صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / تورانشاه، شمس الدوله /

فهرست مطالب

تورانشاه، شمس الدوله


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 4 آبان 1398 تاریخچه مقاله

تورانْشاه، شمس‌الدوله فخرالدین تورانشاه بن ایوب بن شادی (د 576 ق/ 1180م)، ملقب به الملک المعظم، برادر بزرگ‌تر صلاح‌الدین ایوبی، فاتح یمن و پایه‌گذار دولت ایوبیان در آن منطقه. از جزئیات زندگی وی پیش از استیلا بر یمن همین اندازه می‌دانیم که مانند عمو و برادرش نخست در خدمت نورالدین زنگی (د569 ق) و از سرداران او بود و به دستور وی در 556 ق/ 1161م و به کمک برادرش صلاح‌الدین به مصر رفت (ابن خلکان، 7/ 156؛ ابن تغری بردی، 5/ 353).
صلاح‌الدین ایوبی که در این زمان به وزارت مصر نشسته بود و به تدریج قدرت را از خلیفۀ فاطمی سلب می‌کرد (مثلاً نک‍ : ابن اثیر، 11/ 344؛ مقریزی، اتعاظ...، 3/ 310)، پس از اطلاع از هم‌داستانی فرمانده غلامان نظامی خلافت با شاه صلیبی بیت‌المقدس و دعوت او به فتح مصر، فرمانده مذکور را به قتل آورد (ابن اثیر، 11/ 346؛ ابن خلدون، 5/ 332؛ مقریزی، همان، 3/ 311-312). این حادثه باعث طغیان 5 هزار تن از غلامان سیاه وفادار به خلافت و یورش آنان به قصر صلاح‌الدین شد. تورانشاه به مقابله رفت. عاضد فاطمی که نخست به حمایت غلامان برخاسته بود، بر اثر تهدید تورانشاه، با سرکوب آنها موافقت کرد (ابن خلدون، همانجا؛ مقریزی، همان، 3/ 312-313). تورانشاه پس از سرکوب سیاهان، پادگان محافظان ارمنی خلیفه را هم آتش زد و آن‌گاه همه را از دم تیغ گذراند (ابن اثیر، 11/ 347؛ ابن خلدون، مقریزی، همانجاها). در 566ق تورانشاه به فرمان صلاح‌الدین به صعید مصر رفت و شورش اعراب آن منطقه را فرو نشاند (ابن اثیر، 11/ 366؛ ابن خلدون، 5/ 333؛ مقریزی، همان، 3/ 321).
در محرم 567 صلاح‌الدین خلافت فاطمی را برانداخت و در مصر به نام مستضیء عباسی (ح 566-575 ق) خطبه خواند (نک‍ : ه‍ د، ایوبیان). سال بعد، تورانشاه سرزمین نوبه را گرفت، اما چون آنجا را سرزمینی بی‌آب و علف و کم‌فایده یافت، آن را به حاکمان قبلی بازگرداند (ابن اثیر، 11/ 386؛ ابن دواداری، 7/ 50؛ ابن خلدون، 5/ 336). چندی بعد وی از صلاح‌الدین اجازه یافت به یمن حمله کند.
در آن زمان یمن فاقد حکومت منسجم و گرفتار کشمکشهای سیاسی و مذهبی بود. سلسله‌های کوچک محلی در شهرها حکم می‌راندند و همواره سرگرم نزاع با یکدیگر بودند (نک‍ : همدانی، 236-241). تورانشاه ابتدا از راه مکه بر زبید تاخت و عبدالنبی بن مهدی، حکمران خارجی مذهب آنجا را ــ که نام عباسیان را از خطبه انداخته بود و ادعای مهدویت داشت ــ دربند کرد و کشت (برای تفصیل مطلب، نک‍ : ابن اثیر، 11/ 396-397؛ ابن عدیم، 339-340؛ ابوشامه، 2/ 178؛ ابن دواداری، 7/ 57؛ ابن واصل، 1/ 240-242؛ مقریزی، السلوک، 1/ 53؛ ابن تغری بردی، 6/ 23؛ ابومخرمه، 2/ 37؛ ابن قاسم، 321)؛ سپس بر عدن و صنعا و تهامه استیلا یافت و خاندانهای بنی مهدی، بنی زریع، بنی صُلیح و آل‌حاتم را برانداخت (ابن اثیر، 11/ 397-398؛ ابوالفدا، 54؛ ابن‌خلدون، همانجا؛ ابن تغری بردی، 6/ 69؛ ابومخرمه، همانجا؛ ابن قاسم، 324-325).
مورخان دربارۀ علل تسخیر یمن متفق نیستند (نک‍ : حداد، 236-237). برخی گفته‌اند عمارۀ یمنی تورانشاه را به این کار تشویق می‌کرد تا چون مصر از امرای ایوبی خالی شود، وی خلافت فاطمی را احیا کند؛ ولی صلاح‌الدین از ماجرا آگاه شد و او را با یارانش کشت (ابن اثیر، 11/ 398-399؛ مقریزی، همان، 1/ 53-54؛ ابن‌تغری‌بردی، 6/ 69-70). برخی دیگر آورده‌اند که چون صلاح‌الدین از حملۀ نورالدین زنگی به مصر و اخراج آنان بیمناک بود، درصدد استیلا بر سرزمینی برآمد که درصورت وقوع چنان وضعیتی در آنجا استقرار یابد (ابن اثیر، 11/ 386-387؛ ابن واصل، 1/ 237؛ ابن خلدون، 5/ 335-336؛ ابوالفدا، همانجا؛ مقریزی، همان، 1/ 52؛ حنبلی، 50). به روایتی دیگر صلاح‌الدین به سبب هراس از نفوذ تورانشاه که گویا در جایی خود را به حکومت مصر سزاوارتر از برادرش دانسته بود، وی را به یمن فرستاد تا از مصر دورش کند (حنبلی، همانجا؛ سبط ابن‌جوزی، 8/ 362؛ ابن تغری بردی، 6/ 87). اما انگیزۀ فتح یمن هرچه باشد، از این روی که این اقدام به حکومت اسماعیلیان و خوارج در آن منطقه پایان داد، مهم می‌نماید.
تورانشاه مدت یک سال در یمن ماند. چون صلاح‌الدین بر دمشق دست یافت، تورانشاه با اجازۀ وی در 571ق/ 1175م رهسپار دمشق شد (ابن تغری بردی، 6/ 76) و در شام نیز عملیات نظامی را در خدمت برادرش ادامه داد؛ چنان‌که بعلبک را در برابر هجوم صلیبیان محافظت کرد (ابن اثیر، 11/ 437؛ ابن‌تغری‌بردی، 6/ 78) و در 574 ق از صلاح‌الدین خواست حکومت آن ولایت را به او دهد. بنابراین حکومت جایی دیگر را به شمس‌الدین محمد بن مقدم دادند و حکومت بعلبک به تورانشاه تفویض شد (ابن اثیر، 11/ 451؛ ابن خلدون، 5/ 342؛ حنبلی، 54). صلاح‌الدین پس از چندی حکومت اسکندریه را هم به تورانشاه داد و او تا 576 ق که درگذشت، همانجا مقام داشت (ابن اثیر، 11/ 461؛ ابن خلدون، حنبلی، همانجاها).
بیشتر مورخان، تورانشاه را امیری بخشنده و خوش‌خلق دانسته‌اند (سبط ابن‌جوزی، همانجا؛ ابن خلکان، 1/ 306، 308-309؛ ابن عماد، 3/ 256)؛ اما ابن تغری‌بردی وی را مردی بخشنده، ولی بدسیرت‌ترین فرد خاندان ایوبی دانسته است که در جنگهای صلاح‌الدین با صلیبیان شرکت نمی‌جست (6/ 87).

مآخذ

ابن اثیر، الکامل؛ ابن تغری بردی، النجوم؛ ابن خلدون، تاریخ، بیروت، 1401ق/ 1981م؛ ابن خلکان، وفیات؛ ابن دواداری، ابوبکر، کنز الدرر و جامع الغرر، به کوشش سعید عبدالفتاح عاشور، 1391ق/ 1972م؛ ابن عدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، به کوشش سامی دهان، دمشق، 1954م؛ ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، 1399ق/ 1979م؛ ابن قاسم، یحیى، غایة‌الامانی، به کوشش سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره، 1388ق/ 1968م؛ ابن واصل، محمد، مفرّج الکروب، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، 1372ق/ 1972م؛ ابوشامه، عبدالرحمان، الروضتین فی اخبار الدولتین، به کوشش ابراهیم شمس‌الدین، بیروت، 422ق/ 2002م؛ ابوالفدا، المختصر فی تاریخ البشر، بیروت، دارالمعرفه؛ ابومخرمه، عبدالله طیب، تاریخ ثغر عدن، لیدن، 1936م؛ حداد، محمدیحیى، تاریخ الیمن السیاسی، یمن، 1396ق/ 1976م؛ حنبلی، احمد، شفاء القلوب، بغداد، 1978م؛ سبط ابن جوزی، یوسف، مرآة الزمان، حیدرآباد دکن، 1370ق/ 1951م؛ مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفا، به کوشش محمد حلمی محمد احمد، قاهره، 1393ق/ 1973م؛ همو، السلوک، به کوشش محمدمصطفى زیاده، قاهره، 1956م؛ همدانی، حسین، الصلیحیون و الحرکة الفاطمیه فی الیمن، قاهره، 1955م. 

عبدالحمید مرادی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: