صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / هنر و معماری / بهرامی /

فهرست مطالب

بهرامی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 14 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

بَهْرامی‌، مهدی‌ (1284-1330ش‌ /1905-1951م‌)، باستان‌شناس‌ نامدار ایرانی‌. او در تهران‌ زاده‌ شد و در خانواده‌ای‌ فرهنگی‌ پرورش‌ یافت‌. آموزش‌ ابتدایی‌ و متوسطه‌ را در تهران‌ به‌ پایان‌ رساند و زبانهای‌ كهن‌ ایرانی‌ را از هرتسفلد ــ كه‌ در ایران‌ اقامت‌ داشت‌ ــ آموخت‌ (نجم‌آبادی‌، 225؛ بهنام‌، 422). بهرامی‌ مقاله‌هایی‌ دربارۀ هنر ایران‌ منتشر می‌كرد و به‌ گردآوری‌ سكه‌ و تكه‌ سفالینه‌های‌ كهن‌ علاقه‌مند بود و گنجینۀ او مجموعۀ گرانبهای‌ مطالعاتی‌ را تشكیل‌ می‌داد (همانجا؛ تابش‌، 186، 188؛ كونل‌، 625؛ نفیسی‌، 2-4). 
بهرامی‌ در مهر ماه‌ 1307 / اكتبر 1928 با گروه‌ محصلان‌ راهی‌ شده‌ به‌ اروپا از سوی‌ دولت‌ به‌ پاریس‌ رفت‌ ( اطلاعات‌...،38؛ صدیق‌، 69). او برای‌ ادامۀ تحصیل‌، آگاهانه‌ رشتۀ هنر و باستان‌شناسی‌ را برگزید، و به‌ دریافت‌ دیپلم‌ مدرسۀ لوور، و دكترا از دانشگاه‌ پاریس‌ نایل‌ آمد (كونل‌، همانجا؛ اسناد...).وی‌ در حین‌تحصیلات‌ دانشگاهی‌ در 1313ش‌ /1934م‌ به‌ آلمان‌ رفت‌ و به‌ بخش‌ اسلامی‌ موزۀ دولتی‌ برلین‌ پیوست‌ و نزد نخبه‌ترین‌ مورخان‌ هنر به‌ عنوان‌ دستیار افتخاری‌ به‌ آموختن‌ و كار پرداخت‌. این‌ همكاری‌ تا پایان‌ سال‌ 1314ش‌ تداوم‌ یافت‌؛ در این‌ سال‌ همراه‌ با گروه‌ محققان‌ این‌ موزه‌ در سومین‌ كنگرۀ هنر و باستان‌شناسی‌ ایران‌ در سن‌ پترزبورگ‌ و مسكو شركت‌ كرد. بهرامی‌ در این‌ كنگره‌ نتیجۀ مطالعات‌ خود دربارۀ بازچینی‌ كاشیهای‌ زرین‌فام‌ به‌ دست‌ آمده‌ از دامغان‌ (اكنون‌ در موزۀ لوور) را براساس‌ نوشته‌های‌ دورادور آن‌ ارائه‌ داد كه‌ سخت‌ مورد توجه‌ قرار گرفت‌ (كونل‌، همانجا؛ نیز پوپ‌، IV /1677 ,1582؛ ورنوا، 53؛ بهرامی‌، 81-82). 
بهرامی‌ در 1316ش‌ /1937م‌ به‌ ایران‌ بازگشت‌ و در دانشگاه‌ تهران‌ كرسی ‌استادی‌ باستان‌شناسی‌ به‌ او واگذار شد (بهنام‌، 423؛ مصطفوی‌، 432) و در همان‌ سال‌ همكاری‌ خود را با موزۀ جدیدالتأسیس «ایران‌ باستان‌» آغاز كرد و در سمت‌ ریاست‌ بخش‌ اسلامی‌ موزه‌ با تقسیم‌بندی‌ تمدن‌ و فرهنگ‌ كهن‌، میانی‌ و متأخر، غرفه‌ها را با منطق‌ علمی‌ تنظیم‌ كرد. بهرامی‌ به‌ تشكیل‌ موزۀ هنر ایران‌ دورۀ اسلامی‌ اعتقاد داشت‌ و طبقۀ دوم‌ بنای‌ موزه‌ را به‌ دوران‌ اسلامی‌ تبدیل‌ كرد ( اسناد؛نفیسی‌، 3، 4). سرانجام‌، از آغاز سال‌ 1328ش‌ با تصویب‌ هیئت‌ دولت‌ به‌ مدیریت‌ موزۀ ایران‌ باستان‌ ــ كه‌ عملاً آن‌ را از پیش‌ برعهده‌ داشت‌ ــ منصوب‌ شد ( اسناد).
بهرامی‌ از آغاز كار در موزه‌ به‌ فعالیتهای‌ میدانی‌ باستان‌شناسی‌ هدفمند پرداخت‌؛ از جملۀ آنها كاوش‌ در شهر كاشان‌ بود كه‌ با كشف‌ كوره‌های‌ سفالگری‌ به‌ مدارك‌ مستندی‌ دربارۀ مركز ساخت‌ سفالینه‌ها در آنجا دست‌ یافت‌ (نک‍ : بهرامی‌، 209-229). همچنین‌ كاوش‌ در تفرش‌ و فراهان‌، و پراهمیت‌تر از آنها بررسی‌ و كاوش‌ شهر قدیم‌ جرجان‌ بود كه‌ به‌ تألیف‌ كتابی‌ ارزشمند انجامید (نک‍ : دنبالۀ مقاله‌؛ نیز اسناد).هدف‌ او چنان‌كه‌ خود می‌نویسد، پیشرفت‌ كار موزه‌ و كاوشهای‌ علمی‌ بود و نهایت‌ سعی‌ خود را به‌جا آورد تا موزۀ نوبنیاد ایران‌ باستان‌ در شمار مراكز مهم‌ دانش‌ دنیا به‌ شمار آید و سبك‌ كار علمی‌ و اكتشافاتی‌ كه‌ به‌ دست‌ ایرانیها صورت‌ می‌پذیرد، موردنظر دانشمندان‌ جهان‌ قرار گیرد. 
بهرامی‌ در كنار خدمات‌ موظف‌ خود، به‌ هنگام‌ نیاز به‌ متخصصی‌ مجرب‌، مسئولیتهایی‌ را می‌پذیرفت‌ و گاه‌ خود پیش‌قدم‌ می‌شد كه‌ از مهم‌ترین‌ آنها پایه‌گذاری‌ موزۀ آستان‌ قدس‌‌رضوی‌، مطالعه‌ و مرمت‌ كاشیهای‌ حرم‌ حضرت‌ معصومه‌(ع‌)، برگذاری‌ نمایشگاههایی‌ از آثار كهن‌ ایران‌ در موزۀ متروپولیتن‌ نیویورك‌ و موزۀ پاریس‌، بازگرداندن‌ آثار باستانی‌ ایران‌ از موزۀ بریتانیا (همانجا؛ كونل‌، 625) و نیز تأسیس «بنگاه‌ كاوشهای‌ تاریخی‌ ایران‌» با هدف‌ حفاظت‌ آثار به‌ دست‌ آمده‌ در كاوشها را می‌توان‌ نام‌ برد. سرانجام‌ به‌ پاس‌ خدمات‌ درخشان‌ بهرامی‌ در معرفی‌ هنر و فرهنگ‌ ایران‌ به‌ جهان‌، نشان‌ درجه‌ اول «سپاس‌» به‌ وی‌ اعطا شد ( اسناد).
در 1330ش‌ شورای‌ دانشگاه‌ با یك‌ سال‌ فرصت‌ مطالعاتی‌ وی‌ در اروپا موافقت‌ كرد. در این‌ هنگام‌، او با آنكه‌ بیمار بود، در كنگرۀ شرق‌شناسان‌ در استانبول‌ شركت‌ كرد و سخنرانی‌ بسیار بحث‌انگیزی‌ دربارۀ سفالینۀ اسلامی‌ ایران‌ ایراد كرد و رهسپار آلمان‌ شد، با این‌ امید كه‌ با یك‌ سال‌ اقامت‌ در آنجا سلامت‌ خود را باز یابد؛ اما پس‌ از عمل‌ جراحی‌ در بیمارستانی‌ در شهر هامبورگ‌ در 6 آبان‌ 1330 در 46 سالگی‌ درگذشت‌ (كونل‌، همانجا). پیكرش‌ پس‌ از انتقال‌ به‌ تهران‌ در گورستان‌ ظهیرالدولۀ شمیران‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد ( اسناد).
رئیس‌ وقت‌ دانشگاه‌ تهران‌ او را یكی‌ از بهترین‌ استادان‌ باستان‌شناسی‌ كشور خواند و وزیر فرهنگ‌ از او چنین‌ یاد كرد: «از بهترین‌ استادان‌ دانشگاه‌ و دارای‌ شخصیت‌ بارز علمی‌ بوده‌، و مخصوصاً نظریات‌ و مطالعات‌ او در رشتۀ باستان‌شناسی‌ مورد توجه‌ دانشگاهها و مستشرقین‌ است‌». كونل‌ دانشمند آلمانی‌ در مقالۀ یادبود وی‌ می‌نویسد: «بهرامی‌ نمونۀ شاخص‌ یك‌ محقق‌ محبوب‌ شرقی‌ است‌ كه‌ به‌ روش‌ اروپایی‌ آموزش‌ دیده‌ بود. اگر درگذشت‌ زود هنگام‌ او اتفاق‌ نمی‌افتاد، به‌ یقین‌ در انتظار نمونه‌های‌ آموزندۀ بسیاری‌ از تحقیقات‌ او بودیم‌ و همواره‌ فقدان‌ او را به‌ عنوان‌ یك‌ متخصص‌ هنر ایرانی‌ احساس‌ خواهیم‌ كرد» (همانجا؛ اسناد).
با درگذشت‌ بهرامی‌ باستان‌شناسی‌ ایران‌ یكی‌ از معدود متخصصان‌ خود در زمینۀ هنر ایرانی‌، به‌ ویژه‌ دورۀ اسلامی‌ را از دست‌ داد (نفیسی‌، 2). او دانشمندی‌ نامی‌ در میان‌ محققان‌ غیرایرانی‌ بود و تألیفاتش‌ هنوز مورد استناد آنهاست‌، درحالی‌‌كه‌ هنوز در ایران‌ آن‌ گونه‌ كه‌ سزاوار او بوده‌، شناخته‌ نشده‌ است‌. 

آثـار

مطالعات‌ علمی‌ بهرامی‌، باستان‌شناسی‌ و هنر ایران‌، و به‌ طور اخص‌ دربارۀ هنر و صنعت‌ سفالینۀ دورۀ اسلامی‌ ایران‌ بود. او در زندگی‌ علمی‌ كوتاه‌، اما پربار خود 32 عنوان‌ كتاب‌ و مقالۀ ارزشمند به‌ زبانهای‌ فارسی‌، فرانسه‌ و انگلیسی‌ تألیف‌ كرد (نک‍ : اتینگهاوزن‌، 625-627). مهم‌ترین‌ آثار او به‌ فارسی‌ اینهاست‌: 
1. راهنمای‌ اجمالی‌ موزۀ ایران‌ باستان‌، 1326ش‌. كتاب‌ با فهرست‌ سلسله‌های‌ ایران‌ آغاز شده‌، آن‌گاه‌ آثاری‌ كه‌ از پیش‌ از تاریخ‌ تا دوران‌ تاریخی‌ و سپس‌ دورۀ اسلامی‌ در موزه‌ به‌ نمایش‌ درآمده‌، شرح‌ داده‌ شده‌، و ضمن‌ آن‌ تاریخچۀ كاوشها بازگو شده‌ است‌. 
2. راهنمای‌ موزۀ آستان‌ قدس‌ رضوی‌. این‌ كتاب‌ با بیان‌ اهمیت‌ خراسان‌ در هنر و صنعت‌ ایران‌ آغاز شده‌، و سپس‌ تمایز و اهمیت‌ موزۀ آستان‌ قدس‌ و مراحل‌ فنونی‌ كه‌ برای‌ به‌ نمایش‌ گذاردن‌ اشیاء طی‌ شده‌، آمده‌ است‌. 
3. صنایع‌ ایران‌، ظروف‌ سفالین‌، دانشگاه‌ تهران‌، 1327ش‌. در مقدمۀ این‌ كتاب‌ نظری‌ به‌ تاریخ‌ سفالگری‌ در یونان‌ كهن‌، روابط صنعتی‌ ایران‌ و چین‌ و تأثیر متقابل‌ آنها در سفالگری‌، نهضت‌ صنعتی‌ دوران‌ اشكانی‌ مورد بحث‌ قرار گرفته‌، و در پی‌ آن‌ به‌ انواع‌ گونه‌های‌ سفالینۀ اسلامی‌ ایران‌ تا دورۀ صفویه‌ پرداخته‌ شده‌، و در انتها فهرست‌ كاملی‌ از ظروف‌ و كاشیهای‌ تاریخدار زرین‌فام‌ ارائه‌ شده‌ است‌. 
4. راهنمای‌ گنجینۀ قرآن‌، تهران‌، 1328ش‌. او در بخش‌ نخست‌ این‌ اثر موضوع‌ تدوین‌ قرآن‌ مجید و جایگاه‌ آن‌ را در تاریخ‌ خط، تذهیب‌ و جلدسازی‌ به‌طور جامع‌ مورد مطالعه‌ قرار داده‌، و آگاهیهای‌ سودمندی‌ دربارۀ نام‌ و نشان‌ هنرمندانی‌ كه‌ نمونۀ كارشان‌ در نمایشگاه‌ به‌ نمایش‌ درآمده‌، ارائه‌ داده‌ است‌ (اعظمی‌، «ه‍ »). 
عمده‌ترین‌ مقاله‌های‌ او به‌ زبانهای‌ انگلیسی‌ و فرانسه‌ بدین‌ شرح‌ است‌: 
1. «مسائل‌ كارگاههای‌ كاشی‌ ستاره‌ای‌ زرین‌ فام‌»، در «مجلۀ بررسی‌ هنرهای‌ آسیایی‌»، كه‌ كار ارزشمندی‌ دربارۀ مدرك‌ خط نوشته‌ها بر كاشی‌ است‌ (اِلول‌ ـ ساتن‌، 314).
2. «مطالعاتی‌ دربارۀ پوشش‌ زرین‌ فام‌ در سفالینۀ ایران‌ در سده‌های‌ 13 تا 14م‌ (ستاره‌ای‌ و چلیپایی‌)»، در این‌ بحث‌ بهرامی‌ 
ثابت‌ می‌كند كه‌ غالب‌ كاشیهای‌ زرین‌فام‌ در بناهای‌ مذهبی‌ و غیرمذهبی‌ یكسان‌ كاربرد داشته‌ است‌ (همو، 315).
3. «كمك‌ به‌ مطالعۀ سفالینۀ دوران‌ اسلامی‌ ایران‌»، كه‌ در آن‌ دربارۀ كوزه‌ها و سفالینه‌های‌ بی‌لعاب‌ بحث‌ كرده‌ است‌ (همو، 314).
4. «سفالینه‌های‌ گرگان‌» (قاهره‌، 1949م‌، تجدید چاپ‌ 1988م‌). در این‌ كتاب‌ عالمانه‌ بهرامی‌ جهان‌ را با انبوهی‌ از سفالینه‌های‌ ناشناخته‌ از دیدگاههای‌ تاریخی‌، باستان‌شناختی‌، تزیینی‌ و كتیبه‌ شناسی‌ آشنا كرده‌ است‌. «سفالینه‌های‌ گرگان‌» كاری‌ بنیادی‌ است‌ دربارۀ وجود مكتبی‌ ناشناخته‌ از سفالینۀ دورۀ سلجوقی‌، و كامل‌ترین‌ شرحی‌ را كه‌ تاكنون‌ از خط نوشته‌های‌ روی‌ سفالینه‌ سلجوقی‌ منتشر شده‌، به‌ دست‌ می‌دهد (همانجا؛ اتینگهاوزن‌، 626). كتاب‌ شامل‌ بحثی‌ عمومی‌ دربارۀ هنر سفالینۀ ایران‌ است‌ و بخش‌ ویژه‌ای‌ به‌ تاریخ‌ منطقۀ گرگان‌ اختصاص‌ یافته‌ است‌. 

مآخذ

 اسناد بایگانی‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ كشور، پروندۀ استخدامی‌ مهدی‌ بهرامی‌؛ اطلاعات‌ در یك‌ ربع‌ قرن‌، تهران‌، 1329ش‌؛ اعظمی‌ زنگنه‌، عبدالحمید، راهنمای‌ گنجینۀ قرآن‌، تهران‌، 1328ش‌؛ بهرامی‌، مهدی‌، صنایع‌ ایران‌، تهران‌، 1327ش‌؛ بهنام‌، حسین‌، «دكتر مهدی‌ بهرامی‌»، دانش‌، تهران‌، 1330ش‌، س‌ 2، شم‍ 8؛ تابش‌، احمد، كتاب‌شناسی‌ استان‌ تهران‌، تهران‌، 1375ش‌؛ صدیق‌، عیسی‌، «تدریس‌ در دارالمعلمین‌ مركزی‌ و مدرسۀ حقوق‌»، در بزرگداشت‌ مشاهیر فرهنگ‌ ایران‌: ویژۀ عیسی‌ صدیق‌، به‌ كوشش‌ ویلما طوما، تهران‌، 1356ش‌؛ مصطفوی‌، محمدتقی‌، «تلاش‌ در راه‌ خدمت‌ به‌ آثار ملی‌ و امید به‌ آینده‌»، گزارشهای‌ باستان‌شناسی‌، تهران‌، 1334ش‌، ج‌ 3؛ نجم‌آبادی‌، محمود، «طب‌ دارالفنون‌ و كتب‌ درسی‌ آن‌»، امیركبیر و دارالفنون‌، به‌ كوشش‌ قدرت‌الله‌ زعفرانلو، تهران‌، 1354ش‌؛ نفیسی‌، نوشین‌ دخت‌، «موزه‌ باید نظام‌ علمی‌ داشته‌ باشد»، موزه‌ها، گفت‌وگو، تهران‌، 1380ش‌، شم‍ 27؛ نیز: 

Bahrami, M., «Contribution H l' E tude de la c E ramique musulmane de l' Īrān», Āthār-e Īrān, ed. A. Godard, Paris, vol. III(2), 1938; Elwell-Sutton, L. P., Bibliographical Guide to Iran, Brighton, 1983; Ettinghausen, R., «Bibliography of the Writings of Mahdi Bahrami», Ars Orientalis, Michigan, 1957, vol. II; Kühnel, E., «In Memoriam», ibid; Pope, A. U., A Survey of Persian Art, Tehran etc., 1967, vol. IV; Vernoit, S.,«Islamic Art and Architecture», Discovering Islamic Art, London, 2000.
فاطمه‌ كریمی‌

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: