جغرافیا

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • خابور | خابور، نام دو رودخانه و ناحیه‌ای تاریخی در شمال بین‌النهرین که از سده‌های پیش از اسلام تاکنون، عمده‌ترین مردمان آن را کردان تشکیل می‌دهند و در زبان آنان خاپور به معنای ویرانه است.
  • خارک | خارْک، جزیره‌ای در خلیج فارس و نام بخش و شهری در استان بوشهر.
  • خاش | خاش، یا خواش، شهرستان و شهری در استان سیستان و بلوچستان. نام این شهر برگرفته از واژۀ اوستایی «خواستر» است که در رام‌یشت (یشت نوزدهم)، بر یکی از رودهایی اطلاق شده که به دریاچۀ هامون می‌ریخته است و برخی اوستاشناسان آن را منطبق با خاش رود امروزی دانسته‌اند. این نام مرکب از دو واژۀ «هُو» به معنای خوب و «واسترَ» ب...
  • خالدات، جزایر | خالِدات، جَزایِر، مجموعۀ 6 جزیرۀ ظاهراً موهوم در منتهای غربی قسمت مسکون زمین در اقیانوس اطلس، و مبدأ محاسبۀ طول جغرافیایی نزد بسیاری از جغرافی‌نویسان دورۀ اسلامی.
  • خانبالیغ | خانْبالیغ، یا خانبالیق، به معنی شهرِ خان. نامی که ترکان شرقی و مغولان از زمان قوبیلای قاآن به بعد به پکن اطلاق می‌کردند.
  • آبا | آبا، یا اَبا، جزیره‌ای در نیل ابیض و در 230 كیلومتری جنوب شهر خَرطوم پایتخت سودان. ویژگی عمده‌اش جنگل انبوه آن است. این جزیره در گذشته مسكن تعداد اندكی از افراد قبیلۀ شلك و نیز گروه كوچكی از عربهای كوچنده بود و شهرتی نداشت. در سال 1288ق / 1871م، محمد احمدبن عبدالله، معروف به «مهدی سودانی» (ه‍ م) كه گویا نسبش ...
  • آبادی | آبادی، اصطلاحی جغرافیایی به معنی محل زیست دائمی یا موقتی گروهی از مردم، به‌ویژه در مناطق روستایی ــ دربارۀ تعریف دقیق آن اختلاف بسیار است. آبادی واژه‌ای است فارسی (حاصل مصدر) به معنی «آباد بودن، به سامانی، خانه و بنا، جای آباد، محل معمور»، و اصطلاحاً به مفهوم «جایی كه گروهی گرد آمده و كشتزار و آب و درخت و دیگ...
  • آبادان | آبادان، جزیره، و شهرستان و شهری در شمال غربی خلیج‌فارس و جزئی از استان خوزستان. وجه تسمیه: نام آبادان تا پیش از 1314ش كه به پیشنهاد فرهنگستان ایران و تصویب دولت،‌ تلفظ و رسم‌الخط امروزی را پیدا كرد، به شكل عَبّادان خوانده و نوشته می‌شد. همۀ مورخان و جغرافی‌‌نویسان اسلامی كه در گذشته یادی از این ناحیۀ ایران كر...
  • آبدیز |
  • آبرسانی |
  • آب گرگر |
  • آبسکون | آبَسْكون، یا آبُسْكون، آبِسْكون، اَبَسکون، جزیره یا بندرگاهی كهن در جنوب شرقی دریای خزر و شمال باختری استراباد در مصب رود گرگان كه جغرافی‌دانان متقدم طول شرقی آن را °79 و ´45 و عرض شمالی آن را °37 و ´10 یا ´15 تعیین كرده‌اند (ابوالفدا، 36؛ وثوق زمانی، 29، به نقل از خواجه نصیر). با اینهمه، اكنون محل دقیق آن شن...
  • آبل | آبِل، نام چندین محل در سوریه، لبنان، فلسطین و اردن. این كلمه گاه به تنهایی و گاه به شكل مضاف به نام یك محل و جز آن به‌كار رفته است. «آبل» یك واژۀ سامی و ظاهراً به معنای جای پرآب (جودائیكا) یا متضمن مفهوم پرآبی، سرسبزی و فراوانی گیاه است (بستانی؛ مشكور) در كتاب مقدس این كلمه به معنای «نهر» (جوی و رودخانه) آمده...
  • آبه |
  • آبیجان |
  • آبل الزیت | آبِلُ اَلزیت، نام محلی در اردن، نزدیك و پیوسته به سرزمین شام (یاقوت، 1 / 56). این نام در ارتباط با سریۀ (جیشِ) اُسامة بن زید بن حارثه و به احتمال قوی از طریق یك روایت منقول در طبری (3 / 184) به دیگر منابع اسلامی راه یافته است، زیرا در متون كهن‌تر از طبری ذكری از آن دیده نمی‌شود. طبری این خبر را به روایت عبیدا...
  • آبیاری | آبْیاری، رساندن آب به مزرعه به منظور افزایش رطوبت خاك و فراهم آوردن امكان رشد گیاهان به‌ویژه در سرزمینهای خشك و نیمه‌خشك. ویژگیهای طبیعی منابع آب در ایران: پراكندگی و نحوۀ استقرار مرتفعات یك سرزمین به‌عنوان شالودۀ لازم برای شناخت ویژگیهای موجودی آب، از اهمیتی خاص برخوردار است. تقریباً در تمامی استانهای ایران،...
  • آترک |
  • آتل |
  • آجارستان | آجارِستان، یا آجاریا، یكی از جمهوریهای خودمختار منطقۀ قفقاز و بخشی از جمهوری شوروی گرجستان است. مساحت آن 000‘3 كمـ 2 و جمعیت آن (در 1984م) 000‘375 نفر بوده است (دائرة‌المعارف بزرگ شوروی، چ 3، 24(2) / 525؛ آكینر، 244). آجارستان در جنوب غربی گرجستان و شرق دریای سیاه قرارگرفته و بخشی از آن با تركیه هم‌مرز است.
  • آچین |
  • آخال تکه | آخال تِكّه، یا اَخَل تِكّه، نامی كه در سالهای 1299-1307ق / 1882-1890م بر شهرستانی از استان ماوراءِ خزر اطلاق می‌شد كه اكنون قسمتی از آن معروف به عشق‌آباد، مركز تركمنستان شوروی است. آخال اسم محل و تِكه یا تِكّه نام قبیلۀ تركمان ساكن در این سرزمین است. این شهرستان از بخشهای اَتِك (مركز آن: كاخْكه) و دُرون یا دَ...
  • آخسقه |
  • آچه | آچه، یا آتجه، اَتجین، اَتجیه، اَتشَه، آچن، آشی، اتشم، آچین، اشن، شمالی‌ترین بخش جزیرۀ سوماترا در اندونزی و اولین پایگاه اسلام در مجمع‌الجزایر جنوب شرقی آسیا كه دین اسلام از آنجا سراسر اندونزی ــ پرجمعیت‌ترین كشور مسلمان جهان ــ را فرا گرفته است. آچه كه در گذشته كشور اسلامی نیرومندی بوده، اكنون یك ایالت خودمخت...
  • آخور | آخور، یا آخُر، مركز ناحیۀ «دهستان»‌ از توابع گرگان قدیم. دهستان در شمال بندر آبَسكون (ه‍ م) قرار داشته و به نوشتۀ ابن حوقل فاصلۀ آن تا آبسكون 6 منزل بوده است (ص 398). آگاهیهایی كه در باب دهستان در دست است، بسیار اندك و متناقض است. ظاهراً قدیم‌ترین نوشته در این باره از ابن رسته است كه در آن از «رباط آخر» كه شم...
  • آداکاله |
  • آده قلعه | آده قَلْعه، یا آطه قلعه، جزیره‌ای كوچك و ترك‌نشین در بستر رود دانوب، در 4 كیلومتری گذرگاه دمیرقاپو (دروازۀ آهنی). این جزیره به مناسبت نزدیكی به شهر اورسوایا اورشوا كه در ساحل دانوب واقع است اكنون به همین نام خوانده می‌شود و متعلق به دولت رومانی است. مساحت آدا قلعه 2 هكتار و ارتفاع آن از سطح دریا 48 متر است و ...
  • آذر شهر | آذَرشَهر، یا دهخوارقان، یکی از بخشهای حومۀ شهرستان تبریز. این بخش در 24 کمـ خاور دریاچۀ اورمیه و در جنوب غربی کوه سهند قرار دارد و از شمال و خاور به بخش اُسْکو، از جنوب به دهستان سراجو، و از باختر به دریاچۀ اورمیه محدود است. هوای این بخش معتدل و در تابستان نسبتاً گرم است. روستاهای خاوری آن در دامنۀ کوهستان و ...
  • آذربایجان شوروی | آذربایجان، جمهوری شوروی سوسیالیستی، جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان سرزمینی است اسلامی و شیعه‎نشین در شرق قفقاز که در 1918م از سوی دولت مساواتیان به نام «جمهوری آذربایجان» و از 1920م توسط دولت بلشویکی قفقاز به نام «جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان» نامیده شد. مرکز این جمهوری باکو و جمعیت آن 000‘477‘5 نفر ا...
  • آراکان | آراکان، یکی از 7 ایالت جمهوری برمه (فرانسوی: بیرمانی) به مساحت 760’36 کمـ2، غربی‎ترین بخش برمۀ سفلى واقع بین رشته‌کوههای آراکان یوما1 در شرق، خلیج بنگال در غرب، بنگلادش در شمال غربی، و مصب رود ایرّاوادّی2 در جنوب. آراکان مسکن اعقاب اقوامی مغولی بوده است که در حدود 4 قرن پیش از میلاد از چین غربی و فلات تبت به ...
  • آراگون | آراگون، (در منابع اسلامی: اَراغون، اَرَغون، اَرْغون و اَرْکون)، ایالتی در شمال شرقی اسپانیا یا اندلس دورۀ اسلامی، در قسمت وسطای حوضۀ، رود ابرو2، با °3 و ´5 طول غربی تا 45 دقیقه طول شرقی و °39 و ´57 تا °42 و ´56 عرض شمالی و حدود 000‘170‘1 نفر جمعیت (آمار سال 1979م). محدود است از شمال به فرانسه، از مشرق و جنوب ...
  • آرال | آرال، دریاچه‎ای بزرگ در آسیای مرکزی و جنوب غربی بخش آسیایی اتحاد شوروی، میان °43 و ´30 و °46 و ´50 عرض شمالی، با آب شور که اطراف آن را اراضی جمهوری شوروی خودمختار قره قالپاق (بخشی از جمهوری ازبکستان شوروی) و جمهوری قزاقستان احاطه کرده‎اند (دایرةالمعارف بزرگ شوروی، چ 2، 2 / 609). مساحت دریاچۀ آرال با جزایر آن ...
  • آرارات | آرارات، توده کوههای آتشفشان خاموش در جنوب فلات ارمنستان، در انتهای شرقی کشور ترکیه و در مرز ایران و اتحاد جماهیر شوروی. آرارات از دوقله تشکیل یافته است: یکی آراراتِ بزرگ به ارتفاع 5156 متر و دیگری آراراتِ کوچک به ارتفاع 3952 متر. وجه تسمیه: آرارات را به زبان ترکی «آغْری داغ» و به زبان ارمنی «ماسیس» یا «مازیک»...
  • آرناوودلق |
  • آرزاو | آرْزاو، بندری در سواحل شمال غربی الجزایر، در کرانۀ دریای مدیترانه. این بندر کوچک اکنون با املاهای آرْزو و آرزیو2 نوشته می‎شود. این نام در زبان بربرها آرزیو3 و شکل باستانی آن آرسِناریا4 بوده است (وبستر، 80؛ دایرةالمعارف اسلام) و آرزاو تلفظ عربی این نام است. آرزاو در قدیم در محلی واقع در 70 کیلومتری شرق شهر کوچ...
  • آرکات | آرْکات، شهری در ناحیۀ آرکات شمالی در جنوب هند، از بخشهای ایالت مدراس، واقع بر کنارۀ رود پالار، در 117 کیلومتری جنوب غربی شهر مدراس، با 229’30 نفر جمعیت (آمار 1971م). اکثریت مردم آن هندومذهب‎اند و غالباً به زبان تِلْگو سخن می‎گویند. نام این محل از دو کلمۀ آرو و کدو که در زبان تامیل به معنی «شش جنگل» است ترکیب ...
  • آزک |
  • آزادور |
  • آس، ده مورد | آس، یا دِهْ مُورْد، دهی از دهستان آبادۀ طَشْک واقع در بخش آبادۀ طشک از شهرستان نیریز استان فارس، در شمال دریاچۀ بختگان و جنوب کوه روشن، در فاصلۀ 84 کیلومتری شهرستان نیریز و 10 کیلومتری جادۀ اصلی نیریز به آبادۀ طشک، با 244 خانوار و 1231 مفر جمعیت (فرهنگ آبادیهای کشور، 23 / 146) و 1750 متر ارتفاع و °54 و ´1 طول...
  • آزادوار | آزادْوار، یا آزاذْوار یا اَزادْوار، یکی از آبادیهای دهستان پایین جوین، از بخش جغتای شهرستان سبزوار، از استان خراسان (سازمان برنامه و بودجه، 21 / 165). آزادوار در °56 و ´42 (فرهنگ آبادیهای کشور: ´39) طول شرقی و °36 و ´45 عرض شمالی در فاصلۀ یک کیلومتری شمال راه‎آهن تهران ـ مشهد، 5 کیلومتری ایستگاه آزادوَر، 40 ک...
  • آزف | آزُف، یا آزوف، اَزوف، اَزَف، آزاق، اَزاق، اَزَق، آزوو، آزاقوف، بندری در استان رستوف، از جمهوری شوروی سوسیالیستی روسیه، واقع در جنوب شرقی بخش اروپایی روسیه، بر کرانۀ چپ دلتای وسیع رود دُن، در 7 کیلومتری شرق خلیج تاگانروگ (از دریای آزف) و 25 کیلومتری جنوب غربی شهر روستوف. با °39 و ´25 طول شرقی و °47 و‌´7 عرض شم...
  • آستارا | آسْتارا، شهری کوچک در ساحل غربی دریای خزر و در شمالی‎ترین نقطۀ استان گیلان و آخرین نقطۀ مرزی ایران و شوروی، مرکز شهرستان آستارا (ه‍ م) و تابع استان گیلان با 908‘25 نفر جمعیت (سرشماری 1356ش) و °48 و ´51 و ´´35 طول شرقی و °38 و ´26 و ´´25 عرض شمالی. این شهر از نظر جغرافیایی بر سر سه راه قرار گرفته است: راه جنوب...
  • آستانه |
  • آسترخان |
  • آستیا |
  • آسک | آسَک، یا اَسَک، نام منطقه‎ای شامل چند روستا و یک شهر باستانی (ابودلف، 90) نزدیک ارجان از نواحی اهواز (یاقوت، 1 / 53) و در مسیر یکی از 2 راه اصلی خوزستان به عراق (اصطخری، 94) که امروزه ویرانه‎های آن در شمال غربی زیدان کنونی، در دامنۀ کوه، سمت شمال گُرْگُری و غوله و در 4 فرسنگی خلف‎آباد (شوشتری، 190) برجاست. ظا...
  • آستارا | آسْتارا، شهرستانی در غرب دریای خزر و در شمالی‎ترین نقطۀ استان گیلان که مرکز آن آستاراست. آستارا به موجب قانون تقسیمات کشوری سال 1316ش بخش شهرستان اردبیل بود، در مهر 1337ش تابع آذربایجان شرقی شد و از خرداد 1339ش جزو استان گیلان گردید. جمعیت آن براساس سرشماری 1355ش، 35945 نفر بوده و طبق برآورد 1363ش به 43864 نف...
  • آسفی | آسَفی، یا اَسَفی، اَسْفی (به فرانسه و انگلیسی سَفی، به پرتغالی سَفیم)، شهری بندری در ساحل اقیانوس اطلس در مراکش واقع در چند کیلومتری جنوب کاپ کنتین. دارای 000‘129 نفر جمعیت (سرشماری، 1971م). اکنون دومین بندر مهم مراکش است. فسفات استخراج شده از «یوسفیه» (لوئی ـ ژانتیلِ پیشین) از این بندر صادر می‎شود. آسفی مرکز...
  • آستاراخان | آسْتاراخان، مرکز شهرستانی به همین نام که در دو سوی مصب رود ولگا واقع شده و بخشی از مناطق جنوبی جمهوری شوروی فدراتیو روسیه است. وجه تسمیه: روسها این شهر را آستراخان می‎نامند. نخستین آگاهی دربارۀ آستاراخان مربوط به سدۀ 7ق / 13م است که کوچ‎نشینان تاتار آن را به صورت هشترخان یا حاجی‎طرخان (ترخان) و نامهایی از این...
  • آشب، منطقه | آشَب، منطقه‌ای سردسیر در طالقانِ ری كه به نوشتۀ یاقوت برفهای سنگین در آنجا می‌باریده است. به گفتۀ ابن‌اثیر فضل ‌بن یحیى برمكی (د 187ق / 802 م) كه از جانب هارون‌الرشید به حكومت گرگان و طبرستان منصوب شد، برای سركوبی قیام یحیی‌ بن عبدالله ‌بن حسن علوی در دیلمان، در این منطقه فرود آمد و از آنجا با یحیی‌ بن عبدالل...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: