مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • تسطیح | در ریاضیات و نجوم دورۀ اسلامی به معنی روشِ تصویر کردن رویه‌های کروی بر رویۀ هموار (ترسیم تصاویر دوبعدی جسم‌نما)، که در ساخت اسطرلاب و ترسیم نقشه‌های جغرافیایی و نجومی کاربرد داشت.
  • جان |
  • روم ایلی حصاری | رومْ‌ایلیْ‌حِصاری، قلعه‌ای در استانبول بر کرانۀ اروپایی تنگۀ بسفر.
  • پاییزه | یا پاییزوک، پیره‌پاییزوک (پاییز پیر)، پایزه، به‌معنای منسوب به پاییز، ترانه‌های غم‌انگیز و حزن‌آلودی که مردم کُرد، به‌ویژه جوانان، در وصف هجران و فراق در فصل پاییز می‌خوانند.
  • ابن معطی | ابوالحسين يحيی بن معطی (يا عبدالمعطی) بن عبدالنور زواوی (564- 628ق / 1169-1231م)، نحوی و ناظم مغربی، معاصر موحدون مغرب و ايوبيان مصر.
  • ابن باذش، ابوالحسن | اِبْنِ باذِش‌، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ احمد بن‌ خلف‌ محمد انصاری‌ غرناطی‌ (شوال‌ 444-13 محرم‌ 538ق‌/ 1053-13 نوامبر 1133م‌)، اديب‌، لغت‌شناس‌، قاری‌، راوی‌، محدث‌ و نحوی‌ جيانی ‌الاصل‌. ريشۀ كلمۀ باذش‌ مبهم‌ است‌. ابن‌ ابار (ص‌ 286) كه‌ اين‌ لفظ را «بيذِش‌» نيز شنيده‌ است‌، و معادل‌ آن‌ را در عربی‌ «رَجْلان‌» (= پ...
  • بردسیر | بَرْدْسیر، شهرستان و شهری در استان کرمان که از آن به مشیز نیز یاد می‌شود.
  • اربیل | اَرْبیل [arbīl]، یا اربل، شهر و منطقۀ خودمختار کردنشین در شمال جمهوری عراق.
  • آل فضلویه |
  • ابن ابی حجله | اِبْنِ اَبی حَجَله، ابوالعباس شهاب‌الدین احمد بن یحیی بن ابی بكر، شاعر و ادیب تِلمسانی (725-776ق / 1325-1374م). وی در زاویۀ نیای بزرگش، ابوحجله، در شهر تلمسان (امروزه در الجزایر) به دنیا آمد و در مصر درگذشت (ابن حجر، دُرَر، 1 / 391؛ قس: همو، انباء، 1 / 110؛ ابن عماد 6 / 240، 241؛ ابن تغری بردی، 11 / 131). شهر...
  • جبه خانه | جُبّه خانه، محل ساخت و نگهداری ساز و برگ جنگی، نیز در اصطلاح خود این گونه ساز و برگ. واژۀ جبه که به‌معنای ردا و لباس نیز به کار می‌رود (قلقشندی، 1/ 453، 2/ 151، 3/ 294)، اصلاً واژه‌ای مغولی و به معنای زره است («دائرة‌المعارف...»، VII/ 183) که به صورتهای جبا، جبکی، جبلا (رشید‌الدین، 3/ 2347-2348) و جیبا (عبدال...
  • جحیم |
  • ابولبابه انصاری | بشیر بن عبدالمنذر بن رفاعة، صحابی پیامبر (ص). او از تیرۀ بنی عمر و بن عوف قبیلۀ اوس بود (ابن اثیر، 1 / 195).
  • بابا رکن الدین شیرازی | بابارُكْنُ‌الدّینِ شیرازی، مسعود بن عبدالله بیضاوی، عالم و عارف سدۀ 8ق/ 14م. اصل وی از بیضا، یكی از روستاهای تابع اردكان از استان فارس بود. تاریخ ولادت او دانسته نیست. مؤلف تاریخ اصفهان و ری او را از خاندان جابری انصاری شمرده است (جابری، 325-326).
  • ناران، چنار | چنار کهن‌سالی در محلۀ ناران شهر لواسان.
  • آزادی، هتل | آزادی، هتل \ hotel(l-e) āzādī\ ، هتلی 5 ستاره از مجموعۀ هتلهای شرکت هتلداری بین‌المللی پارسیان، در جنوب اوین و در منطقۀ 2 شهرداری تهران، که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هتل هایت نام داشت.
  • ارنست | اِرْنْسْت [ernst]، پاول (کارل فریدْریش) (1866-1933م/ 1244-1312ش)، شاعر، مقاله‌نویس، قصه‌نویس و نمایش‌نامه‌نگار آلمانی که داستانهای کوتاه و مقالاتش در باب فلسفه، اقتصاد و ادبیات مشهور است.
  • اسپانیا، جنگ جانشینی | اِسپـانـیـا، جـنـگِ جانشینـیِ jang-e jā-nešini-ye espāniyā \ (1701-1714\م/ 1113-1126ق)، جنگی که به‌سبب اختلاف نظر بر سر وارث تاج و تخت اسپانیا پس از درگذشت کارلوس دوم، شاه بدون فرزند اسپانیا و بازپسین پادشاه خاندان هابسبورگ در این کشور، در اروپا درگرفت. در یک سوی جنگ، اتحاد بزرگ، دربر گیرندۀ انگلستان، جمهوری ...
  • خط* |
  • خلیل بن قلاوون | خَلیلِ بْنِ قَلاوون، صلاح‌الدین الملک الاشرف (666- 15 محرم 693 ق / 1268- 16 دسامبر 1293 م)، سلطان مصر و شام، از سلسلۀ ممالیک بحری.
  • روض المعطار فی خبر الاقطار |
  • آتی شهر | آتی‌شهر \ātī-šahr\، شهرکی در غرب تهران واقع در محدودۀ منطقۀ 22 شهرداری، در کیلومتر 17 بزرگراه تهران ـ کرج.
  • ارزن | اَرْزَن [arzan]، شهر و منطقه‌ای باستانی در شرق شبه جزیرۀ آناتولی. این شهر میان سِعِرْد (سُعُرت) در شرق و میافارقین (مارتیروپولیس) درغرب آن واقع بوده است.
  • آسی | آسی، زبانی از خانوادۀ زبانهای هند و اروپایی و متعلق به شاخۀ سکائی از زبانهای ایرانی شمال شرقی. این زبان از مناطق شرقی ایران به قفقاز رفته و با زبان سغدی که آثار آن در آسیای میانه و ترکستان چین به دست آمده و با زبان یغنایی که امروز در نواحی شرقی سمرقند رایج است و نیز با زبان خوارزمی مربوط است (میه، 62؛ یارشاطر...
  • ابوالقاسم قشیری |
  • حاجی‌خلیفه | مصطفى بن عبدالله ایکنجی، دانشمند، تاریخ‌نگار، ادیب، زندگی‌نامه‌نویس، جغرافی‌نگار، کتاب‌شناس و کتابنامه‌نویس سرشناس ترک مستعرب عثمانی در سدۀ 11ق / 17م («دائرةالمعارف ترک»1، XXI / 401؛ کاراعلی اوغلو، 314؛ هاشم‌پور، 11؛ محدث، 10؛ زرکلی، 7 / 236) و برخی او را فیلسوف دانسته‌اند (هامر پورگشتال، II / 248).
  • تاکستان | تاکِسْتان، شهرستان و شهری در استان قزوین: شهرستان تاکستان: این شهرستان باوسعتی برابر647‘ 3 کمـ2 متشکل از 4 بخش به نامهای اسفرورین، مرکزی، ضیاءآباد و خرمدشت، و 9 دهستان و 4 شهر به‌نامهای اسفرورین، تاکستان، ضیاءآباد و خرمدشت است
  • ابن عبدالبر | ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمدبن عبدالبر ابن عاصم نَمری (25 ربیع‌الآخر 368 ـ آخر ربیع‌الاول 463ق / 30 نوامبر 978 ـ 5 ژانویۀ 1071م) فقیه، محدث، تاریخ نگار و ادیب اندلسی.
  • ابن امام الکاملیه | اِبْنِ اِمامِ الْكامِليّه‌، كمال‌الدين‌ محمد بن‌ محمد بن‌ عبدالرحمان‌ شافعی‌ (808 -874 ق‌/ 1405- 1469 م‌)، فقيه‌، اديب‌، محدث‌ و مفسر مصری‌. او، پدر، نيا و نيای‌ پدرش‌ امامت‌ مدرسۀ كامليّه‌ را در مصر به‌ عهده‌ داشته‌اند (سخاوی‌، 9/ 93).
  • ابراهیم بیک | اِبراهیمْ بِیْک، معروف به کبیر، رئیس الممالیک و شیخ البلد (1231 ق / 1816 م)، بارزترین شخصیت میان امیران مملوک مصر در اواخر سدۀ 12 و اوایل سدۀ 13 ق / 18 و 19 م. وی با عبدالحمید اول عثمانی (سلطنت: 1187-1203 ق / 1773- 1789 م)، ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه و محمدعلی پاشا در مصر معاصر بوده است. تاریخ تولد او را...
  • پنجه | پَنْجه‌ (پنج‌ + های‌ نسبت‌)، پیكره‌ و نقش‌ دست‌ از مچ‌ تا سرپنج‌ انگشت‌ كه‌ آن‌ را از مس‌، برنج‌، ورشو، نقره‌ یا طلا می‌سازند و یا بر روی‌ كاغذ، پارچه‌ و چیزهای‌ دیگر می‌اندازند و همچون‌ نماد قدرت‌ و قداست‌ و یا طلسم‌ و تعویذِ دفع‌ شرّ و بلا به‌كار می‌برند.
  • بکران | بَكْران، محمد بن نجیب، جغرافی‌دان و مؤلف جهان نامه. آگاهی ما دربارۀ وی بسیار اندك، و منحصر به استنباطی است كه از كتاب او به دست می‌آید. در این كتاب تنها یك تاریخ وجود دارد
  • آصف الدوله، محمد یحیى | \āse(a)f-od-dowle\، محمد یحیى علیخان بـهـادر، فـرمـانروای اَوَدْه (1188-1212 ق / 1774-1797 م) و از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی هند.
  • حنین | حُنَیْن، دره‌ای میان مکه و طائف، و نام یکی از غزوات مشهور پیامبر اسلام (ص).
  • آسیزی | \āssīzī\، شهری در استان پِروجا در منطقۀ اومبریا، در مرکز ایتالیا. این شهر بر بلندیهای سوبازیو، در بالادست درۀ رودهای توپینو و کیاشو، در 19کیلومتری شرق پروجا واقع شده
  • بختیارنامه | بَخْتیارْنامه، عنوان یکی از قصه‌های معروف فارسی که ظاهراً کهن‌ترین تحریر منثور آن به شمس‌الدین محمد دقایقی مروزی، از نویسندگان اواخر سدۀ 6 و اوایل سدۀ 7ق منسوب است. این تحریر مشتمل بر یک مقدمه و 10 باب (قصه) و یک خاتمه است.
  • اخوینی بخاری | اَخَوِیْنیِ بُخاری، ابوبکر ربیع بن احمد، پزشک سدۀ 4ق. آگاهیهای اندکی که از زندگی وی دردست است، از اثر معروف او کتاب هدایةالمتعلمین فی الطب گرفته شده است. کنیۀ وی را ابوحکیم نیز ذکر کرده‌اند (متینی، هفت). شهرت او با اختلاف: اخوی، اخوین، اجوینی و آخربی نیز یاد شده (موجز کُمی، گ 34، 52؛ قزوینی، 110؛ نجم‌آبادی، 6...
  • آذین بندی | آذینْ‌بَنْدی [āzīn bandī]، تزیین و آرایش شهرها، بازارها، میدانها و ارگهای‌سلطنتی و بستن طاق نصرت به هنگام جشنهای ملی ـ مذهبی و مراسم استقبال از شاهان، امیران و میهمانان بزرگ خارجی.
  • ابن حبیش | اِبْنِ حُبَيش‌، ابوالقاسم‌ عبدالرحمن‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ يوسف‌ بن‌ ابی‌ عيسی‌ انصاری‌ (504-584 ق‌/ 1111- 1188 م‌). مورخ‌، محدث‌، فقيه‌ و اديب‌ اندلسی‌. حبيش‌ نام‌ دايی‌ وی‌ بوده‌ است‌ (ذهبی‌، سير، 21/ 119).
  • ابن فاتک | ابوالوفاء محمودالدوله مبشّر بن فاتك، حكيم، اديب، طبيب و مورخ ذوفنون مصری دمشقی الاصل.
  • تغابن | شصت و چهارمین سوره از قرآن کریم، از «سُوَر مُسَبَّحات» و بنابر مشهورترین قول، صد و هشتمین سوره به ترتیب نزول. ردیف این سوره را در ترتیب نزول، 97، 105، 106 و 109 نیز دانسته‌اند (نک‍ ‍: رامیار، 676). شمار آیات این سوره را بدون اختلاف 18 (سخاوی، 1/ 221)، کلمات آن‌را 241، و حروفش را 070،1 (فیروزآبادی، 1/ 467) گفت...
  • احد | كوهی در نزدیكی مدینه و نام یكی از غزوات مشهور پیامبر اسلام (ص). این كوه سرخ رنگ كه بریدگی ندارد (یاقوت، 1 / 144-145).
  • ابوسعید خدری | سعد بن مالك بن سنان (10 پیش از هجرت ـ 74 ق / 612-693 م)، از اصحاب پیامبر (ص)، ابوسعید منسوب به نیای بزرگ خود خُدره است كه به ابجر شهرت داشت (طبری، 11 / 525) و بنی خدره تیره‌ای از بنی عوف انصار بودند.
  • اوجی نطنزی | اوجی نَطَنْزی، ادیب و شاعر نیمۀ نخست سدۀ 11 ق/ 17م. وی در نطنز زاده شد (آذر، 173؛ ابن یوسف، 3/ 234). گویند جوانی خود را به می‌خوارگی گذرانید، اما سرانجام توبه كرد و در قصیده‌ای ندامت خویش را ابراز داشت (آرزو، 178؛ نصرآبادی، 249).
  • ابن کیسان | ابوالحسن محمد بن احمد (د 299ق / 912م)، نحوی و لغت‌شناس بزرگ بغداد. دانسته نيست كه وی به چه سبب به ابن كيسان شهرت يافته است.
  • جنت |
  • محمودیه، گسل | از گسلهای منطقۀ شمیران. ایـن گسـل بـه درازای بیش از 11 کم‍ ، در محدودۀ محمودیه در دوکیلومتری شمال شرقی ونک تا انتهای بزرگراه چمران
  • سیاه بند، قله | قله‌ای واقع در قسمت میانی خط‌الرأس قلۀ توچال به قلۀ دارآباد.
  • رونی، ابوالفرج |
  • آزاد، ابوالکلام | آزاد [āzād]، ابوالکلام محیی‌الدین احمد (1305-2 شعبان 1377ق/ 1888 ـ 22 فوریۀ 1958م)، فرزند خیرالدین، دانشمند، محقق، سیاست‌پیشه، خطیب، روزنامه‌نگار، مفسر قرآن، ادیبِ صاحبْ سبکِ زبانِ اردو، هم‌رزم گاندی و نهرو در مبارزات استقلال‌خواهانۀ ملی، نخستین وزیر آموزش و پرورش هندوستان پس از استقلال، و از کسانی که خواسته‌...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: