فقه، علوم قرآنی و حدیث

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابن حماد، ابوحیان | اِبْنِ حَمّاد، ابوحيّان‌ اسماعيل‌ بن‌ حمّاد بن‌ ابو حنيفۀ كوفی‌، قاضی‌ و فقيه‌ حنفی‌ (د 212 ق‌/ 827 م‌). نيای‌ بزرگ‌ او اهل‌ كابل‌ بود و برخی‌ او را منسوب‌ به‌ بابل‌ يا انبار يا نسا يا ترمذ دانسته‌اند (ابن‌ نديم‌، 255؛ ابن‌ خلكان‌، 5/ 405). از اسماعيل‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌: من‌ اسماعيل‌ بن‌ حمّاد ابن‌ نعمان‌ بن...
  • ابن حمزه، شریف حسن | اِبْنِ حَمْزه‌، شريف‌ حسن‌ بن‌ حمزة بن‌ علی‌ طبری‌ مرعشی‌ (د 358 ق‌/ 969 م‌)، محدث‌ امامی‌. نسب‌ او با 6 واسطه‌ به‌ امام‌ زين‌العابدين‌ (ع‌) می‌رسد. خاندان‌ او كه‌ به‌ جهت‌ انتساب‌ به‌ جدش‌ علی‌ مرعش‌، مرعشی‌ خوانده‌ می‌شدند، از علويان‌ ساكن‌ طبرستان‌ بودند. ابن‌حمزه‌ خود نيز به‌ گفتۀ فخر رازی‌ (ص‌ 170) اهل‌ ...
  • ابن حمزه، نصیرالدین | اِبْنِ حَمْزه‌، نصيرالدين‌ ابوطالب‌ عبدالله‌ بن‌ حمزة بن‌ عبدالله‌ بن‌ حمزة بن‌ حسن‌ بن‌ علی‌ طوسی‌ مشهدی‌ شارحی‌، عالمِ امامی‌ سدۀ 6 ق‌/ 12 م‌. گفته‌ شده‌ كه‌ ابن‌حمزه‌ با شيخ‌ طوسی‌ رابطۀ نسبی‌ داشته‌ (حسن‌ بن‌ زين‌العابدين‌، 15 ب‌) و نيز دايی‌ پدر خواجه‌ نصيرالدين‌ طوسی‌ بوده‌ است‌ (ابن‌فوطی‌، 5/ 177). از ...
  • ابن حمزه، عمادالدین | اِبْنِ حَمْزه‌، عمادالدين‌ ابوجعفر محمد بن‌ علی‌ بن‌ حمزۀ طوسی‌، فقيه‌ امامی‌ سدۀ 5-6 ق‌/ 11-12 م‌ و صاحب‌ كتاب‌ الوسيلة. از زندگی‌، مشايخ‌ و شاگردان‌ وی‌ هيچ‌ گزارش‌ صحيحی‌ در دست‌ نيست‌. قديم‌ترين‌ كسی‌ كه‌ از او نام‌ برده‌، منتجب‌الدين‌ (د بعد از 600 ق‌) است‌ كه‌ ضمن‌ ذكر او در فهرست‌ (ص‌ 164) به‌ عنوان‌ ف...
  • ابن حنبلی | اِبْنِ حَنْبَلی‌، ابوعبدالله‌ رضی‌الدين‌ محمد بن‌ ابراهيم‌ بن‌ يوسف‌ ابن‌ عبدالرحمن‌ حلبی‌ (908-971 ق‌/ 1502-1563 م‌)، مورخ‌، لغت‌شناس‌، شاعر و فقيه‌ حنفی‌ مذهب‌. اشتهار او به‌ ابن‌حنبلی‌ از باب‌ انتساب‌ به‌ نيای‌ بزرگش‌ عبدالرحمن‌ است‌ كه‌ قاضی‌ حنابله‌ در حلب‌ بود (نک‍ : فاخوری‌، 1(1)/ 7). پدرش‌ (د 959 ق‌/ ...
  • ابن حنش | اِبْنِ حَنَش‌، ابوعبدالله‌ شرف‌الدين‌ محمد بن‌ يحيی‌ بن‌ احمد بن‌ حنش‌ (ح‌ 650- 719 ق‌/ 1252- 1319 م‌)، فقيه‌ و متكلم‌ زيدی‌ يمنی‌. پدر وی‌ يحيی‌ و نيای‌ او احمد بن‌ سلطان‌ حنش‌ از فقيهان‌ يمن‌ بوده‌اند (ابن‌ ابی‌ الرجال‌، 4/ 409). ابن‌حنش‌ نزد پدر خود يحيی‌ بن‌ احمد (د 697 ق‌/ 1298 م‌) و عبدالله‌ بن‌ علی‌ بن...
  • ابن حزم، ابومحمد | اِبْنِ حَزْم‌، ابومحمد علی ‌بن ‌احمد بن ‌سعيد، فقيه‌، محدث‌، فيلسوف‌، عالم‌ اديان‌ و مذاهب‌، اديب‌ و شاعر و يكی‌ از درخشان‌ترين‌ چهره‌های‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ در اندلس‌ (384-456 ق‌/ 994-1064 م‌).
  • ابن خاتون | اِبْنِ خاتون‌، عنوان‌ افرادی‌ از خاندانی‌ مشهور از شيعيان‌ لبنان‌. اين‌ خاندان‌ بيت‌ بورينی‌، بيت‌ ابوشامه‌ و بيت‌ شامی‌ نيز خوانده‌ شده‌اند (امين‌، اعيان‌، 2/ 584). منشأ اصلی‌ اين‌ خاندان‌ ناحيۀ جبل‌ عامل‌ بود و آنان‌ يكی‌ از قديمی‌ترين‌ و نامدارترين‌ خاندانهای‌ علمی‌ آن‌ سرزمين‌ به‌ شمار می‌رفتند. نخستين‌ ج...
  • ابن خراط | اِبْنِ خَرّاط، ابومحمد عبدالحق‌ بن‌ عبدالرحمن‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ حسين بن‌ سعيد بن ابراهيم‌ اَزدی‌ (510 -582 ق‌/ 1116- 1186 م‌)، فقيه‌، محدث‌، حافظ، قاضی‌، اديب‌ و شاعر مالكی‌ اشبيلی‌. وی‌ به‌ سبب‌ اقامت‌ در شهر بجايه‌ به‌ عبدالحق‌ بجايی‌ نيز شهرت‌ داشته‌ است‌. بعضی‌ او را عبدالحق‌ يمانی‌ گفته‌اند كه‌ اشتباه‌ ا...
  • ابن خشاب، ابوالحسن | اِبْنِ‌خَشّاب‌، ابوالحسن‌ محمد بن‌ يحيی‌، قاضی‌ حلب‌ در روزگار ايلغازی‌ بن‌ ارتق‌. از زندگی‌ وی‌ چيزی‌ دانسته‌ نيست‌. شهرت‌ او در آباد ساختن‌ مساجد و تبديل‌ چهار كليسای‌ مهم‌ حلب‌ به‌ مسجد بود كه‌ هريك‌ از اين‌ مساجد در زمينۀ نشر علوم‌ و معارف‌ اسلامی‌ نقش‌ مهمی‌ را تا به‌ امروز ايفا نموده‌ است‌.
  • ابن خضر | اِبْنِ خَضِر، شهاب‌‌الدين‌ ابوالعباس‌ احمد بن‌ محمد صالحی‌ (706- 785 ق‌/ 1306-1383 م‌)، مُقری‌ و فقيه‌ حنفی‌. وی‌ در منابع‌ متأخر «قول‌ احمد» نيز ناميده‌ شده‌ است‌ (بغدادی‌، 1/ 115؛ زركلی‌، 1/ 225).
  • ابن خطیب الدهشه | اِبْنِ خَطيبِ الدَّهْشه‌، نورالدين‌ ابوالثّناء محمود بن‌ احمد بن‌ محمد حَمَوی‌ (750-834 ق‌/ 1349-1431 م‌)، محدّث‌، فقيه‌، قاضی‌ و اديب‌ شافعی‌. خاندان‌ وی‌ از فيوم‌ مصر بود. پدرش‌ خطيبِ جامعه‌ دهشه‌ بود و از اين‌ رو به‌ لقب‌ خطيب‌ الدّهشه‌ مشهور شد (سخاوی‌، 10/ 129). سخاوی‌ وی‌ را همدانی‌ نيز خوانده‌ (همانجا)...
  • ابن خفاجا | اِبْنِ خَفاجا، شهاب‌الدين‌ احمد بن‌ موسی‌ صَفَدی‌ (د 750 ق‌/ 1349 م‌)، محدث‌ و فقيه‌ شافعی‌. وی‌ از مردم‌ صَفَدْ (شهری‌ در فلسطين‌) بوده‌ و در همانجا رشد و كمال‌ يافته‌ است‌، اما پس‌ از مدتی‌ به‌ يكی‌ از آباديهای‌ صَفَد نقل‌ مكان‌ كرد و در همانجا به‌ كار تأليف‌ و عبادت‌ و افتاء پرداخت‌ (ابن‌حجر، 1/ 381). وی‌ ...
  • ابن خل | اِبْنِ‌خَلّ، ابوالحسن‌ محمد بن‌ مبارك‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ محمد بغدادی‌ (475-552 ق‌/ 1082-1157 م‌)، فقيه‌ بزرگ‌ شافعی‌، محدّث‌ و مفتی‌ بغداد. وی‌ فقه‌ و اصول‌ را از ابوبكر محمد بن‌ احمد شاشی‌ (چاچی‌) فرا گرفت‌ و از ابن‌ ايوب‌، ابن‌طُيوری‌، ابن‌بَطِر، ثابت‌ بن‌ بُندار، جعفر سرّاج‌، ابن‌ طلحه‌ نعالی‌، حسي...
  • ابن خزیمه | اِبْنِ‌خُزَيْمه‌، ابوبكر محمد بن‌ اسحاق‌ سُلَمی‌، ملقب‌ به‌ امام‌ الائمه‌ (صفر 223-2 ذيقعدۀ 311/ ژانويۀ 838-11 فوريۀ 924)، محدث‌ و فقيه‌ نيشابوری‌.
  • ابن خلاد رامهرمزی | اِبْنِ خَلاّدِ رامهُرْمُزی‌، ابومحمد حسن‌ بن‌ عبدالرحمان‌ (د 358 ‌/ 969 ‌)، قاضی‌، محدث‌ و اديب‌ ايرانی‌، كه‌ او را خلاّدی‌ نيز گفته‌اند (ياقوت‌، 9/ 6). در رامهرمز خوزستان ‌می‌زيسته‌ است‌ (سمعانی‌، 6/ 47)، او را محدّث‌ عجم‌ نيز خوانده‌اند (ذهبی‌، سير، 16/ 73). عجاج‌ خطيب‌ در مقدمۀ المُحدَّث ‌الفاصل ‌(ص‌ 11) ب...
  • ابن خلف، اسماعیل |
  • ابن خمیس، ابوعبدالله تاج الاسلام | اِبْنِ خَميس، ابوعبدالله تاج الاسلام مجدالدين حسين بن نصر كعبی جُهَنی موصلی (466-552 ق/ 1074-1157 م)، فقيه شافعی. جهنی منسوب به جُهَينه (روستايی بزرگ در نواحی موصل: ياقوت، 2/ 168) و كعبی منسوب به قبيلۀ بنی كعب است (ابن خلكان، 2/ 140). ابن خميس در موصل زاده شد (سبكی، 4/ 217) و در آن شهر از ابونصر ابن وَدْعان ح...
  • ابن خیران | اِبْنِ خَيْران‌، ابوعلی‌، حسين‌ بن‌ صالح‌ (د 320 ق‌/ 932 م‌)، فقيه‌ شافعی‌. برخی‌ درگذشت‌ او را 310 ق‌ نوشته‌اند (خطيب‌، 8/ 54). با اينكه‌ وی‌ يكی‌ از بزرگ‌ترين‌ امامان‌ مذهب‌ شافعی‌ و بعد از ابن‌ سُريج‌، شيخ‌ شافعيان‌ بغداد بوده‌ (ذهبی‌، العبر، 2/ 10؛ سبكی‌، 3/ 271)، از زندگی‌ او اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نيست‌...
  • ابن خیر | اِبْنِ خَيْر، ابوبكر محمد بن خير بن عمر بن خليفۀ لمتونی اموی، محدث، مقری، لغوی و صاحب فهرستی مشهور (رمضان 502- ربيع‌الاول 575 ق/ آوريل 1109- اوت 1179 م). وی در اشبيليّۀ اندلس متولد شد و در قُرطبه درگذشت. قديم‌ترين منبع ما دربارۀ او (ضبّی، 65) وی را قُرطبی می‌داند و اين انتساب با آنكه درست نيست از شهرت و اقبال...
  • ابن خیرون | اِبْنِ خَيْرون، ابومنصور محمد بن عبدالملك بن حسن بن ابراهيم عطار (رجب 454-16 رجب 539 ق/ ژوئيۀ 1062-12 ژانويۀ 1145 م)، مقری و محدث شافعی بغداد. از جزئيات زندگی او اطلاعی نداريم، ولی ظاهراً در بغداد سكنی داشته است. خاندان وی يك خاندان شناخته شدۀ بغدادی است، چنانكه پدرش عبدالملك، عمويش احمد، برادرش خيرون و برادر...
  • ابن داوود حلی | اِبْنِ داوودِ حِلّی، ابومحمد حسن بن علی، ملقب به تقی‌الدین (647- بعد از 707 ق/ 1249- بعد از 1307 م)، رجالی، فقیه و ادیب امامی. از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست. همین قدر می‌دانیم كه وی نزد دانشمندان بنام حله در آن روزگار، چون محقق حلی و جمال‌الدین احمد بن طاووس دانش آموخت (ابن داوود، الرجال، 45، 83). ابن ...
  • ابن داوود قمی | اِبْنِ داوودِ قُمی، ابوالحسن محمد بن احمد بن داوود (د ذیحجۀ 368 ق/ ژوئیۀ 979 م)، محدث و فقیه شیعی. در خاندانی اهل علم زاده شد، پدرش احمد بن داوود محدثی كثیرالحدیث بود كه نجاشی (ص 95) او را توثیق كرده است. مادرش خواهر محدث موثق سلامة بن محمد اَرزَنی بود كه پس از ازدواج با احمد بن داوود همراه او به قم رفت و محم...
  • ابن دبیثی | اِبْنِ‌دُبَیْثی، جمال‌الدین ابوعبدالله محمد بن سعید بن یحیی بن علی (558-637 ق/ 1163- 1239 م)، مورخ، محدّث، مُقری و فقیه شافعی. نسبت «دبیثی» به سبب انتساب جدّ دومش علی به روستای دبیثا واقع در اطراف شهر واسط است. وی در واسط (عراق) زاده شد (ابن خلكان، 4/ 394؛ ابن دمیاطی، 1/ 13) و در همانجا به تحصیل مقدماتی پرداخ...
  • ابن درهم |
  • ابن دمیاطی |
  • ابن دقیق العید | اِبْنِ دَقیقِ العید، ابوالفتح محمد بن علی بن وَهْب بن مُطیع قُشَیری منفلوطی مصری مالكی شافعی، ملقب به تقی‌الدین (625-702 ق/ 1228-1303 م)، محدّث، فقیه، اصولی، قاضی، ادیب و شاعر. نسب وی به بَهْزین حكیم قشیری بازمی‌گردد (ابن فرحون، 2/ 318) و دقیق العید لقب جدّ او وهب است (ابن قاضی شهبه، 2/ 302). مادر او دختر شیخ...
  • ابن دیبع | اِبْنِ دَیْبَع، ابومحمد عبدالرحمن بن علی بن محمد بن علی بن یوسف شیبانی عبدری زبیدی یمنی ملقب به وجیه‌الدین (محرم 866-944 ق/ اكتبر 1461-1537 م)، مورخ، محدث و فقیه شافعی. غزی (2/ 158) كنیۀ او را ابوالفرج آورده است. سبب ملقب شدن جدّ اعلای او علی بن یوسف به دیبع را كه در زبان نوبیایی به معنی سپید است، محبی (3/ 19...
  • ابن دیزیل | اِبْنِ دیزیل، ابواسحاق، ابراهیم بن حسین بن علی بن دیزیل كسائی همدانی معروف به سیفنَّه (د 281 ق/ 894 م)، محدث و فقیه. ابن دیزیل را به این سبب سیفنه لقب داده بودند كه وی هرگاه به عالِمی برمی‌خورد، تا همۀ احادیث او را نمی‌نوشت او را رها نمی‌كرد سیفنه نام پرنده‌ای است كه گویند هرگاه بر درختی می‌نشیند تمام برگهای ...
  • ابن ذکوان، ابوعمرو | اِبْنِ ذَكْوان، ابوعمرو عبدالله بن احمد بن بشیر دمشقی (173-242 ق/ 789-856 م)، یكی از دو راوی قرائت ابن عامر از قاریان هفتگانه. ابن‌جزری ( غایة، 1/ 404) به تفصیل نسب قریشی او را ذكر كرده است. در برخی منابع كنیۀ او «ابومحمد» آمده است (نک‍ : ابن عساكر، 296). او ساكن دمشق بود و مدتی امامت مسجد جامع آنجا را بر عهد...
  • ابن رازی | اِبْنِ رازی، ابومحمد جعفر بن احمد بن علی قمی، محدث و فقیه امامی در سدۀ 4 ق/ 10 م. شیخ طوسی (ص 457) نام پدر وی را علی بن احمد آورده است. از جزئیات زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست، همین مقدار می‌دانیم كه وی ساكن ری بوده است (ابن رازی، جامع الاحادیث، 3). ابن‌رازی در آثار خود اسامی جمعی از شیوخ خود را در سلسلۀ ...
  • ابن راهویه | اِبْنِ راهویه، ابویعقوب اسحاق بن ابراهیم بن مَخْلَد بن ابراهیم تمیمی حنظلی (ح 161- 238 ق/ 778-852 م)، فقیه، محدّث و مفسر مروزی خراسانی. راهْوَیْه (ابن خلكان، 1/ 200) یا راهویه (صفدی، 8/ 386) مركب از دو كلمۀ راه (همان راه فارسی) و اویه (پسوند فارسی، برای تصغیر و تحبیب) لقبی است كه مروزیها به مناسبت تولد ابراهی...
  • ابن رائقه | اِبْنِ‌رائِقه، ابوالحسن علی بن هبةالله بن عثمان بن احمد بن ابراهیم موصلی، محدث امامی در سدۀ 4 و 5 ق/ 10 و 11 م. از احوال او چیزی دانسته نیست، اما او را از حافظان بزرگ حدیث و موثق شمرده‌اند (منتجب‌الدین، 109). بررسی مشایخ و راویان وی نشان می‌دهد كه از معاصران سید مرتضی (د 436 ق/ 1044 م) و شیخ مفید (د 413 ق/ 10...
  • ابن ربوه | اِبْنِ رَبْوه، ناصرالدین محمد بن احمد بن عبدالعزیز قونوی دمشقی (679-764 ق/ 1280-1363 م)، اصولی و فقیه حنفی و ادیب.
  • ابن رجب | اِبْنِ رَجَب، ابوالفرج عبدالرحمن بن احمد بن عبدالرحمن سلامی، ملقب به زین‌الدین وجمال‌الدین (736-795 ق/ 1336-1393 م)، فقیه، محدث، مقری و واعظ حنبلی. وی به ابن‌نقیب نیز ملقب بوده است (حاجی خلیفه، 1/ 559). رجب نام دوم جد او عبدالرحمن است (ابن حجر، الدرر، 3/ 151). تاریخ ولادت او را ابن حجر در الدرر (3/ 108) در 70...
  • ابن رسام | اِبْنِ رَسّام، شهاب‌الدین ابوالعباس احمد بن ابی بكر بن احمد قادری حلبی (ح 773-844 ق/ 1371-1440 م)، محدث، فقیه و قاضی حنبلی. او در حماة سوریه چشم به جهان گشود و هم در آنجا به تحصیل علوم مختلف پرداخت، از این رو به حَمَوی نیز شهرت یافت. پس از آن به دمشق، حمص، طرابلس، بعلبك و قاهره سفر كرد. در حماة و شهرهای یاد ش...
  • ابن رستم، ابوجعفر | اِبْنِ رُستم، ابوجعفر احمد بن محمد بن یزد یار طبری، مقری و نحوی بغدادی در نیمۀ دوم قرن 3 ق/ 9 م. با توجه به اینكه نُصَیر بن یوسف استاد وی در حدود 240 ق وفات یافته (ابن جزری، غایة، 2/ 341)، تولد او را باید در اوایل سدۀ 3 ق دانست. ابن رستم قرائت كسائی را از نصیر و هاشم بن عبدالعزیز شاگردان كسائی فرا گرفت (ابن م...
  • ابن رستم طبری | اِبْنِ رُستم طَبَری، ابوجعفر محمد بن جریر بن رستم آملی، متكلم امامی سدۀ 3 ق/ 9 م. در مورد جزئیات زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. با در نظر گرفتن اینكه تنها راوی شناخته شدۀ او حسن ابن حمزۀ طبری در 358 ق/ 969 م وفات یافته است (نک‍ : نجاشی، 64)، حیات او را باید در نیمۀ دوم قرن 3 ق و شاید اوایل قرن 4 ق دانست. ...
  • ابن رشید | اِبْنِ‌رُشَید، ابوعبدالله محب‌الدین محمد بن عمر بن محمد بن عمر بن ادریس فهری سبتی (657-721 ق/ 1259-1321 م)، سیاح، محدث، راوی اخبار و فقیه مالكی مغربی، كه در شعر و خطابت نیز تبحر داشت. برخی از مورخان مذهب وی را ظاهری دانسته‌اند (مقری، ازهار، 2/ 350). ابن رشد را به سبب تولد و نشأت در سبته (ابن خطیب، اوصاف الناس...
  • ابن رفعه | اِبْنِ رِفعه، نجم‌الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن علی بن مرتفع انصاری (645-710 ق/ 1247-1310 م)، ملقب به شیخ‌الاسلام، فقیه شافعی. كنیۀ ابویحیی كه در برخی از منابع متأخر (حسینی، 229) آمده ممكن است تحریف ابوالعباس باشد و مشكل بتوان آن را كنیۀ دوم وی شمرد. نسبت انصاری كه اسنوی (1/ 601) برای وی ذكر كرده، می‌تواند ...
  • ابن رمیح | اِبْنِ رُمَیح، ابوسعید احمد بن محمد (د 357 ق/ 968 م)، محدث، حافظ و فقیه نخعی نَسَوی. ابن حجر (1/ 261) او را ابن ربیح خوانده است، اما ابن نقطه (1/ 408) بر آن است كه ابن‌ربیح محدث دیگری بوده است. ابن رمیح اهل نسا (شهری در خراسان) بود، در شَرمَقان از نواحی نسا (یاقوت، 3/ 280، 281) زاده شد و در مرو پرورش یافت (خط...
  • ابن رومان | اِبْنِ‌رومان، ابوروح یزید بن رومان اسدی قرشی (د 130 ق/ 748 م)، از قاریان مدینه و راویان سیرۀ پیامبر(ص). وی از موالی آل زبیر بود (ابن هشام، قسم 2، 214؛ ابن سعد، 310-311؛ طبری، «المنتخب»، 648). اگرچه غالب متقدمین چون ابن سعد (همانجا)، خلیفه ( الطبقات، 2/ 650)، ابن حبان ( الثقات، 5/ 545)، طبری (همانجا)، ترمذی، د...
  • ابن زبر | اِبْنِ زَبْر، ابوسلیمان بن عبدالله بن احمد بن ربیعة بن زَبْر رَبَعی (298- 379 ق/ 911- 989 م)، محدث و مورخ دمشقی. پدرش ابومحمد عبدالله بن احمد (د 329 ق/ 941 م) قاضی دمشق بود و نسبش به نزار بن مَعد بن عدنان می‌رسد (سمعانی، 6/ 256-257). ابوسلیمان در رَقّه به دنیا آمد (ابن حجر، 543). از پدر خویش (سمعانی، 6/ 258) ...
  • ابن زاغونی | اِبْنِ زاغونی، ابوالحسن علی بن عبیدالله بن نصر بن سری (455- محرم 527 ق/ 1063- نوامبر 1132 م)، محدث، متكلم، واعظ، مورخ و فقیه حنبلی مذهب. علت شهرت وی به ابن زاغونی نسبت او به روستایی از توابع بغداد به نام زاغُونی است (ابن اثیر، 2/ 53؛ یاقوت، 2/ 907- 908). ابن تغری بردی سال وفات وی را 526 ق ثبت كرده است (5/ 250...
  • ابن زبیر | اِبْنِ زُبَیر، ابوالحسن علی بن محمد بن عُبید بن زبیر قرشی اسدی كوفی (254- ذیقعدۀ 348 ق/ 868- ژانویۀ 960 م)، همچنین معروف به ابن كوفی، ادیب، كاتب و راوی. او از تبار اسد بن عبدالعزّی بن قصّی بن كلاب و از قوم و قبیلۀ زبیر بن عوام برادرزادۀ حضرت خدیجه بنت خُوَیلد است (طوسی، الفهرست، 69؛ یاقوت، 14/ 153) و شاید به ...
  • ابن زرب | اِبْنِ زَرْب‌، ابوبكر محمد بن‌ يبقی‌ بن‌ زرب‌ اندلسی‌ (317- 381ق ‌/ 929-991 م‌)، فقيه‌، محدث‌ و خطيب‌ مالكی‌.
  • ابن زملکانی | اِبْنِ زَمْلَكانی، كمال‌الدين ابوالمعالی محمد بن علی بن عبدالواحد بن عبدالكريم انصاری سَمّاكی (667-16 رمضان 727 ق/ 1269-5 اوت 1327 م)، فقيه شافعی، محدث، قاضی، اديب و شاعر دمشقی. وی از آن روی كه اهل زملكان بوده به اين نام شهرت يافته است. زملكان قريه‌ای در غوطۀ دمشق بوده (ياقوت، 2/ 942-945) و فيروزآبادی (3/ 305...
  • ابن زهره |
  • ابن زیات | اِبْنِ زَيّات‌، ابوحجّاج‌ (يا ابويعقوب‌) يوسف‌ بن‌ يحيی‌ بن‌ عيسی‌ ابن‌عبدالرحمن‌ تادلی‌ (د 627 يا 628 ق‌/ 1230 يا 1331 م‌)، اديب‌، لغوی‌، فقيه‌ و قاضی‌ مالكی‌ مراكشی‌. ابن‌ زيات‌ اهل‌ تادلا يا تادله‌، شهری‌ در جبال‌ بربر، نزديك‌ تلمسان‌ و فاس‌ (ياقوت‌، 1/ 810) بود. فيروزآبادی‌ (ص‌ 294) و سيوطی‌ (ص‌ 425) او ر...
  • ابن زیاد | اِبْنِ‌زياد، ابوالحسن علی بن زياد تونسی (د 183 ق‌/ 799 م‌)، فقيه و محدث مالكی‌. برخی اصل او را عجمی شمرده‌اند (ابوالعرب‌، 222) و به گفتۀ برخی عرب و از قبيلۀ «عبس‌» بوده است (قاضی عياض‌، 1/ 326). ابوالحسن در طرابلس مغرب زاده شد و در تونس سكنی گزيد (ابوالعرب‌، همانجا؛ ابن عبدالبر، 60). نخست در افريقيه از خالد ب...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: