صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / ابن دقیق العید /

فهرست مطالب

ابن دقیق العید


آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ دَقیقِ العید، ابوالفتح محمد بن علی بن وَهْب بن مُطیع قُشَیری منفلوطی مصری مالكی شافعی، ملقب به تقی‌الدین (625-702 ق/  1228-1303 م)، محدّث، فقیه، اصولی، قاضی، ادیب و شاعر. نسب وی به بَهْزین حكیم قشیری بازمی‌گردد (ابن فرحون، 2/  318) و دقیق العید لقب جدّ او وهب است (ابن قاضی شهبه، 2/ 302). مادر او دختر شیخ مقترح (از علمای بزرگ مصر) بوده است (ادفوی، 571). ابن دقیق العید در یَنْبُع حجاز متولد شد (صفدی، 4/ 193) و در قوص (مصر) مسكن اصلی پدرش نشو و نما یافت و مقدمات علوم ازجمله قرائت قرآن مجید را در آنجا فرا گرفت و فقه مالكی را نزد پدر و نیز فقه شافعی را از پدر و بهاءالدین هبةالله قِفطی ــ از شاگردان پدرش ــ آموخت. پس از آن به قاهره رفت و در آنجا هم از ابومحمد ابن عبدالسلام بهره گرفت (ادفوی، 575) و از ابوالحسن ابن مُقَیّر و ابن رَواج و سبط و جمعی دیگر استماع حدیث كرد (صفدی، همانجا؛ ابن حجر، 5/  348) و سپس به دمشق سفر كرد (ابن شاكر، عیون التواریخ، 37) و نزد ابن عبدالدائم و ابوالبقاء خالد بن یوسف به استماع حدیث پرداخت (ذهبی، 4/ 1482). وی همچنین در طلب و استماع حدیث به اسكندریه و شهرهای دیگر سفر كرد و از افراد بسیاری استماع حدیث نمود كه عبارتند از عبدالعظیم منذری، ابوالحسن محمد بن انجب صوفی بغدادی، ابوعلی حسن بن محمد تیمی بكری، ابوالحسن عبدالوهاب بن حسن دمشقی و بسیاری دیگر كه ادفوی به تفصیل نام آنها را ذكر كرده است (صص 569-572). او در دانش و فقاهت از استاد خود ابن عبدالسلام پیش افتاد (ابن ایاس، 1(1)/ 411). صفدی (4/ 194) او را امام و صاحب فنون و محدّثی نیكو و فقیهی دقیق و باوقار و دارای عقلی وافر و كم‌سخن دانسته است كه صیت اشتهارش در زمان حیات خود او و استادانش در همه جا پیچید. به علاوه او را عارف به مذاهب مالكی و شافعی معرفی كرده و نوشته است كه وی ابتدا مالكی مذهب بود، اما بعد مذهب شافعی را پذیرفت. وی را مجدّد فقه شافعی در آغاز سدۀ 7 ق/ 13 م دانسته‌اند (همو، 4/ 197؛ سبكی، 9/ ‌ 209) و سبكی برخی از نظرهای فقهی او را آورده است (9/ 244- 249). ابن دقیق العید پس از این سفرها به قوص بازگشت و در مدرسۀ نجیبیه و مدارس دیگر به تدریس پرداخت و سپس به قاهره رفت و در آنجا در مدارس فاضلیه، كاملیه، صالحیه و در مدرسۀ مجاور مقبرۀ شافعی به تدریس پرداخت (ادفوی، 597؛ اسنوی 2/  229). بسیاری از علما و اصحاب حدیث از جمله: فتح‌الدین ابن سیدالناس، قطب‌الدین ابن منیر، علاءالدّین قونوی، علم‌الدین اخنائی (صفدی، 4/ 194-195)، شمس‌الدین محمد بن ابی القاسم بن عبدالسلام، شمس‌الدین محمد بن احمد بن حیدره، شمس‌الدین محمد بن احمد بن عَدْلان، اثیرالدین ابوحیان محمد بن یوسف غرناطی و جمعی دیگر از او استماع حدیث كرده‌اند (ادفوی، 572) و ذهبی به تصریح خود، 20 حدیث از وی شنیده است ( تذكرة، همانجا). 
ابن دقیق العید از نظر اجتماعی نیز دارای مقامی ممتاز و نزد سلاطین و امرای زمان خود از احترام برخوردار بوده است. چنانكه صفدی (4/ 194) به موردی از آن كه او وقتی بر سلطان حسام‌الدین لاجین وارد شد و سلطان به احترام وی از جای برخاست و در جایی فروتر از او نشست، اشاره كرده است. وی مدتی مقام قضای مالكیه را در قوص به عهده داشت (اسنوی، همانجا)، اما بعد از آن به قاهره رفت و پس از مدتها كناره‌گیری از این مقام، قاضی القضاتی شافعیه را پذیرفت (695 ق) و سالها در آن مقام باقی ماند (ابن‌كثیر، 14/ 27؛ سبكی، 9/ 212؛ ذهبی، همانجا). ابن دقیق العید در زمان قاضی القضاتی به اقداماتی اصلاحی دست زد (ادفوی، 597؛ ابن‌حجر، 5/ 352). همچنین هنگامی‌كه تقی‌الدین بن بنت الاعز از مقام قاضی القضاتی عزل و به اشارۀ شمس‌الدین ابن سلعوس وزیر مجمعی از فقها تشكیل شد كه وی را تكفیر كنند، ابن دقیق العید جان وی را نجات داد (صفدی، 4/ 195-197). ابن دقیق العید با عبدالحق ابن سبعین اندلسی نیز ملاقات و گویا با وی بحث و مناظره داشته است (ابن شاكر، فوات الوفیات، 2/ 253-254). ابن دقیق العید در شعر و ادب نیز دستی داشته است. محتوای اشعار وی بیشتر پند، وصف وضع خود و ذكر مفارقت دوستان، مدح و ستایش پیامبر‌ (ص) و قصایدی دیگر است. بسیاری از اشعار وی را صفدی (4/  199- 208)، ادفوی (صص 583، 589-595)، ابن الوردی (2/ 360)، ابن شاكر ( عیون التواریخ، 38-40؛ فوات الوفیات، 3/ 443-450)، سبكی (3/ 423، 438، 461، 462، 9/ 214-230) و دیگران آورده‌اند. 
ابن دقیق العید در قاهره درگذشت و در تشییع جنازۀ وی بسیاری از مردم و نیز امرا و اعیان دولت و نایب السلطنۀ مصر شركت كردند (ابن شاكر، عیون التواریخ، 37). جنازۀ او در قرافة الصغری كنار آرامگاه استادش ابن عبدالسلام به خاك سپرده شد (ابن ایاس، 1(1)/ 411). 

آثـار

ابن دقیق العید صاحب آثار و تألیفات بسیاری است كه قسمتی از آنها اكنون در دست نیست و در مدارك بعد از او (سبكی، 2/ 12، 18، 19، 329؛ ابن قاضی شهبه، 2/ 94، 177، 292) بعضی از آنها مورد استفاده قرار گرفته، مانند كتاب شرح العنوان ( شرح عنوان الوصول فی الاصول) كه سیوطی از آن استفاده كرده است (1/ 24). آثار چاپی ابن دقیق العید به این شرح است: 
1. احكام الاحكام، شرح عمدة الاحكام، چنانكه از نامش پیداست شرحی است بر كتاب عمدة الاحكام عبدالغنی بن عبدالواحد مقدسی جَماعیلی دمشقی. وی این شرح را برای شاگرد خود عمادالدین اسماعیل بن محمد بن اثیر حَلَبی املا و ابن اثیر حلبی آن را جمع‌آوری كرده و احكام الاحكام فی شرح احادیث سیدالانام (ص) نامیده است. این كتاب براساس احادیثی از صحیح بخاری و صحیح مسلم نوشته شده و سخاوی آن را تحشیه كرده است (بغدادی، 2/ 120). از این كتاب چاپهای مختلفی شده است كه یك بار در قاهره (1372 ق/ 1953 م) و سپس در بیروت (1981، 1982 م) هر یك در 2 مجلد (4 جلد) و در همانجا (1987 م) به كوشش احمد محمد شاكر منتشر شده است. گزیده‌ای از این كتاب با نام المنتقی من احكام الاحكام، شرح عمدة الاحكام در بغداد (1968 م) به چاپ رسیده است. 
2. الاقتراح فی بیان الاصطلاح، كه در آن اصطلاحات متداول علم حدیث و كیفیت سماع و ضبط روایات و شناخت محدّثان و راویان و احادیث متّفق علیه در صحیح بخاری و صحیح مسلم مورد بررسی قرار گرفته است. این كتاب در بیروت (1406 ق/  1986 م) منتشر شده است. 
3. الالمام فی احادیث الاحكام، شامل احادیث نبوی در فقه كه شروح مختلفی بر آن نوشته شده است. اولین شرح آن الامام نام داشته كه خود مؤلف بر آن نوشته است. گفته‌اند اگر كامل شده بود، به 25 جلد می‌رسید (صفدی، 4/ 193). ابن تیمیه آن را كتاب الاسلام نامیده و گفته كه كسی مانند آن ننوشته است (ادفوی، 575-576). كتاب الالمام مشهورترین و مهم‌ترین كتاب ابن دقیق العید است. به گفتۀ زركلی جزئی از نسخۀ خطی شرحی كه خود مؤلف بر آن نوشته در ازهریه موجود است (6/ 283)، اما در فهرست 6 جلدی ازهریه مطلبی دربارۀ آن یافته نشد. شمس‌الدین محمد بن ناصرالدین دمشقی نیز بر الالمام شرح نوشته است و قطب‌الدین عبدالكریم بن عبدالنور حلبی آن را خلاصه كرده و الاهتمام بتلخیص كتاب الامام (الالمام)، نامیده است و شمس‌الدین محمد بن احمد معروف به ابن قدامۀ مقدسی حنبلی نیز آن را با عنوان المُحَرَّر خلاصه كرده است. این خلاصه را جمال‌الدین یوسف بن حسن الحموی شرح و علاءالدین علی بن بلبان فارسی خلاصه كرده است (حاجی خلیفه، 1/ ‌ 158). این كتاب یك بار در ریاض بدون تاریخ و بار دیگر به كوشش محمد سعید مولوی در دمشق (1963 م) و بار دیگر در (1976 م) در بیروت به چاپ رسیده است. 
4. تحفة اللبیب فی شرج التقریب (زركلی، همانجا)، شرحی است بر كتاب التقریب ابوشجاع احمد بن حسن بن احمد اصفهانی و احتمالاً همان كتاب است كه ابن قاضی شهبه از آن به نام شرح مختصر ابی شجاع نام برده است (2/ 302). نسخه‌ای خطی از تحفه در برلین موجود است ( آلوارت، شم‍ 4482) و نسخه‌ای عكسی از آن به نام عقداللبیب شرح متن غایة التقریب كه احتمالاً تصحیف شده است، در معهد المخطوطات قاهره موجود است ( فهرس التمهیدی، 221). 
5. شرح الاربعین حدیثاً النّوویّة، در احادیث صحیح نبوی (ص) كه دوبار در قاهره بدون تاریخ و یك بار در بیروت (1986 م) به چاپ رسیده است. 
6. شرح مختصر ابن حاجب، در فقه مالكیه. 
7. تقریظ رسالة زجر المفتری علی ابی الحسن الاشعری، كه اصل رساله از ابوالعباس احمد بن محمد بن عمر قرطبی است. ابن تقریظ و خطبۀ شرح مختصر در طبقات الشافعیة سبكی به چاپ رسیده است (3/  438-444، 9/ 212، 231-244). 
8. نامه‌ای كه ابن دقیق العید به نائب خود قاضی اخمیم نوشته است و اصل نامه در الطالع السّعید ادفوی چاپ شده است (صص 597- 599) و نسخه‌های خطی نیز از آن موجود است. 
علاوه بر اینها كتاب نبذة فی علوم الحدیث است كه نسخه‌های خطی از آن در موزۀ بریتانیا موجود است (GAL, II/ 75) و قصایدی هم از وی ضمن مجموعۀ شعر خطی در موزۀ عراق (شم‍ 6339/ 1) وجود دارد (نقشبندی، 549). 

مآخذ

ابن ایاس، محمد بن احمد، بدائع الزّهور، به كوشش محمد مصطفی، قاهره، 1402 ق/ 1982 م؛ ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الدرر الكامنة، حیدرآباد دكن، 1392 ق/ 1972 م؛ ابن شاكر، محمد، عیون التواریخ، نسخۀ عكسی كتابخانۀ استانبول، شم‍ ‍276؛ همو، فوات الوفیات، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1974 م؛ ابن فرحون، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب، به كوشش محمد الاحمدی ابوالنّور، قاهره، 1394 ق/ 1974 م؛ ابن قاضی شهبه، احمد بن محمد، طبقات الشافعیة، به كوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دكن، 1399 ق/  1979 م؛ ابن كثیر، البدایة؛ ابن الوردی، زین‌الدین عمر، تتمة المختصر فی اخبار البشر، به كوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، 1389 ق/  1969 م؛ ادفوی، جعفر بن ثعلب، الطالع السعید، به كوشش سعد محمد حسن و طه الحاجری، قاهره، 1966 م؛ اسنوی، عبدالرحیم بن حسن، طبقات الشافعیة، به كوشش عبدالله الجبوری، بغداد، 1391 ق/ 1971 م؛ بغدادی، ایضاح؛ حاجی خلیفه، كشف؛ ذهبی، محمد بن احمد، تذكرة الحفاظ، حیدرآباد دكن، 1333-1334 ق؛ زركلی، الاعلام؛ سبكی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الكبری، به كوشش محمود محمد الطناحی و عبدالفتاح محمد الحلو، قاهره 1384 ق/ 1964 م؛ سیوطی، المزهر، به كوشش محمد احمد جادالمولی و دیگران، بیروت، 1986 م؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به كوشش، س. ددرینگ، بیروت، 1394 ق/ 1974 م؛ الفهرس التمهیدی للمخطوطات المصورة، قاهره، 1948 م؛ نقشبندی، اسامه نصار و ظمیاء محمد عباس، مخطوطات الادب فی المتحف العراقی، كویت، 1985 م؛ نیز: 

Ahlwardt; GAL. 
علی رفیعی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: