مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • سوزاک | یا سوزانک / سوزنک / سوزک، از انواع بیماریهای آمیزشی.
  • سفره و سفره‌آرایی | سفره در لغت به معنی پارچه‌ای که می‌گسترند تا روی آن خوردنی و نوشیدنی قرار دهند (معین، نفیسی، ذیل واژه) و سفره‌آرایی هنرِ چیدن غذا بر سفره است.
  • زمینه خوانی | گونه‌ای از مرثیه‌خوانی که نوحه در یکی از دستگاههای موسیقی، مانند سه‌گاه، چهارگاه، بیات‌ترک و جز آن شروع شود و در همان دستگاه به پایان می‌رسد.
  • ذخیرة الاسکندر | ذَخیرَةُ الْاِسْکَنْدَر، رساله‌ای منسوب به ارسطو، شامل مباحثی در کیمیاگری، پزشکی و برخی از طلسمها. نویسندۀ این رساله، کتاب سرّ ‌الخلیقة و صنعة‌ الطبیعۀ بلیناس را دیده بوده، و ظاهراً در سدۀ 6 م می‌زیسته است (GAS, IV/ 103).
  • دانشگاه تهران | نخستین مجموعۀ نوین دانشگاهی ایران که از آن با ‌عنوان نماد آموزش عالی در ایران نیز یاد می‌شود (تأسیس: 1313 ش / 1934 م).
  • اردو، زبان | اُرْدو، زَبان [zabān-e ordū]، یکی از زبانهای «هند و آریایی» جدیدکه امروزه گروه‌کثیری از مردم، در سراسر نواحی مرکزی و شمالی شبه‌قارۀ هند و پاکستان، بدان تکلم می‌کنند و از آغاز تأسیس حکومت اسلامی پاکستان در 1947م به عنوان زبان رسمی و دولتی آن کشور پذیرفته شد. این زبان از لحاظ شمار کسانی که بدان سخن می‌گویند، در...
  • ابو قره | اسقف ملكی مذهب، اهل جدل و از نخستین مسیحیانی كه به عربی رسائلی تصنیف كردند.
  • پولاک | پولاک، یاکوب ادوارد (۱۳ محرم ۱307-۱234ق / ۱۲ نوامبر ۱818-1890م)، پزشک و ایران پژوه یهودی تبعۀ اتریش، نخستین آموزگار رسمی پزشکی نوین در ایران و پزشک شخصی ناصرالدین شاه. وی در بوهمیای چکسلواکی (در آن روزگار بخشی از امپراتوری اتریش ـ مجارستان) زاده شد، در پراگ و پس از آن در وین به تحصیل پرداخت و در ۱۸۴۶م فارغ‌ال...
  • انشراح | اِنْشِراح، نود و چهارمین سوره از قرآن مجید، دارای 8 آیه، 29 كلمه و 102 حرف. این سوره را محدثان، قاریان و مفسران، همواره با توجه به سرآغاز آن «اَلَمْ نَشْرَحْ» می‌نامیده‌اند، و ظاهراً از سر احتىاط، نام دیگری برآن نمی‌نهاده‌اند (نک‍ : طبری، 12/ 150؛ ابوعمرو، 224؛ طبرسی، 5/ 507؛ قرطبی، 20/ 104؛ فیروزآبادی، 1/ 52...
  • ابوالسعود، محمد | محمد بن محمد بن مصطفی عمادی (17 صفر 896-5 جمادی‌الاول 982 ق / 30 دسامبر 1490-23 اوت 1574 م)، معروف به خواجه چلبی، فقیه و مفسر حنفی، شیخ‌الاسلام مشهور عثمانی، معاصر با سلیمان قانونی و پسرش سلیم دوم.
  • جنابی، سلیمان |
  • ابن منده | عنوان افراد خاندانی از محدثان حنبلی مذهب ايرانی كه از سدۀ 3 تا 7ق / 9 تا 13م در اصفهان می‌زيسته‌اند. نسبت آنان به استندار فيروزان بن چهار بُخت از صاحب‌منصبان لشكری ساسانيان می‌رسد كه در فتح اصفهان اسلام آورد.
  • کاروان و کاروان سرا | کارْوان و کارْوانْ‌سَرا، شیوه‌ای از حمل‌ونقل گروهی انسان، حیوان و کالا، و محل اقامت کاروانیان و مسافران.
  • ریاشی، عباس | رِیاشی، عباس بن فَرَج (د 257 ق/ 871 م)، ابوالفضل، لغت‌شناس، دستوردان و راوی بصری.
  • عدس | عَدَس، از گیاهان مغذی در فرهنگ ایرانی با کاربردهای آیینی، خوراکی و درمانی.
  • حیدری تبریزی | حِیْدَریِ تَبْریزی، میر حیدر (د 1000 یا 1002 ق/ 1592 یا 1594 م)، از شاعران پارسی‌گوی دربار اکبرشاه (سل‍‍ 963-1014 ق/ 1556-1605 م) در هند.
  • استودان | استودان \ ostudān, astowdān\ ، ظرف یا محل مخصوص نگهداری استخوانهای مردگان در آیین زردشتی. صورت اوستایی آن اُزدانه به معنی اساس و زیربنا، یا محل نگه داشتن استخوانهای درگذشتگان است. در پهلوی، علاوه بر اَستودان، اُزدَهِست با همین معنی آمده است (بارتولمه، 412).
  • شهرستانک، رودخانه | رودخانه‎ای از شاخه‌های رودخانۀ کرج در دهستان آسارا، واقع در شمال مرکز شهرستان تهران.
  • ابن زمرک | اِبْنِ زَمْرَك، يا ابن زُمْرَك ابوعبدالله محمد بن يوسف صريحی (733- پس از 795ق / 1333- پس از 1393 م)، وزير، كاتب و شاعر اندلسی. در مآخذ كهن به ضبط دقيق نام وی اشاره نشده است، اما محققان معاصر آن را به صورتهای گوناگون: ابن زمرك (مونرو، 346)، ابن زُمرُك (بلاشر، GAL, S, II/ 370; 499) و يا هر دو صورت آن (پالنسيا، ...
  • استادالدار | اُسْتادُ الدّار، عنوان‌ برخی‌ از منصبداران‌ بزرگ‌ دربار خلفا، امرا و سلاطين‌ مسلمان‌ كه‌ وظايف‌ و حوزۀ اقتدارشان‌ متغير بود و در اوج‌ قدرت‌ گاه‌ به‌ وزارت‌، امارت‌ و سلطنت‌ نيز می‌رسيدند.
  • آقا شیخ محمد، سرای | آقا شیخ محمد، سرای \sarā-ye āqā šeyx mohammad\، بنایی واقع در محلۀ بازار، در تهران عهد ناصری.
  • رهبانیت |
  • رمزی، ابراهیم | رَمْزی، ابراهیم (1301- 1368 ق/ 1884- 1949 م)، نمایشنامه‌نویس، مترجم و نویسندۀ مصری.
  • آتش نشانی، زورخانه |
  • خاوران نامه | خاوَرانْ‌نامه، منظومه‌ای دینی از ابن‌حسام قهستانی (دبا، 3 / 356-357)، دربارۀ جنگهای حضرت علی (ع) که اساس آن افسانه و تخیل است.
  • چهارشنبه آخر صفر |
  • آصف خان | آصِفْ خان، ابوالحسن فرزند اعتمادالدوله غیاث‎بیگ و برادر بزرگ‎تر نورجهان همسر جهانگیر (د 1051ق/1641م)، از درباریان قدرتمند و متنفذ روزگار پادشاهی جهانگیر (د 1037ق/ 1628م) و پسرش شاهجهان (د 1069ق/1659م). آصِفْ‎خان از خانواده‎ای ثروتمند و بانفوذ بود. پدرش غیاث‎بیگ تهرانی در 1014ق/1605م از جهانگیر لقب اعتمادالدول...
  • برقلس |
  • بشنداس | بِشَنْداس‌، یا ویشنوداس‌، نقاش‌ مشهور دربار گوركانیان‌ هند در دورۀ فرمانروایی‌ جهانگیر (1014-1037ق‌ / 1605- 1628م‌). از رقم‌ مندرج‌ بر تصویری‌ كه‌ نقاشی‌ موسوم‌ به‌ «دولت‌» از او كشیده‌ است‌، برمی‌آید كه‌ عموی‌ او، ننها نیز از نقاشان‌ برجسته دوره اكبر و جهانگیر بوده‌ است‌
  • بمپور | بَمْپور، بخش، شهر، رودخانه و قلعه‌ای تاریخی در شهرستان ایرانشهر واقع در استان سیستان و بلوچستان.
  • جلال‌الدین بلخی |
  • التتمش | اِلْتُتْمِش، ابوالمظفر شمس‌الدنیا والدین، سومین سلطان ترك دهلی (607-633 ق/ 1210-1236 م). نام او در منابع تاریخی به صورتهای اَلْتَمِش، اَلْتَمْش، ایلتِمِش، التدمش، آلتمش و ایلتتمش نیز آمده است (نک‍ : «تاریخ ... »، V/ 209-210؛ قزوینی، 1/ 94-95)، اما در كتیبه‌های قطب منار كه به دستور خود او نوشته شده، وی را التت...
  • فرزندخواندگی |
  • خمارَوَیه |
  • ابودلف، جهانگرد | جهانگرد، شاعر و دانشمند عرب كه تاریخ و محل تولد و درگذشت او معلوم نشده است، ولی تردید نیست كه در سدۀ 4 ق / 10 م در بخشهای شرقی سرزمین خلافت روزگار گذرانیده است (بولگاكوف، 11).
  • ابن حمدون | اِبْنِ حَمْدون‌، خاندانی‌ بغدادی‌ كه‌ از اوايل‌ سدۀ 3 ق‌/ 9 م‌ چند تن‌ از افراد آن‌ در علم‌ و ادب‌ و موسيقی‌ شهرت‌ يافتند و متوالياً در خدمت‌ و منادمت‌ چند تن‌ از خلفای‌ عباسی‌ بودند. از اصل‌ و نسب‌ اين‌ دودمان‌ اطلاع‌ دقيقی‌ در دست‌ نيست‌. بحتری‌ شاعر معروف‌ سدۀ 3 ق‌ در قصيده‌ای‌ كه‌ در مدح‌ يكی‌ از افراد اي...
  • آل زراره |
  • جبرتی، ابوالعزم | جَبَرْتی، ابوالعزم عبدالرحمان بن حسن (د 1237 یا 1240ق/ 1822 یا 1825م)، تاریخ‌نگار و دانشمند نامی مصر.
  • پانی پتی، ثناءالله | پانیْ پَتی‌، ثناءالله‌، قاضی‌ محمد ثناءالله‌ پانی‌ پتی‌ عثمانی‌ (1143-1225ق‌ / 1730-1810م‌)، صوفی‌ برجستۀ طریقۀ مجددی‌ نقشبندی‌، عالم‌ و فقیه‌ حنفی‌ شبه‌ قاره‌.
  • اغمات | اغمات \aqmāt\، ناحیه و شهری کهن و کوچک در جنوب کشور مغرب که در 40 کیلومتری جنوب شرقی شهر مراکش و کنار رودی به نام وادی وریکه یا وادی اغمات واقع بود (مثلاً نک‍ : سمعانی، 1 / 320؛ یاقوت، 1 / 225).
  • راسک |
  • دهستان | یا دَهستان، نام شهر و سرزمینی کهن، واقع در نواحی جنوب خاوری دریای مازندران که بخشهای بزرگی از آن امروزه در خاک جمهوری ترکمنستان جای دارد. نام دهستان ظاهراً برگرفته از نام یکی از قبیله‌های بیابان‌گرد سکایی، موسوم به «داهه» یا «دهه» بوده است (فرای، 50؛ برانر، 767؛ مشکور، 343).
  • خداش بن زهیر | خِداشِ بْنِ زُهَیْر (اصغر)، ابن ربیعة بن عَمرو بن عامر بن صَعْصَعۀ عامری، شاعر عصر جاهلی.
  • آل ابی الجعد | آلِ اَبی‎الجَعْد، خاندانی شیعی‌مذهب که گروهی از اعضای آن به روایت حدیث شهرت یافته‎اند. اینان از قبیلۀ اَشْجَعْ بودند که در تبارشناسی قبایل عرب، شعبه‎ای از غَطَفان به‌شمار رفته است. به همین جهت آل ابی‎الجعد را بیشتر «اشجعی» و گاه نیز «غَطَفانی» می‎خوانند. ایشان طی دهۀ 2 تا 4 سدۀ اول ق (از تاریخ بنای کوفه تا خل...
  • آذر شهر | آذَرشَهر، یا دهخوارقان، یکی از بخشهای حومۀ شهرستان تبریز. این بخش در 24 کمـ خاور دریاچۀ اورمیه و در جنوب غربی کوه سهند قرار دارد و از شمال و خاور به بخش اُسْکو، از جنوب به دهستان سراجو، و از باختر به دریاچۀ اورمیه محدود است. هوای این بخش معتدل و در تابستان نسبتاً گرم است. روستاهای خاوری آن در دامنۀ کوهستان و ...
  • آسونسیون | \āsūnsiyon\، پایتخت و بزرگ‌ترین شهر پاراگوئه.
  • افجه ای | افجه‌ای \ afjeʾī\ ، سید هادی (د1354 ق/ 1314 ش)، از روحانیان اواخر دورۀ قاجار و اواسط دورۀ پهلوی اول.
  • بغشور |
  • باب حادی عشر | بابِ حادی‌ عَشَر [= باب یازدهم]، کتابی دربردارندۀ موضوعات عمدۀ کلامی در اصول عقاید امامیه. مؤلف این کتاب، ابومنصور حسن ابن یوسف بن علی بن مطهر، معروف به علامۀ حلی (د 726ق) است. وی به درخواست وزیر محمد بن محمد قوهدی کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی (د460ق) راکه موضوع آن فروع دین و ادعیه و عبادات بود، در 10 باب خلاص...
  • جبیله | جُبَیْله، شهری کوچک در نجد عربستان. این شهر در دشتی هموار در کرانۀ چپ وادی (رودخانه) حنیفه میان شهرهای عُیَیْنه و درعیه تقریباً در 30 کیلومتری شمال غربی ریاض واقع است. از نزدیکی این شهر دو جادۀ مهم که به ریاض منتهی می‌شود، می‌گذرد («بلدیة...»، بش‍ ؛ اطلس...، 225؛ موسوعة...، 2/ 394). جبیله مصغر جبله به معنای ک...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: