دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابن خطیب | اِبْنِ خَطيب‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ سعيد بن‌ عبدالله‌ بن‌ سعيد بن‌ علی‌ بن‌ احمد سلمانی‌ (713- مق‍ 776 ق/ 1313-1374 م‌)، مشهور به‌ ذوالوزارتين‌ (رياست‌ شمشير و قلم‌ يا وزارت‌ و كتابت‌) و ملقب‌ به‌ لسان‌ الدين‌، وزير، طبيب‌، اديب‌، مورخ‌ و فقيه‌ مالكی‌ اندلسی‌. دودمان‌ ابن‌ خطيب‌ را از آن‌ رو سلما...
  • ابن خلدون، ابومسلم | اِبْنِ خَلْدون‌، ابومسلم‌ عمر بن‌ محمد (يا احمد: ابن‌ صاعد، 71) ابن‌ بقی‌، رياضی‌دان‌، منجم‌، پزشك‌ و فيلسوف‌ عرب‌ نژاد اندلسی‌ (د 449 ق‌/ 1057 م‌)، از خاندان‌ مشهور بنی‌ خلدون‌ اشبيليه‌ (ابن‌ حزم‌، 460؛ قفطی‌، 243؛ ابن‌ خلدون‌، 5-6).
  • ابن خلاد رامهرمزی | اِبْنِ خَلاّدِ رامهُرْمُزی‌، ابومحمد حسن‌ بن‌ عبدالرحمان‌ (د 358 ‌/ 969 ‌)، قاضی‌، محدث‌ و اديب‌ ايرانی‌، كه‌ او را خلاّدی‌ نيز گفته‌اند (ياقوت‌، 9/ 6). در رامهرمز خوزستان ‌می‌زيسته‌ است‌ (سمعانی‌، 6/ 47)، او را محدّث‌ عجم‌ نيز خوانده‌اند (ذهبی‌، سير، 16/ 73). عجاج‌ خطيب‌ در مقدمۀ المُحدَّث ‌الفاصل ‌(ص‌ 11) ب...
  • ابن خلف، اسماعیل |
  • ابن خلوف | اِبْنِ خَلَوف، شهاب‌الدين ابوالعباس احمد بن محمد (3 محرم 829- 899 ق/ 15 نوامبر 1425-1494 م)، اديب، كاتب و شاعر مالكی. سخاوی (2/ 122) او را خلوف ناميده است.
  • ابن خلدون، ابوزکریا | اِبْنِ خَلْدون،‌ ابوزكريا يحيی‌ (734-780 ق‌/ 1334- 1378 م‌)، مورخ‌، دبير و اديب‌، برادر كوچك‌تر عبدالرحمن‌ بن‌ خلدون‌ (ه‍ د، ابن‌ خلدون‌، ابوزيد). دربارۀ نيمۀ اول‌ زندگی‌ و پرورش‌ علمی‌ يحيی‌ بن‌ خلدون‌ اطلاع‌ دقيقی‌ در دست‌ نيست‌، اما بر اساس‌ قرائتی‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ يحيی‌ و عبدالرحمن‌ گذشته‌ از پدر خود (ق...
  • ابن خلکان | اِبْنِ خَلْكان، ابوالعباس شمس‌الدين احمد بن شهاب‌الدين محمد (يا بهاءالدين: ابوشامه، 214) بن ابراهيم بن ابی بكر بن خلكان (11 ربيع‌الآخر 608-26 رجب 681 ق/ 22 سپتامبر 1211- 30 اكتبر 1282 م)، قاضی، مورخ و اديب مشهور شافعی مذهب. ضبط واژۀ «خَلْكان» به فتح خاء و كسر و تشديد لام است كه گويا خود شمس‌الدين احمد نيز چني...
  • ابن خمیس، ابوعبدالله تاج الاسلام | اِبْنِ خَميس، ابوعبدالله تاج الاسلام مجدالدين حسين بن نصر كعبی جُهَنی موصلی (466-552 ق/ 1074-1157 م)، فقيه شافعی. جهنی منسوب به جُهَينه (روستايی بزرگ در نواحی موصل: ياقوت، 2/ 168) و كعبی منسوب به قبيلۀ بنی كعب است (ابن خلكان، 2/ 140). ابن خميس در موصل زاده شد (سبكی، 4/ 217) و در آن شهر از ابونصر ابن وَدْعان ح...
  • ابن خوام | اِبْنِ خَوّام، عبدالله بن محمد بن عبدالرزّاق الحُرْبَوی (ابن حجر، 3/ 76: خُربوی) عمادالدين بن الخَوّام (حاجی خليفه، 2/ 1296: جوّام؛ بروكلمان: خدّام، GAL, S, II/ 215)، بغدادی (643-724 ق/ 1245-1324 م)، رياضی‌دان و طبيب. اگر چه آوازۀ او بيشتر در علوم رياضی است، اما در منابع از او به عنوان طبيب، فيلسوف و اديب هم ...
  • ابن خیاط، ابوالحسن | اِبْنِ‌خَيّاط، ابوالحسن، علی بن محمد ربعی، شاعر سده‌های 4 و 5 ق/ 10 و 11 م معاصر كَلبيان صِقِلّيّه. از زندگی او تقريباً هيچ نمی‌دانيم، آنچه از وی باقی‌مانده محدود به 200 بيت شعری است كه يكی از دوستان نزديك او در قيروان به نام تُجيبی (د 445 ق/ 1053 م) در شرح خويش بر المختار من شعر بشّار در مواردی به مناسبت نقل...
  • ابن خیاط، ابوبکر محمد | اِبْنِ خَيّاط، ابوبكر، محمد بن احمد (د 320 ق/ 932 م)، محدث و نحوی سمرقندی. اندك اطلاعی كه از زندگی وی به ما رسيده است، آن قدر نيست كه بتوانيم شرح حال روشنی از او به دست دهيم. همين‌قدر می‌دانيم كه او از ديار خويش، سمرقند، به بغداد آمد (ابن نديم، 89؛ ابن انباری، 169؛ قفطی، 3/ 54). اين سفر كه گويا در 285 ق/ 898 ...
  • ابن خیاط، ابوبکر یحیی | اِبْنِ خَيّاط، ابوعبدالله احمد بن محمد، شاعر دمشقی (450-517 ق/ 1058-1123 م)، تاريخ ولادتش را او خود ذكر كرده است (ابن‌عساكر، تاريخ مدينة دمشق، 7/ 362)؛ در تاريخ وفاتش نيز اختلافی نيست (نک‍ : همانجا؛ عمادالدين، 9/ 142؛ ابن خلكان، 1/ 147). در منابع متأخر، به دنبال نام او چنين افزوده‌اند: «معروف به ابن سنی‌الدول...
  • ابن خمیس، ابوعبدالله محمد | اِبْنِ خَميس‌، ابوعبدالله‌، محمد بن‌ عمر بن‌ خميس‌ حجری‌ رُعَينی‌ تلمسانی‌ (650- مق‍ اول‌ شوال‌ 708/ 1252-‌14 مارس‌ 1309)، اديب‌، شاعر و صوفی‌ الجزايری‌، معاصر بنی‌ زَيّان‌ تلمسان‌ و نصريان‌ غرناطه‌. نسب‌ وی‌ به‌ حميريان يمن می‌رسيد (نک‍ : ابن‌‌خطيب،‌ 2/ 556؛ مقری‌، ازهار، 2/ 301؛ قس‌: فروخ‌، 6/ 361). از جزئي...
  • ابن خیاط عصفری |
  • ابن خلدون، ابوزید | اِبْنِ خَلْدون،‌ ابوزيد عبدالرحمن‌ بن‌ ابوعبدالله‌ محمد بن‌ محمد بن‌ ابوبكر محمد بن‌ الحسن‌ بن‌ محمد بن‌ جابر بن‌ محمد بن‌ ابراهيم‌ بن‌ عبدالرحمن‌ بن‌ خلدون‌ حَضْرَمی‌ اِشبيلی‌ تونسی‌ (اول‌ رمضان‌ 732- 808 ق‌/ 27 مۀ 1332-1406)، ملقب‌ به‌ ولی‌الدين‌ (ابن‌خلدون‌، التعريف‌، 1؛ سخاوی‌، 4/ 145)، جامعه‌شناس‌، سياست...
  • ابن خیران | اِبْنِ خَيْران‌، ابوعلی‌، حسين‌ بن‌ صالح‌ (د 320 ق‌/ 932 م‌)، فقيه‌ شافعی‌. برخی‌ درگذشت‌ او را 310 ق‌ نوشته‌اند (خطيب‌، 8/ 54). با اينكه‌ وی‌ يكی‌ از بزرگ‌ترين‌ امامان‌ مذهب‌ شافعی‌ و بعد از ابن‌ سُريج‌، شيخ‌ شافعيان‌ بغداد بوده‌ (ذهبی‌، العبر، 2/ 10؛ سبكی‌، 3/ 271)، از زندگی‌ او اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نيست‌...
  • ابن خیر | اِبْنِ خَيْر، ابوبكر محمد بن خير بن عمر بن خليفۀ لمتونی اموی، محدث، مقری، لغوی و صاحب فهرستی مشهور (رمضان 502- ربيع‌الاول 575 ق/ آوريل 1109- اوت 1179 م). وی در اشبيليّۀ اندلس متولد شد و در قُرطبه درگذشت. قديم‌ترين منبع ما دربارۀ او (ضبّی، 65) وی را قُرطبی می‌داند و اين انتساب با آنكه درست نيست از شهرت و اقبال...
  • ابن خیره | اِبْنِ خِيَره، ابوالقاسم محمد بن ابراهيم مواعينی (د 564 ق/ 1169 م)، شاعر، اديب و كاتب دورۀ موحدی. او را به سبب حرفۀ پدرش مواعينی (فروشندۀ ابزارخانه) يا ابن المواعينی خوانده‌اند (ابن‌ابار، 2/ 515؛ مراكشی، 6/ 91). اما صفدی (1/ 351) ابن مراعينی، و حاجی خليفه (1/ 939) ابن مداعينی نوشته‌اند كه احتمالاً تصحيف كلمۀ ...
  • ابن خیرون | اِبْنِ خَيْرون، ابومنصور محمد بن عبدالملك بن حسن بن ابراهيم عطار (رجب 454-16 رجب 539 ق/ ژوئيۀ 1062-12 ژانويۀ 1145 م)، مقری و محدث شافعی بغداد. از جزئيات زندگی او اطلاعی نداريم، ولی ظاهراً در بغداد سكنی داشته است. خاندان وی يك خاندان شناخته شدۀ بغدادی است، چنانكه پدرش عبدالملك، عمويش احمد، برادرش خيرون و برادر...
  • ابن خمار | اِبْنِ خَمّار، ابوالخير حسن بن سوار بن بابا بن بهرام يا بهنام (ز 331 ق/ 942 م)، پزشك، متكلم، فيلسوف و مترجم مسيحی ايرانی نژاد كه سپس به اسلام گرويد.
  • ابن خیاط، ابوعبدالله | اِبْنِ خَيّاط، ابوبكر يحيی‌ بن‌ احمد (ح‌ 367-447 ق‌/ 978- 1055 م‌)، اديب‌، شاعر، رياضی‌دان‌، منجم‌ و پزشك‌ اندلسی‌.
  • ابن دارست، ابوالفتح | اِبْنِ‌دارِسْت، ابوالفتح منصور بن احمد (د 467 ق/ 1075 م)، ملقب به امين‌الدوله و مجدالوزراء، از وزيران القائم بامرالله خليفۀ عباسی. ابن‌دارست از وزيرزادگان فارس و اسلاف تاج‌الملك ابوالغنائم وزير سلجوقيان بود و به خاندان دارستيان كه از جمله بزرگان شيراز بودند، تعلق داشت (منشی كرمانی، 21-22). وی در آغاز كار و پي...
  • ابن دانیال | اِبْنِ دانيال، شمس‌الدين محمد بن دانيال بن يوسف خزاعی موصلی (647-710 ق/ 1249-1310 م)، چشم پزشك، شاعر و اديب مشهور به حكيم ابن دانيال.
  • ابن داعی | اِبْنِ داعی، ابوعبدالله محمد بن حسن بن قاسم بن حسن علوی ملقب به المهدی لدين‌الله (304- 359 ق/ 916-970 م)، دانشمند و فقيه علوی كه در زمان معزالدولۀ ديلمی شورش كرد و يك چند بر گيلان و نواحی اطراف آن تسلط يافت. وی در ديلم زاده شد و در جوانی زمانی كه معزالدوله در اهواز بود، نزد وی شتافت (ابن عنبه، 84) و از آنجا ب...
  • ابن دأب | اِبْنِ دَأب، ابوالوليد عيسی بن يزيد لَيْثی مدنی (د 171 ق/ 787 م)، راوی، محدث، آگاه به ايام عرب و نديم دو خليفۀ عباسی. سمعانی سلسله نسب كامل او را كه به بكر بن دأب می‌رسد (5/ 267) ذكر كرده است. از روزگار كودكی و جوانی او آگاهی چندانی در دست نيست. وی از اعراب حجاز بود. ظاهراً پيش از 140 ق/ 757 م در مدينه از صال...
  • ابن داوود حلی | اِبْنِ داوودِ حِلّی، ابومحمد حسن بن علی، ملقب به تقی‌الدین (647- بعد از 707 ق/ 1249- بعد از 1307 م)، رجالی، فقیه و ادیب امامی. از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست. همین قدر می‌دانیم كه وی نزد دانشمندان بنام حله در آن روزگار، چون محقق حلی و جمال‌الدین احمد بن طاووس دانش آموخت (ابن داوود، الرجال، 45، 83). ابن ...
  • ابن داوود | اِبْنِ‌داوود، ابوبكر محمد بن داوود اصفهانی (255-297 ق/ 869-910 م)، فقیه ظاهری، ادیب، شاعر و گردآورندۀ جنگی از سروده‌های عاشقانه. در بغداد به دنیا آمد، اما نیاكان او در اصفهان می‌زیسته‌اند (ابواسحاق شیرازی، 76). آگاهی ما دربارۀ زندگی او اندك است. از كودكی نزد پدر كه خود بنیان‌گذار مكتب ظاهری در فقه است، به تحص...
  • ابن داوود قمی | اِبْنِ داوودِ قُمی، ابوالحسن محمد بن احمد بن داوود (د ذیحجۀ 368 ق/ ژوئیۀ 979 م)، محدث و فقیه شیعی. در خاندانی اهل علم زاده شد، پدرش احمد بن داوود محدثی كثیرالحدیث بود كه نجاشی (ص 95) او را توثیق كرده است. مادرش خواهر محدث موثق سلامة بن محمد اَرزَنی بود كه پس از ازدواج با احمد بن داوود همراه او به قم رفت و محم...
  • ابن دارست، ابوطالب | اِبْنِ دارِسْت، ابوطالب تاج‌الدين بن دارست شيرازی، از وزرای سلجوقيان در نيمۀ نخست سدۀ 6 ق/ 12 م. از زندگی وی اطلاع بسياری در دست نيست. برخی او را از مردم شبانكاره دانسته‌اند (قمی، 171). وی ابتدا وزير اتابك بوزابه حكمران فارس بود (حسينی، 118؛ قمی، 128، 136؛ راوندی، 237؛ بنداری، 255)، سپس در پی جناج‌بنديهای درب...
  • ابن دحیه | اِبْنِ دِحْیه، مجدالدین عمر بن حسن بن علی بن محمد بن فرح كلبی، مكنی به ابوالخطاب و معروف به ذوالنّسبین (544-633 ق/ 1149-1236 م)، محدث، لغوی، فقیه، مورخ آشنا به ایام عرب و شاعر اندلسی (ابن‌ابار، 3/ 659؛ ابن‌خلكان، 3/ 448-450؛ غبرینی، 269). در بَلنسیه (والانسیا) زاده شد و در قاهره درگذشت و در سَفح المقطم مدفون ...
  • ابن دبیثی | اِبْنِ‌دُبَیْثی، جمال‌الدین ابوعبدالله محمد بن سعید بن یحیی بن علی (558-637 ق/ 1163- 1239 م)، مورخ، محدّث، مُقری و فقیه شافعی. نسبت «دبیثی» به سبب انتساب جدّ دومش علی به روستای دبیثا واقع در اطراف شهر واسط است. وی در واسط (عراق) زاده شد (ابن خلكان، 4/ 394؛ ابن دمیاطی، 1/ 13) و در همانجا به تحصیل مقدماتی پرداخ...
  • ابن دایه | اِبْنِ دایه، شهرت دو تن از دیوانسالاران و دانشمندان برجستۀ شیعی مذهب دربار عباسیان و سپس طولونیان مصر، در سده‌های 3 و 4 ق/ 9 و 10 م:
  • ابن دراج | اِبْنِ دَرّاج، ابوعمر احمد بن محمد قَسطَلّی (347-421 ق/ 958-1030 م)، شاعر و كاتب اواخر عصر امویان اندلس و اوایل دورۀ ملوك الطوایف در آن سرزمین. از زندگی وی تا حدود 35 سالگی تقریباً هیچ اطلاعی در دست نیست. غالب منابعی نیز كه به شرح حال وی پرداخته‌اند، تنها به ذكر مقام او در بارگاه منصور بن ابی عامر و نقل نظرات...
  • ابن درهم |
  • ابن درستویه | اِبْنِ دُرُسْتویه، ابومحمد عبدالله بن جعفر بن درستویه بن مرزبان فارسی فَسَوی (258-24 صفر 347 ق/ 872-17 مۀ 958)، محدث، ادیب، لغوی، نحوی. او در فَسا كه در آن روزگار شهری به بزرگی شیراز و خوش آب و هواتر از آن بود، به دنیا آمد (نک‍ : خطیب، تاریخ، 9/ 428؛ یاقوت، بلدان، 3/ 891) و به همین جهت به فارسی و فَسَوی شهرت ...
  • ابن دریهم | اِبْنِ دُرَیْهِم، ابوالحسن تاج‌الدین علی بن محمد بن عبدالعزیز تَغلبی شافعی موصلی (712- صفر 762 ق/ 1312- دسامبر 1360 م)، ریاضی‌دان، منجم و عالم به اسرار و خواص حروف. برخی درگذشت وی را در 766 ق (شوكانی، 1/ 477) و یا 772 ق (ابن قاضی شهبه، 3/ 145) نیز ذكر كرده‌اند كه با توجه به گفتۀ صفدی ( اعیان، 7/ 60-61) در مور...
  • ابن دلایی | اِبْنِ دَلایی، ابوالعباس احمد بن عمر بن انس بن دَلْهاث عُذری (393- 478 ق/ 1003-1085 م)، محدث، فقیه، حافظ، مورخ و جغرافی‌دان اندلسی. اشتهار وی به ابن دلایی به دلیل انتساب وی به دلایة شهری نزدیك المریه در اندلس بوده است (سمعانی، 5/ 434) چنانكه شهرت وی به مرییی نیز به علت انتساب او به المریه است (یاقوت، 4/ 517)....
  • ابن دمیاطی |
  • ابن درهم | اِبْنِ دِرْهَم، عنوان افراد خاندانی از عالمان و قضات مالكی كه در سده‌های 2 تا 4 ق/ 8 تا 10 م در عراق می‌زیسته‌اند. نیای بزرگ آنان درهم از اسیران سیستانی بود كه در ردیف موالی خانوادۀ جریر بن حازم جَهْضَمی ازْدی درآمد (ابن حبّان، الثقات، 6/ 217- 218). این خاندان ابتدا در بصره می‌زیستند و سپس به بغداد منتقل شدند...
  • ابن دقیق العید | اِبْنِ دَقیقِ العید، ابوالفتح محمد بن علی بن وَهْب بن مُطیع قُشَیری منفلوطی مصری مالكی شافعی، ملقب به تقی‌الدین (625-702 ق/ 1228-1303 م)، محدّث، فقیه، اصولی، قاضی، ادیب و شاعر. نسب وی به بَهْزین حكیم قشیری بازمی‌گردد (ابن فرحون، 2/ 318) و دقیق العید لقب جدّ او وهب است (ابن قاضی شهبه، 2/ 302). مادر او دختر شیخ...
  • ابن دقماق | اِبْنِ دُقْماق، صارم‌الدین ابراهیم بن محمد بن اَیدَمر العلائی (ح 750- 809 ق/ 1349-1407 م)، مورخ حنفی مذهب مصری (ابن حجر، انباء، 6/ 16). وی در قاهره دیده به جهان گشود و همانجا درگذشت. پدر بزرگ آیدمر عزالدین دقماق (د 734 ق/ 1334 م) [دُقماق و تُخماق واژه‌ای تركی به معنی چكش بزرگ چوبی است] نقیب لشكر و از امیران م...
  • ابن دنینیر | اِبْنِ دُنَینیر، ابواسماعیل ابراهیم بن محمد موصلی (د 627 ق/ 1230 م)، ادیب، نویسنده و شاعر مدیحه‌سرای عصر ایوبیان. نسب وی را به قابوس بن مُنذر، امیر حیره در عصر جاهلی رسانیده‌اند. او خـود از مردمـان موصل بـود و به همین سبب ابن شَعّـار (نک‍ : زركلی، 1/ 62) از او به ابن دنینیر موصلی یاد می‌كند. از دوران كودكی و ...
  • ابن دواداری | اِبْنِ دَواداری، یا اِبْنِ دَواة داری، ابوبكر بن عبدالله بن آیبك دواداری (د پس از 736 ق/ 1335 م)، موّرخ و دیوانی. او فرزند جمال‌الدین عبدالله از بزرگان دستگاه امیر سیف‌الدین بَلَبان (یا بُلبان) رومی و جدّش عزالدین آیبك اُستاد دار مُعظَّمی (د 646 ق/ 1248 م) فرمانروای شهرك صَرْخَد (واقع در حوران) بود (نک‍ : ه‍ ...
  • ابن دواس، سیف الدوله | اِبْنِ دَوّاس، سیف‌الدوله، یا سیف‌الدین حسین بن علی بن دواس كتامی (د اواخر 411 ق/ 1020 م)، از سران قبیلۀ كُتامه در مغرب و از فرماندهان عمدۀ سپاه الحاكم بامرالله فاطمی كه بنابر مشهور در قتل وی دست داشته است. از میان منابع ما، تنها ابن عماد (3/ 193) نام او را طُلیب ذكر كرده است. از زندگی او تا سال 390 ق/ 1000 م...
  • ابن دمینه | اِبْن دُمَینه، ابوالسَّری عبدالله بن عبیدالله، شاعر بدوی اوایل عهد عباسی. وی از قبیلۀ بنی عامر بن تیم‌الله (شعبۀ خَثْعَم) برخاسته بود. مادرش دمینه دختر حُذَیفه از قبیلۀ سَلول بود (ابوالفرج، 15/ 151). ابن قتیبه (2/ 617) و ابن عبدربه (6/ 80) نام او را عبیدالله ابن عبدالله ضبط كرده‌اند، اما هم زبیر بن بكّار كه ا...
  • ابن دهان، ابوبکر | اِبْنِ دَهّان، ابوبكر مبارك بن ابی طالب مبارك بن سعید معروف به وَجیه (د 16 شعبان 612 ق/ 10 دسامبر 1215 م)، ادیب، نحوی، مُقری و شاعر نابینای واسطی.
  • ابن دواس، ابوطاهر | اِبْنِ دَوّاس، ابوطاهر قمرالدوله جعفر بن علی بن دواس كُتامی مصری (د 530 ق/ 1136 م)، شاعر، هنرمند، موسیقی‌دان و از ظریفان مشهور عصر خود. ابن‌دواداری او را ابوطاهر بن دوّاس القنا یا القنّا معرفی كرده است (6/ 593). نخستین گزارشگر زندگی ابن دواس، عمادالدین كاتب است كه نسبتاً با تفصیل شخصیت ادبی و هنری او را ستوده...
  • ابن دهان، محمد | اِبْنِ دَهّان، محمد بن علی بن شعیب بن بركة، ابوشجاع (یا ابوعبدالله: منذری، 1/ 214؛ ابن فوطی، 4(3)/ 347)، ملقب به فخرالدین، برهان‌الدین، عزالدین و ثعیلب (د 590 یا 592 ق/ 1194 یا 1196 م)، ادیب، مورخ، ریاضی‌دان، منجم و فقیه شافعی مذهب بغدادی. بعضی از منابع نیای بزرگ وی را مغیث بن الدهان یاد كرده‌اند (ابن كثیر، 1...
  • ابن دیبع | اِبْنِ دَیْبَع، ابومحمد عبدالرحمن بن علی بن محمد بن علی بن یوسف شیبانی عبدری زبیدی یمنی ملقب به وجیه‌الدین (محرم 866-944 ق/ اكتبر 1461-1537 م)، مورخ، محدث و فقیه شافعی. غزی (2/ 158) كنیۀ او را ابوالفرج آورده است. سبب ملقب شدن جدّ اعلای او علی بن یوسف به دیبع را كه در زبان نوبیایی به معنی سپید است، محبی (3/ 19...
  • ابن دیری | اِبْنِ دَیْری، سعدالدین محمد بن عبدالله بن سعد بن ابی بكر (768-867 ق/ 1367-1463 م)، فقیه، اصولی، نحوی، لغوی و تاریخ‌نویس. ابن تغری بردی او را شیخ الشیوخ و نام‌آورترین فقیه شرق و غرب در روزگار خویش خوانده است (15/ 230، 455). عنوان دیری به جهت انتساب او به زادگاهش، قریۀ دیر، واقع در مردا از جبل نابلس یا به دلیل...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: