بونت
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 13 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229088/بونت
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
13
بونْت، یا البونت، شهری مرزی و كوچك در شرق اندلس. این شهر در شمال غرب استان والنسیا (بلنسیه) و در جنوب شرق شنتمریه در دامنۀ شرقـی دره و رود گـوادا لاویـار ـ توریا و در 100 كیلومتری بلنسیه قرار دارد و جمعیت آن حدود 4 هزار تن است. راه آهن زیرزمینی به طول 514‘1متر آنجا را به راه اصلی بلنسیه - مادرید متصل میسازد (شكیب ارسلان، 3 /237). نام این شهر را به صورتهای بُنت، الفُنت و بُوَنت نیز آوردهاند. این نام در زبان اسپانیایی به صورت «آلپوئنته» (به معنای پل) آمده است (EI2، عنان، 2 /260). در ویرانههای قلعۀ این شهر كه بر روی بلندایی با شیب بسیار تند باقی مانده است، میتوان آثار معماری رومی و اسلامی را مشاهده كرد (ابن سعید، 2 /395؛ EI2). ابوطاهر اسماعیل بن عمران فهری بونتی و عبدالله بن فتوح بن موسی فهری بونتی و شمار دیگری از ادیبان و قاریان به این شهر منسوباند (نک : ابن بشكوال، 1 /280-281؛ ابن عبدالمنعم، 115؛ یاقوت، 1 /763؛ شكیب ارسلان، 3 /237-240). مورخان اسلامی تا اوایل سدۀ 5ق هیچ اشارهای به شهر بونت نكردهاند و تنها از 418ق /1027م به بعد است كه نام این شهر در برخی منابع آمده است. از همین سال تا حدود 500ق خاندان بنوقاسم در منطقۀ مرزی بونت فرمان راندند. این خاندان در اصل از قبیلۀ بربری كُتامه، و با قبیلۀ عربی فِهری هم پیمان بودند (ابن حزم، 501) و خود را از نسل عبدالملك بن قطن فهری میشمردند (عنان، همانجا). نخستین فرمانروای این خاندان ابومحمد عبدالله بن قاسم، ملقب به نظام الدوله بود كه از سوی مردم قرطبه به خلافت برگزیده شد (ابنعذاری، 3 /215؛ ابن خطیب، 131، 138، 208؛ ابن سعید، همانجا). پس از كشته شدن مرتضی، خلیفۀ امویان اندلس به دست بربرها در غرناطه، برادرش، ابوبكر هشامبن محمدبن عبدالملك بن عبدالرحمان ناصر، ملقب به المعتد بالله به قلعۀ بونت گریخت و در پناه عبدالله بن قاسم فهری (ابن عذاری، 3 /127، 145-146؛ ابن اثیر، 9 /272، 282؛ ابن خطیب، 131، 138)، و به روایتی دیگر در پناه ابوعبدالله محمدبن عبدالله بن قاسم (حُمیدی، 1 /59؛ ابن سعید، 1 /55) قرار گرفت. حاكم بونت در طول مدت اقامت المعتد بالله با احترام كامل با وی رفتار كرد، تا اینكه در 418ق /1027م از سوی مردم قرطبه به خلافت برگزیده شد و بیش از دو سال و نیم از آغاز خلافتش در بونت به سر برد (حمیدی، ابن سعید، ابن خطیب، ابن اثیر، همانجاها؛ ابن عذاری، 3 /127، 145). دومین فرمانروای بونت از بنو قاسم، ابوعبدالله محمد بن عبدالله، ملقب به یمْن الدوله بود. او پس از مرگ پدرش در 421ق /1030م به امارت رسید و در 434ق /1043م وفات یافت. مورخان كوچكترین اشارهای به حوادث دوران حكومت 13 سالۀ وی نكردهاند (نک : ابن سعید، 2 /396؛ ابن خطیب، 208). در 434ق حكومت منطقۀ بونت به احمد بن محمد بن عبدالله بن قاسم، ملقب به عزالدوله رسید. او نیز پس از 6سال حكومت در گذشت (عنان، 2 /261؛ ابن خطیب، همانجا ). اخیراً قبر وی در بونت كشف شده است (نک : شكیب ارسلان، 3 /237- 238، حاشیه). پس از مرگ عزالدوله احمد در 440ق /1048م، یاران وی حكومت بونت را به فرزند خردسالش، محمد كه 7 ساله بود، سپردند و قاسم، جد مادریاش كه نقش مهمی در تعیین وی داشت، سرپرستی امیر خردسال را بر عهده گرفت (ابن خطیب، 208). چند ماهی نگذشته بود كه عبدالله ابن محمد، عموی امیر خردسال كه خود را شایستهتر از هر كسی برای تصدی امارت بونت میدید، اقدام به عزل امیر خردسال و حبس قاسم، جد مادری وی كرد (همانجا). در پی این توطئه ابومحمد عبدالله بن محمد به عنوان پنجمین، آخرین و نامدارترین فرمانروای بونت زمام امور را به دست گرفت و خود را جناح الدوله (نک : شكیب ارسلان، 3 /238، حاشیه) ملقب ساخت و آنگاه برای جلوگیری از هر گونه دسیسهای بیوۀ برادر (مادر امیرمخلوع) را به همسری خود درآورد و قاسم پدر همسرش را از زندان رها ساخت و به جایگاهی كه در زمان برادرش برای او مقرر شده بود، بازگرداند. او به تنهایی و بیرقیب حكومت كرد و با ممالك همجوار در صلح و آشتی به سر برد و به سرعت اوضاع بونت را سروسامان بخشید (ابن خطیب، ابن سعید، عنان، همانجاها). عبدالله بن محمد بیش از 40سال در بونت به آسودگی فرمان راند، تا اینكه در 482ق /1089م سید كامپِئادُر به بونت حمله كرد و سرزمینش را ویران ساخت و عبدالله ناگزیر به فرمانبری از پادشاه قشتاله شد و متعهد گردید 10 هزار دینار به وی بپردازد (همانجا). هنگامی كه مرابطون به رهبری یوسف بن تاشفین در 485ق / 1092م بر بلنسیه چیره شدند، شهر بونت همانند دیگر شهرهای این منطقه به فرمان آنها درآمد (ابن سعید، عنان، همانجاها؛ نیز EI2). امیر عبدالله كه از سرنوشت و پایان كار وی اطلاعی در دست نیست، ادیب و شاعری شایسته بود (نک : فتح بن خاقان، 144-150). پس از مرابطون شهر بونت به تصرف موحدون درآمد و آنگاه كه موحدون از اندلس اخراج شدند، یكی از نوادگان عبدالمؤمن به نام ابوسعید زید با جیمز اول، معروف به فاتح هم پیمان شد و شهر بونت را به وی تسلیم كرد. از آن زمان این شهر به جرگۀ شهرهای مسیحی اسپانیا درآمد (EI2).
ابن اثیر، الكامل؛ ابن بشكوال، خلف، الصلة، قاهره، 1966م؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1403ق /1983م؛ ابن خطیب، محمد، اعمال الاعلام، به كوشش لوی پرووانسال، بیروت، 1956م؛ ابن سعید مغربی، علی، المغرب فی حلی المغرب، به كوشش شوقی ضیف، قاهره، 1953م؛ ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1980م؛ ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، به كوشش كولن و لوی پرووانسال، بیروت، 1930م؛ حمیدی، محمد، جذوۀالمقتبس، به كوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، 1410ق؛ شكیب ارسلان، الحلل السندسیة، بیروت، 1355ق؛ عنان، محمد عبدالله، دولة الاسلام فی الاندلس، قاهره، 1988م؛ فتح بن خاقان، قلائد العقیان، تونس، 1966م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
EI2ستار عودی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید