صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / هنر و معماری / بشنداس /

فهرست مطالب

بشنداس


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 6 مهر 1399 تاریخچه مقاله

بِشَنْداس‌، یا ویشنوداس‌، نقاش‌ مشهور دربار گوركانیان‌ هند در دورۀ فرمانروایی‌ جهانگیر (1014-1037ق‌ / 1605- 1628م‌). از رقم‌ مندرج‌ بر تصویری‌ كه‌ نقاشی‌ موسوم‌ به‌ «دولت‌» از او كشیده‌ است‌، برمی‌آید كه‌ عموی‌ او، ننها نیز از نقاشان‌ برجسته دوره اكبر و جهانگیر بوده‌ است‌ (گدار، یدا،21 ، تصویر13 ، نیز ص‌ .(22, 23 
جهانگیر كه‌ بشنداس را در زمرۀ چهرۀ‌ نگاران‌ دربار خود جای‌ داده‌ (لیچ‌،63)، و در خاطرات خود او را از «یكتایان روزگار» خوانده‌ بود ( توزك‌...،288)، در 1022ق‌ / 1613م‌ وی‌ را همراه‌ خان‌ عالم‌ سفیر هند به‌ ایران‌ فرستاد تا از شاه‌ عباس‌ و اطرافیانش‌ تصاویری‌ تهیه كند (همان، 122، 288). آنان‌ با تأخیر بسیار در 1024ق‌ / 1615م‌ به‌ دربار شاه‌ عباس‌ رسیدند (دلاواله‌، 1 / 741) و 4 سال‌ در ایران‌ ماندند. بشنداس‌ نقاشیهایی‌ از شاه‌ عباس‌ و درباریان‌ كشید كه‌ مهارت‌ و چیره‌دستی‌ نقاش‌ در چهره‌ پردازی‌ مورد تأیید واقع‌ گردید و او را از جوایزی‌ بهره‌مند كردند ( توزك‌، 288-289). 
در زمان‌ جهانگیر تحولی‌ عمده‌ در سبك‌ نقاشی‌ به‌ وجود آمد كه‌ كم‌ و بیش‌ از زمان‌ اكبر آغاز شده‌ بود (ولش‌، استوارت‌، .(98 جهانگیر به هنر نقاشی و جمع‌آوری نقاشیهای منفرد از چهره‌ها، زندگی‌ خود، درباریان‌ و طبیعت‌ علاقه‌ داشت‌. از این‌رو، نقاشان‌ این‌ دوره‌ به‌ طبیعت‌ گرایی‌ و واقع‌ گرایی‌ در عرضه آثار خود روی آوردند (داس‌،584 ؛ تیتلی‌، «نقاشی‌...»،.(206 در چهره‌‌پردازی‌ این دوره، به علت رواج تصویرسازی از شخصیتهای واقعی، هنرمندان‌ ماهر، علاوه‌ بر توجه به جزئیات ظاهری و جسمانی‌، حالات‌ روحی‌ شخص‌ را نیز ملحوظ می‌كردند و موضوع‌ خود را با دیدگاهی‌ روان‌شناختی‌ نیز مورد توجه‌ قرار می‌دادند (داس‌، همانجا). 
بشنداس نقاشی را در كنار عموی خود، ننها در اواخر دوره اكبر آغاز كرد (غروی‌، شم‍ 150، ص‌ 21؛ لیچ‌، همانجا؛ بیچ‌، «بشنداس‌»، .(90 تصویری‌ از همكاری آن دو در نسخه مورخ‌ 990ق‌ / 1589م‌ از بابرنامه مضبوط در موزه ویكتوریا و اَلبرت‌ لندن‌ موجود است‌ كه‌ در آن‌ طراحیها را بشنداس انجام داده‌، و چهره‌ها را ننها كشیده‌ است (همانجاها). در نسخه‌ای از انوار سهیلی كه به سفارش جهانگیر، پیش‌ از پادشاهیش‌ كه‌ به‌ سلیم‌ موسوم‌ بود، كتابت‌ و مصور شده‌، و اكنون‌ در كتابخانه بریتانیاست‌، اثری از بشنداس‌ وجود دارد كه‌ نشان‌ می‌دهد او از دربار اكبر خارج‌ شده‌، و به‌ سلیم‌ پیوسته‌ است‌ (بیچ‌، نیز لیچ‌، همانجاها؛ بارت‌، .(98, 199
در نقاشیهای‌ بشنداس‌ اشخاص در شكل‌ و اندازه‌های‌ گوناگون‌ به صورت پیكره‌های ایستاده‌، نیم‌رخ‌، تا منظره‌ای از دربار با گروهی‌ از درباریان‌ با هویتهای‌ مشخص فردی‌ و خاص‌ دیده‌ می‌شوند. در این‌ آثار احساسات‌ و حالتهای‌ صورت‌ به‌ خوبی‌ به‌ تصویر كشیده‌ شده است‌ (داس‌،.(586-587 بشنداس در تركیب‌بندی ساده و نمایش‌ مناظر و مراسم‌ و زندگی روزانه‌ با تمام‌ جزئیات‌ آن‌ نگارگری‌ موفق‌ بود. در برخی‌ از آثار اولیه او، نقاشی‌ تأثیر یك‌ طراحی‌ را دارد و نشان‌ دهندۀ روحیۀ خودجوش‌ نقاش‌ است‌ (بیچ‌، همان‌،.(91 در كارهای‌ بعدی‌ بشنداس‌، به‌ سبب‌ توجه‌ او به‌ كار نقاشان‌ اروپایی‌، حالت‌ چهره‌ها بسیار پخته‌تر و هوشمندانه‌تر است‌ (همانجا؛ لیچ‌،.(84 

 

 

بیچ‌ برخی‌ نقاشیهای‌ مربوط به‌ سالهای‌ آخر پادشاهی‌ جهانگیر و آغاز سلطنت‌ شاه‌ جهان‌ را با آنكه‌ فاقد رقم‌ و تاریخند، با اطمینان‌ به‌ بشنداس‌ نسبت‌ می‌دهد، ولی‌ تصریح‌ می‌كند كه‌ این‌ آثار دارای‌ پیكره‌های‌ منفرد ناشیانه‌ است‌ و بین‌ پیكره‌های‌ منفرد و گروهی تناسب وجود ندارد. آخرین‌ نقاشیهای‌ منسوب‌ به‌بشنداس‌ 
در نسخۀ مورخ‌ 1050ق‌ مثنوی‌ ظفرخان‌ (لندن‌، انجمن‌ سلطنتی‌ پژوهشهای‌ آسیایی‌) دیده‌ می‌شود كه‌ بدون‌ امضاست‌ و اگر این‌ نقاشیها واقعاً از آن‌ او باشد ، خارج‌ شدن‌ او از كارگاه‌ دربار را نشان‌ می‌دهد (بیچ‌، همانجا). 
تصاویر باقی‌ ماندۀ او از سفر ایران‌ عبارتند: 1. محمد خدابنده‌ (پدرشاه‌ عباس‌) كه‌ سالها پیش‌ از سفر بشنداس‌ درگذشته‌ بود. 2. شاه‌ عباس‌ به‌ حالت‌ ایستاده‌ كه‌ تفنگی‌ در دست‌ دارد. این‌ هر دو نقاشی‌ در مرقع‌ گلشن‌، محفوظ در كتابخانه كاخ‌ گلستان‌ تهران‌ (گدار، آندره‌،196, 248 ,194 ، تصویرهای‌68, 98 )وجود داشته‌ است‌. 3. شاه‌ عباس‌ در حال‌ پذیرفتن‌ خان‌ عالم‌ به‌ حضور، محفوظ در موزه هنرهای‌ زیبای‌ بُستن‌ در مجموعه گولوبیو (داس‌،586، تصویر266؛ شولتس‌،.(II / 1794. شاه‌ عباس‌ سوار بر اسب‌ و شاهین‌ بر دست‌. 5. شاه‌ عباس‌ در حالت‌ نشسته‌ و شاهین‌ بردست‌ با دو همراه‌. 6. شاه‌ عباس‌ و جهانگیر شاه‌ و خان‌ عالم‌ و آصف‌ خان‌ (تصویری‌ خیالی‌ از ملاقات‌ دو پادشاه‌) كه‌ استوارت‌ كری‌ ولش‌ آن‌ را به‌ بشنداس‌ نسبت‌ داده‌ است‌. هر 3 نقاشی‌ در موزه ارمیتاژسن‌ پترزبورگ‌ موجود است‌ (غروی‌، شمـ 148، ص‌ 22؛ بهنام‌، 4؛ ولش‌، استوارت‌، تصویر 4). 7. شاه‌ عباس‌ با لباس‌ ساده‌ در حالی‌ كه‌ دستها را در شال‌ كمر فرو برده‌ است‌ (نكـ: تصویر). این‌ نقاشی‌ در مجموعه صدرالدین‌ آقاخان‌ محفوظ است‌ و پیش‌تر در مجموعۀ رُتشیلد بود (فالك‌،192,190، تصویر112 ؛ ولش‌، آنتونی‌، 205,203 ، تصویر.(67 زیر این تصویر با قلم‌ دیگری نوشته‌ شده ‌است‌: «شبیه ‌عیسی‌ خان‌»؛ اما فالك‌ و ولش ‌آن ‌را «شبیه‌ علی‌ خان‌» خوانده‌اند (همانجاها). 8. شاه‌ عباس‌ با دستهای‌ فرو برده‌ درشال‌ كمر و لباس‌ نقش‌ دار، با یك‌ شمشیر بلند، محفوظ در لندن‌، موزه بریتانیا (بلانت‌،174، تصویر.(79
شمار قابل توجهی از دیگر نقاشیهای‌ بشنداس‌ در لندن‌، تهران‌، برلین‌ بستن‌ ورامپور نیز موجود است‌ (نك‍ : لیچ‌،63؛ «نقاشیها...»، 73-71؛ غروی‌، شم‍ 150، ص‌ 21؛ گدار، آندره‌،186-185 ؛ آتابای‌، 363؛ تیتلی‌، «مینیاتورها...»،63؛ بیچ‌، «بشنداس‌»،90، «نقاشی‌...»، 173-172؛ ولش‌، استوارت‌،70، تصویر.(16

مآخذ

آتابای‌، بدری‌، فهرست‌ مرقعات‌ كتابخانۀ سلطنتی‌، تهران‌، 1353ش‌؛ بهنام‌، عیسی‌، «نقاشان‌ ایران‌ در هندوستان‌»، هنر و مردم‌، تهران‌، 1343ش‌، شمـ 23؛ توزك‌ جهانگیری‌، لكهنو، 1863م‌؛ دلاواله‌، پیترو، سفرنامه‌، ترجمه محمود بهفروزی‌، تهران‌، 1380ش‌؛ غروی‌، مهدی‌، «جادوی‌ رنگ‌»، هنر و مردم‌، 1353ش‌، شمـ 148، 1354ش‌، شمـ 150؛ ولش‌، استوارت‌ كری‌، «نقاشی‌ درباری‌ مغول‌ هند»، مینیاتورهای‌ مكتب‌ ایران‌ و هند، تهران‌، 1373ش‌؛ نیز:

Barrett, D. and B. Gray, Indian Painting, New York, 1978; Beach, M. C., «Bishan Das» , The Dictionary of Art, London / New York, 1998, vol. IV; id, The Imperial Image, Washington, 1981; Blunt, W., Isfahan Pearl of Persia, London, 1974; Das, A. K., «Mughal Painting Style: Jahangir Period» , The Dictionary of Art, London / New York, 1998, vol.XV; Falk, T., «Rothschild Collection of Mughal Miniatures» , Persian and Mughal Art, London, 1976; Godard, A.,« Un Album de portraits des princes timurides de l Inde»,Athar-e Iran, Paris, 1937, vol. II(2); Godard, Y., «Les Marges du Murakka Gulshan», ibid, 1936, vol. I(1); Leach, L. Y., Paintings from India, London, 1992; Paintings from the Muslim Courts of India, London, 1976; Schulz, W., Die persich-islamische Miniaturmalerei, Leipzig, 1914; Titley, N. M., Miniatures from Persian Manuscripts, London, 1977; id, Persian Miniature Painting, London, 1983; Welch, A. and S. C. Welch, Arts of the Islamic Book, Ithaca / London, 1983; Welch, S. C., Imperial Mughal Painting, London, 1978.

فریبا افتخار

 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: