دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابن زیاد | اِبْنِ زياد، ابوالضياء عبدالرحمن‌ بن‌ عبدالكريم‌ غيثی‌ (900- 975 ق‌/ 1495- 1568 م‌)، فقيه‌، محدث‌ و عارف‌ شافعی‌ يمانی‌. در ترجمۀ ابن‌ زياد آگاهی‌ بيشتری‌ از آنچه‌ عيدروسی‌ آورده‌ در دست‌ نيست‌ و آنچه‌ در ديگر منابع‌ آمده‌ برگرفته‌ از همانست‌. وی‌ از نژاد مقاصره‌، تيره‌ای‌ از عك‌ بن‌ عدنان‌ بود، در زَبيد تولد...
  • ابن زیله | اِبْنِ‌زَيْله، ابومنصور حسين بن محمد بن عمر بن زيله (نک‍ : ريو، 560) يا ابومنصور حسين بن طاهر بن زيله (بيهقی، 92، و مآخذ متأثر از آن) يا بنابر روايت ابن ابی اصيبعه 3(1)/ 28) ابومنصور بن زيلا (د 440 ق‌/ 1048 م‌)، رياضی‌دان، موسيقی‌شناس و فيلسوف ايرانی. وی در اصفهان زاده شد. تاريخ ولادت و محل درگذشت او معلوم ني...
  • ابن ساعاتی | اِبْنِ ساعاتی، فخرالدين رضوان (ياقوت، 11/ 141: رمضان) ابن محمد بن علی بن رستم بن هَردوز خراسانی (د 618 ق/ 1221 م)، پزشك، اديب، آشنا به علوم موسيقی، منطق، حكمت و مكانيك (دربارۀ پدر ابن‌ساعاتی نک‍ : ه‍ د، ابن‌ساعاتی، بهاءالدين). فخرالدين در دمشق به دنيا آمد و در همين شهر نزد رضی‌الدين ابوالحجاج يوسف بن حيدر رحب...
  • ابن سباع |
  • ابن ساعی | اِبْنِ ساعی، تاج‌الدين ابوطالب علی بن انجب بغدادی (593-20 رمضان 674 ق/ 1197- 8 مارس 1276)، معروف به خازن (ابن فوطی، مجمع الآداب، 4(2)/ 666)، مورخ، مشهور و اديب شافعی مذهب. دربارۀ نام نيای او ميان نويسندگان اختلاف هست. بعضی عثمان بن عبدالله (يا عُبيدالله سلامی: ابن عماد، 5/ 343) بن عبدالرحمن بن عبدالرحيم را پد...
  • ابن زیدون | اِبْن‌زَيْدون، ابوالوليد، احمد بن عبدالله بن احمد بن غالب بن زيدون مخزومی (394-463 ق/ 1003-1070 م)، شاعر و كاتب اواخر عصر اموی و اوايل دورۀ ملوك‌ الطوايف در اندلس. با آنكه اطلاعات بسياری از زندگی او در دست است، هنوز پاره‌ای جزئيات مهم زندگی او، به ويژه آنچه مربوط به تحولات دورۀ فتنه و حكومت بنی جهور در قرطبه ...
  • ابن سدید | اِبْنِ سَديد، فخرالدين ماجد بن ابوالفضائل بن سناء الملك، مشهور به عبدالله بن سديد قبطی (د 833 ق/ 1430 م)، از كاركنان ديوان در عصر مماليك. او به ابن مُزَوِّق نيز شهرت داشت و نياكانش از كاتبان و دبيران بودند (ابن حجر، 8/ 217). شغل اصلی وی كارگزاری ديوان در دورۀ اقتدار مماليك مصر بود و چندی دبير مخصوص (كاتب السّ...
  • ابن سحنون | اِبْنِ سَحْنون، ابوعبدالله محمد بن سحنون بن سعيد بن حبيب تنوخی (202-256 ق/ 817-870 م)، فقيه مالكی. وی مقدمات علوم را در قيروان فراگرفت و نزد پدر خويش فقه آموخت (مالكی، 1/ 345؛ قاضی عياض، 4/ 204) و از كسانی مانند عبدالله بن ابی حسّان يحصبی، موسی بن معاويۀ صُمادحی، عبدالعزيز بن يحيی مدنی هاشمی، عبدالمؤمن بن مست...
  • ابن سرابیون | اِبْنِ سَرابيون، سهراب (لسترنج، 13؛ ابن سراپيون)، جغرافی ـ نگار نيمۀ نخست سدۀ 4 ق/ 10 م. نام او تاكنون به درستی روشن نشده است. بعضی او را با يحيی (يوحنا) بن سرافيون پزشك اشتباه كرده‌اند و جورج سارتُن محققان را از اين خطا برحذر داشته است (ص 773). گابريل فران به نقل از دولوريه او را يكی از پزشكان سوری سدۀ 9 يا ...
  • ابن سدید |
  • ابن سرابیون | اِبْنِ سَرابيون، يوحنّا بن سرابيون (سرافيون) بن ابراهيم، پزشك و دولت مرد سُريانی زبان كه تا نيمۀ قرن 3 ق/ 9 م می‌زيسته است. ووستنفلد (ص 49) تنها محققی است كه به نام جدّ وی اشاره كرده است. نام او در منابع اسلامی يحيی و هم يوحنا (صورت ديگری از يحيی) آمده (ابن‌نديم، 354؛ ابن قفطی، 380) و تلفظ سريانی آن يوحنان با...
  • ابن سبیل | اِبْنِ سَبيل، واژه‌ای قرآنی به معنی مسافرِ در راه مانده، يكی از مستحقان هشتگانۀ زكات، يا ششگانۀ خمس و فیء. اين واژه در قرآن مجيد در سوره‌های بقره (2/ 177، 215)، نساء (4/ 36)، اسراء (17/ 26) و روم (30/ 38) برای يكی از مستحقان انفاق به طور عام؛ در سورۀ توبه (9/ 60) به عنوان يكی از مستحقان زكات (صدقات)؛ در سورۀ ...
  • ابن سراج | اِبْنِ سَرّاج، ابوبكر محمد بن سَری بن سهل (د ذیحجۀ 316 ق/ 929 م)، نحوی، ادیب و شاعر بغدادی. تاریخ و محل ولادت او روشن نیست و دربارۀ تحصیلات او تنها می‌دانیم كه در كودكی به مجلس درس ابوالعباس مبرّد نحوی معروف راه یافت و به دلیل هوش سرشار به زودی مورد توجه خاص او قرار گرفت (یغموری، 342؛ یاقوت، 18/ 197). یغموری ...
  • ابن سراج | اِبْنِ سِراج، ابوالحسين سِراج بن عبدالملك بن سِراج بن عبدالله (439- جمادی‌الآخر 508/ 1047- نوامبر 1114). اديب، شاعر، نحوی، لغوی و فقيه مالكی عصر ملوك الطوايف در اندلس.
  • ابن سراج | اِبْنِ سَرّاج، عزالدين محمد بن علی بن عبدالرحمن قرشی دمشقی (د 747 ق/ 1346 م)، محدث و صوفی. او به ابن المرابط نيز معروف بوده و كنيه‌اش را ابوالعلاء هم نوشته‌اند (بغدادی، هديه، 2/ 144). ابن سراج از احمد بن شيبان حديث شنيده و نقل كرده، و مدتی منصب قضای شربكختا (؟) را نيز به عهده داشته است (ابن حجر، 5/ 321). برخی...
  • ابن سبعین | اِبْنِ سَبْعين، ابومحمد قطب‌الدين عبدالحق بن ابراهيم بن محمد بن نصر بن سبعين مرسی رقوطی، عارف، زاهد و فيلسوف اندلسی. ولادت او را اغلب مؤلفان در 614 ق/ 1217 م نوشته‌اند (يونينی، 2/ 460؛ ابن كثير، 13/ 261؛ فاسی، 5/ 355) و چون زادگاه او رَقوطه، از نواحی مُرسيه بوده است، او را مرسی و رقوطی گفته‌اند (ابن تغری بردی...
  • ابن سرایا |
  • ابن سراقه | اِبْنِ سُراقه، ابوالحسن محمد بن يحيی عامری بصری (د ح 410 ق/ 1019 م)، محدث، فقيه و رجالی شافعی. از زندگی وی اطلاعی در دست نيست. همين اندازه می‌دانيم كه در فقه شافعی و حديث بسيار توانا بوده و در اين ميان به حديث دلبستگی وافر داشته و به قصد فراگيری حديث به فارس، اصفهان، دينور و اهواز مسافرت كرده و مدتی نيز درآمِ...
  • ابن سری |
  • ابن سرافیون |
  • ابن سریج | اِبْنِ سُرَيْج، ابوالحسين اسحاق بن يحيی بن سريج نصرانی (300- پس از 377 ق/ 913- پس از 987 م)، مشهور به كاتب نصرانی، از دانشمندان و دبيران سدۀ 4 ق/ 10 م. ياقوت (6/ 87) نام او را به صورت ابن شُرَيْج ضبط كرده و اين اشتباه در آثار برخی از مؤلفان معاصر نيز راه يافته است (نک‍ : كحاله، 2/ 239). او در سال تأليف الفهرس...
  • ابن سرج | اِبْنِ سَرْج، ابوجعفر محمد بن سَنان بن سرج بن ابراهيم تَنوخی شَيزَری (212-293 ق/ 827-906 م)، مقری، محدّث و قاضی حنفی شام. اگرچه تاريخ تولد او در منابع تصريح نشده، ولی با توجه به اينكه ابن عساكر (15/ 405) وفات او را در 293 ق و در 81 سالگی ضبط كرده، می‌توان تاريخ ولادت او را به دست آورد. براساس پاره‌ای قراين می...
  • ابن سعید مغربی | اِبْنِ سَعیدِ مَغْرِبی، نورالدین ابوالحسن علی بن ابوعُمران موسی بن محمد بن عبدالملك ابن سعید العَنْسی مَذْحِجی غَرناطی قَلعی (610-685 ق/ 1214-1286 م)، ادیب، شاعر، تاریخ‌نگار، جهانگرد و جغرافی‌نویس اندلسی. وی را به جهت انتساب به صحابی معروف عمّار یاسر عَمّاری نیز گفته‌اند (ابن فضل‌الله، 8/ 382؛ زبیدی، ذیل ماده...
  • ابن سعد | اِبْنِ سَعْد، ابوعبدالله محمد بن سعد بن منيع، مشهور به كاتب واقدی (168-230 ق/ 784-845 م)، مورخ و سيره‌نويس مشهور بغداد. او از موالی حسين بن عبدالله نوادۀ عباس عموی رسول اكرم بود (ابن سعد، 7(2)/ 99)، ولی ابن‌خلكان (4/ 351) بنا به مستندی نامعلوم او را «زهری» شمرده است. همو (همانجا) از وی تعبير به «بصری» كرده، چ...
  • ابن سعد | اِبْنِ سَعْد، عمر بن سعد بن ابی وقّاص مالك بن وهيب بن عبدمناف ابن زهرة بن كلاب بن مرّۀ زهری مدنی معروف به ابن سعد (مق‍ 65 يا 66 يا 67 ق / 684 يا 685 يا 686م )، امير سپاه عُبيدالله بن زياد در كربلا. تاريخ تولد وی به درستی روشن نيست. برخی نوشته‌اند كه در زمان پيامبر اسلام (ص) و به قولی در سال كشته شدن عمر بن خط...
  • ابن سریج | اِبْنِ سُرَيْج، ابوالعباس احمد بن عمر (248-306 ق/ 862- 918 م)، فقيه و متفكر شافعی، ملقب به «باز اشهب». وی از نوادگان سريج بن يونس مروزی (د 235 ق/ 849 م)، زاهد و محدث نامی بود (يافعی، 2/ 248). ابن سريج عمدۀ عمر خود را در بغداد، كه ظاهراً در همانجا به دنيا آمده بود، سپری كرد و در همانجا نيز درگذشت و در حجره‌ای ...
  • ابن سریج | اِبْنِ سُرَيْج، ابويحيی عبيد، يا عبيدالله، يا عبدالله (د پس از 105 ق/ 723 م)، خواننده و آهنگ‌ساز قرن 1 ق/ 7 م حجاز، از عوامل گسترش موسيقی عرب پس از اسلام و از مبتكرين وزنِ (ريتمِ) سبك در موسيقی عربی.
  • ابن سعود |
  • ابن سعدان | اِبْنِ سَعْدان‌، ابوجعفر، محمد ضَرير (161-231 ق‌/ 778- 846 م‌)، قاری‌ و نحوی‌ نابينا. وی‌ در بغداد زاده‌ شد و همانجا مسكن‌ گزيد. در نحو پيرو مكتب‌ كوفه‌ بود و از همراهان‌ و همنشينان‌ كسايی‌ به‌ شمار می‌آمد و در مجالس‌ بحث‌ وی‌ شركت‌ می‌جست‌ و نيز در قضيۀ معروف «زنبوريه‌» كه‌ موضوع‌ بحث‌ و اختلاف‌ ميان‌ سيبويه...
  • ابن سعدان | اِبْنِ سَعْدان، ابوعبدالله حسين بن احمد (مق‍ ربيع الاول 375/ ژوئيۀ 985)، ديوانسالار و وزير صمصام‌الدولۀ بويهی. از جزئيات زندگی ابن سعدان و چگونگی ورود او به دستگاه دولت آل بويه اطلاعی در دست نيست. هندوشاه ظاهراً تنها كسی است كه از تولد او به سال 337 ق/ 948 م در شيراز ياد كرده است (ص 246). در منابع بررسی شده، ...
  • ابن سعید |
  • ابن سکره |
  • ابن سکری | اِبْنِ سُكَّری، عمادالدين عبدالرحمن بن عبدالعلی بن علی (553 - شوال 624/ 1158- اكتبر 1227) فقيه و قاضی القضاة شافعی مصری.
  • ابن سکیت | اِبْنِ سِكيّت، ابويوسف يعقوب بن اسحاق (186-244 ق/ 802- 858 م)، لغوی، نحوی، راوی ايرانی‌تبار شيعی. سكيت لقب پدرش اسحاق بود كه به سبب افراط در سكوت بدان ملقب گرديد (قفطی، 1/ 220). ابن‌سكيت در دورق، از شهرهای خوزستان، به دنيا آمد و سپس همراه خانواده‌اش راهی بغداد شد (صدر، 155). برخی نيز ولادت او را با اظهار تردي...
  • ابن سکره | اِبْنِ سُكَّره، ابوالحسن محمد بن عبدالله هاشمی (د 11 ربيع‌الآخر 385 ق/ 15 مه 995 م)، شاعر فكاهه‌سرا و هزل‌گو و نكته‌پرداز عهد عباسی. او به ابن‌رائطه (خطيب بغدادی، 5/ 465) يا ابن رابطه (ابن تغری بردی، 4/ 173) نيز شهرت داشته است. برخی (تنوخی، 258) جد او را سكره و بعضی (ثعالبی، 3/ 3) محمد ضبط كرده‌اند كه احتمالا...
  • ابن سفیان | اِبْنِ سُفْيان، ابوعبدالله محمد بن سفيان قيروانی (د اول صفر 415/ 14 آوريل 1024)، مقری و فقيه مالكی. از جزئيات زندگی او اطلاعی در دست نيست. همين مقدار می‌دانيم كه در قيروان زاده شد و پيش از 380 ق/ 990 م جهت فراگيری قرائت و فقه به مصر مسافرت كرد و بدون اينكه به حج رود به وطن بازگشت. او در 413 ق عازم مكه شد و حد...
  • ابن سکن | اِبْن سَكَنْ، ابوعلی سعيد بن عثمان بن سعيد بزّاز يا بزّار مصری (294-15 محرم 353/ 907-2 فوريۀ 964)، محدث و رجالی.
  • ابن سکون | اِبْنِ سَكون، ابوالحسن علی بن محمد بن علی حلّی (ح 530- ح 600 ق/ 1136-1204 م)، كاتب، فقيه و محدث شيعی. شهرتش را از نام نيای بزرگش سَكون (يا سُكون) گرفته است. بعضی منابع متأخر اين نام را سَكّونی نيز ذكر كرده‌اند (نک‍ : افندی، 4/ 239؛ عبدالعزيز، 1/ 156؛ دُجَيلی، 2/ 55؛ حَمَد كمال‌الدين، 1/ 131؛ بغدادی، 1/ 704).
  • ابن سلار | اِبْنِ‌سَلاّر، ابوالحسن علی، ملقب به الملك العادل سيف‌الدين (مق‍ 6 محرم 548 ق/ 3 آوريل 1153 م)، وزير كردنژاد الظّافر خليفۀ فاطمی مصر. ابن خلكان نام او را ابومنصور علی بن اسحاق آورده است (3/ 416).
  • ابن سلام |
  • ابن سماعه | اِبْنِ سَماعه، ابوعبدالله محمد بن سماعة بن عُبيدالله بن هلال تميمی كوفی (130-233 ق/ 748- 848 م)، قاضی، محدث و فقيه حنفی. نام وی در برخی از منابع ابن سِماعه (ابن حجر، 2/ 167) و ابن سَمّاعه (رياضی‌زاده، 28) نيز آمده است. برخی نسبت وی را اشتباهاً تيمی (ابن تغری بردی، 2/ 271) يا تيهمی (ابن قطلوبغا، 54) ثبت كرده‌ا...
  • ابن سلیم | اِبْنِ‌سُلَيْم، عبدالله بن احمد بن سليم اسوانی، داعی فاطمی. از تاريخ تولد و وفات وی اطلاعی در دست نيست، ولی بازديدی كه در 365 ق/ 975 م از شهر المريس به عمل آورده (فضل حسن، 38)، حكايت از آن دارد كه در سدۀ 4 ق/ 10 م، می‌زيسته است. ابوالحسن معروف به جوهر صِقِلّی (يا جوهر رومی، د 381 ق/ 991 م) او را برای انجام دا...
  • ابن سلام جمحی | اِبْنِ‌سَلاّمِ جُمَحی، ابوعبدالله محمد بن سلاّم بن عبيدالله بن سالم جُمَحی بصری (139-231 يا 232 ق/ 756-846 يا 847 م)، نحوی، لغوی، راوی شعر و ادب. نيای بزرگش، سالم، مولای قدامة بن مظعون از بزرگان بنی جُمَح ــ تيره‌ای از قبيلۀ قريش ــ بود، و به همين جهت خاندان وی در بصره به «جُمَحی» شهرت داشتند (سمعانی، 3/ 326-...
  • ابن سماک | اِبْنِ سَمّاك، ابوالعباس محمد بن صَبيح عجلی كوفی (د 183 ق/ 799 م)، فقيه، محدث و زاهد. علت شهرت وی به ابن سماك اين بود كه جدش ماهی فروش بوده (زبيدی، 7/ 145) و به احتمالی ديگر خود وی به ماهی فروشی اشتغال داشته است (ابن اثير، 1/ 559). از تاريخ تولد و زندگی ابن سماك اطلاعی در دست نيست. همين اندازه گفته شده است كه...
  • ابن سلوم | اِبْنِ سَلُّوم، صالح بن نَصْرالله حَلَبی (د 1081 ق/ 1670 م)، پزشك معاصر سلطان محمد چهارم عثمانی. ابن سلوم را صالح افندی و حكيم باشی نيز می‌ناميدند (ظاهريه، علوم، 36؛ GAL, II/ 595). او در حلب زاده شد و نزد دانشمندان آنجا به تحصيل پرداخت و به‌ويژه در آموختن طب سخت كوش بود. وی سرانجام رئيس پزشكان حلب شد و آنگاه ...
  • ابن سماک | اِبْنِ سَمّاك، ابوعمرو عثمان بن احمد بن عبدالله بن يزيد دَقّاق (د 26 ربيع‌الاول 344/ 20 ژوئيۀ 955)، محدِث بغداد. از جزئيات زندگی و حتی مذهب فقهی وی اطلاعی در دست نيست. همين مقدار می‌دانيم كه او در بغداد می‌زيسته است (سمعانی، 7/ 204؛ قس: حاكم، 1/ 188؛ خطيب، تاريخ، 11/ 302). ابن سماك از مشايخ بسياری بهره برده ك...
  • ابن سمره | اِبْنِ سَمُره، ابوالخطاب عمر بن علی بن سَمُرة بن حسين بن سَمُرۀ جعدی (547- پس از 586 ق/ 1152- پس از 1190 م)، فقيه و مورخ يمنی. نسبت جعدی از جعدة بن كعب بن ربيعة گرفته شد كه نسبش به مَعَد بن عدنان می‌رسد (ابن سمره، 1-2). كنيۀ او را ابوالحفص نيز نوشته‌اند (ابن ربيع، 3). ابن سمره در قريۀ اَنامِر به دنيا آمد و هم...
  • ابن سمیفع | اِبْنِ سَمَيفَع، ابوعبدالله محمد بن عبدالرحمن، قاری يمن در سدۀ 2 ق/ 8 م. در مورد سميفع، جد وی چيزی دانسته نيست، ولی اين نام كه ضبط ديگر آن «سُمَيفِع» است (نک‍ : فيروزآبادی، 3/ 41)، يكی از نامهای متداول در يمن قديم بوده است، مثلاً سميفع اشوع از ملوك يمن پيش از اسلام و سميفع بن ناكور از صحابۀ پيامبر (ص) (همو، 3...
  • ابن سمح | اِبْنِ سَمْح، ابوالقاسم اَصبغ بن محمد بن اصبغ غرناطی (370-426 ق/ 980-1035 م)، رياضی‌دان و اخترشناس اندلسی. شكلهای السمج، الشيخ و اصنع در برخی منابع مانند ابن صاعد (ص 69) و ابن خطيب (1/ 436) گويا اشتباه كاتبان است. وی در قرطبه زاده شد و در غرناطه درگذشت. از نامۀ ابوبكر بن بشرون ــ از شاگردان مسلمه ــ به ابن سم...
  • ابن سمجون | اِبْنِ سَمَجون، ابوبكر حامد (د اوايل سدۀ 5 ق/ 11 م)، پزشك، داروشناس و اديب اندلسی اهل قُرطبه. از گزارش مختصر ابن ابی اصيبعه (2/ 51-52) تقريباً هيچ اطلاعی دربارۀ جزئيات زندگی ابن سمجون به دست نمی‌آيد، جز آنكه كتاب خود الادوية المفردة را در ايام المنصور محمد بن ابی عامر حاجب دربارِ امويان اندلس (د 392 يا 393 ق/...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: