صفحه اصلی / مقالات / بهاری، گویشها /

فهرست مطالب

بهاری، گویشها


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 13 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

بِهاری‌، گویشْها، شاخه‌ای‌ از زبانهای‌ هندوآریایی‌ نو كه‌ اعضای‌ اصلی‌ آن‌ عبارتند از: 1. بهُجپوری‌ (كه‌ گونه‌های‌ آن‌ علاوه‌ بر ایالت‌ بهار در ناحیۀ شاه‌آباد در غرب‌ رود سُن‌، در ناحیۀ سَرَن‌ در غرب‌ رود گَندَك‌ و در اكثر مناطق‌ چهَمپَرَن، در شرق‌ اوتارپرادش‌ در بنارس‌، اَزَم‌ گره‌ (اعظم‌ گره‌) و گُرَكهپور رواج‌ دارد)؛ 2. مَگَهی‌ (در ایالت‌ بهار مركزی‌، در جنوب‌ رود گنگ‌ و در شرق‌ رود سن‌)؛ 3. مایتهیلی‌ (در شمال‌ رود گنگ‌). مایتهیلی‌ سنت‌ ادبی‌ كهنی‌ دارد و اصلی‌ترین‌ شكل‌ آن‌ در میان‌ برهمنان‌ ساكن‌ در شمال‌ نواحی‌ دَربهَنگه و بهَگَلپور و نیز در میان‌ برهمنان‌ ساكن‌ در غرب‌ ناحیۀ پورنئه‌ رایج‌ است‌ (گریرسن‌، 13)؛ 4. سَدانی‌ (یا نَگپوریا، در بهار جنوبی‌، چهُتا نَگپور، كه‌ مركز آن‌ رانچهی‌ است‌)؛ 5. اَنگیكا (در بهار شرقی‌، مُنگهیر، بهگلپور، سَنتَل‌ پَرگَنَس‌ و پورنئه‌)؛ 6. بَجّیكا (در مظفرپور و بخشی‌ از نواحی‌ چهمپرن‌ در شمال‌ غرب‌ ایالت‌ بهار) (ماسیكا، 12).
قلمرو رواج‌ گویشهای‌ بهاری‌ در شمال‌ به‌ زبانهای‌ تبتی‌ ـ برمه‌ای‌، در شرق‌ به‌ زبان‌ بنگالی‌، در جنوب‌ به‌ زبان‌ اُریا و در غرب‌ به‌ گویشهای‌ شرقی‌ هندی‌ محدود می‌شود (گریرسن‌، 1). گویشهای‌ بهاری‌ بازمانده‌های‌ شاخه‌ای‌ از زبانهای‌ هندی‌ میانه‌ (پراكریت‌) موسوم‌ به‌ ماگَدهی هستند (همانجا؛ قس‌: جفرز، 216).
مایتهیلی‌ شرقی‌ترین‌، و بهجپوری‌ غربی‌ترین‌ گویش‌ بهاری‌ است‌ (گریرسن‌، 1-2). برپایۀ سرشماری‌ 1981م‌، مایتهیلی‌ حدود 000‘800‘ 23 گویشور داشته‌ است‌ كه‌ از آن‌ میان‌ 22 میلیون‌ نفر در ایالتهای‌ بهار، مدهیه‌ پرادش‌، مهارشتره‌ و بنگال‌ غربی‌، و بقیه‌ در نپال‌ سكنا داشتند. شمار گویشوران‌ بهجپوری‌ در 1977م‌، 41 میلیون‌ نفر بوده‌ است‌ كه‌ 000‘330‘1 نفر از آنان‌ در نپال‌، و بقیه‌ در ایالتهای‌ بهار، آسام‌،مدهیه‌ پرادش‌ و اوتارپرادش‌ می‌زیسته‌اند(«دائرةالمعارف‌..»، I /389). مگهی‌ در 1977م‌، 10 میلیون‌ گویشور در ایالتهای‌ بهار و بنگال‌ غربی‌ داشته‌ است‌ (همانجا؛ كاتزنر، 190).
در طبقه‌بندی‌ گریرسن‌ از زبانهای‌ هندوآریایی‌ نو، گویشهای‌ بهاری‌ از اعضای‌ گروه‌ شرقی‌ زیرشاخۀ بیرونی‌ زبانهای‌ هندوآریایی‌ به‌شمار آمده‌اند كه‌ دیگر اعضای‌ آن‌ اینهاست‌: بنگالی‌، اریا (ماسیكا، 449) و آسامی‌ (كمبل‌، II /1224). چَتِرجی‌ (همو، II /1007-1008؛ ماسیكا، 452)، كَترِه‌ و نیگَم‌ نیز گویشهای‌ بهاری‌ را جزو زبانهای‌ هندوآریایی‌ شرقی‌ به‌شمار آورده‌اند، اما تِرنِر و كاردونا آنها را از زبانهای‌ هندوآریایی‌ مركزی‌ می‌دانند (همو، 454-456). جفرز (ص 224) پس‌ از بررسی‌ نوآوریهای‌ آوایی‌ گویشهای‌ بهاری‌ و مقایسۀ آنها با دیگر زبانهای‌ هندوآریایی‌ نو به‌ این‌ نتیجه‌ می‌رسد كه‌ گویشهای‌ بهاری‌ را نمی‌توان‌ عضو شاخۀ شرقی‌ زبانهای‌ هندوآریایی‌ نو و هم‌خانواده‌ با زبانهای‌ آسامی‌، اریا و بنگالی‌ دانست‌. گویشهای‌ بهاری‌ مشتركاتی‌ با گونه‌های‌ شرقی‌ و غربی‌ هندی‌ و نیز با زبانهای‌ شرقی‌ هندوآریایی‌ دارند، اما نوآوریهای‌ خاصی‌ نیز در آنها مشاهده‌ می‌شود كه‌ براساس‌ آن‌ می‌توان‌ آنها را شاخۀ مستقلی‌ از زبانهای‌ هندوآریایی‌ نو به‌شمار آورد. كلایمن‌ (ص 490) گویشهای‌ بهاری‌ (بهجپوری‌، مایتهیلی‌ و مگهی‌) را اعضای‌ شاخۀ مَگَدهَن‌ (ماگَدهی‌) از زبانهای‌ هندوآریایی‌ می‌داند و معتقد است‌ كه‌ گروه‌ شرقی‌ همین‌ شاخه‌ را زبانهای‌ آسامی‌، اریا و بنگالی‌ تشكیل‌ می‌دهند. 
برای‌ نگارش‌ گویشهای‌ بهاری‌ از این‌ 5 خط استفاده‌ می‌شود: بنگالی‌، اریا، مایتهیلی‌، كایتهی‌ و دِوَناگَری‌. خطوط بنگالی‌ و اریا فقط برای‌ گونه‌ای‌ از مگهی‌ به‌ ترتیب‌ در مَنبهوم‌ و مَیوربهَنجه‌ كاربرد دارد (گریرسن‌، 6). خط مایتهیلی‌ كه‌ از خط بنگالی‌ آغازین‌ اقتباس‌ شده‌ است‌ (ماسیكا، 143)، توسط برهمنان‌ و فقط برای‌ نگارش‌ مایتهیلی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد (گریرسن‌، همانجا). كایتهی‌ تنها توسط طبقۀ كایستهه‌ كه‌ از دیرباز طبقۀ دبیران‌ در شمال‌ هند بوده‌اند، به‌ كار برده‌ می‌شود (همو، II). خط دوناگری‌ كاربرد گسترده‌ای‌ دارد و برای‌ نگارش‌ همۀ گویشهای‌ بهاری‌ كاربرد دارد (ماسیكا، 144).
گویشهای‌ بهاری‌ هر 5 نوع‌ صامت‌ انسدادی‌ هندوآریایی‌، یعنی‌ نرمكامی‌، كامی‌، برگشته‌، دندانی‌ و لبی‌ را حفظ كرده‌اند: /p, t, ŧ, c, k /. در بهجپوری‌ و مایتهیلی‌ واج‌ خیشومی‌ نرمكامی /ŋ / و احتمالاً واج‌ خیشومی‌ كامی /ñ /نیز وجود دارد (همو، 96، 94). در برخی‌ از واژه‌های‌ بهاری‌، به‌خصوص‌ در بهجپوری‌، /l /كهن‌ به / /r بدل‌ شده‌ است‌، مانند: phar «میوه‌» (phala>)، har «خیش‌، گاوآهن‌» (hala>) (همو، 186). واج‌ /š / در هیچ‌یك‌ از گویشهای‌ بهاری‌ وجود ندارد (گریرسن‌، 2)، فقط در مایتهیلی‌ امروزی‌ [š] و [s] گونه‌های‌ آزاد هستند (ماسیكا، 98).
یكی‌ از نوآوریهای‌ مهم‌ گویشهای‌ بهاری‌ در نظام‌ صامتها، گسترش‌ دمیدگی‌ به‌ عنوان‌ عامل‌ برقراركنندۀ تمایز معنایی‌ است‌، برای‌ مثال‌ واجهای /mh / و nh / / در موضع‌ غیرآغازی‌ به‌ كار برده‌ می‌شوند. به‌علاوه‌، در مایتهیلی‌ و بهجپوری‌ واجهای ‌rh / /، /ņh /، و /hŋ / lh / / نیز وجود دارد (همو، 103-104, 124).

در میان‌ گویشهای‌ بهاری‌، مایتهیلی‌ توالی‌ مصوتها را بهتر تحمل‌ می‌كند و كمتر پدیدۀ كاهش‌ در آن‌ مشاهده‌ می‌شود. این‌ زبان‌ مصوتهای‌ كهن‌ پایانی‌ را نیز حفظ كرده‌ است‌. زبان‌ تازه‌ پدید آمدۀ اَنگیكا (به‌ قول‌ گریرسن‌: چیكاچیكی‌ بولی، نک‍ : ماسیكا، 196) نیز مصوتهای‌ اصیل‌ پایانی‌ را حفظ كرده‌، و حتى گاه‌ آنها را قوی‌ (كشیده‌) كرده‌ است‌. این‌ مصوتها در بقیۀ گویشهای‌ بهاری‌ از میان‌ رفته‌اند، به‌ جز آنكه‌ -i پایانی‌ در سدنی‌ حفظ، اما به‌ هجای‌ پیشین‌ منتقل‌ شده‌ است‌، مانند: āig «آتش‌»، از هندوآریایی‌ میانه‌؛ aggi؛rāit «شب‌»، از هندوآریایی‌ میانه‌ ī.rattدر مایتهیلی‌، برخلاف‌ دیگر گویشهای‌ بهاری‌، مصوتهای‌ كوتاه‌ i, u, a / / كه‌ در تقابل‌ با مصوتهای‌ بلند /i:, u:, a: / قرار می‌گیرند، نیز می‌توانند در موضع‌ پایانی‌ ظاهر شوند. مایتهیلی‌ مصوتهای‌ بیش‌ از اندازه‌ كوتاه‌ -a، -i و –u نیز دارد (همو، 123, 125. 190, 196).
دو تحول‌ مهم‌ آوایی‌ در گویشهای‌ بهاری‌ اینهاست‌: 1. ابدال‌ VCC (توالی‌ مصوت‌ و دو صامت‌) هندوآریایی‌ باستان‌ به‌ V:C (مصوت‌ كشیده‌ و یك‌ صامت‌)، 2. ابدال‌ هر سه‌ صامت‌ صفیری‌ هندوآریایی‌ باستان (, s, śŞ) فقط به‌ یك‌ صامت‌ صفیری‌. تحول‌ نخست‌ همگویی‌ مشترك‌ گویشهای‌ بهاری‌ با زبانهای‌ آسامی‌، اریا، بنگالی‌، پهاری‌ مركزی‌، راجستانی‌، گجراتی‌، ماراتی‌، نپالی‌، هندی‌ شرقی‌ و هندی‌ غربی‌ است‌. تحول‌ دوم‌ علاوه‌ بر زبانهای‌ یاد شده‌، در زبانهای‌ پنجابی‌، پهاری‌ غربی‌، سیندهی‌، سینهالی‌ و لهندا نیز دیده‌ می‌شود (همو، 459).
یكی‌ از ویژگیهای‌ جالب‌ توجه‌ گویشهای‌ بهاری‌ پدیدۀ چندگانگی‌ ستاكهای‌ اسمی‌ است‌. به‌ عبارت‌ دیگر، یك‌ اسم‌ می‌تواند تا 4 ستاك‌ كوتاه‌ ضعیف‌، كوتاه‌ قوی‌، بلند و بلندتر داشته‌ باشد، مانند: مگهی‌: ghōŗ، ghōŗā، ghoŗwā، ghoŗauwā همه‌ به‌ معنی «اسب‌». برابرهای‌ مؤنث‌ این‌ واژه‌ها به‌ ترتیب‌ به ‌i- ،ī-، -iya و -iyawā ختم‌ می‌شوند. به‌علاوه‌، ستاك‌ كوتاه‌ شده‌ای‌ نیز وجود دارد كه‌ در تركیبات‌ به‌ كار می‌رود، مانند: ghuŗ- (همو، 76).
در مایتهیلی‌ نشانه‌های‌ حالت‌ فاعلی‌ مفرد اینهاست‌: مذكر –ā و ā-،مؤنث‌ ī- و –i. نشانۀ حالت‌ اضافی‌ (ملكی‌) -k و نشانۀ حالت‌ بایی‌ -ē است‌. برخی‌ از اسامی‌، به‌خصوص‌ اسامی‌ مختوم‌ -b، -r و –l، به صورتی‌ غیرصریح‌ مختوم‌ به –ā نیز دارند كه‌ پیش‌ از حروف‌ اضافه‌ به‌ كار برده‌ می‌شود: pahar «نگهبان‌»، paharāsaū «از نگهبان‌» (گریرسن‌، 26). برای‌ بقیۀ حالتها از حروف‌ اضافۀ پسایند استفاده‌ می‌شود. البته‌ برخی‌ از حالتهای‌ كهن‌ باستانی‌ در پاره‌ای‌ از كلمات‌ باقی‌ مانده‌، و درواقع‌ قیدهای‌ واژگانی‌ شده‌ تشكیل‌ داده‌اند، مانند: ghar-e «در خانه‌، به‌ خانه‌» (ماسیكا، 237). در این‌ زبان‌ تطابق‌ جنس‌ به‌ جانداران‌ مؤنث‌ محدود می‌شود و نشانۀ تأنیث‌ در صفات‌ و وجوه‌ وصفی‌ پسوند بسیار كوتاه‌ -i است‌ (گریرسن‌، همانجا؛ ماسیكا، 220-221).
در مایتهیلی‌ شمار جمع‌ به‌ كمك‌ واژه‌هایی‌ كه‌ بر گروه‌ و دسته‌ دلالت‌ می‌كنند، مثلاً sabh یا sabáhi «همه‌» و lokani «مردم‌»، ساخته‌ می‌شود، مانند: nēnā sabh /nēnā sabáhi / /nēnā lokani «پسران‌» nēnā «پسر») (گریرسن‌، همانجا). 
نظام‌ فعل‌ گویشهای‌ بهاری‌ بسیار پیچیده‌ است‌. برای‌ مثال‌ در مایتهیلی‌ برای‌ هر شخص‌ در هر زمان‌ گاه‌ 8 صورت‌ متفاوت‌ وجود دارد، زیرا فعل‌ نه‌ تنها با فاعل‌، بلكه‌ با مفعول‌ نیز مطابقت‌ می‌كند. هرچند در نظام‌ فعل‌ مایتهیلی‌ تمایز شمار از میان‌ رفته‌، و به‌ جای‌ آن‌ تمایزی‌ بسیار ظریف‌ میان‌ صورتهای‌ محترمانه‌ و معمولی‌ پدید آمده‌ است‌. به‌طور كلی‌، افعال‌ مایتهیلی‌ را می‌توان‌ به‌ 4 دسته‌ تقسیم‌ كرد: 1. فاعل‌ و مفعول‌ هر دو از طبقۀ پایین‌، 2. فاعل‌ از طبقۀ پایین‌، اما مفعول‌ از طبقۀ بالا، 3. فاعل‌ از طبقۀ بالا، اما مفعول‌ از طبقۀ پایین‌، 4. فاعل‌ و مفعول‌ هردو از طبقۀ بالا. برای‌ مثال‌ فعل‌ سوم‌ شخص‌ مفرد ماضی «دید» می‌تواند دارای‌ این‌ 4 صورت‌ باشد: 1. dekha llak/adekha kai، 2. dekha lakainhi، 3. lánhi/ dekhaláthi/dekha، 4. .dekhala thinhiمثالی‌ دیگر از دستۀ شمارۀ 2، «دیدم‌، دیدی‌، دید» به‌ ترتیب‌ lainhi dekha، dekha lahūnhi،dekha lakainhi ( همو، 29 و 25).

مآخذ

Campbell, G. L., Compendium of the World's Languages, London / New York, 1991; Grierson, G. A., Linguistic Survey of India: Indo-Aryan Family, Eastern Group, Delhi etc., 1968, vol. V(2); International Encyclopedia of Linguistics, ed. W. Bright, New York /Oxford, 1992; Jeffers, R. J., «The Position of the Bihārī Dialects in Indo-Aryan», Indo-Iranian Journal, 1976, vol. XVIII; Katzner, K., The Languages of the World, London /New York, 2002; Klaiman, M. H., «Bengali», The World's Major Languages, ed. B. Comrie, London /New York, 1991; Masica, C. P., The Indo-Aryan Languages, Cambridge, 1993.
حسن‌ رضایی‌ باغ‌بیدی‌

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: