دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • زرافشان | زَرْاَفْشان، رودخانه‌ای محصور در خشکی، واقع در آسیای مرکزی، امروزه جاری در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان.
  • زرارة بن اعین |
  • زخرف | زُخْرُف، چهل‌وسومین سورۀ قرآن کریم به ترتیب مصحف، و شصت‌وسومین سوره در ترتیب نزول، پس از سورۀ شورى و پیش از سورۀ دخان.
  • زحل | زُحَل، در فارسی، کیوان و در انگلیسی، سَتِرن؛ هفتمین جرم آسمانی در ترتیب نظام زمین‌مرکزی و ششمین سیاره در نظام خورشیدمرکزی. دورترین سیارۀ قابل دیدن با چشم غیرمسلح.
  • زحاف |
  • زجاجی، ابوالقاسم عبدالرحمان | زَجّاجی، ابوالقاسم عبدالرحمان بن اسحاق نهاوندی (د ح 340 ق/ 951 م)، نحوی، لغت‌شناس و محدث ایرانی‌تبار سدۀ 4 ق/ 10 م.
  • زجاجی، ابوعمرو | زَجّاجی، ابوعمرو محمد بن ابراهیم بن یوسف (د 348 ق/ 959 م)، از صوفیۀ نامدار سده‌های 3-4 ق/ 9-10 م.
  • زجاج | زَجّاج، ابواسحاق ابراهیم بن سَری بن سَهْل، نحوی و لغت‌شناس نیمۀ نخست سدۀ 4 ق/ 10 م.
  • زبیری |
  • زبیر بن عوام | زُبَیْـرِ بْنِ عَـوّام، ابوعبـدالله (مق‍ 36 ق/ 656 م)، صحـابی مشهور، پسرعمۀ پیامبر اسلام (ص).
  • زبیر بن بکار | زُبَیْرِ بْنِ بَکّار (172-256 ق/ 788-870 م)، ابوعبدالله، اخباری، نسب‌شناس و شاعر پرآوازه. زبیر (منسوب به اسدی، زبیری، مدینی، مکی) از نوادگان زبیر بن عوام، صحابی معروف بود (ابن‌ندیم، 140؛ ذهبی، سیر ... ، 10/ 31). وی در مدینه زاده شد و همان‌جا پرورش یافت و در جوانی به‌سبب دانش و آگاهی‌اش از سنن و تاریخ، به شهرت...
  • زبیر، شهر | زُبَیْر، شهری در جنوب عراق، و مرکز شهرستانی به همین نام، در استان بصره.
  • زبیدی، محمد مرتضی بن محمد حسینی | زَبیدی، محمد مرتضى بن محمد حسینی (1145-1205 ق/ 1732-1791 م)، محدث، فقیه، ادیب، لغت‌دان و صاحب تاج العروس.
  • زبیدی، ابوعبدالله محمد بن یحیی قرشی | زَبیدی، ابوعبدالله محمد بن یحیى قرشی (د 555 ق/ 1160 م)، ادیب، نحوی و واعظ عصر عباسی. ازآنجاکه هیچ‌یک از منابع اشاره‌ای به سلسله‌نسب او تا اجداد قریشی‌اش نکرده‌اند، نمی‌دانیم آیا نسبت «قرشی» او قبیلۀ قریش است یا وجه دیگری دارد.
  • زبیدی، ابوبکر محمد بن حسن | زُبَیْدی، ابوبکر محمد بن حسن (د 379 ق/ 989 م)، ادیب، لغت‌شناس، نحوی و شاعر اندلسی.
  • زبیده بنت جعفر | زُبَیْده بِنْتِ جَعْفَر (د 216 ق/ 831 م)، همسر هارون‌الرشید، مادر امین و از زنان نامی عصر اول عباسی (132-232 ق/ 749-847 م). مورخان نام و نسب وی را به‌صورت زبیده بنت جعفر (اکبر) ابن ابی‌جعفر منصور عبدالله بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس ابن عبدالمطلب بن هاشم قریشی ذکر کرده‌اند (ابن‌قتیبه، 383؛ ابوالفرج، 10/ ...
  • زبید | زَبید، شهری تاریخی در جنوب تِهامه در نواحی غربی یمن.
  • زبور، رسم الخط | زَبور، رَسْمُ‌الْخَط، خط تحریریِ مشتق از خط مُسند که پیش از اسلام در عربستان جنوبی برای نگارش مطالب روزمره، روی چوب، به کار می‌رفت.
  • زبور | زَبور، نامی که در قرآن کریم و دیگر مآخذ دورۀ اسلامی، و نیز پـاره‌ای از منابع مسیحی ـ عربی، برای اشاره به کتاب مزامیر به کار رفته است.
  • زبان و ادب فارسی، فرهنگستان |
  • زبان و ادب فارسی، دانشنامه | زَبانْ وَ اَدَبِ فارْسی، دانِشْنامه، نخستین دانشنامۀ اختصاصی در معرفی اهم اطلاعات مربوط به زبان و ادب فارسی در همۀ شاخه‌های آن. این دانشنامه دربردارندۀ مهم‌ترین اطلاعات ادبی به زبان فارسی است. اطلاعات عرضه‌شده در این دانشنامه در قالب مقالاتی در باب اصطلاحات ادبی و موضوعات مرتبط با این حوزه‌ها طبقه‌بندی شده اس...
  • زبان شناسی |
  • زبان | زَبان، يک نظام نشانه‌ای که عملکرد اصلی آن برقرارکردن ارتباط ميان انسانها، و افزون‌برآن، ابزاری برای مفهوم‌سازی و تفکر است. زبان در طی قرون به‌عنوان يکی از مميزه‌ها که انسان را بر ديگر موجودات برتری می‌دهد، شناخته شده است. زبان با فراهم‌آوردن ارتباط بين نسلها، امکان به‌اشتراک‌گذاردن تجربيات فردی، و برون‌سپاری ...
  • زاینده رود | زایَنْده‌رود، مهم‌ترین، بزرگ‌ترین و پرآب‌ترین رودخانۀ داخلی در حوضۀ آبریز مرکزی ایران.
  • زایمان | زایِمان، عمل زاییدن، یا وضع‌حمل و بچه‌آوردن زن آبستن. واژۀ زایمان در زبان فارسی تهرانی و پاره‌ای از دیگر مناطق ایران، زایْمون تلفظ می‌شود. این واژه در لغت‌نامه‌ها و ادبیات کهن فارسی نیامده است؛ اما واژۀ «زایسفان» و «زایسپان»، به معنای «زن تازه بچه به‌دنیا‌آورده» در زبان فارسی، پیشینه‌ای کهن دارد و هم‌معنا با ...
  • زاهد هروی | زاهِدِ هِـرَوی، محمد زاهد بن محمد اسلم حسینی هروی کابلی، معروف به زاهد هروی و میر زاهد (د 1101 ق/ 1690 م، کابل) متکلم و منطقی سدۀ 11 ق/ 17 م در شبه‌قاره.
  • زالو | زالو، نام عمومی گونه‌های مختلف از کرمهای حلقوی دوجنسی با لقاح درونی از ردۀ هیرودینئا (زالوییان) که در آبهای شیرین و شور یا زمینهای مرطوب زندگی می‌کنند و در دو سر بدن خود اندامهایی مکنده دارند. از این میان، گونۀ موسوم به زالویِ درمانی در پزشکی کهن برای بیرون‌کشیدن خون فاسد به کار می‌رفته است و اصطلاحاً به این ...
  • زازا | زازا، بخشی از مردم کرد که با زبان و آداب‌و‌رسوم خاص خود در آناتولی شرقی زندگی می‌کنند.
  • زاخو | زاخو، شهری تاریخی، و مرکز شهرستان زاخو، از توابع استان دهوک در اقلیم کردستان عراق. این شهر میان °42 عرض شمالی و °37 طول شرقی قرار گرفته، و ارتفاع آن از سطح دریا 440 متر اسـت. زاخو در 53کیلومتـری دهوک ــ مرکز استـان ــ قرار دارد و فـاصلۀ آن از مرز عراق و ترکیه در شمال، 10 کمـ ، و از مـرز عراق و سوریه در غرب، 2...
  • زاخاو | زاخاو، کارل ادوارد (1845-1930 م/ 1224- 1309 ش)، شرق‌شناس آلمانی و پژوهشگر متون دینی، جغرافیایی، تاریخی و زبانهای شرقی.
  • زابلستان | زابُلِسْتان، یا زابل، سرزمینی کهن در نواحی شرقی جهان ایرانی.
  • زابل | زابُل، شهرستان و شهری در شمال استان سیستان و بلوچستان ایران؛ همچنین، ولایتی در جنوب شرقی افغانستان.
  • زاب، رود | زاب، دو شاخابۀ رود دجله با نامهای زاب بزرگ و زاب کوچک.
  • ریاضیات | ریاضیّات، یکی از شاخه‌های دانش بشری که بنابر تعریف کهن، دانش بررسی کمیتهای گسسته و پیوسته بوده است و به همین مناسبت، چنان‌که خواهد آمد، 4 شاخۀ اصلی حساب، هندسه، نجوم و موسیقی، و چندین شاخۀ فرعی دیگر را در بر می‌گرفته است. در نوشتار حاضر، دربارۀ نجوم و موسیقی (ه‍ م م) ــ باآنکه در همۀ طبقه‌بندیهای کهن دانشها د...
  • ریاضی | ریاضی، نام یا تخلص چند شاعر:
  • ریا | ریا، خودنمایی و آشکارکردن عمل به‌منظور جلب توجه و ستایش مردم.
  • ری | رِی، دشت و شهری کهن در جنوب کوه توچال، و امروزه شهر و شهرستانی در جنوب تهران.
  • روزی |
  • روزنتال، فرانتس |
  • رنگین کمان |
  • رندی |
  • رفیع الدین قزوینی | رَفیعُ‌الدّینِ قَزْوینی، میرزا محمدرفیع (د 1090 ق/ ۱۶۷9 م)، مشهور به واعظ قزوینی، واعظ، شاعر و ادیب عصر صفوی و متخلص به «واعظ».
  • رغائب |
  • رصدخانه | رَصَدْخانه، در لغت به معنی جایی برای رصد است، اما در این مقاله به «نهاد»ی گفته خواهد شد که 3 شرط زیر را داشته باشد:
  • روم | روم، سی‌امین سورۀ قرآن کریم به ترتیب مصحف، و هشتاد‌وچهارمین سوره در ترتیب نزول، پس از سورۀ انشقاق (84)، و پیش از سورۀ عنکبوت (29).
  • روزن، فریدریش | روزِن، فریدریش (30 اوت 1856 م/ 8 شهریور 1235 ش)، سیاست‌مدار و خاورشناس آلمانی و نویسندۀ آثار متعددی در زمینه‌های تاریخ ایران، و زبان و ادبیات فارسی.
  • ریتر، هلموت | ریتِر، هلموت، خاورشناس و اسلام‌شناس برجستۀ آلمانی، دارای تألیفات مهم در عرفان اسلامی.
  • ز، حرف سیزدهم | زِ، حرف سیزدهم از الفبای فارسی و یازدهم از الفبای عربی و ابتثی و هفتم از حروف ابجد. نام آن در کتابهای لغت، «زا، زاء، زای، زی، زای هوّز، زای منقوطه، زای نقطه‌دار، زاء معجمه، زای اخت‌الرّای، زاء خالصه» ضبط شده است (نک‍ : برهـان ... ، ذیل زای نقطه‌دار؛ آنندراج، باب زاء معجمه؛ بستانی؛ تاج ‌العروس، باب‌الزای؛ لغت‌...
  • رئوس ثمانیه | رُئوسِ ثَمانیه، 8 اصل مقدماتی در علوم قدیم، پیش از ورود به مباحث اصلی. کتب قدیم و طلاب علوم را رسم بر این بود که پیش از شروع مطلب یا تحصیل علم، به 8 پرسش پاسخ می‌دادند که به رئوس ثمانیه شهرت دارد. از مبدع و خاستگاه این بحث اطلاع دقیقی در دست نیست و احتمالاً به مرور زمان و از اختلاط موضوعات مختلف شکل گرفته است...
  • ریف | ریف، اصطلاحی جغرافیایی، و نیز نام ناحیه‌ای کوهستانی در شمال مراکش، به‌موازات دریای مدیترانه.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: