مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • اندرسن، سفرنامه | اَنْدِرْسِن، سَفَرْنامه، گزارش مصور سفر تی. اس. اندرسن، نویسندۀ انگلیسی با عنوان «سیاحت‌ من در ایران»2 که در دهۀ آخر سدۀ 19 م به ایران سفر کرده است.
  • اشعث بن قیس کندی | ابومحمد (د ح 40 یا 41 ق / 660 یا 661 م)، از مردان مشهور در تاریخ نیمۀ نخست سدۀ 1 ق. وی بزرگ قبیلۀ پرنفوذ كنده، از آغاز مسلمانی تا هنگام مرگ در بسیاری حوادث نقش عمده داشت و می‌توان گفت كه حضور او در پاره‌ای مواقع خود حادثه ساز بود. ملك‌داری و فرمانروایی در خاندان او سابقه‌ای دراز داشت و به همین سبب، توجه به وض...
  • فروزانفر، خانه | خانه‎ای ییلاقی متعلق به بدیع‎الزمان فروزانفر. این خانه به مساحت 500‘1 مـ2 و زیـربنـایی در حدود 300 مـ2 در محلۀ نیاورن، کوچۀ آسایش (شهید ابراهیمی کنونی) واقع شده است.
  • ابن بصیص | اِبْنِ بُصَيْص‌، شيخ‌ نجم‌الدين‌ موسی‌ بن‌ علی‌ بن‌ محمد حلبی‌ (651 - ذيقعدۀ 716 ق‌/ 1253- ژانويۀ 1317 م‌)، خوشنويس‌ و «شيخ‌ الكتاب‌» دمشق‌. وی‌ در حماة زاده‌ شد و در دمشق‌ پرورش‌ يافت. او را به‌ سبب‌ اينكه‌ به‌ شيوۀ «منسوب‌» كتابت‌ می‌كرد، «كاتب‌ المنسوب‌» ناميده‌اند. خط «منسوب‌» به‌ خطی‌ گفته‌ می‌شد كه‌ اند...
  • ابن شُهَید |
  • ابن سمجون | اِبْنِ سَمَجون، ابوبكر حامد (د اوايل سدۀ 5 ق/ 11 م)، پزشك، داروشناس و اديب اندلسی اهل قُرطبه. از گزارش مختصر ابن ابی اصيبعه (2/ 51-52) تقريباً هيچ اطلاعی دربارۀ جزئيات زندگی ابن سمجون به دست نمی‌آيد، جز آنكه كتاب خود الادوية المفردة را در ايام المنصور محمد بن ابی عامر حاجب دربارِ امويان اندلس (د 392 يا 393 ق/...
  • تکویر | تَکْویر، هشتاد و یکمین سورۀ قرآن کریم. این سوره، هفتمین سورۀ نازل شده در مکه و پس از مسد و پیش از اعلى، با 29 آیه، 104 کلمه و 533 حرف است. کلمۀ «کُوِّرَت»در آیۀ اول که برخی نیز عین‌متن آیه را به‌عنوان اسم سوره برگزیده‌اند، سبب نام‌گذاری آن است(نک‍ ‍: ابن‌ندیم،28؛میبدی،10/ 392؛ طبرسی، 9/ 441؛ ابن جوزی، 153؛ اب...
  • ابن عبدون، ابوعبدالله | ابوعبدالله احمدبن عبدالواحد بن احمد بزاز (د 423ق / 1032م)، فقیه و محدث امامی. وی به ابن حاشر نیز شهرت دارد (نک‍ : طوسی، رجال، 450؛ قس: ابن حجر، 1 / 392).
  • احمد بن ابی الحواری | ابوالحسن (164-246 ق / 781-860 م)، از مشاهیر عرفای شام.
  • آل احمد، جلال الدین | آلِ اَحْمَد، جَلالُ‎الدّین، (1302- 1348ش)، نویسنده، ناقد و نظریه‌پرداز سیاسی‌ـ اجتماعی. نام خانوادگی او در شناسنامه «سادات آل احمد» است. وی در یک خانوادۀ روحانی در محلۀ پاچنار تهران زاده شد. پس از پایان دورۀ دبستان به کارهایی از قبیل تعمیر ساعت، سیم‌کشی و چرم‌فروشی پرداخت و ضمن آن در دورۀ شبانۀ دبیرستان دارال...
  • خلف احمر | خَلَفِ اَحْمَر، ابومُحْرِز خلف بن حیان الاحمر، لغت‌شناس و راوی معروف ایرانی‌تبار (د ح 180 ق / 796 م).
  • آبان | آبان، نام هشتمین ماه از سال در تقویم شمسی و دومین ماه از فصل پاییز در تقویم كنونی ایرانی و نیز نام دهمین روز از ماه شمسی در تقویم ایرانیان قدیم. آبان (به همین تلفظ در فارسی میانه) به معنی «آبها»ست و نامگذاری این ماه بدین نام به اعتبار تقدس آب در نظر ایرانیان قدیم و انتساب آن به ایزدِ ناهید (اَناهیتا = ایزد آب...
  • آندره، تور | آنْدْره، تور (1885-1947 م)، اسلام‌شناس لوتری مذهب، سوئدی، استاد الهیات و اسقف شهر لینكوپینگ در جنوب غربی استكهلم. زندگی‌نامه آندره در ونا دیده به جهان گشود و در استكهلم درگذشت. تحصیلات عالی خود را در دانشگاه اوپسالا (شهری در شمال باختری استكهلم) به پایان برد و در 1927 م به استادی رشتۀ الهیات دانشگاه استكهلم ب...
  • ابن افطس |
  • حسن بن سهل | حَسَنِ بْنِ سَهْل (د 236 ق / 850 م)، دیوان‌سالار و وزیر مأمون عباسی، برادر ذوالریاستین فضل بن سهل. دربارۀ زندگی او پیش از آنکه به‌عنوان یکی از کارگزاران مأمون عباسی در عرصۀ سیاست ظاهر شود
  • ضیاءپور | ضیاءْپور، جلیل، از نخستین پژوهشگران عرصۀ پوشاک و جنگ‌افزار مردم ایران و نیز از پیشگامان نقاشی نوین.
  • اسپیجاب | اَسپیجاب \ aspijāb\ ، یا اَسفیجاب، اَسبیجاب، ناحیه و شهری در ماوراءالنهر. اسپیجاب را شهر سفید نیز خوانده‌اند (کاشغری، 1/ 31، 3/ 133). ناحیۀ اسپیجاب در روزگار سامانیان سرزمین‌ پهناوری بود که نواحی حاصلخیز پیرامون رود اریس (از شعبه‌های شرقی سیردریا یا سیحون) و شاخه‌های آن را در بر می‌گرفت و مرکز آن نیز شهری به ...
  • اردبیل | اَرْدَبیل [ardabīl]، استان، شهرستان و شهری کهن در شمال غربی ایران.
  • بشر مریسی | بِشْرِ مَرّیسی‌، ابوعبدالرحمان‌ بشر بن‌ غیاث‌ بن‌ ابی‌ كریمۀ مرّیسی‌ (د 218 یا 219ق‌ / 833 یا 834م‌)، متكلم‌ جَهم‌گرای‌ مرجئی‌، فقیه‌ حنفی‌ مذهب‌ و از چهره‌های‌ شاخص‌ اصحاب‌ رأی‌. وی‌ از موالی‌ خاندان‌ زید بن‌ خطاب‌ (برادر خلیفۀ دوم‌، نك‍ : ابن‌ عبدالبر، 2 / 550) بود (ذهبی‌، سیر... ، 10 / 199). بشر به‌ مرّیسه...
  • ابر |
  • ابن اجدایی |
  • ابن جلاء | اِبْنِ‌جَلاّء، ابوعبدالله‌ احمد بن‌ يحيی‌ جلاء (د 306 ق‌/ 918 م‌)، از صوفيان‌ نامدار شام‌. سلمی‌ (ص‌ 166) و به‌ تبع‌ وی‌ انصاری‌ (ص‌ 295) نام‌ وی‌ را محمد نيز گفته‌اند، ولی‌ احمد را درست‌تر دانسته‌اند. خود او دربارۀ شهرت‌ پدرش‌ به‌ «جلاء» گفته‌ است‌: پدرم‌ زنگ‌ از آهن‌ نمی‌زدود، بلكه‌ با سخنان‌ خود زنگ‌ گناها...
  • الابعاد و الاجرام* |
  • ابراهيم بن حبيب، ابواسحاق |
  • آملی، ابوالحسین | آمُلی، ابوالحسین احمد بن حسین بن هارون اقطع، معروف به «سید مؤید باللـه» و «عضدالدوله» (333-421 ق / 945-1030 م)، فقیه، ادیب، محدث، مفسر و شاعر. وی از نوادگان زیدبن حسن مجتبی (ع) و از پیشوایان زیدیۀ طبرستان و معاصر صاحب بن عباد (326-385 ق / 938-995 م) بود و همراه برادر کهترش الناطق بالحق یحیی بن حسین (340-422 ق...
  • ابن ایوب | اِبْنِ اَيّوب‌، جمال‌الدين‌ عبدالله‌ بن‌ علی‌ بن‌ يوسف‌ بن‌ علی‌ بن‌ محمد القادری‌ المخزومی‌ (782- 868 ق‌/ 1380-1463 م‌)، پزشك‌ و محدث‌ شافعی‌ مذهب‌ دمشقی‌، جد بزرگ‌ او يوسف‌ بن‌ علی‌، به‌ علت‌ مصائبی‌ كه‌ بر او وارد آمد، ايوب‌ لقب‌ گرفت‌. از اين‌ رو بازماندگان‌ او به‌ ابن‌ ايوب‌ شهرت‌ يافتند (سخاوی‌، 5/ 36)....
  • احزاب | نام سی و سومین سورۀ قرآن مجید، دارای 9 واحد موضوعی (ركوع)،‌ 73 آیه، 280‘1 كلمه، 796‘5 حرف.
  • چغانیان | (عربی: صغانیان)، سرزمینی کهن و کوره‌ای به مرکزیت شهری به همین نام در ماوراءالنهر در کرانۀ راست رود جیحون. این سرزمین، بخشهای شمالی اراضی حوضۀ آبریز چغانیان رود، از شاخابه‌های رود جیحون را که امروزه سُرخان‌دریا خوانده می‌شود، دربر می‌گرفته است. ناحیۀ سفلای سرخان‌دریا (ترمذ) در بیشتر زمانها جزو چغانیان نبوده، و...
  • حارث همدانی | ابوزهیر حارث بن عبدالله کوفی (د 65 ق / ‌685 م)، تابعی و از اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع). از آنجا که یک چشم او نابینا بود، او را اعور می‌گفتند (ابن قتیبه، 586-587؛ ابن رسته، 224) و به این لقب مشهور بود (سمعانی، 1 / 192).
  • امیرخیزی | اَمیرْخیزی، اسماعیل (1294-1385ق/ 1877-1966م)، فرزند محمدتقی، متخلص به گرامی و هنر، شاعر، ادیب، محقق، مورخ، عضو فرهنگستان و از رجال نهضت مشروطیت ایران.
  • بیمه |
  • اطفال | در اصطلاح كلامی، عنوان مباحثی است دربارۀ تعذیب كودكان كه از قرن اول هجری به بعد عرصۀ مناقشه و گفت‌وگو بوده است. پیدایش اینگونه مباحث را می‌توان نتیجه و پیامد سؤالاتی از این قبیل دانست: «اگر كودكان پیش از بلوغ از دنیا بروند، در آخرت چه حكمی دارند؟». بدین‌سان، مسائلی از این دست از سویی با مسألۀ عدل الٰهی و از س...
  • ارشد الدوله | اَرْشَدُ الدّوله ](a)[aršad-od-dowle، علی (مق‍ 1329ق/ 1911م)، از نظامیان مخالف مشروطیت در دورۀ محمدعلی شاه قاجار. او در اواخر سلطنت مظفرالدین‌شاه، مدتی از مأموران امیر بهادر جنگ (ه‍ م) بود، اما چون تظاهر به مشروطه‌خواهی کـرد، بـه‌رغـم مخـالفتهای شدید ناظم‌الاسلام کرمـانی ــ از طرفداران مشروطه ــ در1324ق عضویت...
  • ملت، بوستان | بوستانی در خیابان ولیعصر، بالاتر از تقاطع بزرگراه نیایش، واقع در منطقۀ 3 شهرداری تهران.
  • قصص الانبیاء | قِصَصُ الْاَنْبیاء، یا داستانهای پیامبران، نامی عام برای کتابهای دربرگیرندۀ سرگذشت و زندگی پیامبران و نیز نوعی (ژانری) خاص از ادبیات داستانی.
  • اعراب | اعراب \eʾrāb\، مهم‌ترین‌ و بحث‌انگیزترین‌ موضوع‌ در نحو زبان‌ عربی‌، تا جایی كه‌ برخی‌ آن‌ را نحو، و نحو را اِعراب‌ خوانده‌اند (نك‍ : زجاجی‌، 83؛ نیز EI1, III / 512). از نظر لغوی‌، این واژه‌ دارای‌ معانی‌ مختلفی‌ است‌. رایج‌ترین‌ معنی‌ لغوی‌ آن‌ «واضح‌‌ساختن‌» است‌ (خلیل‌، 2 / 128؛ ابن‌‌منظور، ذیل‌ عرب‌؛ لغت‌...
  • خدابنده، سلطان محمد* |
  • ایران (هیئت مبلغان شرقی) | ایران (هیئت مبلغانِ شرقی)، عنوان کتابی از جیمز بست، مؤسس و‌ مبلغ هیئت پرسبیتریهای آمریکایی در ایران که حاوی آگاهیهایی بسیار ارزشمند دربارۀ جوانب فرهنگی و فولکلوریک ایران
  • ارسل، سفرنامه | اُرْسُل، سَفَرْنامه، گزارش سفر ارنست ارسل (ز 1858م / 1274ق)، حقوق‌دان و جهانگرد بلژیکی با عنوان سفرنامۀ قفقاز و ایران که در عصر ناصرالدین شاه قاجار به ایران سفرکرده است.
  • خالد بن سعید | خالِدِ بْنِ سَعید، ابوسعید (مق‍ 13 یا 14 ق/ 634 یا 635 م)، صحابی پیامبر (ص).
  • اردل | اَرْدَل‌، شهر و شهرستانی‌ به‌ همین‌ نام‌ در استان‌ چهارمحال‌ و بختیاری‌. این‌ نام‌ در برخی‌ متون‌ ترجمه‌ شده‌ به‌ فارسی‌، سهواً به‌صورت‌ آردال‌ (كرزن‌، 2/ 362) و آردل‌ (دوراند، 70) آمده‌ است‌. شوارتس‌ احتمال‌ می‌دهد كه‌ این‌ نام‌ با اردوان‌ ارتباط داشته‌ باشد (ص‌ 660، حاشیۀ 12).
  • ابراهیم بن سنان |
  • ابن جریج | اِبْنِ جُرَيْج‌، عبدالملك‌ بن‌ عبدالعزيز بن‌ جريج‌ مكنّی‌ به‌ ابوالوليد و ابوخالد (ح‌ 80 - 150 يا 151 ق‌/ 699-767 يا 768 م‌)، محدث، فقيه‌، حافظ، قاری‌ و مفسر مكی‌ رومی‌ الاصل‌ كه‌ او را فقيه‌ الحرم‌ يا شيخ‌ الحرم‌ نيز خوانده‌اند. در تاريخ‌ تولد و درگذشت‌ وی‌ اختلاف‌ است‌ (نک‍ : كتبی‌، 6/ 75؛ داوودی‌، 1/ 352؛ ...
  • ابن شهاب زهری |
  • ابن شبرمه |
  • ابن سحنون | اِبْنِ سَحْنون، ابوعبدالله محمد بن سحنون بن سعيد بن حبيب تنوخی (202-256 ق/ 817-870 م)، فقيه مالكی. وی مقدمات علوم را در قيروان فراگرفت و نزد پدر خويش فقه آموخت (مالكی، 1/ 345؛ قاضی عياض، 4/ 204) و از كسانی مانند عبدالله بن ابی حسّان يحصبی، موسی بن معاويۀ صُمادحی، عبدالعزيز بن يحيی مدنی هاشمی، عبدالمؤمن بن مست...
  • ابن وافد | ابوالمُطرف عبدالرحمن بن محمد عبدالکبیر بن یحیی بن وافد لَخمی (389-467 ق / 999-1075 م)، پزشک و داروشناس اندلسی.
  • بگ | بِگ، یا بیگ، بیك، بك، پیگ، بای، بی، لقب دولتمردان و اشراف‌زادگان در زبان تركی، به معنی بزرگ، ثروتمند، امیر، شاه‌زاده، حاكم، ارباب، آقا، ومؤنث آن بیگُم به معنی شاه‌زاده خانم، خاتون و خانم (برای صورتهای مختلف، نک‍ : كاشغری، 1 / 299؛ «دائرةالمعارف ترك1»، VI / 265؛ دائرةالمعارف فارسی، 1 / 436؛ I / 1159 ,EI²).
  • حجر، شهر | حِجْر، شهری کهن معروف به حجرِ ثمود در شمال غربی شبه‌جزیرۀ عربستان.
  • بار امانت | بارِ اَمانَت، اصطلاحی عرفانی که از آن به «امانت ربانی» و «امانت ریوبیت» نیز تعبیر شده، و در اصطلاح صوفیه ودیعه‌ای است الهی که آدمی با آن به شناخت و دوستی خداوند رسیده (سمعانی، 277؛ ﻧﻜ : نجم‌الدین، مرصاد... ، 145، مرموزات ...، 15-16؛ نسفی، 252)، و استعدادی است فطری و خداداد که انسان با آن به جامعیتِ اسماء و صف...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: