مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • اخباری | اَخْباری‌، میرزا محمد، ابو احمد جمال‌الدین‌ (21 ذیقعدۀ 1178- مق‍ 28 ربیع‌الاول‌ 1232ق‌/ 12 مۀ 1765- 15 فوریۀ 1817م‌)، فرزند عبدالنبی‌ بن‌ عبدالصانع‌ نیشابوری‌ استرابادی‌، فقیه‌، محدث‌ و از پایه‌گذاران‌ مكتب‌ اخباریه‌.
  • اخباریان | اَخْباریان‌، در فقه‌ متأخر امامی‌ گروهی‌ كه‌ به‌ پیروی‌ از اخبار و احادیث‌ اعتقاد دارند و روشهای‌ اجتهادی‌ و اصول‌ فقه‌ را نمی‌پسندند. در مقابل‌ آنان‌ فقیهان‌ هوادار اجتهاد قرار می‌گیرند كه‌ با عنوان «اصولی‌» شناخته‌ می‌شوند. بدون‌ لحاظ عنوانهای «اخباری‌» و «اصولی‌» تقابلِ این‌ دو گونه‌ نگرش‌ به‌ فقه‌ امامی‌ ...
  • اخشنبه |
  • اخشید |
  • اخلاص |
  • اخلاق الاشراف |
  • اخلاق محتشمی |
  • اخلاق جلالی |
  • اخنوخ |
  • اخسیکتی | اَخْسیكَتی‌، ابوالوفا حسام‌الدین‌ محمد بن محمد بن‌ عمر (د 644ق‌/ 1246م‌)، معروف به‌ ابن‌ ابی‌ المناقب‌، فقیه‌ حنفی‌ و اصولی‌. وی‌ به‌ قصبۀ اَخْسیكَت‌ (اَخْسیكَث‌) در ناحیۀ فرغانه‌ از ماوراءالنهر (نك‍ : یاقوت‌، 1/ 162) انتساب‌ داشته‌ است‌. كنیۀ وی‌ را ابوعبدالله‌ نیز آورده‌اند (عبدالقادر، 2/ 130). از زندگانی‌ ...
  • اخطب خوارزم |
  • اختیار |
  • اخفاء |
  • اختیارات |
  • اختیاریه | اِخْتیاریّه‌، اصطلاحی در تشكیلات نظامی واداری امپراتوری عثمانی‌، به‌ ویژه‌ در مصر كه‌ بر گروه‌ برگزیدگان‌ و سالخوردگان‌ رسته‌های گوناگون‌ اطلاق‌ می‌شد.
  • اخرس | اَخْرَس‌، عبدالغفار بن‌ عبدالواحد بن‌ وهب‌ (ح‌ 1220 - 1290ق‌/ 1805-1873م‌)، شاعر شیعی‌ عراق‌. تاریخ‌ ولادت‌ وی‌ را به‌اختلاف‌، 1210 و 1217 و 1221 و 1225ق‌ ذكر كرده‌اند (نك‍ : زركلی‌، 4/ 31؛ تیموربای‌، 330؛ اعظمی‌، 11؛ قاضی‌محمود، 44).
  • اخلاق ناصری | اَخْلاقِ ناصِری‌، مهم‌ترین رساله‌ در حكمت‌ عملی‌ در دورۀ اسلامی‌. خواجه نصیر طوسی‌ (د 672ق‌/ 1273م‌) این كتاب‌ را زمانی‌ نوشت‌ كه‌ در قُهستان‌ و در خدمت‌ حاكم‌ آنجا، ناصرالدین‌ عبدالرحیم‌، محتشم‌ اسماعیلی‌ بود و همو كه‌ از خواجه‌ دعوت‌ كرده‌ بود تا به‌ اطرافیان او بپیوندد، از او درخواست كرد تا تهذیب‌ الاخلاق‌...
  • اخضری | اَخْضَری، ابوزید عبدالرحمان بن سیدی محمدالصغیربن عامر (د 983ق/ 1575م)، منطق‌دان، ادیب و فقیه مالکی الجزایری. وی از خاندانی دانشمند و پرهیزگار بوده است و کشف قبر پیامبری به نام خالد ابن سنان عبسی (ه‍ م، نیز نک‍ : ابن ابی دینار، 22) را به وی نسبت داده‌اند (نک‍ : مخلوف، 285). برخی معاصران، ولادت وی را در 910 یا ...
  • اخسیکتی | اَخْسیكَتی، ابورشاد احمد بن‌ محمد بن‌ قاسم‌ بن‌ خدیو، ملقب به‌ ذوالفضائل‌ (د 528ق‌/ 1134م‌)، محدث‌ و ادیب‌. ابن‌قطلوبغا (ص‌ 16) وی را در شمار حنفیان‌ آورده‌ است‌. او در حدود سال‌ 460ق‌ در اخسیكت‌ (ه‍ م‌) به‌ دنیا آمد و از ابوالقاسم‌ محمود بن‌ محمد صوفی حدیث‌ آموخت‌، سپس‌ به‌ مرو رفت‌ و نزد ابوالمظفر منصور نیا...
  • اخفش | اَخْفَش‌، ابو عبدالله‌ هارون‌ بن‌ موسی‌ بن‌ شریك‌ تغلبی‌ دمشقی‌ (201-292ق‌/ 816 - 905م‌)، نحوی‌، لغوی‌، محدث‌، مفسر و مقری‌ بزرگ‌ شام‌.
  • اخستان اول | اَخْسَتانِ اَوَّل، ابوالمظفر جلال الدنیا و الدولة و الدین، ابن منوچهر بن فریدون، معروف به خاقان کبیر (حک‍ ح 556-597ق/ 1161-1201م)، از مشهورترین امیران سلسله‌ای از شروانشاهان معروف به کسرانیان، و ممدوح خاقانی شروانی.
  • اختلاف الحدیث | اِخْتِلافُ الْحَدیث‌، شاخه‌ای از علوم‌ حدیث‌ كه‌ در آن‌ به‌ مقایسۀ محتوایی احادیث‌ پرداخته‌ می‌شود و وجوه‌ تعارض‌ میان‌ آنها مورد بررسی قرار می‌گیرد.
  • اخمیم | اَخْمیم‌، یا اِخْمیم‌، شهر و مركز ولایت‌ جرجا (كشف‌...، 375)، واقع‌ در منطقۀ صعید مصر علیا (یاقوت‌، 1/ 165)، بر ساحل‌ شرقی رود نیل‌ و حدود 312 میلی (500 كیلومتری‌) جنوب‌ قاهره‌ (EI2) و 26 كیلومتری شمال‌ غربی شهر جرجا (بستانی‌).
  • اخلاط | اَخْلاط، شهری‌ باستانی‌ در استان‌ وان‌، در شرق‌ آناتولی‌ و شمال‌ غربی دریاچۀ وان‌. این‌ شهر در °42 و ´50 طول‌ شرقی‌ و °38 و ´50 عرض شمالی‌ واقع‌ است‌. امروزه‌ بخشی‌ كوچك‌ از توابع‌ شهر بدلیس‌ (بتلیس‌) به‌ شمار می‌آید. در 1985م‌ جمعیت‌ آن‌ 800‘28 بوده‌ كه‌ 138‘11 نفر آن‌ در مركز، و بقیه‌ در روستاهای‌ اطراف زند...
  • اختیارالدین تربتی | اِخْتیارُالدّینِ تُرْبَتی‌، حسن‌ بن‌ غیاث‌الدین‌ حسینی مشهور به‌ قاضی اختیار، قاضی‌، فقیه‌، ادیب و شاعر (د 928ق‌/ 1522م‌) . در زاوه‌ (تربت حیدریه‌) زاده‌ شد، در جوانی به‌ دارالسلطنۀ هرات‌ رفت‌، در آن شهر دانش‌ دین‌ آموخت و در اندك‌ مدتی ترقی بسیار كرد (میرخواند، 7/ 292-293؛ خواندمیر، حبیب‌ السیر، 4/ 355).
  • اخرید | اُخْرید، شهر و دریاچه‌ای در جمهوری مقدونیه‌، جنوب‌ یوگسلاوی سابق‌ و شرق‌ جمهوری آلبانی‌. از اخرید در مآخذ سدۀ 3ق‌م‌ با نام‌ یونانی لوخنیدُس‌ و لاتینی لیخنیدوس‌ یاد شده‌ است‌ (پاولی‌، XXVI/ 2111؛ BSE2, XXXI/ 480؛ خوری‌، 360). پولیبیوس‌ این‌ نام‌ را به‌صورت لوخْنیدا (لیخنیدوس) (VI/ 332-333) و لیخنیس (V/ 193) و ...
  • اخلاص | اِخْلاص‌، نام‌ صد و دوازدهمین‌ سورۀ قرآن‌ مجید. این‌ سوره‌ دارای‌ 5 آیه‌، 11 كلمه‌ و 47 حرف‌ است‌.
  • اخلاط اربعه | اَخْلاطِ اَرْبَعه‌، اصطلاحی‌ در پزشكی‌. بر پایۀ طبیعیات‌ كهن‌ یونان‌، بدن‌ انسان و دیگر جنبندگان‌ خون‌دار، شامل‌ 4 نوع‌ مایع‌، یعنی‌ خون‌، بلغم‌، صفرا و سوداست‌ . هریك‌ از این‌ مایعات‌، آمیزه‌ خوانده‌ می‌شد و در ترجمۀ عربی‌ آن‌را خلط نامیدند (جالینوس‌، 117- 119). گرچه‌ این نظریه‌ به‌ بقراط نسبت‌ داده‌ می‌شود ...
  • اخفش | اَخْفَش‌، نام‌ چندین‌ تن‌ از نحویان‌ كه‌ معروف‌ترین‌ آنان‌ ابوالحسن‌ سعید بن مَسعدۀ مُجاشعی‌ (د ح‌ 215ق‌/ 830م‌)، معروف‌ به‌ اخفش‌ اوسط، نحوی‌ و ادیب‌ بصری‌ است‌. وی‌ از موالی‌ قبیلۀ مجاشع‌ بن‌ دارِم‌ بوده‌، و نسبت‌ مجاشعی‌ وی‌ به‌ همین‌ سبب‌ است‌ (نك‍ : سیرافی‌، 50؛ زبیدی‌، 72؛ مفضل‌، 85). برخی‌ نویسندگان‌ ك...
  • اخسیکت | اَخْسیكَت‌، نام‌ یكی از شهرهای ماوراءالنهر در منطقۀ فرغانه‌ كه‌ روزگاری مركز آنجا بود و اكنون‌ ویرانه‌هایی از آن‌ برجاست‌.
  • اختلاف الفقها | اِخْتِلافُ الْفُقَها، عنوان‌ شاخه‌ای از علم‌ فقه‌ كه‌ در آن‌ به‌ مقایسۀ آراء فقیهان‌ پرداخته‌ می‌شود. در سخن‌ از پیشینۀ اختلاف‌ الفقها، باید سرآغاز آن‌ را با پیدایش‌ رأی و نظر در فقه‌ همزمان‌ دانست‌. برپایۀ اشارات‌ موجود در منابع‌، پاره‌ای از موضوعات‌ فقهی وجود داشته‌ كه‌ میان‌ صحابه‌ مورد بحث‌ و اختلاف‌ نظر ...
  • اختیار منشی | اِخْتیارِ مُنْشی‌، خواجه‌ اختیار بن علی‌ گنابادی‌ منشی‌، نامدارترین‌ خوشنویس‌ قلم‌ تعلیق‌ ایران‌ (زنده‌ در 970ق‌/ 1563م‌).
  • اخطل | اَخْطَل‌، غیاث بن‌ غوث‌ (و نیز غویث‌ بن‌ مغیث‌) بن‌ صلت‌ تغلبی (د ح‌ 92ق‌/ 711م‌)، شاعر عصر اموی‌. مداینی نیای وی را سلمة بن‌ طارقه‌، از دلاوران‌ معاصر نعمان‌ بن‌ منذر دانسته‌ است‌ (نك‍ : ابوالفرج‌، 8/ 280؛ كوسن‌ دوپرسوال‌، 292).
  • اخلاق | اَخْلاق‌، عنوان‌ شاخه‌ای‌ از علوم‌ انسانی‌ كه‌ در آن‌ از ارزش‌ خویها و رفتارهای‌ آدمی‌ بحث‌ می‌شود. باید دانست‌ كه‌ این‌ علم‌ نگرشی‌ تاریخی بر خویها و رفتارهای‌ انسان‌ به‌ عنوان‌ اموری‌ واقع‌، یا كوششی برای‌ كشف‌ علل‌ و عوامل‌ طبیعی‌ آنها نیست‌، بلكه‌ مطالعۀ آنهاست‌ از این‌ حیث‌ كه‌ هریك‌ در نظام‌ ارزشی‌ معین...
  • برنامج |
  • برنو | بُرْنو، سلطان‌نشینی اسلامی در سده‌های 8 تا 13 ق / 14 تا 19 م، در بخشی از افریقای غربی. برخی این نام را برگرفته از واژۀ «باران» یا «بارام» (جمع بار) می‌دانند كه در زبان مردم صحرای افریقا به معنای «مردان» یا «جنگجویان» است
  • برمه |
  • بروجرد، مسجد جامع | بُروجِرْد، مَسْجِدِ جامِع، یكی از كهن‌ترین مسجدهای ساخته شده در سده‌های نخستین اسلامی در ایران. مجموعۀ كنونی مسجد با عناصر بسیار پراكنده‌ای شكل گرفته كه طی چند سده در كنار یكدیگر برپا شده‌اند.
  • برنابا | بَرْنابا، لقب یكی از نخستین مبلغان مسیحی كه نگارش رساله و انجیلی به همین نام به او منسوب است. نام اصلی او یوسف یا یوزس1 بوده، و چنانكه در كتاب اعمال رسولان (36:4) آمده است، برنابا لقبی بود كه رسولان به او دادند و مؤلف كتاب آن را «ابن الوعظ» معنی می‌كند. عده‌ای «نابا» را برگرفته از «نِوَحَۀ» آرامی گرفته‌اند كه...
  • برنئو | بُرْنِئو، سومین جزیرۀ بزرگ جهان پس از گرینلند و گینۀ جدید، واقع در جنوب غربی مجمع الجزایر فیلیپین و شمال جزیرۀ جاوه. حدود یك‌سوم وسعت شمالی و غربی آن به استثنای سلطان‌نشین برونئی (ه‍ م) جزو فدراسیون مالزی، و بقیۀ آن كه 70٪ وسعت جزیره را در بر می‌گیرد، كالیمانتان نامیده می‌شود و بخشی از جمهوری اندونزی است.
  • برنی | بَرَنی، ضیاءالدین (ح 684- پس از 758 ق / 1285-1357 م)، تاریخ‌نگار و نویسندۀ مسلمان هند. برنی در آثار خویش كمتر به شرح حال خود می‌پردازد و تنها در ذكر برخی از رویدادها از اعضای خاندان خود كه از دولتمردان بلندپایه بوده‌اند، نام می‌برد؛ اما میرخورد مؤلف سیر الاولیاء شرحی از احوال او به دست داده است (ص 322-323) و ...
  • بروج | بُروج، هشتاد و پنجمین سورۀ قرآن مجید، دارای 22 آیه، 109 كلمه و 458 حرف. نام مشهور سوره، بنابر یك قاعدۀ اصلی در نام‌گذاری سُوَر قرآنی (نك‍ : اندرابی، گ 49 ب ـ 50 الف) از كلمۀ پایانی نخستین آیۀ آن گرفته شده است
  • بروجرد | بُروجِرْد، شهر و شهرستانی‌ در شمال‌ استان‌ لرستان‌ و در باختر ایران‌.
  • برمکیان | بَرْمَكيان، عنوان برجسته‌ترين خاندان وزارت و ديوان‌سالاري در سراسر عصر خلافت عباسی كه از اوايل سده 2 ق / 8 م در صحنۀ تاريخ سياسی اسلام ظاهر شدند.
  • بروه |
  • بروده | بَروده، یا بارودا1، نام شهر و مركز اداری ناحیه‌ای به همین نام در شرق ایالت گجرات در غرب هند، واقع در كرانۀ رود وشوامتری2 در جنوب شرقی احمدآباد.
  • بروسوی، اسماعیل |
  • بروسه لی | بُروسه‌لی، محمدطاهر (1278-1344 ق / 1861-1925 م)، زندگی‌نامه‌نویس و كتاب‌شناس ترك در اواخر عصر عثمانی. وی در بروسه (بورسا) به دنیا آمد (كورداكول، 413؛ بانارلی، 1078).
  • بروجن | بُروجِن، نام یكی از شهرستانهای استان چهارمحال وبختیاری و نام شهر مركز آن.
  • بروشسکی | بُروشَسْكی، یا بوریشَسكی، بوریشْكی، زبان بروشو1ها كه بیشتر ساكنان بخشهای هُنزه و نَگِر را در دره‌های صعب‌العبور غرب سلسله جبال قره قوروم، واقع در ایالت جامو و كشمیر پاكستان، تشكیل می‌دهند

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: