صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / آرایش و پوشش /

فهرست مطالب

آرایش و پوشش


آخرین بروز رسانی : یکشنبه 8 دی 1398 تاریخچه مقاله

مصر

مصریها خیلی زود به هنر کنده‌کاری پرداختند و برای این کار، نخست شکل استوانه‌ای را انتخاب کردند، ولی از حدود دورۀ سلسلۀ نهم به بعد، به شکل نوعی سوسک که آن را مقدس می‌شمردند، روی آوردند. مصریهای باستان در کنده‌کاریِ روی سنگ، بیشتر از نمادها، نوشته‌ها و شکلهای تزیینی استفاده می‌کردند و صحنه‌های تصویری به ندرت به کار برده می‌شد. گرچه سنگهای کنده‌کاری شده با شکل سوسک از نظر تاریخی اهمیت بسیاری دارند، به ویژه به این دلیل که شمار فراوانی از آنها کشف شده‌ است و رشته‌ای به هم پیوسته را تشکیل می‌دهند؛ ولی ارزش هنری آنها اغلب جنبۀ ثانوی دارد. بسیاری از این گونه سنگها به رغم زیبایی و ظرافتی که در ساخت آنها دیده می‌شود، از نظر موضوع، ارزشی ندارند. رایج‌ترین موادی که در مصر برای کنده‌کاری به کار می‌رفت، سنگ صابون لعاب‌دار و بدل‌چینی بود، ولی کوارتزهای رنگی ــ عقیق سرخ، یاقوت بنفش (آمِتیست)، یَشْب (ژاسپ) و جز آنها ــ نیز به کار گرفته می‌شدند. 

یـونـان

مطالعۀ جواهرات یونان و روم در واقع مطالعۀ هنر کلاسیک در شکل کوچک آن است؛ چون این جواهرات بازتاب دقیق اسلوبهای دورانهای مختلفی هستند که به آنها تعلق دارند و تصویر دقیقی از تحول، اوج و زوال هنر کلاسیک به دست می‌دهند. جواهرات سدۀ ٦ و اوایل سدۀ ٥‌ ق‌م زمینه‌ای مناسب برای تجلی یافتـن ظرافت فریبندۀ هنر کهن یونان بود و موضوعهایی همانند دیگر رشته‌های این هنر را در بر داشت. در ابتدای این دوره متداول‌ترین طرح نقش انسان در حالت زانوزده بود، ولی به زودی موضوعها متنوع شد. هنرمندان در مقایسه با طرحهای دیگر، به ندرت خدایان را به تصویر می‌کشیدند؛ با وجود این،‌هرکول موضوع موردعلاقۀ آنان بود. دیوهای‌گوناگون، سیلِنوسها، سیرِنها و اسفینْکسها نیز از جمله موضوعهای مورد توجه بودند. در بین شکلهای غیراسطوره‌ای، تصاویر جنگجویان، کمان‌داران، ورزشکاران و سوارکاران از همه رایج‌تر بود و در میان جانوران به شیر، گاو نر، گراز، گوزن، قوچ، خروس و اسب بیشتر علاقه نشان داده می‌شد. کوارتزهای رنگین، مانند انواع عقیق، نیز رایج‌ترین جواهرات در ساختن زیورآلات بودند.
نیمۀ دوم سدۀ ٥ و سدۀ ٤ ق‌م شاهد اوج دیگری در تاریخ گوهر‌تراشی یونان است. در این دوران در جواهرات کوچکی که گوهر‌تراشان یونانی خلق کرده‌اند، همان زیبایی و ظرافتی که در ساختن مجسمه‌های آن عصر به کار رفته است، مشاهده می‌شود. از نظر انتخاب موضوع، مضمون اصلی این نقشها زندگی روزمرۀ مردم، به ویژه زندگی زنان بود. زن در حالتهای استحمام، نواختن آلات موسیقی، بازی با حیوانات و غیره از جمله طرحهای متداول در آن دوره بود. حیوانات نیز از جمله موضوعات متداول برای کنده‌کاری بر روی سنگهای قیمتی محسوب می‌شدند، ولی طرحهای اسطوره‌ای چندان رایج نبود. آفرُدیته، اِرُس و نیکه محبوب‌ترین خدایان برای حکاکی بودند. متداول‌ترین سنگ قیمتی در این دوره عقیق یمانی بود. سنگهای دیگری چون عقیق، عقیق سرخ، سنگ بلور، یَشب و سنگ لاجورد نیز کم و بیش به کار می‌رفت.
گروهی از سنگهای قیمتی که نفوذ هنر یونانی در آن مشهود است، جواهرات سوسک شکل یونانی ـ فنیقی است که عمدتاً در گورستانهای کارتاژیها در ساردِنْی، کارتاژ و ایویثا یافت شده است. سنگهای کشف شده در این مناطق نشان می‌دهد که در ابتدا هنر فنیقیها شدیداً از هنر مصریها متأثر بوده، ولی از سدۀ ٦ ‌ق‌م به این طرف، اسلوب و موضوعهای یونانی در آن به کار گرفته شده است. اسلوب دوران کهن یونان در سراسر سدۀ ٥ و تا حدودی سدۀ ٤ ق‌م، مدتها پس از رواج اسلوبی آزادانه‌تر در خود یونان، بر شیوۀ تراش سنگها در فنیقیه تأثیر فراوان داشت و این پدیده به روشنی در سکه‌های کارتاژی قابل ردیابی است. شکل سنگها اغلب شبیه سوسک، و متداول‌ترین سنگ قیمتی یشب سبز بوده است. نقشها عمدتاً عبارت‌اند از مردان و جوانانی با چهره‌های موردپسند یونانیان و موجودات اسطوره‌ای. ترکیب عجیب و غریب سرها و نقابها احتمالاً وسیله‌ای مهم برای دفع شر بوده است.
جواهرات یونانی ـ ایرانی بیانگر تأثیر هنر یونان بر مشرق زمین است. در ایران در پی جواهراتی که سبک ناب ایرانی داشتند، در نیمۀ دوم سدۀ ٥ و نیمه اول سدۀ ٤ ق‌م جواهراتی ظهور کردند که در آنها عناصر هنری ایرانی و یونانی آمیخته بود. ظاهراً این جواهرات را یونانیها برای ایرانیان ساخته بودند. موضوع کارها را اغلب زندگی روزمرۀ اشراف ایرانی و ترجیحاً مبارزه میان ایرانیان و یونانیان، صحنه‌های شکار یا شکلهای منفرد اشراف یا بانوان ایرانی تشکیل می‌دهد. تصاویر حیوانات نیز از موضوعات متداول محسوب می‌شوند. این تصویرها به شیوه‌ای گسترده و با روح، بیشتر بر روی سنگهای عقیق یمانی که به شکل شبه سوسک تراش خورده‌اند، نقش بسته‌اند. شکل مستطیلی که یک طرف آن پَخ داشت، نیز رایج بود.

روم

جواهرات اِتروسکی که به شکل سوسک ساخته شده بود، در سـده‌های ٣ و ٢ ق‌م در روم ــ بر اثر رواج نگینهای انگشتری ــ به دست فراموشی سپرده شد. در نگینهای انگشتری رومی، بسته به اینکه از هنر اتروسکی اقتباس شده باشند، یا از هنر هلنیستی، تمایز به چشم می‌خورد. این سنگها دارای ارزش هنری چندانی نیستند، اما منبع اطلاعاتی مهمی در زمینۀ هنر رومی در اوایل دوران جمهوری محسوب می‌شوند. در سدۀ 1‌ق‌م دو سبک هلنیستی و اتروسکی در یکدیگر ادغام شدند، ولی این ترکیب که در آن، عناصر یونانی جنبۀ غالب داشت، به تدریج به سبک کلاسیک عصر آوگوستوس منتهی شد.
در اواخر دورۀ جمهوری و اوایل دورۀ امپراتوری، با توجه به نمونه‌های فراوان به جای مانده و منابع مکتوب، سنگهای قیمتی کنده‌کاری شده در رم رواج فوق‌العاده‌ای داشت. جمع‌آوری سنگهای قیمتی رونق گرفت و ثروتمندان برای به دست آوردن آنها با یکدیگر رقابت می‌کردند و برای به دست آوردن آنها مبالغ هنگفتی می‌پرداختند. شدت این رقابت را می‌توان از داستان مربوط به سناتور نُنیوس دریافت که به سبب خودداری از بخشیدن قطعه جواهری به ارزش ٢٠ هزار سِستِرتیوس به مارکوس آنتونیوس از رم تبعید شد. برخی دولتمندان نیز مجموعۀ جواهرات خود را برای تماشای عموم در معابد به معرض نمایش می‌گذاشتند. ژولیوس سزار خود یکی از مجموعه‌داران صاحب‌نظر و پراشتیاق سنگهای قیمتی بود و 6 مجموعۀ مختلف را در معبد ونوس گِنِتریکس (ونوسِ زاینده) به ودیعه گذاشت. اسلوب کار در این دوره ویژگی هنر کلاسیک اوایل دوران امپراتوری را دارد که در دیگر کارهای هنری آن عصر نیز مشاهده می‌شود. ویژگی غالب این کارهای هنری زیبایی سرد و آرام آنان است. موضوعاتِ به کار رفته بسیار گسترده بود و از طرحهای اسطوره‌ای گرفته تا مسائل روزمره، از جمله تمثال مردان سرشناس، اقتباس و نمونه‌سازی از روی مجسمه‌های مشهور، نمادها و طرحهای مضحک (ترکیبهای عجیب و غریبی از سرها و اندامها، احتمالاً با جنبۀ خرافاتی) را شامل می‌شد.
در آستانۀ سدۀ ٢ ق‌م هنرکنده‌کاری روی سنگهای قیمتی رو به افول گذاشت و از جواهرات فراوانی که از این دوران به جای مانده است، تنها شمار اندکی دارای ارزش هنری‌اند. بیشتر آنها به صورت شتاب‌آلود و غیرماهرانه تراش خورده، و طرحهای روی آنها بی‌روح و یکنواخت است. سنگهای به کار رفته همواره به‌شکل نگین‌اند و جنس آنها نیز تا حدود زیادی مشابه سنگهای دورۀ پیشین است. نیکولو (گونه‌ای عقیق رنگارنگ) و یشب احتمالاً به سبب خواص سحرآمیز خیالی‌شان، بیش از انواع دیگر متداول بوده‌اند. همین روال در جواهرات مربوط به اوایـل رواج مسیحیت و جواهـرات گنوسیها ــ پیروان آیینهای عرفانی پیش از مسیحیت و اوایل مسیحیت ــ نیز به چشم می‌خورد. در این دوره، متداول‌ترین سنگهای گرانبها هماتیت و یشب بودند.
جواهرات دوران ساسانی (سده‌های ٣ تا ٧م) از نظر هنری اهمیت بیشتری دارند، و در واقع، از نظر حکاکی بر سنگهای قیمتی آخرین جواهرات مهمی هستند که تاکنون از دوران باستان کشف شده‌اند. تصاویر نقش شده بر این جواهرات آمیخته‌ای از اشکال سنتی مشرق زمین و شکلهای اواخر دوران رومی است و در این میان آنها برخی از چهره‌های کنده‌کاری شده از ظرافت ویژه‌ای برخوردارند.
در شمال هند، هفتالیان (هونهای سفید) در اواخر سدۀ 5م تمدنی برقرار ساختند که تا اندکی پس از سال ٥٤٠ م نیز دوام یافت. پیدا شدن سنگی که عکس پادشاهی هندی بر آن حکاکی گردیده، نشان می‌دهد که کنده‌کاری روی سنگهای قیمتی در میان آنان نیز رواج داشته است.

گوهرتراشی

در تاریخ گوهر تراشی نوین، آنچه از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است، نوعی تراش است که به پخ شهرت دارد و بر اثر شکست و بازتاب نور، موجب درخشندگی جواهر می‌شود. تا اواخر سده‌های میانه، تمامی سنگهای قیمتی یا به شکل محدب و بی‌پخ (اغلب با سطح زیرین صاف)، یا ــ به‌ویژه بـرای ترصیع ــ به صورت صفحات صاف کوچک تراشیده می‌شدند.
نخستین گامها در جهت تراش و ایجاد پخ در سنگهای قیمتی با هدف بهبود بخشیدن به ظاهر آنها و برطرف نمودن درزهای طبیعی سطحشان برداشته شد. تراش دقیق و درست سنگ به اطلاعات کاملی از ساختار بلوری آن احتیاج دارد. افزون بر آن، می‌دانیم که تا سدۀ ١٥م/ 9ق خاصیت سایندگی الماس کشف و به کار گرفته نشده بود (الماس را تنها خود الماس می‌برد). پس از این کشف، هنر تراش و جلا دادن الماس و دیگر سنگهای قیمتی، احتمالاً ابتدا در فرانسه و هلند، رونق گرفت. شیوۀ تراش موسوم به فَلامَک یا گل سرخی در سدۀ ١٧م/11ق احتمالاً توسط گوهرتراشان آمستردام و آنتوِرپ ابداع شد. تراش برلیان که اکنون متداول‌ترین شیوۀ تراش الماس است، از قرار معلوم برای نخستین‌بار در حدود سال ١٧٠٠م/1112ق توسط وینچِنتْسو پِروتْسی، گوهرتراش ونیزی به کار گرفته شد.
در گوهر تراشی نوین، سبک تراش محدب همچنان برای تراش سنگهای مات، نیمه‌مات و برخی از سنگهای شفاف همچون اُپال، یاقوت آتشی و غیره به کار می‌رود؛ ولی بیشتر سنگهای شفاف، به ویژه الماس، یاقوت کبود، یاقوت سرخ و زمرد تقریباً همیشه به شکل پخ‌دار تراش داده می‌شوند. در این شیوه پخهای متعددی با آرایش هندسی بر روی سنگ ایجاد می‌شود تا زیبایی نور و رنگ را به بهترین وجه جلوه‌گر سازد.

دوم ـ تاریخ طراحی جواهر

استفاده از جواهرات در قسمت اعظم تاریخ آن، نشانۀ برخورداری از مقام بالای اجتماعی بوده است و براساس قوانین صرفه‌جویی در مصرف، تنها طبقات حاکم به داشتن آنها مجاز بودند. جواهرات همچنین به عنوان طلسم برای دفع شر و به همراه ‌آوردن بخت خوب کاربرد داشته است. برای نمونه در سده‌های میانه چنین پنداشته می‌شد که انگشتری یاقوت به شرط آنکه به دست چپ باشد. برای صاحبش املاک و منصب به همراه می‌آورد، موجب پاک‌دامنی او می‌گردد، و او را از نیرنگ دیگران حفظ می‌کند. جواهرات صرفاً تزیینی تنها از زمان انقلاب فرانسه به این طرف باب شده است. ردیابی خط سیر تاریخ جواهرات تنها از طریق مطالعۀ آیین دفن مردگان به همراه فاخرترین لباسها و زیورآلات که در تمدنهای بسیار کهن رواج داشته، امکان‌پذیر شده است. این منبع تاریخی تا زمانی که حفاریهای باستان‌شناختی ادامه دارد، همچنان پابرجا خواهد بود. حفاریهای صورت گرفته همچنین گاهی به کشف پراکندۀ «گنجهای» باستانی منجر شده است؛ یعنی، ضمن این حفاریها مخفی‌گاههایی کشف شده است که اشیاء قیمتی برای آنکه از تهاجمها مصون بمانند، در آنها پنهان داشته می‌شدند و به دلیل مرگ معدود افرادی که از محل اختفای آن اشیاء اطلاع داشتند، همچنان مخفی باقی می‌ماندند. شمایل‌سازی حجمی و تصویری، اعم از نقاشی، مجسمه و موزائیک، گواه روشنی بر وجود جواهراتی است که در اعصار مختلف به کار می‌رفتند و از همه مهم‌تر، نشان‌دهندۀ فراوانی سنگهای قیمتی به کار رفته در زیورآلات است. از آنجا که اجزاء این‌گونه زیورها را اغلب پیاده می‌کردند و به شکلی تازه به کار می‌بردند، یا به فروش می‌رساندند، مقدار اندکی از آنها برجای مانده است.
قبل از کشف فلزات قیمتی، انسانهایی که در کرانۀ دریاها زندگی می‌کردند، از انواع صدفها، استخوان و دندان ماهی و سنگریزه‌های رنگارنگی که امواج دریا به ساحل آورده بود، برای آراستن خود استفاده می‌کردند، و بدین‌سان، در انتخاب و شیوۀ بستن و آرایش دادن این مواد بر بدن، حس زیبایی‌شناسی خود را به کار می‌گرفتند. 

1. خاورمیانه و غرب در دوران باستان

سـومـر

احتمالاً باستانی‌ترین نمونۀ زیورآلات آنهایی است که در مقبرۀ ملکه پوـ اَبی در اور یافت شده است و قدمت آنها به هزارۀ 3‌ ق‌م می‌رسد. بالاتنۀ جسد ملکه که آن را درون دخمه‌ای نهاده بودند، با نوعی جامه که از دانه‌های طلا، نقره، سنگ‌لاجورد، عقیق، عقیق سرخ و عقیق یمانی تشکیل یافته، پوشیده شده است. لبۀ پایینی جامه با حاشیه‌ای شرّابه‌دارکه از قطعه‌های کوچک استوانه‌ای طلا، عقیق سرخ و سنگ لاجورد ساخته شده، تزیین یافته است. در نزدیکی دست راست ملکه 3 سنجاق بلند طلایی که سر آنها از سنگ لاجورد است، سه طلسم بـه شکل ماهی ــ دو طلسم از طلا و یکی از سنگ لاجورد ــ و یک طلسم طلایی با نقش دو غزالِ نشسته قرار گرفته بود. بر روی سر او نیز سه دیهیم قرار داشت که هر یک از دیهیم قبل از خود کوچک‌تر بود و هر سه به یک نوار پهن طلایی بسته شده بود. نخستین دیهیم که روی پیشانی قرار می‌گرفت، از حلقه‌های بزرگ تو در تو تشکیل یافته است، در حالی که دیهیمهای دوم و سوم از برگهای عشقه و بید، شبیه برگهای واقعی ساخته شده‌اند. در بالای این 3 دیهیم، گلهایی از طلا قرار گرفته بود که ساقه‌هایی خمیده دارند و گلبرگهای آنها با تزیینات آبی و سفید آراسته شده است. شانه‌ای که دندانه‌هایش با گلهایی زرین آراسته شده است، در پشت سر، این دیهمیها را تکمیل می‌کرد. بر گردن ملکه گردن‌بندی متشکل از 3 رشته سنگهای نیمه‌قیمتی آویخته بود که در میان آنها یک گلِ مشبک کاری شده در داخل حلقه‌ای زرین جای داشت. چندین انگشتری نیز در انگشتان ملکه وجود داشت. علاوه بر این، مقدار زیادی از انواع زیورآلات از جمله دست‌بند و بازوبند و سینه‌بند وجود داشت که به مستخدمه‌ها، ملازمان و حتى اسبانی تعلق داشت که همراه ملکه دفن شده بودند.

مصـر

کشف جنجال‌برانگیز مقبرۀ توت عَنْخ آمُن (توتانخامن) از سلسلۀ هجدهم، گنجینه‌ای افسانه‌ای را که یکی از فراعنۀ مصر در طول زندگی و پس از مرگ در اختیار داشت، آشکار ساخت و در عین حال، مهارت فوق‌العادۀ زرگران مصری را به ثبوت رساند. این گنجینه اکنون در «موزۀ مصر» نگهداری می‌شود و بزرگ‌ترین مجموعۀ طلا و جواهرات باستانی جهان را تشکیل می‌دهد. درونی‌ترین تابوت فرعون تماماً از طلا ساخته شده، و سراپای جسد مومیایی شده‌اش با انبوه جواهرات پوشیده بود. صندوقها و جعبه‌هایی که در دیگر اطاقهای مقبره یافت شدند، نیز پر از زیورآلات بودند. انواع دیهیم، گردن‌بند، سینه‌بند، طلسم، آویز، دست‌بند، گوشواره و انگشتری با کیفیت عالی و ظرافت فوق‌العاده در مقبرۀ فرعون یافت شده‌اند که در تاریخ جواهرات، کمتر مجموعه‌ای بهتر از آنها یا حتى همتایشان دیده شده است.
 

صفحه 1 از22

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: