اسفزاری، معین الدین
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/230263/اسفزاری،-معین-الدین
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
8
اَسْفِزاری، معینالدین محمد زَمچی (د پس از 899ق/ 1494م)، مورخ، مترسل، شاعر، خوشنویس و مؤلف كتاب روضات الجنات فی اوصاف مدینۀ هرات. اسفزاری با آنكه از شخصیتهای برجستۀ سدۀ 9ق به شمار میرود، اما اطلاع چندانی از زندگی او در دست نیست. امیر علیشیرنوایی كه مجالس النفائس را دو سال پیش از تألیف روضات الجنات نگاشته، و در آن حتی از سرایندگان یك بیت شعر نیز یاد كرده است، از اسفزاری كه در آن روزگار در فنون ادبی از استادان مدرسۀ هرات بوده، و نیز پدر وی كه در زمرۀ شعرای آن دوره محسوب میشده، سخنی به میان نیاورده است. شاید بتوان علت این امر را وجود رقابت میان امیرعلیشیر و خواجه قوامالدین نظام الملك وزیر سلطان حسین بایقرا و حامی اسفزاری پنداشت (امام، 1/ ز). دولتشاه سمرقندی از دیگر معاصران اسفزاری نیز در تذكرۀ الشعرا یخویش از ذكر نام او چشم پوشیده است (همو، 1/ ح). اسماعیل پاشا بغدادی (2/ 225) و سامی (6/ 4336) نیز شرح احوال او را با معینالدین هروی و چند تن دیگر درآمیختهاند. خواندمیر، فقط به این نكته اشاره كرده كه اسفزاری برجستهترین مترسل زمان خود بوده، و شعر نیز میگفته، و در خوشنویسی سرآمد بوده است (4/ 348؛ نیز نک : اوحدی، 3/ 994). او از اهالی اسفزار از توابع هرات بوده است و نسبت زمچی یا زامچی وی را میتوان نسبتی غیر قیاسی دانست به زام یا جام كه اسفزار از جملۀ دهستانهای آن بوده است (نک : امام، 1/ یب - یج). اسفزاری از نویسندگان نامدار خراسان و از سخندانان و مترسلان برجستۀ دربار سلطان حسین بایقرا بود. او در دیباچۀ رسالۀ قوانین خود (نک : بانكیپور، XI/ 123) آورده است كه در آغاز جوانی موطن خود را ترك گفته، و در 873ق/ 1468م به هرات رسیده، و در دربار سلطان حسین بایقرا به مقامات مهم منصوب شده است، چنانكه نشان شاهی را كه مهر رسمی دربار سلطنت بود، به او سپردند (نیز نک : استوری، I(1)/ 355). اسفزاری در سدۀ 9 ق كه شهر هرات مركز جنبش فرهنگی ادبی عظیم و دارای بزرگ ترین مدرسۀ ادب فارسی بود، از جملۀ استادان نامی در فنون ادبی به شمار میرفت و با بزرگانی چون معینالدین محمد فراهی، خواندمیر و میرخواند معاصر بود. او در خوشنویسی نیز استاد بود و در ساختن ترانه شهرت داشت، از این رو با شاعران و هنرمندانی چون عبدالرحمان جامی، كمال الدین بهزاد و سلطانعلی مشهدی نشست و برخاست داشت (امام، 1/ ج، د، ه؛ باربیه دومنار، 462). زمان مرگ اسفزاری روشن نیست؛ تنها میدانیم تا 899ق كه تألیف روضات الجنات را به پایان رسانده، زنده بوده است. اما با توجه به تفاوتهای فاحش میان نسخههای مختلف این اثر، محمدكاظم امام بر آن است كه اسفزاری تا پایان عمر به تدریج مطالبی بر آن میافزوده است (2/ 43). با این فرض، میتوان گفت كه اسفزاری سالها پس از 899 ق نیز زندگی میكرده است.
روضات الجنات فی اوصاف مدینۀ هرات، در تاریخ مفصل شهر هرات كه اسفزاری بیشتر شهرت خود را مرهون تألیف آن است. او تألیف كتاب را در محرم 897 آغاز كرده، و در اواخر 899ق به پایان رسانده است. این اثر مشتمل بر 26 روضه (در یكی از نسخهها 27 روضه) است كه هر یك به چندین چمن تقسیم میشوند. روضۀ نخست با مدح سلطان حسین بایقرا كه گفتهاند در زمان حكومت او هرات بسیار رونق یافته بود، آغاز میشود و با تمجید وزیرش، خواجه قوامالدین نظامالملك كه مؤلف كتاب خود را به خواست او نگاشته است، پایان مییابد (نک : ریو،207 -I/ 206).به رغم عنوان كتاب كه مینماید از آغاز تا انجام در وصف شهر هرات باشد، بخش چشمگیری از آن در ذكر محاسن و فضایل خراسان است، ولی به هرات توجه ویژهای نشان داده شده است. برخی از موضوعات كتاب را میتوان چنین برشمرد: وضعیت جغرافیایی شهرهای مشهور و نواحی مختلف خراسان؛ شرح حال رجال و مشایخ صوفیه؛ وصف بناهای آن دیار مانند مدرسه، كتابخانه و مسجد، برخی عجایب با شرح وقایع تاریخی و سیاسی خراسان و هرات از ورود اسلام تا سال بیست و پنجم سلطنت ابوالغازی سلطان حسین بایقرا كه با سال پایان تألیف این اثر برابر است؛ شرح حكایات تاریخی و ذكر تاریخ گوركانیان و آل كرت، و شرح وقایع سلطنت امیر تیمور گوركانی و اخلاف او تا 889ق، عظمت و آبادانی شهر هرات در عهد سلطان حسینبایقرا و اجتماع امرا، فضلا، سخندانان، شعرا، نویسندگان و هنرمندان دربار او. اسفزاری در ذكر منابع خود از 4 اثر یاد میكند: تاریخ هرات از شیخ عبدالرحمان فامی (نک : 1/ 250، 252)، كرت نامۀ ربیعی پوشنگی (نک : 2/ 73)، تاریخ هرات ابواسحاق حداد، و سرانجام تاریخ نامۀ هرات از سیفی هروی (نک : 1/ 130، 229، 442؛ نک : امام، 2/ 41) كه از آن میان 3 اثر نخست از میان رفته، و تنها تاریخ نامۀ هرات سیفی هروی باقی مانده است. از این رو كتاب اسفزاری به سبب دربرداشتن مطالب 3 منبع غیرموجود از ارزش و اعتبار ویژهای برخوردار است. مؤلف در شرح نخستین فرمانروایان مسلمان هرات، بخشی طولانی از تاریخ هرات فامی را نقل میكند و میگوید كه فامی نیز آن را از كتاب ابواسحاق حداد نقل كرده است. دربارۀ تاریخ پیش از اسلام نیز اسفزاری همچون سیفی هروی همۀ مطالب خود را از تاریخ هرات فامی برگرفته است و چنانچه این مطالب كه تنها فامی آورده است (نک : اسفزاری، 2/ 49- 55)، در تاریخ هرات سیفی و اسفزاری نقل نمیشد، این بخش از تاریخ شهر هرات در ابهام میماند (نک : صدیقی، 8,9). افزون بر این منابع، مؤلف دربارۀ رخدادهای زمان سلطان حسین بایقرا مطالبی را از جامع البدایع سلطانی و منصور نامه نقل كرده (نک : 1/ 11، 12)، و شرح درگذشت شاهرخ سلطان را نیز از مطلع السعدین و مجمع البحرین نوشتۀ عبدالرزاق سمرقندی برگرفته است (نک : 2/ 95). از دیگر منابع او میتوان به تاریخ جهانگشای جوینی (نک : همو، 1/ 179-180، 263، 2/ 105- 109؛ امام، 1/ 263، حاشیۀ 2)، اخلاق خاقانی (اسفزاری، 2/ 101- 105)، جامع التواریخ (امام، 1/ 314، حاشیۀ 8)، و طبقات ناصری منهاج سراج (اسفزاری، 2/ 58) اشاره كرد (نیز نک : امام، 1/ 622 -623، 2/ 507 -512). در كتاب اسفزاری پارهای مطالب نیز وجود دارد كه از مشاهدات خود نویسنده است و همین مطالب بر ارزش كتاب او افزوده است (برای نمونه، نک : 1/ 213، 2/ 74). اسفزاری گرچه خود میگوید نثر كتابش به دور از تكلف و تصنع است (1/ 49-50)، اما او نیز مانند مترسلان برجستۀ آن روزگار بنابر كمترین ضرورتی، نثر مصنوع و منشیانه را به نمایش گذارده، و آن را با شعر خود یا شاعران دیگر، امثال و حكم، آیات و احادیث آراسته است (امام، 1/ یط - ك). باربیه دومنار كه به معرفی كتاب اسفزاری پرداخته، بر آن است كه مؤلف در تألیف اثر، طرح قانونمندی اختیار نكرده است و پیوستگی و منطق رویدادها در آن چندان استوار نیست، اما اینگونه ضعفها با تازگی و درستی اطلاعات آن جبران شده است. او سكوتمعاصراناسفزاری را دربارۀ تاریخ او و اثرش چنین توجیه میكند كه اسفزاری روضات الجنات را به خواست نظام الملك تألیف، و به او اهدا كرد و پس از آنكه سلطان حسین در 902ق/ 1497م از نظامالملك روی برتافت، اسفزاری نه با از بین بردن اهداییۀ خود، به خواری تن داد و نه با تكثیر نسخههای آن خشم سلطان را برانگیخت، بلكه راه تصوف پیش گرفت تا از این راه شهرت ادبی از كف رفتۀ خود را باز یابد؛ اما چند تن از هموطنان او از این فرصت سود جستند و بیآنكه از او نام برند، بخشهایی از كتاب او را در آثارشان گنجاندند. برای نمونه، خواندمیر در خاتمۀ خلاصۀ الاخبار فی احوال الاخیار فصلی را در وصف هرات از كتاب اسفزاری برگرفته، منتها خود نیز مطالبی بر آن افزوده است. نظامالدین عبدالعلی بیرجندی نیز كه به عنوان ادیب و منجم شهرت داشت، همۀ مطالب كتاب اسفزاری را از نو تدوین كرد و آن را عجایب البلدان نام نهاد (نک : ص 462-464).برخی از مورخان و تذكره نویسان پس از اسفزاری، از روضات الجنات بهره بردهاند. مثلاً امین احمد رازی، نویسندۀ سدۀ 10ق در هفت اقلیم خود مطالب بسیاری را در شرح اوضاع جغرافیایی خواف، نیشابور و سبزوار (2/ 224، 283؛ قس: اسفزاری، 1/ 245، 279) و نیز شرح حال رجال آن دیار را از روضات الجنات نقل كرده، ولی همه جا از این كتاب با عنوان تاریخ مبارك شاهی نام برده است (نک : 2/ 174- 175، 188- 189؛ قس: اسفزاری، 1/ 198- 199، 299). روضات الجنات در دو مجلد به كوشش محمدكاظم امام در تهران (1338- 1339ش) و در 1381ق/ 1961م در علیگره به چاپ رسید. باربیه دومنار بخشهایی از آن را به زبان فرانسه ترجمه كرده، و در «مجلۀ آسیایی» به چاپ رسانده است. وی همچنین ترجمۀ فرانسۀ دو فصل از آن را نیز در كتابی با عنوان «تاریخ هرات به فارسی» در 1891م در پاریس منتشر كرد (نک : امام، ا/ یو). باربیه دومنار در ترجمۀ خود با استناد به برخی آثار عربی و فارسی، مطالب كتاب را تصحیح كرده است (نک : ص 465).بخشی از خاتمۀ خلاصۀ الاخبار خواندمیر نیز كه برگرفته از روضات الجنات است، به ضمیمۀ اثر دیگر وی - مآثر الملوك - به كوشش هاشم محدث در 1372ش در تهران منتشر شده است.
قوانین، یا ترسل، نمونۀ كاملی از فرامین و احكام دربار كه در 873ق/ 1468م نوشته شده، و دو نسخه از آن در كتابخانۀ دیوان هند لندن (اته، I/ 1131) و كتابخانۀ بانكیپور( بانكیپور، I/ 1131 موجود است).
اسفزاری، محمد، روضات الجنات، به كوشش محمدكاظم امام، تهران، 1338- 1339ش؛ امام، محمدكاظم، مقدمه و حاشیه بر روضات الجنات (نک : هم، اسفزاری)؛ اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ خطی كتابخانۀ ملی ملك، شم 5243؛ بغدادی، هدیه؛ خواندمیر، غیاث الدین، حبیب السیر، به كوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1362ش؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به كوشش جواد فاضل، تهران، 1340ش؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1316ق/ 1898م؛ نیز:
Bankipore ; Barbier de Meynard , C. , «Extraits de la chronique persane d'Herat», JA, 1860, vol. XVI; Eth E , H., Catalogue of Persian Manuscripts in the Library of India Office, Oxford, 1905; Rieu, Ch., Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, London, 1879; W iddiqi, M. Z., introd. Ta'rikh Nama -i- Harat of Sayf al-Harawi, Calcutta, 1944; Storey, C.A., Persian Literature, London, 1970. آفاق حامدهاشمی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید