ارور
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229871/ارور
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
7
اَرور، نام شهری كهن میاندوشاخۀرود سند.بیرونی ارور را در ◦95 و ′15 طول شرقی و ◦28 و ′10 عرض شمالی نوشته است ( القانون...، 2/ 561).
منابع اسلامی نام این شهر را به گونههای مختلف آوردهاند: ارور (همو، تحقیق...، 164، 216؛ كوفی، 21، جم )، الرور (بلاذری، 439-440؛ اصطخری، 175؛ مسعودی، 1/ 378)، رور (حدودالعالم، 68)، ازور (ابوالفدا، 347)، دور (جیهانی، 135)، الور (بكری، 8؛ نسیانی، 25، جم). هیوآن تسانگ، سیاح چینی در سدۀ 7م، این شهر را پیچانپوپولو نامیده است (مینورسكی، 285).دربارۀ معنی و تلفظ ارور آراء گوناگون بیان شده است. الیوت («تاریخ هند»، I/ 363) احتمال میدهد كه در دورۀ حكومت اعراب حرف تعریف ال به اسم رور اضافه شده باشد. بلوچ بر آن است كه نام ارور برگرفته از كلمۀ رود فارسی است كه در دورۀ نفوذ ساسانیان با توجه به موقعیت مناسب شهر در كنار رود مهران (سند)، به آن نسبت داده میشده، و سپس به صورت ارور درآمده است (ص 19).
جغرافینویسان سدۀ 4ق كه به ارور سفر كردهاند، شرح مناسبی از ساختار آن داده، و آن را شهر بزرگی نوشتهاند كه دو بارو داشته، و به وسعت ملتان بوده، و جزو منطقۀ سند محسوب میشده است. شعبههای رود مهران كه ارور در كرانۀ آن واقع بوده، پیش از رسیدن به ارور به هم میپیوستند و رودخانه، پس از گذشتن از شهر به دو شعبه تقسیم میشده است. شهرهای دیبل، منصوره و ملتان در نزدیكی ارور قرار داشتهاند. مسعودی ارور را از توابع منصوره، شهر مهم ناحیۀ سند، میداند (همانجا). فاصلۀ آن را تا منصوره 20 فرسنگ و تا بهاتی 15 فرسنگ نوشتهاند. دربارۀ موقعیت ارور نسبت به رود مهران آراء مختلفی بیان شده است: ابنحوقل (ص 275) و مسعودی (همانجا) ارور را در كرانۀ غربی رود مهران، ادریسی (1/ 170) در كرانۀ شرقی، و بیرونی (همان، 164) در میان دو شعبۀ رود سند ذكر كردهاند و در حدودالعالم (ص 68) ارور مكانی مرطوب و محل استقرار كاروانهای هندی آمده است. ظاهراً بیشتر نویسندگان بعد از سدۀ 4ق اطلاعات خود را از آثار جغرافیایی و تاریخی این سده گرفتهاند. نویسندگان معاصر ارور را پایتخت كشور باستانی موسیكانوس دانستهاند (دی، 134؛ لاو، 289) كه به گفتۀ مورخان یونانی، كشوری حاصلخیز و پرجمعیت بوده، و در كرانۀ رود سند قرار داشته است (استرابن، VII/ 33, 35, 57-79؛ آریان، II/ 149).
قدیمترین رویداد ثبت شده دربارۀ ارور مربوط به لشكركشی اسكندر به هند و تصرف كشور موسیكانوس است كه برهمنان در آنجا دارای قدرت بودند (همو، II/ 49, 151, 153؛ استرابن، VII/ 57, 59). در دورههای بعد، خاندان رای و چاچ از طبقۀ برهمنان، در این منطقه حكومت كردند كه پایتخت آنان شهر ارور بود و سرزمین وسیعی را در اختیار داشتند (كوفی، 10 به بعد؛ بكری، 8 به بعد). الیوت («تاریخ سند»، 406-410) حكومت سلسلۀ چاچ را همزمان با ساسانیان در ایران میداند. هنگام خلافت ولید بن عبدالملك اموی (86 -96ق/ 705- 715م) ارور توسط محمد بن ابیعقیل ثقفی در 95 ق بدون جنگ به تصرف مسلمانان درآمد (بلاذری، همانجا؛ یعقوبی، 2/ 288- 289؛ ابناثیر، 4/ 588 - 589). منطقۀ سند در دورۀ نفوذ اعراب به امیرنشینهای مستقل تقسیم شده بود و خاندانی قرشی در منطقۀ منصوره حكومت میكردند كه ارور قسمتی از ناحیۀ حكومتی آنان بود (مسعودی، 1/ 377-378؛ الیوت، همان، 454-455). در سدۀ 5ق، شهر منصوره كه در نزدیكی ارور قرار داشت، به دست محمود غزنوی تصرف شد (ابناثیر، 9/ 345)، اما در مآخذ از ارور ذكری نشده است. در سدههای 5 - 10ق/ 11-16م خاندانهای سومره و سمه به ترتیب در این منطقه حكومت كردند (الیوت، همان، 500-483؛ نسیانی، 32-56). به نوشتۀ بكری (ص 68 - 69) در دورۀ فتح خان بن سكندر، پیر محمد از نوادگان تیمور بهكر را متصرف شد و ارور را به یكی از سادات هدیه كرد. در 926ق/ 1520م شاه بیك ارغون خاندان سمه را شكست داد و ارور را كه یكی از پرگنههای 8 گانۀ بهرك بود، تخریب كرد و از آجرهای پختۀ آن برای ایجاد بناهای جدید در بهكر استفاده كرد (تتوی، 21-22؛ میرك سندهی، 5 -6). ابوالفضل علامی ذیل حوادث 964ق/ 1557م ارور را پناهگاه یكی از مخالفان اكبر شاه مینویسد (1/ 45-46). یوسف میرك سندهی نوشته است كه قلعۀ ارور تا 1044ق/ 1634م پابرجا بوده، و قوم پَوار در آنجا میزیستهاند (همانجا). آگاهی دقیق دربارۀ كاهش اهمیت سیاسی ـ اقتصادی، و تاریخ ویرانی ارور دردست نیست. نویسندگان معاصر آراء مختلفی بیان كردهاند: هیگ تغییر مسیر رود مهران را موجب كاهش اهمیت ارور میداند (ص 72) . احتمالاً تغییر مسیر رود بعد از نیمۀ اول سدۀ 5ق انجام گرفته است، زیرا بیرونی در سدۀ 5ق ارور را در كرانۀ رود مهران دانسته است (تحقیق، 164). طبق افسانهای، در دورۀ حكومت حاكمی ستمگر در ارور، به سبب مخالفت با او مسیر جدیدی بر رود مهران توسط یك بازرگان حفر شد كه ویرانی و بیآبی ارور را در پی داشت (قانع، 79-80؛ نسیانی، 25-27). اما طبق اكتشافاتی كه در منطقه انجام گرفته، ظاهراً زلزلهای شدید در سدۀ 8ق/ 14م موجب ویرانی شهر منصوره شده است (پاتان، 29-33). به سبب نزدیك بودن دو شهر ارور و منصوره محتمل است كه ارور نیز بر اثر همان زلزله ویران شده باشد. این زلزله به احتمال زیاد مسیر رود مهران را تغییر داده است. خرابههای ارور بین دو شهر بهكر و خیرپور در نزدیكی روری قرار گرفته است (الیوت، «تاریخ هند»، I/ 363).
ابناثیر، الكامل؛ ابن حوقل، محمد، صورةالارض، بیروت، 1979م؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، به كوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛ ابوالفضل علامی، اكبرنامه، به كوشش مولوی عبدالرحیم، كلكته، 1879م؛ ادریسی، محمد، نزهةالمشتاق، قاهره، 1989م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالك الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1927م؛ بكری، محمدمعصوم، تاریخ معصومی، به كوشش عمر بن داوود پوته، بمبئی، 1938م؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به كوشش دخویه، لیدن، 1865م؛ بیرونی، ابوریحان، تحقیق ماللهند، حیدرآباد دكن، 1377ق/ 1958م؛ همو، القانون المسعودی، حیدرآباد دكن، 1374ق/ 1955م؛ تتوی، محمد، ترخان نامه، به كوشش حسامالدین راشدی، پاكستان، 1965م؛ جیهانی، ابوالقاسم، اشكال العالم، ترجمۀ علی بن عبدالسلام كاتب، به كوشش فیروز منصوری، مشهد، 1368ش؛ حدود العالم، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340ش؛ قانع تتوی، علیشیر، تحفةالكرام، به كوشش حسام الدین راشدی، حیدرآباد، 1971م؛ كوفی، علی، چچنامه، به كوشش نبی بخش بلوچ، اسلامآباد، 1403ق/ 1983م؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش باربیه دومنار، پاریس، 1869م؛ میرك سندهی، یوسف، تاریخ مظهر شاهجهانی، به كوشش حسامالدین راشدی، حیدرآباد پاكستان، 1962م؛ نسیانی تتوی، طاهر محمد، تاریخ طاهری، به كوشش نبی بخش بلوچ، حیدرآباد پاكستان، 1384ق/ 1964م؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1379ق/ 1960م؛ نیز:
Arrian, Anabasis Alexander, tr. E. I. Robson, London, 1967; Baloch, N.A., Commentary on Fathnamah-i Sind, Islamabad, 1983; Dey, N.L., The Geographical Dictionary of Ancient and Mediaeval India, New Delhi, 1984; Elliot, H.M., The History of India, Lahore,1976;id, The History of Sind, Karachi, 1985; Haig, M. R., Indus Delta Country, Karachi, 1972; Law, B.C., Historical Geography of Ancient India, New Delhi,1984;Minorsky,V., «Les Tsiganes Lulī et les Lurs Persans», JA,1931,vol. CCXVIII; Pathan, M.A., «Present Ruins of Almanṣūrah», Islamic Culture, Hyderabad-Deccan, 1988, vol. XLII; Strabo, The Geography, tr. H.L. Jones, London, 1966. مجید سمیعی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید