مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابن ساعاتی | اِبْنِ‌ساعاتی‌، ابوالحسن بهاءالدين علی بن محمد بن علی بن رستم بن هَردوز خراسانی (553-604 ق‌/ 1158- 1208 م‌)، شاعر ايرانی تبار و عرب زبان معاصر ايوبيان‌. مآخذ موجود شرح حال كاملی از او به دست نداده و اغلب به ذكر نام و يا نقل اشعاری از وی اكتفا كرده‌اند. ابن‌ابی‌اصيبعه و ابن خلكان‌، نخستين كسانی هستند كه به شرح...
  • ابن حبیب، ابومروان | اِبْنِ حَبيب‌، ابومروان‌ عبدالملك‌ بن‌ حبيب‌ بن‌ سليمان‌ سلمی‌ (ح‌ 174- 238 يا 239 ق‌/ 790-852 يا 853 م‌)، محدث‌، فقيه‌، اديب‌، نحوی‌، شاعر و نسّابۀ اندلسی‌. وی‌ از موالی‌ قبيلۀ سليم‌ (ابن‌فرضی‌، 1/ 313) و يا به‌ گفتۀ ابن‌ حارث‌ از خود قبيلۀ سليم‌ بوده‌ است‌ (حميدی‌، 2/ 447). قاضی‌ عياض‌ (3/ 30) نيای‌ بزرگ‌ ا...
  • ابن بیع |
  • آناطولی حصاری* |
  • بیهقی،ابراهیم | بِیهَقی‌، ابراهیم‌ بن‌ محمد (د سدۀ 3 یا ابتدای‌ سدۀ 4ق‌ / سدۀ 9 یا 10م‌)، ادیب‌ ایرانی‌ عربی‌ نویس‌. از نامش‌ حدس‌ می‌زنیم‌ كه‌ از بیهق‌ برخاسته‌ است‌.
  • بیابانکی، گویش |
  • اسفزاری، معین الدین | اَسْفِزاری‌، معین‌الدین‌ محمد زَمچی‌ (د پس‌ از 899ق‌/ 1494م‌)، مورخ‌، مترسل‌، شاعر، خوشنویس‌ و مؤلف‌ كتاب‌ روضات‌ الجنات‌ فی‌ اوصاف‌ مدینۀ هرات‌.
  • اخفش | اَخْفَش‌، نام‌ چندین‌ تن‌ از نحویان‌ كه‌ معروف‌ترین‌ آنان‌ ابوالحسن‌ سعید بن مَسعدۀ مُجاشعی‌ (د ح‌ 215ق‌/ 830م‌)، معروف‌ به‌ اخفش‌ اوسط، نحوی‌ و ادیب‌ بصری‌ است‌. وی‌ از موالی‌ قبیلۀ مجاشع‌ بن‌ دارِم‌ بوده‌، و نسبت‌ مجاشعی‌ وی‌ به‌ همین‌ سبب‌ است‌ (نك‍ : سیرافی‌، 50؛ زبیدی‌، 72؛ مفضل‌، 85). برخی‌ نویسندگان‌ ك...
  • روز و شب |
  • رویین دژ |
  • خلفیه* |
  • استل | ‌استل \ estal\ ، یا اَستَل، اِسَّل، حِسَّل، حَسَّل در زبان و فرهنگ عامیانۀ مردم لواسان و رودبار قصران و روستاهای دامنۀ جنوبی البرز به معنی استخر، آبگیر و محل روباز جمع‌شدن یا ذخیرۀ آب.
  • استل سومه وار | استـل سومـه‌وار \ estal-e sūmevār\ ، محـوطـه‎ای باستانی واقع در شرق نیکنام‎ده.
  • ارس، دره | ارس، دره \ darre-ye oros\ ، دره‌ای کوچک واقع در قسمت پایین درۀ فراخلا. جهت این دره شمال به جنوب و شیب آن به سمت درۀ اوسون است. این دره در حد فاصل انتهای یال گوله‌بند و یال اسپیدکمر جای دارد.
  • شمس آباد | در گذشته روستایی از توابع شمیران و امروزه محله‌ای در شمال شرقی تهران، واقع در محدودۀ منطقۀ 4 شهرداری تهران.
  • اسماعیل (ع) | اِسْماعيل‌ (ع‌)، فرزند ابراهيم‌ خليل‌ (ع‌)، پيامبري‌ الهی‌ كه‌ ميان‌ مسلمانان‌ به‌ عنوان‌ ذبيح‌ شناخته‌ می‌شود و نسب‌ پيامبر اكرم‌(ص‌) بدو می‌رسد. نام‌ وي‌ در منابع‌ اسلامی‌ غالباً عجمی‌ و مركب‌ از دو واژۀ «اسمع‌» و «ايل‌» (به‌ معناي‌ «خدايا بشنو») دانسته‌ شده‌ است‌ و گفته‌اند كه‌ ابراهيم‌(ع‌) به‌ هنگام‌ درخو...
  • الاقمر | مسجدی از دورۀ فاطمیان در قاهره. این مسجد در 519 ق / 1125م به دستور مأمون بطائحی، وزیر آمر خلیفۀ فاطمی ساخته شد (مقریزی، الخطط، 2 / 290). الاقمر كه از ابتدا جزو بناهای سلطنتی بود، در رجب 799 / آوریل 1397 به دست یَلبُغا ابن عبدالله سالمی، یكی از امرای برقوق مملوكی، تجدید بنا گردید. این مسجد كه چكیده‌ای از جریان...
  • تورسون زاده | تورْسونْ‌‌زاده، میرزا (1290-3 مهر 1356ش/ 1911-24 ‌سپتامبر 1977م)، شاعر و نمایشنامه‌نویس و از شخصیتهای برجستۀ سیاسی ـ فرهنگی معاصر تاجیک.
  • تهانیسری، جلال الدین | تَهانیسَری، جلال ‌الدین محمد بن محمود (894-989ق/ 1489-1581م) از صوفیان و مروجان طریقۀ چشتیۀ صابریه در هند، و مهم‌ترین مرید و خلیفۀ شیخ عبدالقدوس گنگوهی (د 944ق/ 1537م).
  • جوهر فرد |
  • امین، محسن | اَمین، محسن (1284-1371 ق/ 1867-1952 م)، فرزند عبدالكریم عاملی، فقیه و عالم اصلاح‌گرای امامی در شام. او در خاندانی مشهور از سادات در قریۀ شقرا از جبل عامل لبنان زاده شد؛ پس از آموزشهای مقدماتی در همانجا، منطق، نحو و بیان را در براغیث جبل عامل فراگرفت و سپس در بنت جُبیل از درس موسى شراره، استادی برآمده از نجف، ...
  • رکن الدوله شاه کیخسرو |
  • آریانا | آرْیانا [āryānā]، دائرة‌المعارفی به زبان فارسی گردآوردۀ گروهی از دانشمندان افغانستان که انجمن دائرة‌المعارف (مؤسسه‌ای رسمی) آن را در 6 مجلد به این شرح در کابل منتشر کرده است: جلد اول (آ ـ ابوطالب)، 1328ش؛ جلد دوم (ابوالطیب مصعبی ـ اسپ)، 1330ش؛ جلد سوم (اسپ آبی ـ اوکراین)، 1335ش؛ جلد چهارم (اولتیماتوم ـ جمز)، ...
  • استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، مؤسسه | استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، مؤسسه \ moʾassese-ye estāndārd va tahqīqāt-e sanʾatī-ye īrān\ ، تنها مرجع رسمی کشور در تعیین، تدوین و نشر استانداردهای ملی (رسمی). دفتر مرکزی این مؤسسه در تهران، ضلع جنوبی میدان ونک واقع در منطقۀ 3 شهرداری تهران، و ساختمان دیگر آن که قسمتهای عمدۀ مؤسسه در آن مستقر است، در شهرس...
  • البرز، شهرک | البرز، شهرک \ šahrak-e alborz\ ، شهرکی در شمال شرقی تهران میان محلۀ حدیقه و شهرک نفت، واقع در ناحیۀ 6 منطقۀ 1 شهرداری تهران. این شهرک بنا بر تقسیم‌بندی شورایاریهای محلات در منطقۀ 1 شهرداری تهران، جزو محله‌ای موسوم به شهرک گلها، البرز، نفت و دانشگاه به شمار می‌رود که دارای یک شورایاری‌اند. این محله از شمال به ...
  • خانبالیغ | خانْبالیغ، یا خانبالیق، به معنی شهرِ خان. نامی که ترکان شرقی و مغولان از زمان قوبیلای قاآن به بعد به پکن اطلاق می‌کردند.
  • اسکارابری | اِسکارا برِی \ [e]skārā b[e]rey\ ، یـا اِسـکَـره بـرِی \ [e]skare b[e]rey\ ، سالم‌ترین روستای بازمانده از دوران پیش از تاریخ در شمال اروپا. این روستا که در ساحلی در جزایر اُرکنی، واقع در شمال اسکاتلند، قرار دارد، صدها سال زیر تپه‌ای ماسه‌ای مدفون بود، تا اینکه در 1850م توفانی شدید ماسه‌ها را کنار زد و بخشی از...
  • الهی اردبیلی | اِلٰهیِ اَرْدَبیلی، جلال‌الدین حسین بن شرف‌الدین عبدالحق اردبیلی متخلص به الٰهی، شاعر متصوف، متكلم، فقیه و ریاضی‌دان (د 950 ق/ 1543 م). لقب او را كمال‌الدین نیز نوشته‌اند (افندی، 2/ 98). پدرش خواجه عبدالحق، ظاهراً از دیوانیان سدۀ 9 ق/ 15 م بوده است. عطاءالله حسینی در اجازه‌ای كه به الٰهی داده، از پدر او با ال...
  • افسر | افسر \afsar\، محمدهاشم‌ ميرزا (1258- 1319 ش / 1879- 1940 م)، ملقب‌ به‌ شيخ‌الرئيس‌ و متخلص‌ به‌ افسر، پسر نورالله‌ ميرزای جناب‌ و نوۀ فتحعلی شاه‌ قاجار؛ اديب‌، شاعر، روحانی‌ و از رجال‌ سياسی‌ سرشناس‌ عهد قاجار و پهلوی.
  • ازبک خان | اُزْبَكْ خان‌، غیاث‌الدین‌ محمد (د شوال‌ 742/ مارس‌ 1342)، بزرگ‌ترین‌ فرمانروای‌ مغول‌ اردوی‌ زرین‌ یا آلتین‌ اردو (ه‍ م‌)، از نوادگان‌ باتو پسر جوچی‌.
  • ریگی | ریگی / rigi/ ، از گونه‌های زبانی شمالی استان بوشهر (آریایی، 23). گونه‌های زبانی این استان از گویشهای ایرانی نو، و از گروه گویشهای جنوب غربی ایران‌اند. گویشوران بومی استان بوشهر را می‌توان از لحاظ مردم‌شناسی به دو شاخۀ اصلی شمالی و جنوبی تقسیم کرد؛ اعضای شاخۀ شمالی به گویشی شبیه به لری صحبت می‌کنند، درحالی‌که ...
  • آپادانا، هتل | آپادانا، هتل \hotel (l-e) āpādānā\، هتلی دوستاره واقع در خیابان طالقانی، نرسیده به خیابان بهار، روبه‌روی بیمارستان 502 ارتش.
  • سورسخن | رساله‌ای کوتاه به زبان پهلوی دربارۀ دعای سر سفرۀ مهمانی.
  • ارن، استان | اُرْن [orn]، استانی درمنطقۀ باس ـ نُرماندی (نرماندی سفلا) واقع در شمال غربی فرانسه، مرکب از قسمتی از ایالت قدیم نرماندی،کُنت‌نشین پِرْش و دوک‌نشین آلانْسُن، مساحت آن100‘6 کمـ2 است و استانهای مانْش درغرب و کالْوادُس در شمال، میان این استان و دریای مانش فاصله انداخته است. بیشتر قسمتهای ارن خصوصاً جنوب غربی و شر...
  • اقاقیا | اقاقیا \aqāqiyā\، معرب واژۀ یونانی آکاکیا، در منابع پزشکی عربی، عصاره یا رُبّی عمل‌آمده از نیام میوۀ درخت کِرِت (نام محلی: سلم، عربی: سَنط، صنط) موسوم به قَرَظ. بیرونی معادل سریانی، عربی، فارسی و سندی اقاقیا را به ترتیب دعثاد قرطیٰ، قفل، ملبند شدرک و سلغارها آورده است. در منابع کهن عربی قرظ را گاه «ثمر»، و گا...
  • ارشق | اَرْشَق‌، یكی‌ از بخشهای‌ دوگانۀ شهرستان‌ مشكین‌ شهر در استان‌ اردبیل‌. این نام‌ در متون‌ مختلف‌ افزون‌ بر اَرشَق‌ (طبری‌، 9/ 12؛ ابوعلی مسكویه‌، 6/ 473-474)، به‌ صورتهای‌ ارجاق‌ (حمدالله‌، 82-83؛ اعتمادالسلطنه‌، 1/ 37)، اَرْشَك‌ (صدیقی‌، 299-300)، ارجاك‌ (مشكور، 299) و ارجق‌ ( فرهنگ‌ جغرافیایی‌...، 4/ 11) نی...
  • الرا | اِلُرا، شهری در شهرستان اورنگ آباد در استان مهاراشترا در مركز هند. الرا را برخی وِرولا یا اِلورا و اِلاپورا به معنی شهر هِلْ نامیده، و برخی دیگر آن را با نام تامیلی اِلو ـ اورو، به معنی شهر قانون (قانون‌آباد)، معادل دانسته‌اند (ERE, V/ 269). مردم هند این شهر را یرولا و بالُرا و وارولا هم می‌نامند ( آسیاتیكا، ...
  • جوف | استانی در عربستان سعودی و همچنین نام چندین مـوضع در شبـه جـزیرۀ عربستـان. این استان با 108 هزار کمـ 2 مساحت و 042‘395 تن جمعیت (1387ش / 2008م) در شمال غربی عربستان سعودی، در جنوب وادی سرحان در سرزمینی پست، میان کوههای شمَّر ودروز واقع است («فرهنگ ... 1»، npn.؛ وهبه، 61؛ کحاله، 215؛ «تاریخ ... »، بش‍‌ ).
  • تهذيب الاخلاق | تَهْذیبُ الْاَخْلاق، عنوانی که اهل فلسفه به بسط اخلاق یونانی در دورۀ اسلامی داده‌اند. اصطلاح تهذیب الاخلاق در بسیاری از نوشته‌های صوفیان و عارفان نیز به معنای اصلاح نفس آمده است (مثلاً نک‍ : ابن عربی، 12/ 555-556؛ غزالی، 3/ 60-61)، اما تهذیب الاخلاق به معنای دقیق آن از عنوان نخستین کتابهایی گرفته شده است که ف...
  • ابراهیم درویش پاشا | اِبْراهیمْ دَرْویشْ پاشا (1228-1314 ق / 1813-1896 م)، صاحب منصب بلندمرتبۀ نظامی ‌در دورۀ سلطنت سلطان عبدالعزیز و عبدالحمید ثانی. وی در لوفچه (لوتس)1 ازشهرهای بلغارستان متولد شد. پدرش ابراهیم آغا از اعیان آن شهر بود. پس از گذراندن آموزش ابتدایی به استانبول آمد و داوطلبانه وارد خدمت ارتش جدید (عساكر منصوره) شد ...
  • ابن شجری | ابوالسعادات هبةالله بن علی علوی حسنی (450-20 رمضان 542 ق / 1058-12 فوریۀ 1148)، نحوی، لغوی، ادیب و شاعر شیعی.
  • قهوه خانه | قَهْوه‌خانه، از نهادهای اجتماعی با کارکردهای متنوع فرهنگی، ادبی، اجتماعی و سیاسی در فرهنگ مردم ایران.
  • رئیس علی تنگستانی |
  • آراکان | آراکان [ārākān]، منطقه‌ای ساحلی در بخش جنوبی میانمار (برمه) که با جهتی شمالی ـ جنوبی، به صورت نواری باریک در طول ساحل شرقی خلیج بنگال، از خورِ ناف واقع در مـرز ناحیـۀ مـرتفع چیتـا گُنـگ (در شمـال) تا رودخـانۀ گوا (در جنوب)‌ امتـداد دارد. این‌ منطقـه حدود‌‌640 کمـ‍ طول دارد و عریض‌ترین بخش آن 145 کم‍ـ است. آرا...
  • خشقدم | خُشْقَدَم (خوشقدم)، سیف‌الدین ابوسعید، ملقب به الملک الظاهر (د 10 ربیع‌الاول 872 ق / 9 اکتبر 1467 م)، سلطان مصر از سلسلۀ مملوکان برجی. خشقدم پسر عبدالله، اصلاً از غلامانی بود که او را از آسیای صغیر به مصر بردند
  • آگاه قاجار | آگاه قاجار، اردشیر میرزا (د 1289ق / 1872م)، پسر نهم عباس میرزا نایب‎السلطنه (1203-1249ق / 1788-1833م)، از رجال حكومت قاجار، ادیب و شاعر، متخلص به آگاه. در اوان جوانی و در روزگار پدرش حكومت گروس و صاین قلعه را داشت. در آغاز سلطنت محمدشاه (د 1250ق / 1834م) به سركوبی شاهزاده اسماعیل میرزا، والی شاهرود و بسطام كه...
  • آفریقا، بزرگراه | آفریقا، بزرگراه \ bozorg-rāh-e āfrīqā\ ، از بزرگراههای معروف شهر تهران که بخشی از آن در منطقۀ شمیرانات واقع است و قبلاً خیابان جردن نامیده می‌شد. بزرگراه آفریقا از سمت جنوب از میدان آرژانتین آغاز، و در شمال پس از گذر از بلوار میرداماد و بزرگراه مدرس به کوچۀ مریم شرقی در محلۀ الٰهیه ختم می‌شود.
  • ابراهیم قزوینی، ابن معصوم | اِبْراهیمِ قَزْوینی، ابن معصوم بن فصیح حسینی (1065-1145 ق / 1655-1732 م)، فقیه و عالم. او در تبریز زاده شد، ولی در قزوین زیست و همانجا درگذشت. تاریخ وفات او را 1148 و 1149ق نیز نوشته‌اند (آقابزرگ، 3 / 337). وی نزد پدر خویش و چند تن از عالمان بنام آن روزگار مانند حسین بن جعفر خوانساری، امیر عبدالباقی، محمدباقر...
  • ابن عریف، ابوالعباس | ابوالعباس احمدبن محمد بن موسی بن عطاءالله صَنهاجی، فقیه، محدث و صوفی مشهور اندلسی (481 ـ صفر 536ق / 1088 ـ سپتامبر 1141م).
  • ابوالعلاء شوشتری | از شاعران دورۀ سامانی كه نام او به صورت ابوالعلاء نیز ذكر شده است.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: