جغرافیا

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ارومیه |
  • اریوله | اُرْیوله‌، شهری‌ در استان‌ آلیكانته‌، در جنوب‌ شرقی‌ اسپانیا كه‌ امروزه‌ اُریئولا نامیده‌ می‌شود. اریوله‌ از شهرهای‌ كهن‌ اندلس‌ است‌ كه‌ به‌ گفتۀ جغرافی‌نویسان‌ قدیم‌، در نزدیكی‌ مُرسیه‌ در ناحیۀ تُدمیر قرار داشته‌ است‌ (ادریسی‌، 2/ 538؛ یاقوت‌، 1/ 403). كلمۀ اریوله‌ در زبان‌ لاتینی‌ به‌ معنای‌ زرین‌ است‌ (ا...
  • ارین |
  • ارونق | اَرْوَنَق‌، ناحیه‌ای‌ در غرب‌ تبریز كه‌ اكنون‌ «گونِی‌» نامیده‌ می‌شود و شامل‌ دهستانهای‌ سه‌گانه‌ در شهرستان‌ تبریز است‌.
  • اروندکنار | اَرْوَنْدْكَنار، بخش‌ و شهری‌ در استان‌ خوزستان‌ از توابع‌ شهرستان‌ آبادان‌.
  • ارور | اَرور، نام‌ شهری‌ كهن‌ میان‌دوشاخۀرود سند.بیرونی‌ ارور را در ◦95 و ′15 طول شرقی‌ و ◦28 و ′10 عرض‌ شمالی‌ نوشته‌ است‌ ( القانون‌...، 2/ 561).
  • ارمناک | اَرْمَناك‌، شهرستان‌ و شهری‌ در جنوب‌ تركیه‌ و غرب‌ رشته‌كوههای‌ توروس‌. این‌ نام‌ به‌ گونه‌های‌ مختلف‌ آمده‌ است‌ (نك‍ : قلقشندی، 5/ 346؛ EI2; IA, IV/ 316؛ پاولی‌، XIII/ 1258). سرزمین‌ و شهر مذكور در قدیم‌ گِرمانیكوپولیس‌ نامیده‌ می‌شد و در بیتینیا نزدیك پروسا قرار داشت‌ و هِلْگاس‌ و بوسكوئیت‌ نیز خوانده‌ می...
  • ارنیط | اَرْنیط، یا آرنِدو، نام‌ دژ و شهری‌ كهن‌ در شرق‌ استان‌ لوگرونیو ی اسپانیا. این‌ شهر در°42 و´11 عرض‌ شمالی و°2 و´4 طول غربی‌، و در 43 كیلومتری‌ جنوب‌ شرقی‌ لوگرونیو، بر جانب‌ چپ‌ ساحل‌ رود سیداكوس‌ (نك‍ : EI2، كه‌ به‌ اشتباه‌ سیكادوس‌ ذكر شده‌ است‌)، یكی‌ از شاخه‌های‌ رود اِبرو، و در سرزمین‌ مرتفع‌ و حاصل‌خیز...
  • اریتره | اِریتْره‌، سرزمینی‌ تاریخی‌ در شمال‌ اتیوپی‌ (حبشه‌) و كشوری‌ اسلامی‌ در یكی‌ از مناطق‌ سوق‌الجیشی‌ جهان‌.
  • اروندرود | اَرْوَنْدْرود، نام‌ دیگر رود دجله‌ (ه‍ م‌) كه‌ در بعضی‌ از كتب‌ پارسی‌ میانه‌ و همچنین‌ در شاهنامۀ فردوسی‌ بارها آمده‌ است‌ و از 1338ش‌ به‌ علل سیاسی‌ بر شط العرب‌ (ه‍ م‌) اطلاق‌ گردید و اكنون‌ نیز در نوشته‌های‌ فارسی‌ به‌ همین‌ صورت‌ مشاهده‌ می‌شود.
  • اریحا | اَریحا، شهری‌ كهن‌ در كرانۀ غربی‌ رود اردن‌ در شمال‌ بحرالمیت‌ و در 37 كیلومتری‌ شمال‌ شرقی‌ بیت‌المقدس‌ و مركز شهرستانی‌ به‌همین‌ نام‌ در استان‌ قدس‌.
  • ارمنستان | اَرْمَنِسْتان‌، كشوری‌ در جنوب‌ قفقاز كه‌ از شمال‌ با گرجستان‌، از شرق‌ و بخشی‌ از جنوب‌ با جمهوری‌ آذربایجان‌، از جنوب‌ با جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ و از غرب‌ با تركیه‌ هم‌مرز است‌ (نك‍ : BSE3, II/ 217).
  • ازق |
  • ازمید |
  • ازرو | اَزْرو، شهر کوهستانی کوچکی در استان مکناس در مرکز مراکش، ازرو واژه‌ای بربری به معنی سنگ، ریگ و کلاً تخته‌سنگ است که بر بسیاری از روستاهای شمال افریقا که در دامنه یا بر فراز تخته‌سنگها و مناطق سنگی قرار گرفته‌اند، اطلاق می‌شود (EI2, S).
  • ازمیت | اِزْمیت، شهری باستانی در انتهای ساحل خلیجی به همین نام، از متفرعات دریای مرمره و مرکز استان قوجه ایلی (کوجا ایلی) بر سر راه استانبول به آناتولی در کشور ترکیه.
  • ازمور | اَزَمّور، شهری بندری در استان دارالبیضای مراکش بر کرانۀ اقیانوس اطلس. ازمور واژه‌ای است بربری به معنی درخت زیتون وحشی.
  • ازمیر | اِزْمیر، استان و شهر مرکز آن، از بنادر مهم غرب ترکیه، در کنار خلیجی به همین نام از دریای اژه.
  • ازد | اَزْد، نام عمومی مجموعه‌ای از قبایل کهن عرب. از نظر کاربرد تاریخی واژه، ازد نامی است که در آثار سده‌های نخست هجری غالباً به صورت منفرد و گاه به شکل ترکیبهای اضافی مانند ازدِ سَرات، ازد شَنوئه و ازد عُمان به کار رفته است، اما در شجره‌نامه‌های نسب‌شناسان و داستانهای قومی، ازد عنوان قبیله‌ای بسیار کهن و فراگیر ا...
  • ازبکستان | اُزْبَکِستان، کشوری در بخش میانی آسیای مرکزی.
  • ازیلال | اَزیلال، استان و شهری در مرکز مغرب (مراکش) که از شمال به استان بنی ملال، از شرق به استان رشیدیه، از جنوب به استان ورزازات و از غرب به استانهای قلعة السراغنه و مراکش محدود است. مساحت آن 050‘1 کم‍ 2 است. این ناحیه از 1975م به صورت استان درآمده است. بخش اعظم استان ازیلال را فلاتی مرتفع و ناهموار و مناطق کوهستانی...
  • ازین |
  • اسالم | اَسالِم، ناحیه‌ای در منطقۀ تالش واقع در حاشیۀ جنوب غربی دریای خزر. این ناحیۀ ساحلی با طول 35 و عرض 11 کمـ ، از سوی مشرق با دریای خزر، و از سوی مغرب با ارتفاعات خلخال همجوار است (کیهان، 2/ 280). ارتفاع اسالم از اسطح دریا در حدود 30 متر است (پاپلی، 55).
  • ازنا | اَزْنا، شهرستان و شهری در استان لرستان.
  • ازنیق | اِزْنیق، بخش و شهری باستانی در کنار دریاچه‌ای به همین نام، واقع در شمال شرقی استان بورسه (بورسا) در ترکیه.
  • اژه | اِژه، شاخه‌ای از دریای مدیترانه واقع در بخش شمال شرقی آن، میان کشورهای یونان و ترکیه و به عبارت دیگر میان قارۀ اروپا و سیا.
  • اسبن |
  • اسپرته |
  • استراخان |
  • استرگون |
  • استرغون |
  • اسپیجاب | اَسْپيجاب‌، يا اسفيجاب‌، اسبيجاب‌، ناحيه‌ و شهری در ماوراءالنهر.
  • اسپارتا | اِسْپارْتا، نام‌ استان‌ و شهر مركز آن‌ در حوضۀ مديترانه‌ در ناحيه‌ای معروف‌ به‌ گوللر (درياچه‌ها) در جنوب‌ كشور تركيه‌.
  • استپاناکرت | اِسْتِپاناكِرْت‌، مركز قراباغ‌ عليا كه‌ در دوران‌ حاكميت‌ شوروی با عنوان‌ ولايت‌ خود مختار قراباغ‌ كوهستانی‌ (تركی‌: داغلی‌ قراباغ‌ مختار ولايتی‌، و روسی‌: ناگورنو كاراباخسكايا آوتونومنايا اوبلاست‌) شهرت‌ داشته‌ است‌(«دائرۀ المعارف‌ آذربايجان شوروی»‌ ؛ IX/ 34؛ BSE3, XXIV(2)/ 527).
  • استجه | اِسْتِجه‌، يا اَستجه‌، اِستجّه‌، يا اثيخا، شهری كهن‌ در جنوب‌ غربی‌ اسپانيا، در مركز اندلس‌ دورۀ اسلامی‌ و در جنوب‌ غربی‌ قرطبه‌، در استان‌ اشبيليه‌، در 5 و 5 طول‌ غربی‌ و 37 و 32 عرض‌ شمالی‌ (اصطخری، 41؛ ابن‌ فرضی‌، تاريخ‌ علماء...، 305؛ ابن‌ عبدالمنعم‌، صفة...، 142؛ بريتانيكا، چ‌ 1978م‌، ؛ III/ 774 آمريكانا...
  • استرگوم | اِسْتِرْگوم، شهر و دژی در مجارستان، کنار رود دانوب در 80 کیلومتری شمال شرقی بوداپست که در عهد عثمانی مرکز سنجاق (ولایت) بوده است. گفته‌اند نام این شهر از اصل فرانکی اوسترینگون به معنای دژ شرقی اثتباس شده است (EI2). نام شهر در آلمانی، گران؛ لاتینی، استریگونیوم؛ در زبان اسلوونی، اوستریهوم است. در مجاری استرگون ...
  • استرقه | اَسْتَرْقه، یا اشترقه، شهری در شمال باختری اندلس که اکنون آستورگا خوانده می‌شود. این شهر که قدمت آن به دورۀ پیش از میلاد می‌رسد، از دیرباز مرکز سرزمین آستوریاس، زیستگاه اقوام آستور، در شمال اسپانیا بوده، و آستوریکا نامیده می‌شده است. بعدها در عصر فرمانروایی آوگوستوس (27ق‌م-14م) امپراتور روم، این شهر آستوریکا ...
  • استان | اُسْتان‌، يا اِستان‌، از تقسيمات‌ كهن‌ كشوری و اداری ايران‌.
  • استراباد | اِسْتَراباد، يا اَسْتَراباد، نام‌ كهن‌ شهرستان‌ كنونی‌ گرگان‌ (ه‍ م‌) در سده‌های نخستين‌ اسلامی‌ و مركز ايالتی‌ به‌ همين‌ نام‌ در دورۀ صفويه‌، قاجار و اندكی‌ پس‌ از آن‌.
  • استخر | اِسْتَخْر، يا اصطخر، اسطخر، شهری ساسانی‌ و يكی‌ از تقسيمات‌ اداری پنجگانۀ اوايل‌ دورۀ اسلامی‌ در استان‌ فارس‌. واژۀ استخر كه‌ به‌ معنای سخت‌ و نيرومند است‌ (بارتولمه‌، 1591 ؛ رايشلت‌، 269 )، در كتيبۀ پهلوی شاپور و كرتير در بنای كعبۀ زردشت‌ (بك‌، 410 ,342 ,259 ؛ برونر، 105 ؛ نيبرگ‌، 180) و سنگ‌ نبشتۀ پهلوی شاپ...
  • استانبول | اِسْتانْبوِل، بزرگ‌ترین شهر و مهم‌ترین مرکز اقتصادی، بازرگانی، صنعتی، هنری ـ فرهنگی و جهانگردی ترکیه و مرکز استان استانبول. این شهر تاریخی مدتها پایتخت امپراتوریهای بیزانس (روم شرقی) و سپس عثمانی (تا 2 ربیع‌الاول 1342ق/ 13 اکتبر 1923م) بوده است.
  • استوائیه | اِسْتِوائیّه، نام یکی از استانهای جنوبی سودان که در 1975م به دو استان شرقی و غربی تقسیم شد:
  • استوا، خط | اِسْتِوا، خَطِّ، دایرۀ عظیمۀ فرضی عمود بر محور گردش زمین که در فاصلۀ مساوی از دو قطب قرار گرفته، زمین را به دو نیمۀ شمالی و جنوبی تقسیم می‌کند و و مبدأ عرض جغرافیایی به شمار می‌رود.
  • اسحاق بن حسین | اِسْحاق‌ بْن‌ حُسِین‌، مؤلف‌ كتاب‌ جغرافیایی‌ آكام‌ المرجان‌ كه‌ احتمالاً در سدۀ 4 یا 5 ق‌ می‌زیسته‌ است‌.
  • استهبان | اِسْتَهْبان، نام شهرستان و شهر مرکز آن در استان فارس. نام این شهرستان در بیشتر متون به صورت اصطهبانات ضبط شده است (مثلاً جیهانی، 110؛ ابن حوقل، 288؛ ادریسی، 426؛ فسایی، 2/ 1255؛ نک‍ : حدودالعالم، چ مینورسکی، 405، نیز چ ستوده، 135: اسطهبانات). برخی مآخذ نیز آن را اصطهبانان آورده‌اند (اصطخری، 70، 82؛ حمدالله، 1...
  • اسد رائلون |
  • اسطبه | اِسْطَبه‌، شهری‌ در اندلس‌ كه‌اكنون‌استپا خوانده‌می‌شود.این‌ شهر كهن‌ كه‌ دیرینگی‌ آن‌ به‌ سده‌های‌ پیش‌ از میلاد مسیح‌ می‌رسد، در دوران‌ امپراتوری‌ روم‌، آستاپا نامیده‌ می‌شد و همان‌ شهر معروفی‌ است‌ كه‌ در جنگهای‌ دوم‌ پونیك‌، میان‌ روم‌ و كارتاژ، به‌ محاصرۀ رومیها درآمد و اهالی‌ آن‌ ترجیح‌ دادند كه‌ شهر را...
  • اسطخر |
  • اسدود | اَسْدود، یكی‌ از 5 شهر فلسطین‌ باستان‌. این‌ نام‌ را به‌ صورت‌ اِسدود (نک‍ : پاولی‌، II(2)/ 1528 ؛ هورویتس‌، 296 ؛ دباغ‌، 1(2)/ 29) و سدود (عطاءالله‌، 72، 102، 190؛ رافق‌، 765) نیز نوشته‌اند. جغرافی‌ دانان‌ مسلمان‌ آن‌ را ازدود آورده‌اند (مقدسی‌، 277؛ مسعودی‌، 273؛ ابن‌ خردادبه‌، 76). در كتاب‌ مقدس‌ به‌ صورت‌...
  • اسروشنه | اُسْروشَنه‌، یا اشروسنه‌، سروشنه‌، نام‌ كهن‌ منطقه‌ای‌ در ماوراءالنهر واقع‌ در میان‌ سمرقند و رود سیحون‌ كه‌ هم‌اكنون‌ آثاری‌ از آن‌ در نزدیكی‌ خجند تاجیكستان‌ باقی‌ است‌ (GSE, XXVII/ 702). بارتولد ویرانه‌هایی‌ را كه‌ در نزدیكی‌ محلی‌ به‌ نام‌ شهرستان‌ و در جنوب‌ غربی‌ اوراتپه‌ برپاست‌، از آنِ اسروشنه‌ می‌دان...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: