صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / آرایش و پوشش /

فهرست مطالب

آرایش و پوشش


آخرین بروز رسانی : یکشنبه 8 دی 1398 تاریخچه مقاله

قلمرو عثمانی

در بخشی از دوره‌ای که عثمانیان بر بین‌النهرین، آسیای صغیر و سرزمینهای دیگر حکومت می‌کردند، پوشش مردان دست‌کم در میان طبقات بالا مشتمل بود بر شلواری که در ابتدا بسیار گشاد بود (هنوز کردها این نوع شلوار را می‌پوشند) و به تدریج تنگ‌تر شد؛ پیراهنی اغلب راه راه و پر نقش و نگار که آن را روی شلوار می‌انداختند و تا روی زانو و گاه تا زیر زانو می‌رسید و آستینهای بلند داشت؛ خفتان که نوعی نیم تنۀ بلند بود، در قسمت جلو دکمه داشت و کمر آن با شالی بسته می‌شد (دامن بلند خفتان را گاه عقب می‌بردند و به کمر متصل می‌کردند)؛ و بالاپوش دیگری به بلندی خفتان و همواره گشادتر از آن به رنگی متفاوت که روی خفتان پوشیده می‌شد (در سدۀ 20م این بالاپوش دارای آستینی بلند، گشاد و گاهی چاک‌دار شد). پوشیدن عبا نیز مدتهای زیادی رواج داشت. 
جلیقه که از اواخر سدۀ 11ق/16م مرسوم گردید، عموماً از پارچۀ قرمز یا آبی بود و با نوارهایی به رنگ متضاد با آن تزیین می‌شد و دکمه‌های ریز و نزدیک به هم داشت. برخی اوقات روی این جلیقه کتی کوتاه با تزییناتی مانند خود جلیقه می‌پوشیدند. همۀ مردم، جز روحانیان و قضات، کفشهای قرمز به‌ پا می‌کردند؛ و کفش روحانیان و قضات به رنگ آبی بود.
کلاهی که ترکها در ابتدا بر سر می‌گذاشتند، احتمالاً کلاه گرد تاتاری با لبه‌های پوستی بود؛ ولی پس از فتح قسطنطنیه، سلطان عثمانی به پیروی از حضرت محمد(ص)، پارچۀ طویلی از جنس ململ سفید دور کلاهش پیچید. از این دوره عمامه در میان ترکها رواج یافت. مأموران دولت بایستی عمامه را به شیوه‌ای که مقامشان ایجاب می‌کرد، ببندند. لباس طبقات پایین تنها شامل شلوار و بالاپوشی از پوست یا پارچه بود. لباس زنان نیز تفاوت چندانی با پوشش مردان نداشت. در پی استقرار جمهوری ترکیه، موج فزایندۀ نفوذ اروپا خاور نزدیک و به ویژه ترکیه را فرا گرفت. مردان بیشتر نوعی از لباس اروپایی را انتخاب کردند، ولی میزان تقلید زنان از لباسهای اروپایی، جز در مصر، کمتر از مردان بود. زنان ثروتمند مصری لباسهای خود را از بهترین خیاط‌خانه‌های پاریس تهیه می‌کردند؛ حتى زنان دهقان مصری روبند را کنار گذاشتند، یا اینکه از نوع توری آن استفاده می‌کردند که چهره را چندان نمی‌پوشاند. در مقابل، زنان در دمشق و بغداد هنوز روبند بافته شده می‌پوشیدند.
منطقۀ اژه: لباسی که کرِتیها در هزاره‌های 3و2 ق‌م به تن می‌کردند و آنچه موکِناییها (میسِنیها) در نیمۀ دوم هزارۀ 2ق‌م می‌پوشیدند، با پوشش شرقی و لباس یونانیها در دوره‌های بعدی تفاوت بسیار داشت (در اینجا نیز آثار و اشیاء کهن چگونگی البسه را بر ما آشکار می‌سازند). در اوایل هزارۀ 3 ق‌م مردان کرتی لُنگی کوتاه می‌پوشیدند که با کمربندی پهن و تنگ به کمر بسته می‌شد.

 در تصاویرِ برجای مانده لنگهای پرنقش و نگار مردان، لباس رزم آنان و لباسهای اصناف مختلف دیده می‌شود. لباسی که زنان اشراف کرت بر تن می‌کردند، بسیار پیچیده‌ بود و زندگی پرتجمل و روحیۀ شاد حاکم بر دربار را منعکس می‌کرد. بانوان از هزارۀ 3ق‌م جامه‌ای بر تن می‌کردند که دامن آن کلوش، و بالاتنۀ آن بی‌آستین و سینه‌باز، و پشت یقۀ آن نیز باز بود. آنان کلاهی بلند و دستار‌مانند نیز بر سر می‌گذاشتند. در اواسط و اواخر دورۀ مینوسی، این جامه به پیراهنی با خطوط ساده، کاملاً اندازۀ بدن و زیبنده تبدیل شد. در مخزن معبدی در کنوسوس کاهنه‌هایی تصویر شده‌اند که دامنهای کلوش بر تن دارند؛ این دامنها از نوارهای باریکی که به صورت افقی به هم دوخته شده‌اند یا از چینهایی به رنگهای مختلف که روی یکدیگر افتاده‌اند، تشکیل شده است. پیش‌بندی مشابه لُنگِ مردانه نیز از کمربند پهن و تنگ آنان آویخته است. وجود بعضی نقاشیهای دیواری نشان می‌دهد که در مجموع، آرایش و پوشش نزد زنان کرت شأنی خاص داشته است. 

یونـان

لباس یونانیان همچون تمدن آنان، در 3 دورۀ تاریخی دستخوش تغییر شد: 1. دوران کهن (ح 750 - ح500ق‌م)، 2. دوران کلاسیک (ح 500- 323ق‌م) و 3 دوران هِـلِنیستی (323-30 ق‌م). شکل لباس در دوران کهن تحت تأثیر خاور، در دوران کلاسیک اصیل و هماهنگ، و در دوران هلنیستی مجلل بود. در دوران کهن پارچه با طرحهای سراسری و نیز نقشهای گوناگون تزیین می‌شد. در دوران کلاسیک نقشها و طرحها به حاشیه‌های لباس و خطوط راه راه قسمت میانی آن محدود می‌شد. کاهنه‌ها تنها لباس سفید به تن می‌کردند، ولی زنان دیگر لباسهای رنگارنگ می‌پوشیدند. در دوران هلنیستی طرحها و رنگها پر زرق و برق‌تر شد و رنگهای ترکیبی به ویژه رنگ بنفش رواج یافت. در این دوران خدمتکاران و صنعتگران لباسهای تیره می‌پوشیدند.

لباس اصلی زنان و مردان یونانی در تمامی دورانها پیراهنی کتانی (در دوره‌های بعد گاه پشمی) بود که خیتُن نامیده می‌شد. هُمِر اغلب از این جامه یاد کرده، و آن‌را با واژه‌های سفید، درخشان و بلند وصف کرده است. لباس مردان یونیایی این نوع پیراهن با یک دنباله بود. در دوران کهن همۀ مردان خیتنِ بلند می‌پوشیدند، ولی بعدها تنها مردان سالخورده، کاهنان و ارابه‌رانان آن را به تن می‌کردند. پس از جنگهای ایران و یونان، مردان جوان یونانی نوع تنگ و کوتاه این جامه را برگزیدند. 
خیتنِ زنان به مراتب فراخ‌تر از خیتنِ مردان بود و قسمت میانیِ آن با کمربندی جمع می‌شد و در نتیجه، طول اضافی آن در قسمت بالای کمر حالت کُلپُس یا پُفی به خود می‌گرفت که نمونه‌های آن در ستونهای زن‌پیکر (کاریاتید) در اِرِختِئوم (ه‍ م) به خوبی تجسم یافته است. صنعتگران، جنگاوران و بردگان خیتنی کوتاه به تن می‌کردند و شانۀ راستشان اغلب آزاد بود.
جامه‌ای که در اوایل دوران کهن و بعدها در دوران کلاسیک تنها زنان می‌پوشیدند، پِپْلُس نامیده می‌شد. این جامه پارچۀ چهارگوش و پشمی بزرگی بود که به صورت عمودی روی هم تا می‌خورد. دخترانِ اسپارتی پپلس را بدون کمربند یا با کمربند می‌پوشیدند. گاه پپلس و خیتن با هم پوشیده می‌شد. از این‌رو، شباهت آنها رفته رفته افزایش یافت. 
زنان در خارج از خانه هنگام پیاده‌روی، پپلس را به صورت 
ردایی ساده (هیماتیُن) بر سر می‌انداختند و در مراسم سوگواری، هم زنان و هم مردان هیماتین را بدین‌شکل می‌پوشیدند. پیکرتراشان برای نشان دادن شخصیت کسی که هیماتین بر تن داشته است، شیوه‌های گوناگون پوشیدن این جامه را به کار گرفته‌اند.
ردای کوچک‌تری که خلاموس نام داشت، پوشش مخصوص مردان بود. این ردا بالاتنه را می‌پوشاند و به وسیلۀ سنجاقی روی شانۀ راست ثابت می‌شد و دست راست آزاد باقی می‌ماند. چهار گوشۀ خلاموس به حالتی آزاد در سمت راست آویزان بود. در دورۀ هلنیستی دو گوشۀ پایینی آن مدور شد.
مردان و زنان عموماً صندل به پا می‌کردند و تخت آن به وسیلۀ بندهایی چرمی که به اشکال مختلف از روی هم می‌گذشتند، بالای قوزک به پا بسته می‌شد. مردان گاه چکمه‌های ساق‌‌بلند چرمی نیز به پا می‌کردند و زنان نیز بعضی اوقات کفشهای نرم روبسته‌ می‌پوشیدند. در دوران هلنیستی، کفش زنان شکل بسیار پر زرق و برقی به خود گرفت. رنگهای سفید و قرمز رنگهای موردعلاقه در آن زمان بود. در دوران کهن مردان ریش می‌گذاشتند و با استفاده از انبرهای مخصوص به آن فر ریز می‌دادند و موی سر را نیز بلند می‌کردند. بعد از جنگهای ایران و یونان، یونانیها موی خود را کوتاه کردند و در دوران هلنیستی به دستور اسکندر مقدونی که بیم داشت ریش به عنوان دستگیره‌ای برای دشمن مورداستفاده قرار گیرد، ریش خود را تراشیدند. زنان اغلب از وسط سر فرق باز می‌کردند و با استفاده از نوار، دیهیم و روسری، مو را در بالای سر جمع می‌کردند؛ برای پشت سر هم شینیون و موی آویخته رایج بود. دختران خردسال موهای خود را می‌بافتند، یا به‌صورت‌طره‌هایی به هم می‌پیچیدند. در دوران هلنیستی، آرایش موی خربزه‌ای در بین زنان و کودکان مد روز بود؛ یعنی در موی سر چندین فرق باز می‌کردند و این به سر ظاهری شبیه به پوست خربزه می‌داد.

اِتْروریا

اِتْـروسْکها یا مردم سـرزمین اتروریا ــ که اکنون تـوسْکان نامیـده مـی‌شود ــ تمدن خود را در دوره‌ای که به شرق‌گرایی موسوم است ــ و ایشان در طی آن ارتباط نزدیک با فرهنگ یونان و خاورزمین داشتند ــ گسترش دادند. لباسِ این مردم در مجموع با شکل لباس یونانیانِ آن دوره هماهنگی داشت، گرچه به دلیل ثروت عظیمی که اتروسکها از ذخایر زیرزمینی به دست آورده بودند، لباس آنان دارای تفاوتهایی نیز بود. ورزشکاران و مردان جوان شلوارهایی کوتاه، به نام پِریزوما می‌پوشیدند، مردان سالخورده خیتُنِ بلندی به تن می‌کردند و روی آن بالاپوش پشمی ضخیمی به نام خلاینا می‌پوشیدند که با یک سنجاق یا سنجاق قفلی‌روی شانه‌محکم‌می‌شد. خیتنِ کوتاه نیز وجود داشت،گرچه پوشیدن آن در مقایسه با یونان یا مشرق کمتر متداول بود. خیتنِ سه‌ربعی ــ که نه یونانی، بلکه شرقی بود ــ نیز رواج داشت. مردان همانند یونانیان موی سر خود را کوتاه می‌کردند. زنان نیز خیتنی بلند همراه با ردایی خاص که در پشت بدن آویخته بود، می‌پوشیدند. گیسوان بلند بافته در پشت سر که در اواخر دوران موکِنایی (میسِنی) و دوران شرق‌گرایی در دیگر نقاط ناحیۀ مدیترانه رواج داشت، در اصل از اتروسکها اقتباس شده است. کلاههای متداول عبارت بودند از نوعی کلاه ساده و قالب سر به نام پیلِئوس که در یونان هم رواج داشت؛ کلاهی با لبۀ پهن که پِتاسُس خوانده می‌شد؛ و کلاههای نوک‌تیز به شیوۀ شرقی. مردم اتروریا عناصری از پوشاک یونیایی را نیز اقتباس کردند. زنان مویشان را جمع می‌کردند و بر آن تور می‌افکندند. ردای مردان به نام تِبِنّا بعدها الگوی رومیان قرار گرفت. از حدود سال 450 تا 300ق‌م لباس اتروسکها بیشتر به لباس یونانیان شباهت یافت، گرچه عناصر بارزی از پوشش آنان، همچون ردای لبه‌گرد مردانه و خیتن مخصوص زنانه همچنان برجا ماند. در دوران هلنیستی، رومیان اتروریا را فتح کردند. در این دوران، پوشاک اتروسکها بجز تبنا، بنا به شیوۀ رایج هلنیستی بود. رومیان نوع بلند تبنا را به عنوان تُگا (ردای رومی) که مظهر شهروندی روم یا ایتالیا محسوب می‌شد، می‌پوشیدند.

روم

رومیها پس از بیرون راندن خاندان تارکوئینیوس و شکست دادن اتروسکها و برقراری سلطۀ خود در سدۀ 4ق‌م، دست‌کم برای کاهنانشان لباس اتروسکی را حفظ کردند؛ ولی پس از فتح یونان بزرگ (مهاجرنشینهای یونانی ایتالیا) در سـدۀ ‌3م،زنان رومی خیتن را ــ که نام لاتینی آن تونیکا ست ــ همراه با کمربندی در زیرسینه و هیماتیُن (پالّا) به عنوان پوشش خود انتخاب کردند. مردان نیز به پوشیدن هیماتین (پالّیوم) روی آوردند. با وجود این، رومیها شماری پوشش اصیل نیز داشتند. بارزترین ویژگی لباسهای رومی تمایز آشکار لباس طبقات مختلف اجتماعی و حرفه‌ای است.
تونیکا یا پیراهن بلندی که مترادف خیتن یونانی بود توسط اتروسکها به ایتالیا راه یافت. این پوشش عبارت بود از دو تکه پارچۀ کتانی که پهلوها و بالای آنها را به هم می‌دوختند و محل عبور سر و دستها را در بالا و طرفین لباس بازمی‌گذاشتند. پلِبیَنها (مردم عادی)، شبانان و بردگان تونیکای تنگ از پارچۀ کتانی زبر و به رنگهای تیره به تن می‌کردند و پاتریسیَنها (اشراف) تگای پشمی ظریف و سفید می‌پوشیدند. تونیکای کودکان گشاد، و آستینهای آن بلند بود. کودکانِ پاتریسینها تا رسیدن به سن 16سالگی تونیکا آنْگوسْتیکلاویا که پیراهنی با راههای باریک بود، به تن می‌کردند و از 16سالگی به بعد پیراهنی یکدست سفید به نام تونیکا پورا می‌پوشیدند. قضات و شهسواران تونیکا آنگوستیکلاویا می‌پوشیدند و سناتورها و افسران عالی‌رتبه تونیکا لاتیکلاویا (با راههای پهن) به تن می‌کردند. تونیکای زنان دارای خط پهنی بود که در وسط قسمت جلوِ آن از بالا به پایین امتداد داشت. زنان هنگام تشییع جنازه و دیگر مناسک دینی، همچنین عروسان این پیراهن را بدون کمربند می‌پوشیدند و آن را تونیکا رِکتا می‌نامیدند. بعدها آستینهای تونیکا پیوسته به تنۀ آن بافته می‌شد و تزیینات این نوع پیراهن، مخصوصاً پیراهن کودکان تنوع یافت. در سدۀ 2م آستینها بسیار گشاد شد و خطوط پیراهن اغلب تا روی آستینها ادامه داشت. این جامه را دالْماتیکا می‌نامیدند که از پشم سفید دالْماسیایی بافته می‌شد و بعدها به ردای رسمی مراسم نیایش در مسیحیت تبدیل گردید.
 ردای ویـژۀ رومـی ــ یعنی تُگا که در اصل اِتروسکی بود ــ در آغاز پوشش زنان و مردان از همۀ طبقات محسوب می‌شد. به تدریج زنان، سپس کارگران و بعد بیشتر پاتریسینها این پوشش را کنار گذاشتند، ولی در طول تاریخ امپراتوری روم، تگا همچنان لباس رسمی دولتی، لباس امپراتور و مقامهای بلندپایۀ حکومتی باقی ماند. رنگ تگا و حاشیۀ ارغوانی آن به دقت برای اکثر کسانی که آن را به تن می‌کردند، تعیین می‌شد و شیوۀ پوشیدن آن به قدری پیچیده شده بود که ثروتمندان بردگان مخصوصی داشتند که وظیفۀ اصلی آنها مرتب کردن تگا بر اندام اربابشان بود. تگای مخصوص جشنهای پیروزی و بعدها تگای کنسولها گل‌‌دوزی می‌شد (تگا پیکْتا). کسانی که نامزد احراز مشاغل رسمی بودند، ردایی سراسر سفید می‌پوشیدند که تگا کاندیدا خوانده می‌شد. پاپوش مردم این دوره نیز بسته به وابستگی طبقاتی آنان با یکدیگر، تفاوت داشت. 

رومیان از کلاه‌گیسهایی به رنگهای گوناگون برای تغییر یا آراستن چهره بسیار استفاده می‌کردند. مردان رومی علاقه‌ای به ریش پرچین‌و‌شکنِ یونانی نداشتند و آن‌را دور از شأن مردان می‌دانستند و ریش کوتاه و آراسته را ترجیح می‌دادند. در سدۀ 6 ق‌م، به منظور اصلاحات بهداشتی، تراشیدن ریش تشویق می‌شد، اما این امر تا حدود سال 454 ق‌م که گروهی از آرایشگران یونانی سیسیل از این جزیره به سرزمین اصلی روم آمدند، عمومیت نیافت. مغازه‌های سلمانی در خیابانهای اصلی قرار داشت، ولی تنها کسانی که استطاعت نگهداریِ برده نداشتند، برای اصلاح سر و صورت خود به آرایشگران مراجعه می‌کردند. به نوشتۀ پلینیِ مِهین (23- 79م)، ژنرال اسکیپیوی افریقایی اولین مرد رومی بود که هر روز صورت خود را اصلاح می‌کرد، ولی فلاسفه همچنان ریش خود را حفظ کردند. در این دوره ریش گذاشتن در عین حال نشانۀ سوگواری محسوب می‌شد.
 

صفحه 1 از22

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: