تاریخ

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • انطاکی، ابوالفرج | اَنْطاكی، ابوالفرج یحیى بن سعید بن یحیى انطاكی (زنده در 458 ق/ 1066م)، مورخ و طبیب مسیحی. وی از خویشاوندان نزدیك ائوتوخیوس اسكندرانی بطریرك اسكندریه و معروف به سعید بن بطریق است (نک‍ : ابن ابی اصیبعه، 2/ 87؛ واسیلیف، II/ 81؛.EI2).
  • انکشاریه |
  • انور پاشا | اَنْوَرْ پاشا (1298-1340 ق/ 1881-1922 م)، سردار و دولتمرد عثمانی و از اعضای فعال و عالی‌رتبۀ جمعیت اتحاد و ترقی.
  • انوشتگین | اَنوشْتَگین (حك‍ ح 470-490 ق/ 1077-1097 م)، ملقب به غرجه، غلامِ ترك‌نژاد بلكاتگین (بیلگه‌بیگ)، و سر سلسلۀ خوارزمشاهیان. لقب غرجه منسوب است به غرجستان (غرشستان) ــ ولایتی در افغانستان میان هرات و كابل ـ كه بلكاتگین، انوشتگین را از آنجا خریده بوده است (یاقوت، 3/ 785؛ ابوالفدا، 4/ 123؛ جوینی، 2/ 1؛ بارتولد، 323؛...
  • انوشتگین شیر گیر | اَنوشْتَگینِ شیرْگیر (مق‍ 525ق/ 1131م)، از امرا و اتابكان مشهور سلجوقی. از آغاز كار او اطلاعی در دست نیست، این قدر می‌دانیم كه از جمله امرای سلطان محمد سلجوقی بود و چون سلطان در 504ق آوه و ساوه و زنجان را به پسر خود طغرل داد، امیر شیرگیر را نیز اتابك او گردانید ((ابن اثیر، 10/ 547، قس: 10/ 527، كه از انوشتگین...
  • انوری | اَنْوَری، سعدالله افندی (د 1209 ق/ 1794م)، وقایع‌نویس و كارمند عالی رتبۀ دربار عثمانی در زمان سلطان مصطفى سوم، عبدالحمید اول و سلطان سلیم سوم. از آنجا كه به هنگام وفات، سن او بیش از 60 سال ذكر شده، تولد او احتمالاً پیش از 1149ق/ 1736 م اتفاق افتاده است. وی در طرابوزان به دنیا آمد (ثریا، 1/ 440-441؛ جودت، 6/ 1...
  • انوشیروان بن منوچهر |
  • انوشیروان بن خالد | اَنوشیرَوانِ بْن خالِد، ابونصر شرف‌الدین (459-532 یا 533 ق/ 1067- 1138 یا 1139 م)، دیوانسالار و وزیر شیعی سلجوقیان عراق و المسترشد خلیفۀ عباسی. او اصلاً از قریۀ فین كاشان بود (سمعانی، 10/ 279)، اما در ری زاده شد (صفدی، 9/ 427). سپس به بغداد رفت و به تكمیل تحصیلات خود پرداخت. منابع تنها از یكی از استادان او در...
  • اورخان | اورْخان (680-761 ق/ 1281-1360 م)، پسربزرگ عثمان غازی مؤسس سلسلۀ عثمانی، دومین فرمانروا از این خاندان. برخی از پژوهشگران او را بنیان‌گذار حقیقی امپراتوری عثمانی به شمار آورده‌اند (اینالجیك، 55). وی در زمان حیات پدر و از همان دوران نوجوانی در ادارۀ امور كشوری و لشكری مشاركت می‌كرد؛ چنانک‍ه با تصرف نواحی و شهرها...
  • اورنگ زیب | اورَنْگْ‌ زیب، ابوالمظفر محیی‌الدین محمد عالمگیر غازی (حك‍ 1068- 1118 ق/ 1657-1706 م)، ششمین پادشاه گوركانی هند. او سومین پسر شاهجهان (حك‍ 1037- 1068 ق) بود كه در 1027ق/ 1618 م در دهود متولد شد ( توزك ... ، 282-283؛ قس: خافی خان، 2/ 3). اورنگ‌زیب آموزشهای متداول عصر را زیرنظر استادان آغاز كرد و با زبانهای فار...
  • اوزون حسن |
  • اوس |
  • اوس و خزرج | اوسْ وَ خَزْرَج، دو تیرۀ مهم از اعراب یمانی كه از مدتها پیش از اسلام در شهر یثرب (مدینه) ساكن شدند و پس از هجرت آنها را «انصار» (ه‍ م) خواندند.
  • اولاد الشیخ |
  • اوگتای | اوگْتای، یا اُگَدی پسر سوم و جانشین چنگیزخان و دومین فرمانروای بزرگ مغول (د 639 ق/ 1241 م). به گزارش جوینی «قاآن را پیش از حلول به محل پادشاهی، نام اوگتای بود» (1/ 142). در جامع التواریخ جای نام نخستین وی خالی مانده، و رشیدالدین فضل‌الله متذكر شده كه وی از آن نام ناخرسند بوده «و بعد از آن، نام او اُگِدای كردن...
  • اولجایتو | اولْجایْتو، یا اُلجایتو، سلطان غیاث‌الدین محمد خدابنده (680- رمضان 716ق/ 1281- دسامبر 1316م)، از فرمانروایان نامدار سلسلۀ ایلخانان ایران.
  • اولیاءالله آملی | اولیاءُاللّٰهِ آمُلی، تاریخ‌نگار ایرانی سدۀ 8 ق/ 14 م و نویسندۀ كتاب تاریخ رویان. آگاهیهای ما دربارۀ زندگی اولیاءالله بیشتر مبتنی بر اشارات خود وی در تاریخ رویان است. اولیاءالله چنانک‍ه خود اشاره كرده (ص 5)، در شهر آمل زاده شد و همانجا پرورش یافت. وی احتمالاً مقدمات تحصیل را در آمل آغاز كرد (ستوده، 22). او در...
  • اولیا چلبی | اولیا چَلَبی (1020-1093 ق؟/ 1611-1682 م)، سیاح بزرگ ترك، مؤلف كتاب مهم سیاحت‌نامه كه تاریخ سیاح نیز نامیده می‌شود.
  • اویس جلایر | اُوِیْسِ جَلایر، شیخ اویس معزالدنیا والدین (743-777 ق/ 1342-1375م)، دومین و مشهورترین فرمانروای سلسلۀ جلایریان در عراق و آذربایجان.
  • اهری | اَهَری، ابوبكر قطبی (زنده در 760 ق/ 1359م)، مورخ دورۀ جلایریان و نویسندۀ كتاب تاریخ شیخ اویس. از نسبت اهری وی در می‌یابیم كه اصلاً اهل اهر بوده است. او در دستگاه شیخ اویس می‌زیست و كتاب خود را به این فرمانروای نامدار جلایریان در آذربایجان و عراق عرب (حك‍ 757-776 ق) تقدیم كرد (وان لون، 22). یگانه نسخۀ موجود كت...
  • اهل بیوتات |
  • اهل رده |
  • ایاد | اِیاد، یكی از تیره‌های بزرگ عرب عدنانی كه نسب بیشتر شاخه‌های عرب حجاز، نجد، تهامه و عراق بدان می‌پیوندد. این تیره منسوب به ایاد بن نزار بن معد بن عدنان است كه طبق روایات به چند واسطه به حضرت اسماعیل(ع) می‌رسد (سمعانی، 1/ 397؛ عزاوی، 1/ 35، 68). برخی نسب‌شناسان ایاد بن نزار را با ایاد بن معد خلط كرده، و تیرۀ ا...
  • ایاس بن معاویه | اِیاسِ بْنِ مُعاویه، ابو واثله (د 122 ق/ 740م)، قاضی و محدث مشهور بصره. وی از تیرۀ بنی مُزَن از قبیلۀ مُضَری بنی خزیمه بود. نیای او، ایاس بن هلال را از صحابه، و پدرش معاویة بن قره را از بزرگان بصره به شمار آورده‌اند (بلاذری، 11/ 337؛ ابن قتیبه، 467؛ مزی، 3/ 407).
  • ایتاخ | ایتاخ (د 5 جمادی‌الآخر 235ق/ 25 دسامبر 849م)، از غلامان ترك و یكی از امیران و سرداران مشهور دوران خلافت معتصم، واثق و متوكل عباسی. او اصلاً از تركان خزر بود و در آشپزخانۀ سلام بن ابرش خدمت می‌كرد (ابوعلی مسكویه، 542-543؛ قس: ابن خلدون، 3/ 580: سلام بن ابرص). در این روزگار بدان سبب كه رابطه میان خلفای عباسی و ...
  • ایام العرب | اَیّامُ الْعَرَب، عنوانی كه بر جنگها و كشمكشهای قبیله‌ای یا قومی عرب پیش از اسلام و صدر اسلام اطلاق می‌شد. روایات ایام العرب كه از دیرباز تا اوایل عصر اسلامی سینه به سینه نقل می‌شد، مهم‌ترین منبع تحقیق دربارۀ حیات مادی و معنوی عرب جاهلی، از شیوۀ زندگی و جنگ و صلح گرفته تا افكار و عقاید، روابط اجتماعی و مسائل ...
  • ایرانشاه سلجوقی |
  • ایشرداس | ايشَرْداس، يا ايسرداس، شريداس (1066- پس از 1110 ق/ 1656- 1698 م)، مورخ هندی روزگار اورنگ‌زيب و نويسندۀ فتوحات عالمگيری. آنچه از زندگانی ايشرداس در دست است، تقريباً منحصر به مطالبی است كه خود وی در تنها اثرش، فتوحات عالمگيری، به‌ويژه ديباچۀ آن آورده است. او از برهمنان قوم ناگر بود و در عهد شاهجهان ديده به جهان...
  • ایغار |
  • ایشیک آقاسی | ايشيكْ آقاسی، عنوانی برای رئيس تشريفات در دربارهای سلاطين متأخر ترك. در عصر صفويه كه اختيارات و نفوذ رئيس تشريفات افزايش يافت، اين منصب را «ايشيك آقاسی باشی» ناميدند (نک‍ : قزوينی، 1/ 152؛ مستوفی، 1/ 409).
  • ایل ارسلان | ايلْ اَرْسَلان، ابوالفتح (د 567 ق/ 1172م)، پسر آتسز (ه‍ م) كه در توسعۀ قلمرو و قدرت خوارزمشاهيان نقش مهمی داشت. وی پيش از رسيدن به فرمانروايی از سوی پدر بر قسمتهايی از تركستان و برخی شهرهای اطراف خوارزم مانند جَند حكم می‌راند (خواندمير، 2/ 633).
  • ایلدگز، بنی |
  • ایلغازی |
  • ایلک خانیان |
  • ایلخانیان | ايلْخانيان، عنوان سلسله‌ای از فرزندان چنگيزخان مغول. اگر تاريخ ورود هولاگوخان به سمرقند را سرآغاز فرمانروايی اين سلسله بدانيم، ايشان از 653 ق/ 1255 م تا مرگ ابوسعيد بهادرخان در 736 ق/ 1336 م بر ايران فرمان راندند، در حالی كه حكومت ناپايدار و محدود شاهزادگانی از خويشان و فرزندزادگان چنگيز و اميرزادگان آنان بر ...
  • ائمه اثنا عشر |
  • اینالجق | اینالْجُق، ملقب به غایرخان (مق‍ 617 ق/ 1220م)، از امیران دولت خوارزمشاهی و فرمانروای اترار. نام او را در منابع به صورتهای گوناگون آورده‌اند (نسوی، 85؛ جوینی، 1/ 60؛ رشیدالدین، 1/ 297؛ میرخواند، 4/ 402؛ نك‍ : قفس اوغلی، 296؛ نیز نك‍ : ه‍ د، ابراهیم اینال). در اینكه اینالجق نام است، یا لقب، نیز نظر قطعی نمی‌توا...
  • اینجو | اینْجو، اصطلاحی مغولی، به معنای دارایی پادشاه اعم از باغ و كشتزار و سپاه و بنده و كنیز و ستور و دام و هر چیز تملیك‌پذیر كه در روزگار ایلخانان به زبان فارسی راه یافته است (رشیدالدین، 1/ 88، 616، 2/ 1162؛ وصاف، 211؛ منتخب التواریخ ... ، 63، 171) و پیش از آن اصطلاح «خاص» و «خاصه» و گاه «خالصات» رایج بوده (نك‍ : ...
  • اینجو | اینْجو، دودمانی ایرانی كه در نیمۀ اول سدۀ 8 ق/ 14 م مقارن با اواخر عصر ایلخانان، چندی به مناصب دیوانی و فرمانروایی ایالات جنوبی ایران از اصفهان تا كناره‌های خلیج فارس دست یافتند (قس: شبانكاره‌ای، 296: كه این دودمان را ترك‌نژاد خوانده است). نخستین فرد نام آور آنان شرف‌الدین محمود شاه فرزند محمد بن فضل‌الله بود...
  • اینانج | اینانْج، حسام‌الدین سنقر (مق‍ 564 یا 565 ق/ 1169 یا 1170 م)، حاكم ری و از امرای قدرتمند اواخر دورۀ سلجوقی. وی از غلامان سلطان سنجر سلجوقی (حك‍ 511-552 ق) و از دلاوران مشهور سپاه او بود (ابن اثیر، 11/ 184؛ ابن اسفندیار، 92). چون سنجر از غزان شكست خورد، اینانج به ری گریخت و بر آن ولایت چیره شد و به اطاعت سلطان ...
  • بابا | بابا، لقبی برای برخی از متصوفه كه دست كم از اوایل سدۀ 5 ق/ 11م به كار می‌رفته است. بابا واژه‌ای است فارسی به معنی پدر و نیا، و به همین معنی در زبانهای اردو، تركی و جز آنها نیز به كار رفته است ( اردو لغت، 2/ 508؛ سامی، 257؛ دوزی، I/ 47؛ قس: دورفر، II/ 228). كلمۀ باب نیز كوتاه شدۀ باباست (نك‍ : برهان ... ، 1/ 2...
  • ایوبیان | اَیّوبیان، سلسلۀ بزرگی از حاكمان ایرانی‌نژاد كرد كه چندی بر مصر، شام، جزیره و یمن حكم راندند. این سلسله منسوب به ایوب بن شادی، پدر صلاح‌الدین ایوبی است. حكمرانان ایوبی، به سبب نقش مهمی كه در تاریخ منطقه، به ویژه در انقراض فاطمیان و ایجاد حكومتی واحد در مصر و شام و جنگهای صلیبی ایفا كردند و نیز به سبب اهتمامی ...
  • بابا اسحاق |
  • باباخان چاپوشلو | باباخانِ چاپوشْلو (د 1149ق/ 1736م)، از رجال و سرداران دورۀ نادرشاه افشار. وی ازتیرۀ چاپوشلو (چاوشلو)، از مهم‌ترین شاخه‌های طایفۀ استاجلو از طوایف قزلباش بود (دربارۀ اهمیت تیرۀ چاپوشلو و مقایسۀ آن با القاب اشرافی اروپا، نك‍ : دُن ژوان ... ، 46؛ مینورسكی، 193)؛ چنانكه بیشترین و مهم‌ترین امرای استاجلو نیز از این...
  • ابن ناجی | ابوالفضل، قاسم ‌بن عیسی ‌بن تنوخی قیروانی (762-837 یا 839 ق / 1361-1434 یا 1435 م)، فقیه و قاضی.
  • ابن ناصر | عنوان افراد خاندانی از عالمان و صوفیان شاذلی و فقیهان مالکی سده‌های 10-13 ق / 16- 19 م در مغرب. ناصر نام یکی از نیاکان این خاندان است.
  • ابن نجار، ابوعبدالله | ابوعبداللّه محب‌الدین محمد بن محمود بن حسن ‌بن هبة‌اللّه بن محاسن (23 ذیقعدۀ 578-5 شعبان 643 ق / 20 مارس 1183-26 دسامبر 1245 م)، مورخ، محدث، رجال‌شناس و ادیب شافعی مذهب بغدادی.
  • ابن نطاح | ابوعبداللـه محمد بن صالح بن مهران نطاحی بصری (د 252 ق / 866 م)، محدث، نسب‌شناس و مورخ.
  • ابن ندیم | ابوالفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق بن محمد بن اسحاق، کتاب‌شناس، فهرست‌نگار و محقق بغدادی سدۀ 4 ق / 10 م و نویسندۀ اثر معروف الفهرست.
  • ابن واضح |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: