ابن دانیال
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/223078/ابن-دانیال
سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
چاپ شده
3
اِبْنِ دانيال، شمسالدين محمد بن دانيال بن يوسف خزاعی موصلی (647-710 ق/ 1249-1310 م)، چشم پزشك، شاعر و اديب مشهور به حكيم ابن دانيال. در ميان آثار وی چيزی كه گواه بر دست داشتن او در حكمت و فروع آن باشد يافت نمیشود. بنابراين اشتهارش به حكيم، كه از سوی معاصران وی مثلاً دواداری (9/ 122) همراه با تكريم و احترام بسيار، ياد شده است، میتواند به سبب اشتغال به طبابت بوده باشد. بغدادی (2/ 141) نام پدر او را خليل بن دانيال و ابن حجر عسقلانی (5/ 175) و به پيروی از او برخی از منابع متأخر (عزاوی، 1/ 421) نسبت خزاعی را مراغی آوردهاند. احتمال يهودی يا مسيحی تبار بودن وی (سارتن، 2(2)/ 2120) نيز ظاهراً هيچ مأخذ معينی ندارد. در منابع نزديك به زمان وی، همچون الوافی بالوفيات صفدی و عيون التواريخ ابن شاكر، بيشتر جنبههای علمی و ادبی و حكايات و اشعار ابن دانيال ذكر شده و نكات مهم زندگی او همچون زمان و محل تولد و مهاجرتش به مصر در منابع بعدی به ويژه تاريخ مصر مانند السلوك مقريزی، النجوم الزاهرۀ ابن تغری بردی، حسن المحاضرۀ سيوطی و بدائع الزهور ابن اياس آورده شده است.
صفدی (3/ 51-57)، نخستين كسی كه از ابن دانيال ياد كرده، بدون ذكر تاريخ وفات، نظم و نثر او را به شيرينی و روانی ستوده و از جهت شمول بر نوادر و نكات عجيب، به ابن حجاج و ابن سُكّره تشبيه كرده است. ابن دانيال در موصل زاده شد (مقريزی، 2(1)/ 95) و در زمان سلطنت ملك ظاهر بيبرس بندقداری به سرزمين مصر مهاجرت كرد (ابن اياس، 1(1)/ 438- 439) و نزد عثمان بن سعيد فهری شاعر، مشهور به ابن لؤلؤ ادب آموخت (سيوطی، 1/ 327- 328). او چشم پزشكی را كه دانسته نيست نزد چه كسانی آموخت، پيشۀ اصلی خود قرار داد و در مطب خود در يكی از محلههای قاهره به نام باب الفتوح، بيماران را میپذيرفت (ابن شاكر، 22/ 343؛ ابن تغری بردی، 9/ 215). در عين حال خدمت امرا و ملوك نيز میكرد و با ايشان ارتباط داشت، چنانكه از ديوان امير سيفالدين سلاّر مستمری داشت و ملك اشرف را، پيش از رسيدن به سلطنت در سفرها همراه بود (صفدی، 3/ 52)، اما چگونگی اين روابط در منابع نيامده و اكنون نمیدانيم كه وی به عنوان طبيب، خدمت امرا و ملوك میكرده يا به عنوانی ديگر. وی در قاهره درگذشت.
شخصيت ابن دانيال را از اشعار باقی مانده و حكاياتی كه از او نقل شده است، میتوان دارای دو جنبۀ مشخص دانست. نكتهسنجی و بذلهگويی و حاضرجوابی عجيب او، كه در برابر مردم عادی و امرا و ملوك يكسان بود، نخستين جنبۀ شخصيت وی را تشكيل میدهد (همانجا). ديگر جنبۀ شخصيت ابن دانيال كه از اشعار و آثار آميخته از نظم و نثرش هويداست، حاكی از ديدگاه انتقادی او نسبت به حوادث و اتفاقات اجتماعی ـ سياسی عصر خويش است و به همين جهت اين آثار را میتوان انعكاس گوشهای از تاريخ اجتماعی مصر آن روزگار دانست. بررسی اجمالی از آثار ابن دانيال، با توجه به زندگی و پيشۀ طبابت و شخصيت او، تصويری از بينش نسبتاً عميق وی به واقعيتهای محيطش، همراه يك زندگی فعال و پويا به دست میدهد. شايد بتوان بين ابن دانيال در مصر و عبيد زاكانی در ايران، كه با اندك تسامحی میتوان آن دو را معاصر شمرد، مشابهتهايی يافت. لحن طنزآلود اشعار و مضامين و الفاظ مندرج در آثار ادبی هر دو شاعر، به ويژه با توجه به شرايط مشابه سياسی ـ اجتماعی هر دو جامعه در يك عصر تا حدودی همسان است. پديدههايی مانند تظاهر به دينداری و جاری ساختن حدود بيش از حد شرعی به وسيله امير مبارزالدين محمد (نک : زرينكوب، 51-52) در ايران و نظير همين رفتار از سوی ملك ظاهر بيبرس در مصر، واكنشهای مشابهی نزد دو شاعر برانگيخته است. سه حكايت منثور و منظوم، چند منظومۀ طبی و رجالی و مجموعهای از اشعار، از ابن دانيال به جا مانده است. شعر كه در آثار ابن دانيال جای خاصی دارد ــ چنانكه اغلب آنها يا منظوم است يا آميختهای از نثر و نظم ــ به عنوان وسيلۀ مؤثری برای بيان مقاصد اجتماعی وی به كار میرود. اين آثار عبارتند از: 1. طيف الخيال، عجيب و غريب و المُتيَّم و الضائع اليتيم كه میتوان آنها را از نوع نمايشنامههای كمدی ــ انتقادی ـ اجتماعی انگاشت. اين 3 نمايشنامه در مجموع به نام اولی و همچنين خيال الظل مشهور گرديدهاند و عمدۀ شهرت ابن دانيال نيز به واسطۀ همين نمايشنامههاست. هر چند پيش از زمان ابن دانيال، وجود و اجرای نمايش در مصر ــ گر چه نه در تمام جهان اسلام ــ به صورت بازيهای كمدی و نمايشهای مذهبی سابقه داشته، چنانكه به قرن 4 ق/ 10 م هم میرسيده (بدوی، XIII/ 83/ 84) با اين حال در آثارابن دانيال نوآوريهايی نهفته كه تا آن زمان سابقه نداشته است (مقريزی، 2(1)/ 95). زبان نمايشنامهها از نثری فصيح برخوردار است، اما گاه به گاه الفاظ و تركيبات سست و عاميانه و اصطلاحات ركيك در آنها به كار رفته است (فروخ، 3/ 707). ابن دانيال با انتخاب شخصيتها (پرسوناژ) از طبقات پايين و پست جامعه (بدوی، XIII/ 92) هماهنگی اجزاء و تناسب اثر را حفظ میكند. ساختمان هر يك از سه نمايشنامه با ديگری متفاوت است و با اين حال هر سه نيز ويژگيهای مشتركی دارند، همچون به كار رفتن آواز، موسيقی و رقص در آنها (همو، (XIII/ 106، چنانكه صفدی (3/ 51) نيز آن را در حقيقت طربانگيز و رقصآور وصف كرده است. در آغاز هر نمايش مقدمهای كوتاه، شامل مقصود و هدف نويسنده گنجانده شده است. طيف الخيال نخستين و بلندترين نمايشنامه است كه در عين حال بهترين طرح و شخصيتپردازی را دارد، در حالی كه نمايشنامۀ دوم، عجيب و غريب، دارای طرح مرتب و مشخصی نيست، اما بحث دربارۀ سومين نمايشنامه يعنی المتيّم و الضائع اليتيم، سخت دشوار میگردد، چرا كه دست نوشتۀ آن در بسياری از مواضع از بين رفته است. ابراهيم حمّاده كوشيده تا اين مواضع را دوبارهسازی كرده، داستان را به هم پيوند دهد، با اين حال داستان اين نمايش برخلاف نمايشنامۀ دوم، از هماهنگی برخوردار است. اين نمايشنامهها تاكنون چندين بار به صورتهای گوناگون به چاپ رسيدهاند و به چندين زبان دربارۀ آنها نقد و بررسی به عمل آمده است. بدوی تمام اين چاپها و نقد و بررسيها را مورد تحليل قرار داده و كار نويسندۀ مصری ابراهيم حماده را كه به نام: خيال الظل و تمثيليات ابن دانيال، به سال 1963 م در قاهره منتشر شده، بهترين و جامعترين آنها به شمار آورده، اما در عين حال معتقد است كه هنوز مطالعۀ كافی دربارۀ اين نمايشنامهها انجام نگرفته است (XIII/ 87-89, 90, 93-94, 102, 104, 106). 2. المختار من شعر ابن دانيال، كه گزيدهای از اشعار اوست و صلاح صفدی آن را مرتب كرده و برای نخستين بار در 1978 م به كوشش محمد نايف الدليمی در بغداد در 334 صفحه منتشر شد (منجد، 5/ 21). حاجی خليفه (1/ 813) به خلاصهای از ديوان شعری به نام عقد اللآل فی المختار من شعر الاديب محمد بن دانيال اشاره كرده كه چنين آغاز میشود: اَلحَمدُلِلِه الّذی اَلهَمَنا سِحرَالبَيان، كه ممكن است همان برگزيدههای صفدی باشد و ظاهراً از ديوان ابن دانيال به جز همين خلاصه چيزی بر جای نمانده است. بروكلمان دو نسخۀ خطی ديگر را نيز نشان داده است (GAL, S, II/ 2). 3. عقود النّظام فی من ولی مصر من الحكّام، ارجوزهايست شامل 101 بيت. در اين ارجوزه نام قضات مصر، از زمان فتح اسلامی، تا عهد خود ابن دانيال آورده شده كه سيوطی (2/ 138- 142) آن را كاملاً نقل كرده و خود نيز در همانجا ذيلی بر آن افزوده است. ذيلهای چندی كه به دنبال آن سروده شدهاند (حاجیخليفه، 2/ 1865؛ سخاوی، 575؛ ظاهريه، 152-153) و اينكه ابن حجر عسقلانی آن را اساس كتاب رفع الاصر عن قضاة مصر خود قرار داد (حاجی خليفه، همانجا؛ GAL, S, II/ 2)، حاكی از اهميت و ارزش تاريخی اين منظومۀ كوتاه است. این ارجوزه به نام جوهرة النظام ... نيز ناميده شده است (سيد، خطی، 1/ 232). نسخهای از آن مربوط به سدۀ 8 ق/ 14 م موجود است كه در زير هر بيت، شرح حال قاضی مذكور در همان بيت را شامل است (همو، «نوادر»، 2(3)/ 203). 4. ارجوزة فی الطب. نسخهای از آن با تاريخ كتابت 968 ق/ 1561 م به شمارۀ 3645/ 2 در اياصوفيا موجود است (احسان اوغلی، 39). 5. كفاية المتطبّب و نهاية المتأدّب، كه با ارجوزۀ قبل، دو اثر طبی ابندانيال را تشكيل میدهند. نسخهای از آن در بريل موجود است (GAL, S، همانجا). 6. شرح المقصود فی التصريف، چنانكه از نامش پيداست در علم صرف است كه تنها بغدادی (2/ 141) از آن ياد كرده است.
ابن اياس، محمد بن احمد، بدائع الزهور، به كوشش محمد مصطفی زياده، قاهره، 1402 ق/ 1982 م؛ ابن تغری بردی، النجوم؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الدرر الكامنة، حيدرآباد دكن، 1396 ق/ 1976 م؛ ابن شاكر كتبی، محمد، عيون التواريخ، نسخۀ عكسی، استانبول، كتابخانۀ احمد ثالث، شم 2929؛ احسان اوغلی، اكملالدين، فهرس مخطوطات الطب الاسلامی ... ، استانبول، 1404 ق/ 1984 م؛ بغدادی، هديه؛ حاجی خليفه، كشف؛ دواداری، ابوبكر بن عبدالله، كنزالدرر، به كوشش هانس روبرت رويمر، قاهره، 1379 ق/ 1960 م؛ زرينكوب، عبدالحسين، از كوچۀ رندان، تهران، 1364 ش؛ سارتن، جورج، مقدمه بر تاريخ علم، ترجمۀ غلامحسين صدری افشار، تهران، 1357 ش؛ سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، «الاعلان بالتوبيخ»، به كوشش فرانتس روزنتال، همراه علم التاريخ عند ... ، بغداد، 1963 م؛ سيد، خطی؛ همو، «نوادر المخطوطات فی مكتبة طلعت»، مجلۀ معهد المخطوطات العربية، س 3، شم 2، ربيعالثانی 1377 ق/ نوامبر 1957 م؛ سيوطی، حسن المحاضرة، قاهره، 1299 ق؛ صفدی، خليل بن ایبک، الوافی بالوفيات، به كوشش س. ددرينگ، دمشق، 1953 م؛ ظاهريه، خطی (التاريخ)؛ عزاوی، عباس، تاريخ العراق، بغداد، 1353 ق/ 1935 م؛ فروخ، عمر، تاريخ الادب العربی، بيروت، 1984 م؛ مقريزی، احمد بن علی، السلوك، به كوشش محمد مصطفی زيادة، قاهره، 1941 م؛ منجد، صلاحالدين، معجم المخطوطات المطبوعة؛ بيروت، 1982 م؛ نيز:
Badawi, M. M., «Medieval Arabic Drama: Ibn Dānīyāl», Journal of Arabic Literature, Leiden, 1982; GAL, S. بخش علوم
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید