صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / امین الحسینی /

فهرست مطالب

امین الحسینی


آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَمینُ الْحُسِیْنی، محمدامین بن محمد طاهر(1311-1394ق/ 1893-1974م)، مفتی فلسطین و از نخستین رهبران جنبش فلسطینیان بر ضد سلطۀ انگلیس و صهیونیسم. زندگی پر فراز و نشیب امین را می‌توان به چند بخش تقسیم كرد: 

الف ـ از آغاز تا احراز مقام افتای فلسطین

امین در قدس زاده شد و زیر نظر پدرش كه مفتی فلسطین بود، به یادگیری اصول دین، قرائت قرآن و ادبیات عرب پرداخت و آنگاه به آموزش برخی از علوم نوین مبادرت كرد. پس از تحصیلات دبیرستانی، در دانشكدۀ فرر قدس مدت دو سال را به فراگیری زبان فرانسه گذراند (ماردینی، 27؛ جرار، 49). سپس به قصد ادامۀ تحصیل به مصر رفت و در قاهره از 3 مركز الازهر، دانشكدۀ ادبیات و دارالدعوه بهره برد و ضمن مراوده با محمد رشید رضا (د 1354 ق/ 1935 م) با اندیشه‌های سید جمال‌الدین اسدآبادی (د 1314ق/ 1896م) و شیخ محمد عبده (د 1323 ق/ 1904م) آشنا شد و تحت‌تأثیر افكار آنان قرار گرفت. اما به سبب وقوع جنگ جهانی اول، تحصیلات خود را ناتمام گذاشت و پس از دو سال به قدس بازگشت. زمانی كه در قاهره به سر می‌برد، نسبت به مسائل فلسطین توجه خاص پیدا كرد و از پدیدۀ صهیونیسم و مطامع آن نسبت به این سرزمین آگاه شد. از این رو، زمانی كه در 1332 ق/ 1914م گروهی از هموطنان او به تأسیس جمعیتی در برابر صهیونیسم اقدام كردند، امین نیز به آنان پیوست (همو، 49، 50). 
در 1333ق/ 1915م پدرش او را برای ادامۀ تحصیل به استانبول فرستاد، ولی وی ظاهراً به عنوان خدمت اجباری، وارد دانشكدۀ افسری شد و پس از رسیدن به درجۀ افسری به ارتش عثمانی در ازمیر پیوست. پس از آنکه در 1335 ق/ 1917 م، انگلیسیها فلسطین را اشغال كردند، امین از ازمیر گریخت تا برای پیكار با اشغالگران به صف مبارزان بپیوندد. او به عنوان مأمور جمع‌آوری داوطلب برای نیروهای فیصل بن حسین، حاكم سوریه ــ كه در آن تاریخ در شرق اردن فعالیت داشتند ــ آغاز به كار كرد. در واقع، مقارن همین ایام بود كه حاج امین الحسینی نخستین بار در میان رهبران فلسطینی سر بر آورد (پراث، 184؛ عطیه، 434). امین از این پس افزون براینکه در مدرسۀ رشیدیه و روضةالمعارف، واقع در قدس، به تدریس همت گمارد، در روزنامۀ محلی سوریا الجنوبیه نیز به نوشتن مقاله آغاز كرد و به مخالفت خود با سیاست بریتانیا و صهیونیسم در فلسطین ادامه داد (جرار، 50، 51؛ ماردینی، 29؛ حاساسیان، 66-67؛عطیه،همانجا؛ موسوعه ... ، 4/ 138).
نخستین اقدام سیاسی امین در فلسطین، تأسیس الجمعیة الاسلامیة المسیحیه بود كه پس از اعلامیۀ بالفور صورت گرفت. هدف او ایجاد هماهنگی در میان همۀ اعراب مسلمان و مسیحی بر ضد صهیونیسم (عطیه، 435؛ كیالی، 98) و خنثى كردن تفرقه‌افكنیهای انگلیسیها میان پیروان این دو آیین بود (جرار، 315- 319). در كنگرۀ اول این جمعیت كه در نوامبر 1918 در قدس برگذار شد، امین نقش مهمی ایفا كرد (عطیه، همانجا). در این سال، انجمنی به نام النادی العربی، به ریاست امین در قدس تأسیس شد كه هدف آن، افزون بر مبارزه با صهیونیسم، وحدت با سوریه بود (« فرهنگ ... »، 163؛ كیالی، همانجا؛ جرار، 39). متعاقب تأسیس النادی العربی، جمعیتهای دیگری نیز با پشتیبانی یا رهبری وی به منظور مبارزه با صهیونیسم و انگلیسیها تأسیس شد كه از آن میان می‌توان الجمعیة العربیة الفلسطینیه را نام برد (عطیه، 436). یكی دیگر از سازمانهای انقلابی زیر نفوذ حاج امین، الكفّ السوداء بود كه در 1337 ق/ 1919م به الفدائیه، تغییر نام داد. اعضای این سازمان مخفی، سوگند یاد كرده بودند كه جان خود را در راه حاج امین فدا كنند (پراث، 129). 
در قیام 1338 ق/ 1920 م كه به انقلاب اول فلسطین شهرت دارد، امین نقش برجسته‌ای در رهبری این جنبش ایفا كرد. پس از سركوب این قیام، امین دستگیر شد، ولی با همت گروهی از جوانان فلسطینی به دمشق و شرق اردن گریخت و مورد استقبال امیر عبدالله حاكم شرق اردن قرار گرفت. دادگاه انگلیسیها او و همكارش عارف العارف را غیاباً به زندان با اعمال شاقه محكوم كرد. چندی بعد كه هربرت سموئل، كارگزار عالی انگلیس در فلسطین فرمان عفو عمومی داد، امین و عارف العارف مشمول این عفو نشدند؛ با اینهمه، اینان نیز پس از مدت كوتاهی از فرمان عفو برخوردار شدند و به قدس بازگشتند (همو، 106؛ جرار، 57؛ ماردینی، 36- 38؛ حاساسیان، 67). 

ب ـ از آزادی تا دستگیری مجدد در 1937 م

به دنبال بازگشت امین به قدس، برادرش (از مادری دیگر) كامل الحسینی كه پس از پدر مفتی فلسطین شده بود، درگذشت. بر اثر اعمال نفوذ خاندان قدرتمند حاج امین و هواداران وی، هربرت سموئل او را كه در آن زمان نه از رجال دین و نه حتى در لباس روحانی بود (مۀ 1921) به عنوان مفتی فلسطین برگزید (پراث، 192)، هر چند كه انگلیسیان و یهودیان در باطن با این انتخاب موافق نبودند ( جودائیكا، VIII/ 1132؛ جرار، 58-61؛ ماردینی، 43-44؛ دروزه، 1/ 51). علت آنکه انگلیسیان به انتخاب حاج امین تن در دادند، یكی به گفته هربرت سموئل بیم از مردم بود و دیگر آنکه این كارگزار انگلیسی می‌خواست آتش رقابت و اختلاف را میان دو خاندان رقیب، نشاشیبی و حسینی، در قدس، بیشتر دامن بزند و اعراب را دچار تفرقۀ درونی كند؛ شاید هم نیت چنین بود كه با دادن مقامی رسمی به این انقلابی افراطی، او را وادار به اتخاذ موضع ملایم‌تری كنند (پراث، همانجا). یكی از موانع موجود بر 
سر راه انتصاب حاج امین به مقام افتای فلسطین این بود كه او یك عالم دین نبود. هر چند او مدتی را در قاهره به تحصیل علوم دینی گذرانده بود، اما هیچ گاه از یك مدرسۀ عالی دینی فارغ التحصیل نشده، و عنوان شیخ را احراز نک‍رده بود و از این رو، هرگز رسماً و كتباً به این مقام منصوب نشد و حتى انتصابش در روزنامه‌های رسمی اعلام نگردید (همو، 191, 193)
عنوان مفتی قدس فرصت بسیار مناسبی به امین داد تا هدفهای سیاسی خود را بر ضد یهودیان و انگلیسیان دنبال كند و عملاً مقام رهبری دینی، اجتماعی و سیاسی فلسطینیان را به دست گیرد (جرار، 58؛ حاساسیان، همانجا). وی پولهایی را كه برای مصارف غیر سیاسی مانند عمران مساجد و بازسازی قبة الصخره و مسجد الاقصى در اختیارش قرار می‌گرفت، صرف اهداف سیاسی از قبیل راه‌اندازی تظاهرات، اهدای كمك به انجمن اسلامی ـ مسیحی و جز آنها می‌كرد (پراث، 203). در جمادی‌الاول 1340/ ژانویۀ 1922 كه مجلس اعلای اسلامی فلسطین تأسیس شد، حاج امین ریاست آن را بر عهده گرفت (عطیه، 438؛ ماردینی، 42؛ پراث، 135) و تا پایان كار مجلس در 1937م همچنان آن را رهبری كرد. مجلس اعلای اسلامی در این مدت، نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایفا كرد و در واقع به مثابۀ یك دولت اسلامی عمل می‌كرد (دروزه، 1/ 52؛ موریس، 18). 
امین الحسینی با احراز مقام افتا و ریاست مجلس اعلای اسلامی، همۀ امور دینی فلسطین، از جمله امور مساجد، اوقاف، ادارۀ مبلغان دینی، مفتیان و كار قضا را در اختیار گرفت. اینهمه اختیارات بر قدرت اجتماعی او افزود و در نتیجه وی را در میان دیگر رهبران فلسطینی بی‌رقیب ساخت. اوقاف یكی از مسائل پیچیده‌ای بود كه پس از اشغال فلسطین و تشكیل حكومت قیمومت به دست انگلیسیها، باعث كشمكش و درگیریهای بسیاری بین امین و مجلس اعلای اسلامی از یك سو و دولت قیمومت از سوی دیگر شد و هر یك از دو طرف تلاش می‌كرد كه این منبع درآمد را در اختیار خود بگیرد (نک‍ : دمپر، 42-47). به هر حال، حاج امین به اقتضای پایگاه دینی بلند كه یافته بود، موفق شد كه رشتۀ امور اوقاف را به دست گیرد و از آن به عنوان نوعی اهرم قدرت استفاده كند (پراث، 203, 204). 
از 1921 م/ 1300ش به بعد، امین موضع ضد صهیونیستی خود را قاطعانه حفظ كرد، ولی نسبت به حكومت قیمومت و انگلیسیها راه مدارا در پیش گرفت. علل اتخاذ این سیاست را چنین برشمرده‌اند: 1. مقام افتا كه مقامی رسمی بود، امین را به محافظه‌كاری سوق داده بود؛ 2. مبارزات چندین سالۀ فلسطینیان بر ضد حكومت انگلیس در فلسطین ضربات سختی خورده بود و دیگر امكان رویارویی خشونت‌آمیز برای آنان وجود نداشت؛ 3. حكومت انگلیس در آن زمان خود را در امور داخلی فلسطین و منازعۀ اعراب و یهودیان بی‌طرف نشان می‌داد؛ 4. امین می‌پنداشت كه دشمن اصلی صهیونیسم است، در صورتی كه بسیاری از رهبران فلسطینی این تفكر و موضع سیاسی را نمی‌پسندیدند و از وی انتقاد می‌كردند (عطیه، 438-446؛ زعیتر، 208- 209؛ پراث، 129). هر چند كه برخی از پژوهشگران ادعا كرده‌اند كه امین از همان آغاز معتقد به مبارزۀ مسلحانه با انگلیس و صهیونیسم بود، اما فلسطینیان تا سالهای 1929-1930 م كلاً می‌پنداشتند كه می‌توانند از طریق مذاكره و مدارا با انگلستان، از حقوق خود دفاع كنند و امین هم به ناچار از همین سیاست پیروی می‌كرد (جرار، 132-133). مكداول بر این عقیده است كه حاج امین آن اندازه هم كه به نظر می‌آمد، سازش‌ناپذیر نبود. در اواخر سال 1935م، پیش از شورش اعراب هم او و هم موسى عالمی آماده بودند كه بر سر مهاجرت یهودیان به فلسطین سازش كنند و با بن گورین به توافقی دست یابند كه طبق آن جمعیت یهودی فلسطین به 44٪ كل جمعیت این سرزمین برسد (ص 190). وقتی در 1343 ق/ 1925 م، بالفور، وزیر امور خارجۀ وقت انگلستان، از فلسطین دیدار كرد، تظاهرات عظیمی بر ضد او صورت گرفت كه رهبری آن با مجلس اعلای اسلامی و امین الحسینی بود (جرار، 77- 79). در همان سال، مردم سوریه بر فرانسویان شوریدند و امین به حمایت از سوریان برخاست (همو، 80-81). 
سیاست محافظه‌كارانۀ امین تا 1930م/ 1309ش ادامه پیدا كرد. انگلستان نیز كوشید تا از این سیاست عالی‌ترین مقام دینی و اجتماعی فلسطین، به نفع خود بهره گیرد. چنانکه واكهوب، یكی از مقامات انگلیسی می‌گوید، امین آدمی معتدل و واقع بین است و این اعتدال او برای ما بسیار مغتنم است و نباید بگذاریم كه او به افراطیون گرایش پیدا كند وگرنه آشفتگی بسیار و اجتناب‌ناپذیر خواهد بود (كیالی، 245). زمانی سیاست اصلی امین این شد كه مسألۀ فلسطین از محدودۀ منازعات یهودیان و فلسطینیان بیرون رود و در سطح كل ملل عرب و حتى، از آن فراتر، در سطح جهان اسلام به عنوان مسأله‌ای اسلامی مطرح شود ( جودائیكا، XVI/ 1084). از كارهای مهم وی در راه حصول این هدف آن بود كه در 1924 م/ 1303 ش تصمیم گرفت مسجد الاقصى را بازسازی كند و برای تأمین هزینۀ آن از تمام مسلمانان جهان یاری خواست؛ هیأتهایی را برای گردآوری اعانه به چند كشور اسلامی فرستاد و خود به مصر رفت؛ تا 1928 م/ 1307ش توانست 95 هزار لیرۀ فلسطینی جمع‌آوری كند. تعمیر مسجد 5 سال طول كشید (جرار، 70-72؛ حاساسیان، 138). 
از جمله تلاشهای وی برای اسلامی كردن قضیۀ فلسطین، پیشنهاد دفن مولانا محمد علی پیشوای مسلمانان هند، در قدس بود. تشییع و تدفین مولانا ــ كه به مسألۀ فلسطین توجهی خاص داشت ــ طی مراسمی با شركت بسیاری از شخصیتهای مهم جهان برگذار شد (جرار، 111-112). به علاوه، حاج امین گه‌گاه هیأتهایی را برای طرح مسألۀ فلسطین به كشورهای اسلامی گسیل می‌داشت، یا خود برای این مقصود به سفر می‌رفت (همو، 75-76). او در 1926م در كنفرانس اسلامی مكه شركت كرد (همو، 81). در تمام این احوال، سیاست بریتانیا این بود كه مسألۀ فلسطین در حد منازعۀ داخلی میان اعراب و یهودیان فلسطین باقی بماند (همو، 109). در سالهای 1924 و 1928 م گردهماییهایی به قصد ترویج مسیحیت و مبارزه با اسلام در قدس صورت می‌گرفت. مسلمانان فلسطینی از این موضع‌گیری آشكار مسیحیان بر ضد اسلام سخت به خشم آمدند و درگیریهایی میان دو طرف روی داد. حاج امین با متوقف ساختن آن گرد هماییها به درگیریها پایان داد (همو، 82-84). 
حوادثی كه از 1929م به بعد رخ داد، امین و دیگر فلسطینیان را به مبارزات حادتری بر ضد صهیونیستها و انگلیسیان سوق داد. طلیعۀ این دوره از مبارزات، قیام بُراق بود؛ براق، مكانی است كوچك، نزدیك دیوار غربی بیت المقدس و چون روایت شده كه عروج پیامبر (ص) با مركبی موسوم به براق از آنجا آغاز شده، به این نام مشهور شده است. یهودیان آنجا را دیوار ندبه می‌گویند و بدین لحاظ محل مذكور برای آنان نیز مقدس است. وقتی فلسطینیان احساس كردند كه یهودیان تدریجاً درصدد دست یافتن به مسجد الاقصى و تخصیص دیوار ندبه به خود هستند، برآشفتند و كشمكشهایی پدید آمد كه در آن شماری یهودی و فلسطینی كشته شدند. در این ناآرامیها، امین و مجلس اعلای اسلامی نقش مهمی در حمایت از مسلمانان ایفا كردند (دروزه، 1/ 61-63؛ سخنینی، 102). در 1930م امین به منظور دفاع از حقوق مسلمانان همراه هیأتی به عنوان سخنگو به لندن رفت، ولی بدون كسب نتیجه بازگشت (جرار، 104-106، 110). بعد از حادثۀ براق و خرید بیش از پیش اراضی فلسطین توسط یهودیان، امین و همفكران وی به این نتیجه رسیدند كه پشتیبان اصلی یهودیان دولت بریتانیاست و باید لبۀ تیز مبارزه را متوجه این دشمن اصلی كنند (عطیه، 448- 449). 
در 1931 م امین برای جلب توجه بیشتر مسلمانان به قضیۀ فلسطین، بر آن شد تا كنفرانس جهانی اسلامی را در قدس برگذار كند. وی از این طریق می‌خواست ضمن تحقق بخشیدن به آرزوهای سیاسی خود، به وحدت ملل اسلامی هم كمك كند ( جودائیكا، IX/ 919)، اما موانع بسیاری بر سر راه تشكیل این كنفرانس وجود داشت: از یك سو، دولت بریتانیا با برگذاری آن سخت مخالف بود و از سوی دیگر خاندان نشاشیبی كارشكنی می‌كردند. بعضی از رهبران كشورهای اسلامی نیز همچون عربستان، می‌پنداشتند كه در این كنفرانس موضوع خلافت مطرح خواهد شد و احتمالاً امین الحسینی خود را به عنوان خلیفۀ مسلمانان نامزد خواهد كرد؛ بنابراین، در آغاز با تشكیل آن مخالفت ورزیدند، اما به رغم همۀ مخالفتها، كنفرانس به ریاست امین برگذار، و تصمیماتی نیز گرفته شد. اگرچه كنفرانس كار چندانی از پیش نبرد، در شرایط خاص آن زمان، گامی مثبت در راه بیداری و اتحاد مسلمانان در برابر انگلیس و صهیونیسم بود (جرار، 114- 119؛ دروزه، 1/ 79-86، 90؛ حاساسیان، 138-143؛ پراث، 272). 
مهم‌ترین مسألۀ آن سالها كوچ روز افزون یهودیان به فلسطین بود. امین تلاش فراوانی كرد تا از این كوچ و فروش اراضی فلسطینیان به یهودیان جلوگیری شود. در 1934 م مردم فلسطین در یافا به رهبری امین در اعتراض به ورود یهودیان به خاك فلسطین سر به شورش برداشتند كه سركوب شد (جرار، 128-130). او خود، فروش اراضی را شرعاً تحریم كرد و شماری از فقیهان غیر فلسطینی مانند محمد رشید رضا و محمد حسین آل كاشف الغطا را تشویق كرد كه فتاوای مشابه صادر كنند (همو، 124؛ كیالی، 249). به دنبال درگیریهای خشونت‌آمیز، در 1935م قیام عزالدین قسام روی داد. شواهد فراوان نشان می‌دهد كه این قیام با اطلاع و همكاری امین صورت پذیرفت. عزالدین كه پس از آمدن به فلسطین از سوی امین به عنوان خطیب رسمی و مدرس مسجد حیفا منصوب شد، با او ارتباط مستقیم داشت (ماردینی، 82؛ موسوعه، 3/ 231). در همان سال با ابتكار امین «سازمان جهاد مقدس» با عضویت گروههای مخفی كوچكی تشكیل شد تا مبارزۀ مسلحانه‌ای را آغاز كند. امین، عبدالقادر حسینی را به فرماندهی این سازمان برگزید (جرار، 138). در همین اوان، عبدالرحمان البنّا (برادر شیخ حسن البنّا) ضمن دیدار با حاج امین، حمایت اخوان المسلمین را از جنبش فلسطین اعلام كرد (براند، 46). 
در 1936م، مفتی فلسطین همۀ رهبران احزاب سیاسی را به نشستی فراخواند كه نتیجۀ آن تشكیل «كمیتۀ عالی عرب» بود. امین به ریاست این كمیته برگزیده شد. این ریاست، رهبری بلامنازع او را در جنبش فلسطینیان استوار ساخت (جرار، 147-150). او در این مقام، سازمان دهندۀ اصلی شورشهای 1936 م و ناآرامیهای داخلی سال بعد شد («فرهنگ»، 164). در این دوران، امین با استفاده از امكانات مادی مجلس اعلای اسلامی، اوقاف، صندوق الامه، كمیتۀ عالی عرب و كمكهای مردمی، به خرید سلاح مبادرت كرد. افزون بر تجهیز نیروهای داخلی فلسطین، امین كوشید تا نیروهایی نیز از جاهای دیگر فراهم آورد (عطیه، 642-643؛ ابوغربیه، 31). در 1936 م «كمیتۀ مركزی برای جهاد» تشكیل شد كه دفتر اصلی آن در لبنان بود. گرچه ادارۀ این كمیته با عزت دروزه بود، اما ریاست عالی آن را امین الحسینی داشت (كیالی، 289؛ دروزه، 1/ 209). 
 

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: