ترجمه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 7 مهر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224184/ترجمه
یکشنبه 12 مرداد 1404
چاپ شده
15
با فتح استانبول در 857ق/ 1453م توسط سلطان محمد دوم (فاتح) و تصرف برخی دیگر از ایالات آناتولی و یکپارچه شدن امپراتوری عثمانی و نیز تأسیس مدارس جدید معروف به «صحن ثمان»، دانشمندان، شاعران و مترجمان بسیاری از اطراف و اکناف به استانبول روی آوردند و همین امر زمینهساز افزایش کوششهای علمی در استانبول گردید. سلطان محمد دوم آثاری را کـه از فارسی و یونانـی ترجمه میشد، مطالعه میکرد (اوزون ـ چارشیلی، همان II/ 629)؛ ترجمۀ شامل اللغة کتاب لغت از فارسی به ترکی؛ وقایة در فقه (همان، II/ 630)؛ و شرعة الاسلام تألیف محمد بن ابیبکر معروف به اسلام زاده (همان، II/ 631) نیز از جملۀ آثار ترجمه شده در سدۀ 9ق به شمار میآیند. سدۀ 10ق/ 16م، دوران اوج نهضت تألیف و ترجمه در نخستین سدههای حاکمیت دولت عثمانی به شمار میرود. ترجمۀ کتابهایی از عربی به ترکی مثل الحادی فی علم الذادی، اثر نجمالدین محمود با عنوان مجمعالمجربات (همان، II/ 599-600)؛ شقایق نعمانیۀ طاشکوپری زاده، با ترجمۀ مجدی (همان، II/ 594)؛ وامق و عذرا (همانجا)؛ قاموس فیروز آبادی با نام بابوس (همان،II/ 595)؛ کشف الغمم فی اخبار الامم، داستان مناقب بهمن شاه بن فیروز شاه؛ ذخیرة الملوک تألیف میرسید علی همدانی (انواری، 21؛ اوزون چارشیلی، همان، II/ 633)؛ بخشی از تاریخ طبری با ترجمۀ نصوح مطراقچی با عنوان مجمع التواریخ؛ و رسالۀ هیئت از علی قوشچی از فارسی (همانجا)، مهمترین آثار ترجمه شده در این دوره محسوب میشوند. از اوایل سدۀ 11ق/ 17م، نخستین نشانههای رکود و فترت در مسـائل سیـاسی ـ اجتمـاعی ـ فـرهنگی در امپـراتـوری عثمـانی ظاهر شد و این روند تا آغاز نگرش به فرهنگ و تمدن غرب (اروپا) در یک سدۀ بعد یعنی «دورۀ لاله» ادامه یافت. اگر چه نهضت ترجمه رو به سستی نهاد، اما ترجمههایی نیز در این دوره صورت گرفته است که ترجمه و شرح گلستان و بوستان سعدی و دیوان حافظ توسط سودی بوسنیایی (بسنوی) (بروسهلی، 1/ 323؛ اوزون چارشیلی، همان، III(2)/ 494)، ترجمه و شرح مثنوی مولوی با عنوان مجموعة اللطائف و مطمورة المعارف توسط انقروی (نک : ه د، 10/ 399)، مرآت الملوک غزالی (هامرپورگشتال، 3/ 1857)، و وفیات الاعیان ابنخلکان (همو، 3/ 2333) از آن جملهاند. به رغم این فترت، در همین قرن نویسندگان و دانشمندان صاحب سبک در این دوره ظهور کردند که برخی از آنها با آثار خود به اوج شهرت رسیدند که مصطفی ابن عبدالله معروف به کاتب چلبی یا حاجی خلیفه و نیز هزار فن حسین افندی از آن جملهاند. همچنین آثاری نیز در این دوره به ترکی ترجمه شد. کاتب چلبی 1018- 1068ق/ 1609- 1658م آثار بسیاری در علوم مختلف، مانند کتابشناسی، تاریخ و جغرافیا از خود به یادگار گذاشته است. وی با زبانهای فرانسه و لاتینی آشنا بود و زبانهای عربی و فارسی را نیک میدانست (کاراعلی اوغلو، I/ 770). او در تألیف مهمترین اثر جغرافیایی خود به نام جهان نما از آثار نویسندگان اروپایی مانند مرکاتور، هوندیوس و اورتلیوس استفاده کرده است (شاو، 1/ 490-491؛ بروسهلی، 3/ 129؛ اوزون چارشیلی، همان، III(2)/ 507-508)، جهان نمای کاتب چلبی یکی از منابع مهم مورد استفادۀ جغرافینگاران اروپایی بوده است (کورداکول، 366). وی با بهرهگیری از آثار اروپـایـی فصـل جدیـدی در ایـن زمینـه گشوده است (اوزون ـ چارشیلی، همان، III (2)/ 506). حسین هزارفن (د 1003ق/ 1621م)، مؤلف تاریخ عمومی تنقیح التواریخ قسمتهای مربوط به ممالک اروپایی را از مآخذ غربی برگرداند (همان، III(2)/ 547). وی این کتاب را به مارکی دو نوانتل، سفیر فرانسه در استانبول، تقدیم نمود (همان، III(2)500)، و به این ترتیب با اروپاییان آشنایی پیدا کرد؛ چنانکه با آنتوان گالان، فرستادۀ لوئی چهاردهم، پادشاه فرانسه برای پژوهشهای علمی، ملاقات کرده است (همان، III(2)547). ترجمههای دیگر اینها ست: ترجمۀ روضة الصفای میرخواند از فارسی (همان، III(2)500-507)؛ ترجمۀ «اقلیم جدید» دربارۀ آمریکا که در 1142ق/ 1730م با نام تاریخ الهند الغربی، المسمى بحدیث نو از سوی ابراهیم متفرقه (ه م) چاپ شد (اوزون چارشیلی، همان، III(2)/ 506)؛ ترجمۀ قانون فی الدنیا اثر منجم احمد بن علی در هیئت، نجوم، جفر و جغرافیا با نام عجایب عظما توسط قاضی عبدالرحمان (نک : همان، III(2)/ 506-507)؛ ترجمۀ اطلس مینور با نام لوامع النور فی ظلمات؛ ترجمۀ اطلس ماژور، تألیف یوان بلو با نام نصرةالاسلام و السرور فی محرر اطلس ماجور یا «ترجمۀ جغرافیایی کبیر» توسط ابوبکر بهرام بن دمشقی (د 1102ق/ 1691 م) در 6 جلد، نیز خلاصۀ آن در 2 جلد (همان، 507-508 III(2))؛ همچنین ترجمۀ ذخیرۀ خوارزمشاهی در پزشکی با نام قانون العلاج و شفاء الامراض لکل مزاج (همان، III (2)509).
تجدید حیـات علمی در امپـراتـوری عثمانی پس از یک قرن و نیم رکود و سستی، با سلطنت احمد سوم (1115-1143ق/ 1703-1730م)، بیست و سومین سلطان عثمانی (نک : نعیم، 2/ 23-24؛ اوزتونا، VIII/ 126) و صدارت ابراهیم پاشا نوشهری (ه م؛ نیز نک : جودت، 1/ 61؛ عثمانزاده، 32) آغاز میشود. دوران سلطنت و صدارت این شخصیت که به سبب کشت و پرورش گل لاله در تاریخ عثمانی به «لالـهدوری» (عصر لاله) کـه یک مفهـوم فـرهنـگی ـ سیـاسی است، معروف شده است، آغاز گرایش به فرهنگ و تمدن اروپایی در امپراتوری عثمانی محسوب میشود؛ به همین سبب برای آشنایی با این فرهنگ و تمدن، نمایندگانی به کشورهای اروپایی فرستاده شدند (یوردآیدین، 140-141). اخذ فرهنگ اروپایی بزرگترین میراث و دستاورد عصر لاله است (شاو، 1/ 410). پا به پای نفوذ فرهنگ و تمدن اروپایی به جامعۀ عثمانی، امور فرهنگی نیز نضج گرفت و در این میان ترجمۀ آثار علمی و ادبی از زبانهای گوناگون آغاز گردید. ابراهیم پاشای صدراعظم که خود شخصیتی دانش آموخته و اهل ادب بود، برای ترجمۀ آثار ارزشمند اسلامی از عربی و فارسی، گروهی از دانشمندان را گرد آورد (همو، 1/ 406) و «هیئت ترجمه» تشکیل داد (کارال، VI/ 178). وظیفۀ این هیئت، ترجمه از زبانهای دیگر به ترکی با زبان ساده بود (همانجا). با تلاش این هیئت گذشته از آثار اسلامی، آثاری از زبانهای اروپایی در زمینههای تاریخ، فلسفه و نجوم ترجمه شد (شاو، همانجا). برخی از آثاری که در سدۀ 12ق/ 18م و در دوران ابراهیم پاشا ترجمه شده، اینها ست:ترجمۀ کتاب 24 جلدی عِقد الجمان اثر بدرالدین محمود عینی از عربی؛ ترجمۀ تاریخ عمومی جامع الدول تألیف احمد دَده معروف به منجم باشی، که توسط ندیم، شاعر معروف از عربی ترجمه و تلخیص شده است؛ ترجمۀ تاریخ حبیب السیر، تألیف خواندمیر و مطلع السعدین عبدالرزاق سمرقندی از فارسی (اوزون چارشیلی، «تاریخ»، IV(1)154-155). برخی از آثار ارسطو نیز در همین زمان به دستور ابراهیم پاشا از یونانی توسط اسعد افندی ترجمه شده است. این مترجم 3 کتاب از 8 کتاب ارسطو را با نام کتب الثمانیة فی سماع الطبیعی از یونانی به زبان عربی ترجمه کرده است (همان، IV(1)/ 155, IV(2)538-539). ترجمۀ تاریخ سیاح، تألیف راهب کروسینسکی از مبلغان یسوعی مقیم ایران دربارۀ حوادث اواخر دوران صفویه که توسط ابراهیم متفرقه چاپ شده است (همان، IV(1)162؛ نک : ه د، ابراهیم پاشا، نیز ابراهیم متفرقه). همچنین ترجمۀ کتاب لغت صحاح جوهری تألیف محمد بن مصطفى وانی با نام لغت وان قولی (همان، IV(1)/ 161؛ سامی،6/ 4678) از دیگر ترجمههای این دوره است.
در همین سده (12ق/ 18م) آثاری نیز در علوم پزشکی، ریاضیات، جغرافیا و فیزیک از زبانهای مختلف ترجمه شده است: ترجمۀ تحفة المؤمنین اثر محمد بن حسین، از پزشکان شاه سلیمان صفوی با نام غنیة المحصلین فی ترجمة تحفة المؤمنین از عربی؛ ترجمۀ غایة الاتقان فی تدبیر بدن الانسان تألیف مصطفى بن محمد بن احمد، با نام نزهة الابدان از عربی؛ ترجمۀ کتابی از پارا لس سویسی توسط عمر شفائی، از پزشکان عثمانی با نام منهاج الشفائی فی الطب الکمیائی، نخست از زبان فرانسه به عربی، و سپس به ترکی؛ ترجمۀ قانون ابن سینا با نام تبخیر المطحون؛ ترجمۀ «فصول بوئرهاوه»، پزشک فلامانی با نام قطعات نقاوه فی ترجمة بوئرهاوه (اوزون چارشیلی، همان،IV(2)/ 528-533 )؛ مجموعۀ هیئت قدیمه و جدیده، نوشتۀ ابراهیم متفرقه، ترجمۀ تألیف آندریس کللر هلندی است که به دستور احمد سوم به ترکی ترجمه شده است (همان،IV(2)/ 586 ). ترجمه و توسیع زیج لالاند توسط منجم مؤمن زاده حسین (همان، IV(2)/ 537 ؛ بروسهلی، 3/ 260)؛ ترجمۀ کتاب پزشک و جغرافیدان برهارد وارنوس هلندی از آلمانی؛ ترجمۀ شرح ماتیولــی بر کتاب ماتـریا مدیکا اثر دیسکوریـدس (اوزون ـ چارشیلی، همان، IV(2)/ 538).با کشتهشدن صدراعظم ابراهیم پاشا و خلع سلطان احمد سوم (برای تفصیلات، نک : ه م م) عصر لاله نیز سرآمد و فعالیتهای فرهنگی نیز دچار فترت شد و این امر تا آغاز سدۀ 13ق/ 19م و شروع نظام جدید و تنظیمات خیریه ادامه یافت؛ اگر چه کار تألیف و ترجمه به سستی گرایید، شخصیتی چون شانیزاده، کتابهای فلسفی، پزشکی و فنی را از زبانهای اروپایی ترجمه کرد (ووسینیچ، 102). با شروع نظام جدید در زمان سلیم سوم و محمود دوم، و در دورۀ تنظیمات و اصلاحات (نک : کارال، ج V و VI، جم ) بار دیگر نهضت ترجمه از زبانهای دیگر نضج گرفت و به غنای زبان ترکی کمک کرد. در سرتاسر سدۀ 13ق/ 19م، نهضت ساده کردن زبان ترکی، زدودن لغات عربی و فارسی از آن و جایگزین کردن لغات ترکی اوج گرفت (همو،VI/ 178 ) و کتابهای بسیاری ترجمه شد. این ترجمهها در زمان سلیم، شامل موضوعات نظامی، در دورۀ محمود دوم، کتب ریاضی و طب و سپس حقوق، و در دوران سلطان عبدالعزیز، یعنی دورۀ اصلاحات (1273-1293ق/ 1856-1876م)، به ترجمۀ کتابهای ادبی، تاریخ، جغرافیا و فلسفه از زبانها اروپایی اختصاص یافت (همو، VII/ 213-215). در دوران محمود دوم، اقتباس و استفاده از منابع خارجی برای اصلاحات نظامی، دانستن زبان خارجی را ضروری ساخت؛ به همین سبب، دارالترجمه (ترجمه اوداسی = اتاق ترجمه) تأسیس شد که در آن نظامنامههای مربوط به آموزش نظامی ترجمه میشد (همو، VI/ 181). همچنین در این دوره به تربیت مترجمان رسمی نیز همت گماشته شد (برای تفصیلات، نک : IA، ذیل ترجمان). تأسیس انجمن دانش با اقتباس از آکادمی کشور فرانسـه، کـار ترجمه و تـدویـن کتب دارالفنـون ــ دانشگاه ــ و نیز ترجمۀ آثـاری را کـه بـه بـالارفتن آگـاهی مـردم کمک کند ــ ترجیحـاً از زبانهای اروپـایـی ــ را سازمـاندهی کرد. اعضای انجمن دانش میبایست بجز زبانهای عربی و فارسی، زبانهای اروپایی نیز بدانند و به ترجمه از آنها قادر باشند (همو، VI/ 176-177). انتشار روزنامهها نیز ترجمه از زبانهای دیگر را رونق داد؛ روزنامۀ جریدۀ حوادث دومین روزنامه پس از تقویم وقایع با صاحب امتیازی یک بازرگان انگلیسی به نام چرچیل، حوادث اروپا را با ترجمه از مطبوعات اروپایی، انتشار میداد (همو، VI/ 189). مترجمان نامآوری در سدۀ 13ق، در قلمرو عثمانی ظهور کردند که همگی از ادبا و اندیشمندان ارزشمند زمان بودند. آنان با ترجمه و نوشتن آثاری در زمینۀ داستان، نمایشنامه و شعر و نظایر آن در آشنایی جامعه با فرهنگ اروپایی سهم بسزایی داشتند. برخی از معروفترین نویسندگانی که در فن ترجمه نیز مهارت داشتند، ایناناند: عاصم معروف به مترجم عاصم، مترجم کتاب لغت برهان قاطع به ترکی (کورداکول، 431)؛ منیف پاشا (د 1328ق/ 1910م)، مترجم بینوایان ویکتورهوگو و مجموعهای از موضوعات تاریخی، اقتصاد و حقوق و فلسفه با نام «محاورات حکمیه» (همو، 430)؛ احمد وفیق پاشا (د 1309ق/ 1892م)، که به زبانهای عربی، فارسی، فرانسه تسلط کامل داشت و با زبانهای لاتین، انگلیسی، یونانی نیز آشنا بود (بروسهلی، 3/ 161؛ بانارلی، II/ 1068). وی نخستین مترجمی استکه آثارکلاسیک اروپایی را در عثمانی شناساند. برخی از ترجمههای او اینها ست: ترجمۀ کتاب شجرۀ ترک ابوالغازی بهادرخان از ازبکی به ترکیعثمانی (کارال،VII/ 295؛ کاراعلیاوغلو، II/ 143)؛ میکرومگا اثر ولتر؛ تلماک از فنلون؛ «سرگذشت ژیل بلاس» اثر لوساژ؛ ارنانی از ویکتورهوگو؛ ترجمۀ آثار مولیر شامل طبیب اجباری، ازدواج اجباری و... (همو،IV/ 143-144 ؛ کورداکول، 33-34؛ IA, I/ 209-210؛ نیز نک : ه د، 7/ 108-110). احمد مدحت (د 1331ق/ 1913م)، از نویسندگان و مترجمان دورۀ تنظیمات که با نگارش و ترجمۀ آثار متعدد جایگاه ویژهای در میان نویسندگان این دوره احراز کرد. احمد مدحت در معرفی نخستین ترجمهها، در سدۀ 13ق که بیشتر از ادبیات فرانسه است، نقش مهمی دارد. وی با ترجمۀ آثار الکساندر دومای پسر، شارل پل دوکوک، اوکتاو فویه، امیل گابوریو، ولتر و دیگران ادبیات فرانسه را به جامعۀ عثمانی معرفی کرد (کاراعلی اوغلو، II/ 322-323؛ کورداکول، 29؛ نیز نک : ه د، 7/ 83-84؛ «دائرةالمعارف دیانت...»، II/ 100-103).
معلم ناجی (د 1311ق/ 1893م)، آثار بسیاری شامل شعر، تحقیق و ترجمه از او به یادگار مانده است. مجموعهای از نظم و نثر که از زبانهای فارسی، عربی، فرانسه ترجمه کرده است، با نام مترجـم مهمترین اثـر وی در زمینۀ ترجمـه است (کاراعلی ـ اوغلو، II/ 381). ابراهیمشناسی (د 1288ق/ 1871م)، نویسنده، شاعر و روزنامه ـ نگار دورۀ تنظیمات، آغازگر و بنیادگذار ادبیات جدید در عثمانی (همو، II/ 193). وی نخستین کسی است که اشعار غربی را به زبان ترکی ترجمه کرد. نام این اثر «ترجمۀ منظومه» است که گزیدهای از اشعار شاعران فرانسوی مانند لامارتین، لافونتن، راسین، فنلون و دیگران است (همو، II/ 196؛ کورداکول، 571؛ شاو، 2/ 229). علی سُعاوی (د 1296ق/ 1878م)، نویسنده و مترجم. وی حدود 127 اثر شامل رساله، مقاله و ترجمه به زبانهای ترکی و فرانسه نوشته است که از میان آنها کتاب خیوه و کتابی دربارۀ ناصرالدین شاه قاجار را که به زبان فرانسه است، میتوان نام برد («دائرةالمعارف دیانت»، II/ 448). سعاوی از سادهکردن زبان ترکی، زدودن آن از لغات فارسی و عربی طرفداری میکرد و معتقد بودکه اذان، خطبهها و نماز را هم به ترکی میتوان خواند (کارال، VII/ 293). دورۀ تنظیمات در 1314ق/ 1896م سرآمد و جریان ادبی نوینی شروع شد که به «ادبیات جدیده» معروف است. ادبیات جدیده از دو جریان ادبی ثروت فنون و فجر آتی تشکیل شده است و از 1314 تا 1329ق/ 1896 تا 1911م را شامل میشود (کاراعلی اوغلو، II/ 503). این جریان ادبی کاملاً تحت تأثیر ادبیات غربی است (همو، II/ 515). در دوران جمهوریت از 1341ق/ 1923م، با فزونی آثار ادبی بومی اعم از شعر، داستان، نمایشنامه و جز آن، ترجمه از زبانهای دیگر اهمیت سابق را از دست داد و به صورت امری ثانوی درآمد. هم اکنون ترجمۀ آثار از تمام زبانهای دنیا در کشور ترکیه به عنوان یک کار فرهنگی و سازمان یافته توسط مترجمان ماهر صورت میگیرد.
ابن بیبی، حسین، مختصر سلجوقنامه (ذیل اخبار سلاجقۀ روم)، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، 1350ش؛ اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مغول، تهران، 1364ش؛ انواری، محمود، مقدمه بر ذخیرةالملوک سید علی همدانی، تبریز، 1358ش؛ بروسهلی، محمد طاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، ج 1، 1333، ج 3، 1342ق؛جودت، احمد، تاریخ، استانبول، 1309ق؛ حاجی خلیفه، کشف؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1316ق؛ شاو، ا.ج. و ا. ک. شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضان زاده، مشهد، 1370ش، صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1339ش؛ عثمانزاده، احمد تائب، حدیقة الوزراء، استانبول، 1271ق/1855م؛ نعیم، مصطفى، تاریخ نعیما، استانبول، 1281-1283ق؛ ووسینیج، وین، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ سهیل آذری، تهران، 1346ش؛ هامر پورگشتال، یوزف، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ میرزا زکی علیآبادی، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، 1267ش؛ نیز:
Banarli, N. S. Türk edebiyâtı târihi, Istanbul, 1983; IA; Karaalioğlu, S.K., Türk edebiyatı tarihi, Istanbul, 1982; Karal, E.Z., Osmanlı tarihi, Ankara, 1995; Kurdakul, Ԫ., Ԫairler ve yazarlar sōzlūğū, Istanbul, 1985; Oztuna, Y., Büyük Türkiye tarihi, Istanbul, 1983; Uzunçarԫılı, İ. H., Anadolu beylikleri ; Ankara, 1984; id, Osmanlı tarihi, Ankara, 1995; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1989; Yurdaydın, H., İslâm tarihi dersleri, Ankara, 1982.علی اکبر دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید