مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • اشگرد | اشگرد \ ašgerd\ ، یا اَشگرود، سابقاً روستایی واقع در دهستان لواسان کوچک که با آبگیری سد لتیان به زیر آب رفت. وجه تسمیۀ این روستا بدین گونه است که رود بسیار کوچکی از میان آن عبور می‌کرده، و از شمال به جنوب جریان داشته است. این رود آن‌قدر کوچک و کم‌آب بود که آب آن را به اشک چشم تشبیه کرده بودند و اشگرود می‌خوان...
  • آذر |
  • آل مظفر | آلِ مُظَفَّر، خاندانی که از عالمان و ادیبان شیعی که برخی از افراد آن از نیمۀ سدۀ 12 ق / 18 م در نجف اشرف شهرت یافتند و گروهی از آنان در الجزایر سکنى گزیدند و الجزایری خوانده شدند. این خاندان به‌سبب انتساب به یکی از نیاکانشان، مظفربن احمدبن محمدبن علی‌بن حسین، به آل مظفر شهرت یافتند. گفته شده است که مظفربن احم...
  • ابراهیم لکهنوی | اِبْراهیم لَكْهْنَوی، محمدتقی بن حسین دلدار علی نقوی نصیرآبادی (1259-1307ق / 1843-1890م )، فقیه و مفسر شیعی در سدۀ 13ق / 19م در هندوستان. وی در لكهنو زاده شد و در همانجا رشد یافت و به تحصیل علم پرداخت (آقابزرگ، طبقات، 10). صرف و نحو و منطق و بیان را نزد مولی كمال‌الدّین موهانی و فقه و اصول را پیش پدر خواند. پ...
  • جربه | جَرْبه، یا جِربه، بزرگ‌ترین جزیره در کرانه‌های شمالی افریقا واقع در مدیترانۀ مرکزی در خلیج قابس در شرق تونس. این جزیره از جنوب شرقی به وسیلۀ پلی به سرزمین اصلی تونس متصل است. نویسندگان یونانی از این جزیره با نامهایی همچون فاریس و منینکس یاد کرده‌اند. ویرانه‌های شهر جربۀ کهن (منینکس) در کنار برج القنطره در انت...
  • بزغش شیرازی | بُزْغُش‌شیرازی‌، خاندانی‌ از عالمان‌ و عارفان‌ سلسلۀ سهروردیه‌ كه‌ در فاصلۀ سده‌های‌ 7-10ق‌ / 13-16م‌ در شیراز می‌زیسته‌اند و طریقت‌ عرفانی‌ بزغشیه‌، از شعبه‌های‌ طریقۀ سهروردیه‌ به‌ آنان‌ منسوب‌ است‌.
  • ال* |
  • روایت |
  • اعرج | اعرج \aʾraj\، ابوداوود (يـا ابوحازم‌) عبدالرحمان‌ بـن‌ هرمز (د 117 ق / 735 م)، مشهور به‌ ابن‌هرمز، از تابعان‌ مدينه‌. وی مولای محمد بن‌ ربيعة بن‌ حارث‌ بن‌ عبدالمطلب‌ بود (ابن‌‌سعد، 5 / 283؛ ابن‌‌حبان‌، 5 / 107). ذهبی‌ سن‌ اعرج‌ را هنگام‌ مرگ‌ بيش‌‌از 80 سال‌ تخمین زده است‌ (5 / 70؛ قس‌: خطيب‌، 262).
  • ارزگان | اُرُزْگان [orozgān]، استانی در ناحیۀ مرکزی ـ جنوبی افغانستان. ارزگان با °66 و ´14 طول شرقی و°33 ´34 عرض شمالی در اواسط مسیر رودخانه‌های هیرمند و ارغنداب واقع شده است. این استـان784‘30 کمـ2 مساحت‌دارد و مرکز آن شهر ترینکوت است.
  • اربعین | اَرْبَعین، فیلم مستندی دربارۀ مراسم سوگواری هیئتهای عزاداری مساجد دهدشت و بهبهانِ بوشهر به مناسبت اربعین شهادت امام حسین (ع)، ساختۀ ناصر تقوایی در 1349ش.
  • اخستان اول | اَخْسَتانِ اَوَّل، ابوالمظفر جلال الدنیا و الدولة و الدین، ابن منوچهر بن فریدون، معروف به خاقان کبیر (حک‍ ح 556-597ق/ 1161-1201م)، از مشهورترین امیران سلسله‌ای از شروانشاهان معروف به کسرانیان، و ممدوح خاقانی شروانی.
  • جوشن کبیر | جوشَنِ کَبیر (جوشنْ کبیر)، از دعاهای مشهور در میان شیعیان که دربر‌دارندۀ حدود هزار نام از نامهای خدا ست و در فرهنگ شیعی دارای کاربردهای منسکی متعدد است.
  • جبیر بن مطعم | جُبَیْرِ بْنِ مُطْعِم، ابومحمد، یا ابوعَدیّ (د میان سالهای 57- 59ق/ 677-679م)، صحابی پیامبر(ص). وی از تیرۀ بنی‌ نوفل ‌بن عبدمنافِ قبیلۀ قریش بود (ابن‌حزم، 115-116). پدر او، مطعم بن عدی، در ماجرای محاصرۀ شِعب ابو‌طالب، صحیفۀ قریش را که بر ضد بنی‌هاشم نوشته شده بود، نقض کرد و نیز هنگامی که حضرت رسول (ص) پس از و...
  • تورانشاه، شمس الدوله | تورانْشاه، شمس‌الدوله فخرالدین تورانشاه بن ایوب بن شادی (د 576 ق/ 1180م)، ملقب به الملک المعظم، برادر بزرگ‌تر صلاح‌الدین ایوبی، فاتح یمن و پایه‌گذار دولت ایوبیان در آن منطقه. از جزئیات زندگی وی پیش از استیلا بر یمن همین اندازه می‌دانیم که مانند عمو و برادرش نخست در خدمت نورالدین زنگی (د569 ق) و از سرداران او ...
  • ابن امشاطی | اِبْنِ اَمشاطی‌، مظفرالدين‌ محمود بن‌ احمد بن‌ حسن‌ عينتابی‌ (د ربيع‌الاول‌ 902 ق/ نوامبر 1496 م)، طبيب‌، فقيه‌ حنفی‌ و ماهر در علوم‌ و فنون‌ متعدد (شوكانی‌، 2/ 293). نخستين‌ مورخی‌ كه‌ از او نام‌ برده‌، برهان‌الدين‌ بقاعی‌ (د 885 ق‌/ 1480 م‌) از معاصران‌ اوست‌ كه‌ سخاوی‌ ( الضوء اللامع‌، 10/ 129) ــ از دوستا...
  • ایرانی، زبانها |
  • ابو جحیفه | وهب بن عبداللـه بن مَسْلمه، از بنی سُواءة بن عامر ابن‌صَعصَعه (د ح 74 ق / 693 م)، از اصحاب پیامبر (ص).
  • امکان |
  • روح بن حاتم مهلبی |
  • خلاصة الحوادث | خُلاصَةُ ‌الْحَوادِث، نخستین روزنامۀ «یومیۀ» ایران که هفته‌ای 5‌ روز (به‌ استثنای روزهای جمعه و یکشنبه)، در تهران با حروف سربی چاپ و توزیع می‌شد.
  • آق شمس الدین | آقْ شَمْسُ‎الدّین، محمد بن حمزه (792-863 ق / 1390 / 1459م)، صوفی و پزشک نامدار. وی را از نوادگان شیخ شهاب‎الدین سهروردی شمرده‎اند، ولی معلوم نیست که مراد، شیخ اشراق است یا شهاب‎الدین فقیه و صوفی بغدادی. در دمشق زاده شد و به هنگام کودکی با پدرش به آناتولی رفت و در آنجا به کسب دانش پرداخت. سپس در مدرسۀ عثمانجِق...
  • ابوعلی حبوبی | حسن ‌بن حارث حبوبی خوارزمی، ریاضی‌دان، قاضی و فقیه ایرانی نیمۀ دوم سدۀ 4 ق / 10 م.
  • ابوعطای سندی | ابوجعفر مرزوق (یا اَفلح) بن یسار (د نیمۀ سدۀ 2 ق)، شاعر عرب.
  • ابن سراج | اِبْنِ سَرّاج، عزالدين محمد بن علی بن عبدالرحمن قرشی دمشقی (د 747 ق/ 1346 م)، محدث و صوفی. او به ابن المرابط نيز معروف بوده و كنيه‌اش را ابوالعلاء هم نوشته‌اند (بغدادی، هديه، 2/ 144). ابن سراج از احمد بن شيبان حديث شنيده و نقل كرده، و مدتی منصب قضای شربكختا (؟) را نيز به عهده داشته است (ابن حجر، 5/ 321). برخی...
  • جساس بن مره | جَسّاسِ بْنِ مُرّه، شاعر جاهلی، از قبیلۀ بکر، شاخۀ شیبان، و یکی از قهرمانان جنگهای طولانی بسوس که 40 سال شعله‌ور بود (دربارۀ این جنگ، نک‍ : ه‍ د، بسوس، نیز تغلب، بنی).
  • جوهری، ابوبکر | ابوبکر احمد بن عبدالعزیز (د 24 ربیع‌الآخر 323ق / 2 آوریل 935م)، راوی مشهور اخبار تاریخی و ادبی، و مؤلف کتاب السقیفة.
  • بهمنگان | بَهْمَنْگان‌، یا بَهْمَنْجَنه‌، بَهْمَنْجه‌، بَهْمَنْچَنه‌، یكی‌ از جشنهای‌ بزرگ‌ و كهن‌ ایرانی‌ پیش‌ و پس‌ از اسلام‌.
  • خوجکو | خوجْکو، الکساندر بوریکو (1804-1891 م/ 1219- 1309 ق)، ایران‌شناس، نخستین محقق اروپایی فرهنگ مردم ایران، دولتمرد و شاعر لهستانی. نام او در منابع مختلف به صورت خودسکو، خوتسکو، خوچسکو، خوچکو، شودزکو و چودزکو نیز ضبط شده، و در بیشتر اسناد تاریخی، به صورت خودزکو آمده (بارتولد، 345؛ کمبل، 1/ 231)، اما تلفظ لهستانی ن...
  • ذوقار | از نخستین جنگهای مشهور میان ایرانیان و عربها که در حدود سال 610 م در محلی به همین نام در نزدیکی کوفه روی داد.
  • استوارنامه | استوارنامه \ ostovār-nāme\ ، سندی رسمی که به‌موجب آن، رئیس دولتِ فرستنده نمایندۀ دیپلماتیک (سیاسی) کشورش را به رئیس دولتِ پذیرنده معرفی می‌کند. استوارنامه را پیش‌تر اعتبارنامه (علی‌بابایی، 83) یا اعتمادنامه (ذوالعین، 183) نیز می‌نامیدند. معرفی سفیران و نمایندگان دیپلماتیک از سوی رؤسای کشورها سابقه‌ای کهن دارد...
  • اراولی، رشته کوه | اَراوَلّی، رِشْته‌کوه -kūh-e arāvallī(a)[rešte، کوههای کم‌ارتفاعی در شمال هند که در جهت شمال شرقی به طول 560 کمـ در ایالت راجستان، از سیروهی تا کهِتْری در جَیپور امتداد یافته است. شاخه‌های صخره‌ای و جدا افتادۀ آن تا جنوب دهلی نیز ادامه دارد. این رشته قلل و برآمدگیها با حدود 10 تا 96 کمـ عرض، بین 300 تا 900 مت...
  • اصل | اصطلاحی در علم حدیث، به معنی هر یك از نسخه‌ها و نوشته‌های آغازین كه مستقیماً از كتابت شنیده‌ها پدید آمده بوده‌اند. این اصطلاح با تفاوتهایی در مصادیق، هم در محافل اهل سنت و هم نزد امامیه كاربرد داشته است. اصطلاح «اصل» با اشاره به مفهوم «مصدر نقل»، از سابقه‌ای كهن همپای حدیث‌گویی و علم حدیث برخوردار است. اصل حد...
  • برهوت | بَرَهوت‌، یا بَلَهوت، نام وادی و چاهی در حضرموت‌ عربستان‌ در شرق‌ عدن‌، نزدیك شهر تریم‌. برهوت یكی از وادیهای‌ هفتگانه حضرموت است‌
  • تکلو |
  • تسامح | عنوان قاعده‌ای در فقه که بر ضروری نبودن احراز شرایط حجیت خبر واحد در مستند احکام مستحب دلالت دارد. منظور از تسامح آسان‌گیری در پذیرش روایت، و مراد از سنن احکام مستحبی است که گاه آن را به مکروهات و نیز به آداب و دستورات اخلاقی تعمیم می‌دهند.
  • تعقیبات | عنوانی در فقه و آداب دينی ناظر به مجموعه‌ای از اعمال مستحب که به دنبال نماز انجام می‌گيرد.
  • الجزیره | اَلْجَزیره، پایتخت جمهوری دموكراتیك خلق الجزایر. نام این شهر در عربی «الجزایر» است، اما برای متمایز شدن از نام كشور، در فارسی «الجزیره» نامیده می‌شود. الجزیره مركز ولایت الجزایر و مهم‌ترین بندر كشور الجزایر است و طبق آمار سال 1987 م با بیش از 000‘483‘1 نفر جمعیت («خاورمیانه ... »، 251) در ساحل جنوبی دریای مدی...
  • تبریز، انجمن | تَبْریْز، اَنْجُمَن، نهادی سیاسی در تبریز که در دورۀ مجلس اول و نیز پس از انحلال آن در انقلاب نقش مهمی ایفا کرد.
  • ابن بازیار، ابوعلی | اِبْنِ بازْيار، ابوعلی‌ احمد بن‌ نصر بن‌ حسين‌ بازيار (د 352 ق‌/ 963 م‌)، نديم‌ و كاتب‌ سيف‌‌الدولۀ حمدانی‌. لقب‌ بازياری‌ را از حرفۀ پدر يافت‌ كه‌ نزد مُعتصد عباسی‌، به‌ پرورش‌ مرغان‌ شكاری‌ اشتغال‌ داشت‌ (ابن‌ نديم‌، 131؛ ياقوت‌، 5/ 80؛ صفدی‌، 8/ 214)، اما ظاهراً او خود بدين‌ حرفه‌ نپرداخت‌. ابن‌نديم‌ (همان...
  • ابراهیم خلیل خان جوانشیر | اِبْراهیمْ خلیل خانِ جَوانشیر، فرمانروای قراباغ در اوایل دوران قاجار كه مدتها با آقا محمدخان قاجار كشمكش داشت و سرانجام در 1221 ق / 1806 م در بیرون قلعۀ شوشی به تحریك روسها كشته شد. وی از ایل جوانشیر بود. این ایل از تركستان و از قبایل اوشیرخان بن یلدوزخان بوده است (هدایت، 9 / 296). به روایتی ایل جوانشیر از زم...
  • اردکان | اَرْدَكان‌، شهر و شهرستانی‌ در استان‌ یزد. دربارۀ نام‌ اردكان‌ و سبب‌ نام‌گذاری‌ آن‌ روایتهای‌ گوناگونی‌ آمده‌ است‌، اما آنچه‌ به‌ نظر صحیح‌ می‌آید، این است كه‌ «ارد» را به‌ معنای‌ مقدس‌ و اردكان‌ را به‌ مفهوم‌ جایگاه‌ مقدس دانسته‌اند (جغرافیا...، 2/ 1361؛ سپهری‌، 1/ 3؛ نیز نك‍ : ه‍ د، اردستان‌).
  • اسحاق ترک | اِسْحاقِ تُرْك‌، از داعیان‌ ابومسلم‌ خراسانی‌ (ه م‌) در نیمۀ اول‌ سدۀ 2ق‌. اطلاعات‌ ما دربارۀ وی‌ به‌ هنگام‌ جنبش‌ پیروان‌ ابومسلم‌ كه‌ در سدۀ 2ق‌ پس‌ از قتل‌ ابومسلم‌ رخ‌ داد، بسیار اندك‌ و تقریباً منحصر است‌ به‌ الفهرست‌ ابن‌ ندیم‌ (ص‌ 408). گزارش‌ ابن‌ ندیم‌ تلفیقی‌ از 3 روایت‌ كهن‌ است‌ كه‌ مآخذ دوتای‌ آن...
  • قلهک | درگذشته باغ ـ روستا و امروزه محله‎ای از محله‎های شمیران، واقع در محدودۀ منطقۀ 3 شهرداری تهران.
  • اعلام النبوه | اعلام النبوه‌ \aʾlām-on-nobovva\، يا دلائل‌ النُّبُوّه‌، تثبيت‌ دلائل‌ النبوه، اثبات‌ النبوات‌ و نظاير آن‌، عناوين‌ مبحثی‌ در علم‌ كلام‌ كه‌ برای نام‌گذاری شمار قابل‌ توجهی‌ كتاب‌ در تاريخ‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ به‌ كار رفته‌ است‌. برخی‌ از پژوهشگران‌ در اين‌ زمينه‌ 47 عنوان‌ كتاب‌ فهرست‌ كرده‌اند كه‌ از سدۀ 3 تا 9 ...
  • سایکس، سفرنامه | گزارش سفر الا ‌کنستانس‌ سایکس (1863- 1939 م / 1280- 1358 ق)، به ایران با عنوان «ایران و مردم آن» در آغاز سدۀ 14 ق / 20 م. در این سفرنامه به جوانب بسیاری از فرهنگ و زندگی اجتماعی ایرانیان اشاره شده است.
  • آفتاب پرست | آفتاب‌پرست \āftāb-parast\، سرده‌ای از تیرۀ گاوزبان. گونۀ موسوم به آفتاب‌پرست اروپایی که در ایران نیز می‌روید، گیاهی است علفی و یک‌ساله به شکل بوته‌ای با ساقه‌های چوبی. ساقۀ آن کوتاه، و پوشیده از پرز غباری است. بلندی آن به 20 تا 70 سانتی‌متر می‌رسد و بسیار پرشاخه و منشعب است. برگ آن کامل، پهن، بیضی، نوک‌تیز، و...
  • بستک | بَسْتَك، شهرستان‌ و شهری‌ در استان‌ هرمزگان‌. این‌ شهرستان‌ از 4 طرف‌ به‌ فاصلۀ بسیار نزدیك‌ با رشته‌كوههایی‌ محصور شده‌، و اطراف‌ آن‌ كاملاً بسته‌ است‌؛ از این‌رو، آن‌ را «بستك‌» نامیده‌اند.
  • بستی، ابوالحسن | بُسْتی، ابوالحسن‌ علی بن‌ محمد بن‌ جعفر، از مشایخ‌ صوفیه‌ و محدثان‌ خراسان‌ در سدۂ 5 ق‌ / 11م‌. از جزئیات‌ زندگی او اطلاع‌ دقیقی در دست نیست‌. صریفینی تنها به‌ ذكر نام‌ و نشان‌ و موطن‌، و اشاره‌ به‌ مقام‌ ارشاد او در تصوف‌ بسنده‌ كرده‌ است‌ (ص‌ 580، 679).
  • بهرامی | بَهْرامی‌، مهدی‌ (1284-1330ش‌ /1905-1951م‌)، باستان‌شناس‌ نامدار ایرانی‌. او در تهران‌ زاده‌ شد و در خانواده‌ای‌ فرهنگی‌ پرورش‌ یافت‌. آموزش‌ ابتدایی‌ و متوسطه‌ را در تهران‌ به‌ پایان‌ رساند و زبانهای‌ كهن‌ ایرانی‌ را از هرتسفلد ــ كه‌ در ایران‌ اقامت‌ داشت‌ ــ آموخت

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: