشق یا جامع اموی (پایان ساخت: 96ق/ 715م).3. رواقی از کاخ اُخَیضِر در عراق، بازمانده از اوایل دورۀ عباسی.4. مسجد جامع فهرج در نزدیکی یزد، از کهنترین مساجد ایران.5. منارۀ مسجد جامع سامره، یا مسجد متوکل، از دورۀ عباسی.6. آرامگاه سامانی در بخارا (ح300ق/ 913م).
1. مسجد الازهر در قاهره (آغاز ساخت: 360ق/ 971م)، نمونۀ معماری اسلامی مصر.2. صحن مسجد قَرَویین در فاس (سدۀ 6ق/ 12م)، نمونۀ معماری اسلامی مغرب (مراکش).3. مسجد جامع قَیرُوان در تونس (اواخر سدۀ 3ق/ 9م)، از مهمترین آثار معماری اسلامی شمال آفریقا.4. مسجد جامع قُرطُبه (کُردُبا) واقع در اندلس (169- 378ق/ 785- 988م).
جامع قرویین (قیروانیان) فاس و مسجد کُتُبیّۀ مراکش دیگر پدیدههای هنر در منتهىالیه غرب جهان اسلاماند. موفقیت در آفریدن زیبایی، بیکاربرد تجملات، در شبستان مساجدی چون کتبیه و جامع تلمسان، قابل توجه است.
جامع عتیق اصفهان، که تاریخی دارد نزدیک به طول تاریخ اسلام، ملازم با هنری است که گویی گستردگی همۀ هنر ایران اسلامی در آن به نمایش درآمده است. از اینرو، تجزیه و تحلیل باستانشناختی آن بهسادگی صورت نمیپذیرد. این مسجد دیرتر از سدۀ 2ق پدید نیامده، و تطور آن زودتر از سدۀ 11ق پایان نیافته است. نشانههای سالهای حدود 350-450ق ــ بخش بیشتـر آن مربـوط بـه سـدۀ 5ق ــ در این مسجد آشکار است. و مسجد از این زمان تا صدها سال زندهترین دورۀ هنری خود را پشت سر نهاده است. جامع عتیق مسجدی است چهار ایوانی با دو گنبد روبهروی هم: یکی گنبد نظامالملک و دیگری گنبد خاکی یا گنبد تاجالملک. پیرامون مسجد را سرتاسر، شبستانهای ستوندار در بر گرفتهاند و شبستانی زمستانی در زیرزمین آن جای دارد. محراب معروف اُلجایتو نیز در این مسجد قرار دارد. آرایههای ارزشمند آجری این بنا به فرمان سلجوقیان ساخته شده است. بخش اصلی آرایههای چشمنواز کاشیکاری را در دورههای بعد ساختهاند. گستردگی این اثر، که هنگام حضور بیننده در صحن برای او گیرایی دارد، تصادفی نیست و معلول پدید آوردن حس آرامشِ فضایی به دست معمار است (نک : دبا، 9/ 201-202، 204، 207، 212؛ گرابار، «بزرگترین...»، 21-22, 51, 52, 61؛ گالدیِری، «پسنوشت بر...»، 75-78). همین حس را فضای رباط شرف (در خراسان بزرگ)، شاید حتى سادهتر و فراخور حال مسافر، پدید میآورد. سفر حج و سفر معیشت مسلمان نیز همچون حضر او، آدابی داشت و واقعیت سفر احداث کاروانسرا را ایجاب کرده بود. رباط شرف دو بخش بزرگ و کوچک دارد. صحن بخش کوچکتر از یک سو به جای ردیف طاقنماها و حجرهها به دیوار بخش بزرگتر پیوسته است. دیگر اجزای تشکیلدهندۀ بنا شامل دو مسجد، دو خاصهنشین شاهی، چند گنبدخانۀ کوچک، یک آبانبار و جز آن است. زینت رباط شرف، بهویژه آجرکاری آن، از ترکیبی کمنظیر برخوردار است (نک : هاتشتاین،349، تصویر؛ هیلنبراند، 343-346). تابناکتر از رباط شرف، بنای تقریباً معاصر آن، مسجد جمعۀ اردستان است. مسجد جمعۀ اردستان یادگار سدۀ 5ق است. درواقع، شبستان، ایوان و گنبد آن را در این زمان برپا داشتهاند. برخی پژوهشگران بعید نمیدانند که مسجد در آغاز جایگزین آتشکدهای بوده، و سپس، در سدۀ یادشده و پس از آن، دگرگونی یافته است (نک : دبا، 7/ 489-492؛ هیلنبراند، 218-219).
فسطاط یا خیمهگاه مجاهدان، کمکم تبدیل به یک «مصر» یا شهر شد. در 359ق/ 970م در حدود یک فرسنگی شمال شرقی آن، فاطمیان قاهره را بنیاد گذاردند که، پس از گسترش، شهر پیشین را دربر گرفت. چند دروازه، خیابان اصلی شمالی ـ جنوبی، کاخهایی در حدود میانی شهر، و محلههایی به نام واحدهای سپاه، شناسههای اصلی قاهرۀ نخستیناند؛ آنگاه مسجدها، خیابانها، خانهها، بازارها، باغها و... پیوسته افزون شدند و قاهره چنان رونق یافت که از آن زمان تا کنون شهری دیگر در مصر به پایۀ آن نرسید. این شهر کموبیش جایگاه همۀ آثار چشمگیر معماری در مصر اسلامی است (نک : کوبیاک، 393-396؛ اُ‘کِین، 401 ff.؛ اتینگهاوزن، 172). عمرو عاص، فاتح مصر، در فسطاط مسجدی بنا نهاد که در سدههای بعد، دستخوش تغییرات فراوان شد. مسجد نخست طرحی ساده به شیوۀ مسجد مدینه داشت و بهرغم دگرگونیها، هیچگاه به مسجدی پر زرق و برق مبدل نشد. نظر دادن دربارۀ وضعیت مسجد پیش از 212ق/ 827م دشوار است. در این سال، کارگزار مأمون عباسی از نو برای آن شبستانی ستوندار ساخت. تغییرات بنیادین بعدی یک بار در سدۀ 12ق و بار دیگر در دورۀ معاصر صورت پذیرفت (نک : کرزول، 304-305؛ اُ‘کِین، 401-402). مسجد ابنطولون، ساختهشده طی سالهای 264-265ق/ 877-878م، نمایندهای جالب توجه از نظر انتقال معماری ایران به مصر از راه عراق است. طاقهای تیزهدار ساختمان و وضوخانۀ گنبدداری که در میان صحن ساختهاند، هر کسی را که اندکی با معماری دورههای گوناگون ایران آشنا باشد، به خود میخواند. وضوخانه را میتوان با بناهایی چون مسجد دشتی (سدۀ 8ق) در نزدیکی اصفهان (بختیار، 51) مقایسه کرد. منارۀ مسجد، که مشمول مبحث جامع سامره است، در بخش زیرین، دارای مقطعی چهارگوشه، و در بخش بالایی، مدور است. شبستان بر ردیفهای جرز استوار است و محوطهای سرباز (زیاده) پیرامون مسجد وجود دارد که خود محصور است (نک : دبا، 4/ 152- 158). برای جستوجو در ریشههای سبک رُمانِسک (رومیوار)، میتوان مسجد ابنطولون را بررسی کرد. ساخت مسجد و مرکز آموزشی الازهر در 360ق/ 971م آغاز، و سپس، بهویژه در دوران مملوکی، بناهایی تازه بدان افزوده شد. ساختمان آغازین اکنون نیز بخش ارزشمندتر این مجتمعِ نسبتاً همساز را تشکیل میدهد، و این بخش اعم است از شبستان اصلی، شبستانهای جانبی و رواق شمالی. دهانۀ میانی شبستان کهنترین نمونۀ متأثر از جامع دمشق بهشمار میرود. بر فضای مجاورِ محرابِ واقع در انتهای دهانه، گنبدی دیگر قرار دارد. قوسهای بنا از جمله عناصر ایرانی آن است (نک : مقریزی، 273؛ کرزول، 73؛ نیز هیلنبراند، 59-60, 77-79). ساخت مجموعۀ سلطان حسن، که تشکیلشده از بخشهایی مانند مسجد و مدرسه است، در 757ق/ 1356م آغاز شد. 4 ایوان این بنای سترگ، حالوهوایی کاملاً نزدیک به معماری ایران دارد. با این حال، گاه، مثلاً در ناحیۀ قوس دهانۀ ایوان، دارای آرایۀ ابلق است. ایوان سمت قبله نه واسطۀ ورود به یک شبستان، بلکه خود محل برگزاری نماز جماعت است و در پشت آن، گنبدخانهای مستقل قرار دارد که مکان آرامگاه است. وضوگاهی سپیدرنگ در میان صحن، محرابی با پوشش معرقِ سنگ، منبر سنگی و سکوی بلند تلحین قرآن و اذان و تکبیر، و چراغهایی که از زنجیرهای بسیار بلند آویختهاند، این گالری هنری (تعبیر زرینکوب دربارۀ مساجد سنتی، نک : ص 144) را تکمیل کردهاند. بر اینها منارههایی افزوده شده است که سبک ساختشان را در بناهایی دیگر، چون مسجد الازهر، میتوان دید و مانند عناصر دیگر، به معماری ممالیک تشخّص میبخشند (نک : هیلنبراند، 195-197؛ گونِلا، 188، تصاویر).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید