مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ثابت بن سنان | ثابِتِ بْنِ سِنان، ابوالحسن ثابت بن سنان بن ثابت بن قرۀ صابی (د 363 یا 365ق/ 974 یا 976م)، پزشک و مورخ دورۀ عباسی. بیشترین اطلاع ما دربارۀ او مبتنی بر گزارشهایی است که ابن جلجل (ص 80-81)، قفطی (ص 109-111) و ابن ابی اصیبعه (1/ 334-336) در آثار خویش ارائه کرده‌اند و در دیگر منابع عیناً مطالب ایشان تکرار شده، و ...
  • أ* |
  • بینالود | بینالود، رشته‌ كوهی‌ به‌ طول‌ 125كمـ در شمال‌ خراسان‌، حدفاصل‌ شهرستانهای‌ مشهد و نیشابور كه‌ در امتداد رشته‌كوه‌ البرز واقع‌، و از شمال‌ غربی‌ تا جنوب‌ شرقی‌ كشیده‌ شده‌ است
  • حسد | حَسَد، هیجانی انسانی نشئت گرفته از مواجهه با داشته‌ها، برتریها، پیشرفتها و موقعیتهای دیگران. حسادت هیجانی است که هنگام تعامل اجتماعی و در بستری فـرهنگی شکل می‌گیـرد
  • ابراهیم قزوینی، ابن محمدباقر* |
  • ابطح | اَبْطَح (مُحَصّب)، ناحیه‌ای بین مكه و منى، بر سر راه مدینه، در یك فرسخی شهر مكه كه از یك سوی به كوه حُجون و بطن وادی و از جانب دیگر به مسجد سلسبیل محدود است (ازرقی، 2 / 129). به گفتۀ بكری ابطح منطقه‌ای است در شمال مكه كه هر وقت سیل جاری می شود همۀ آن را فرا می‌گیرد (1 / 257) و منزلگاه (خَیف) بنی كنانه بوده اس...
  • آصف اللغات | آصَفُ‎اللُّغات، کتابی در لغت فارسی و اردو، نوشتۀ نوّاب عزیز جنگ، خان‎بهادر شمس‎العلماء‎ احمد ‎عبدالعزیز نایطی، متخلص به «ولا»، که در فاصلۀ سالهای 1325-1340ق / 1906-1921م، به نام نظام‎الدوله نظام‎الملک آصف‎جاه تصنیف و در مؤسسۀ عزیز‎المطابع حیدرآباد دکن تا جلد هفدهم در 200‘10 صفحه، چاپ شده است. کار مصنف با مرگ ...
  • اردبیلی | اَرْدَبیلی [ardabīlī]، محمـد بـن علی (د 1101ق/ 1690م)، رجال‌شناس شهیر امامی. اصل وی از اردبیل بود، ولی خود در نجف و کربلا اقامت داشت. مهم‌ترین استاد وی جعفر بن عبدالله بن ابراهیم کمره‌ای بوده است.
  • اعمش | اعمش \aʾmaš\، ابومحمد سليمان‌ بن‌ مهران‌ اسدی (60- 148 ق / 680-765 م)، از تابعان‌ ايرانی‌‌تبارِ كوفه‌.
  • رپیتوین | رَپیتْوین، نام دومین گاه (زمان) از تقسیمات روز در گاه‌شماری زردشتیان و نیز نام ایزد موکل بر این گاه.
  • خاکی کشمیری | خاکیِ کَشْمیری، بابا داوود (927-994 ق/ 1521-1586 م)، از مشایخ متأخر طریقۀ سهروردیه در کشمیر، نویسنده و شاعر فارسی‌گوی.
  • ابن الاسود |
  • آلوارت | آلْوارْت، فون ویلهلم تئودور (1828- 1909 م)، خاورشناس آلمانی، متخصص زبان و ادب کهن عرب و فراهم آورندۀ یکی از مفصل‌ترین فهرستهای نسخه‌های خطی عربی. آلوارت در گرایفسوالت، شمال آلمان شرقی بر کرانۀ دریای بالتیک، دیده به جهان گشود و در همین شهر نیز درگذشت. وی پس از مدتی کتابداری در دانشگاه گرایفسوالت، در 1861 م به ...
  • ثریا تهرانی | ثُرَیّا تِهْرانی، میرزا حیدرعلـی (1250-1318ق/ 1834-1900م)، شاعر، ادیب و خوشنویس، متخلص به ثریا و ملقب به مجدالادبا، در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار. او گاهی مجد نیز تخلص می‌کرد. ثریا در کرمانشاه متولد شد. وی تحصیلاتش را در همان شهر به پایان رساند، سپس به تهران رفت و نزد حاج سیدصادق طباطبایی ظاهراً به پیشۀ محرری ا...
  • ابن عنبه | سيد جمال‌الدين احمدبن علی بن حسين حسنی حسينی (ح 748- 828ق / 1347-1424م)، مورخ و نسب‌شناس شيعی.
  • امیدی تهرانی | اُمیدیِ تِهْرانی، ارجاسب، ملقب به سعدالدین و ركن‌الدین (864- 929 ق/ 1460-1523 م)، فرزند شیخعلی تهرانی، شاعر قصیده‌سرا و پزشك معاصر شاه اسماعیل اول صفوی. وی در تهران به دنیا آمد (سام میرزا، 173) و در اوایل جوانی به شیراز رفت و در محضر جلال‌الدین دوانی (830- 908ق)، به فراگیری علوم، از جمله طب پرداخت و از استاد ...
  • بدخشانی | بَدَخشانی، سید سهراب ولی (د پس از 856ق/ 1452م)، مشهورترین نویسندۀ اسماعیلی نزاری در منطقۀ بدخشان، در یکی دو قرن پس از سقوط الموت (654ق/ 1256م).
  • ری | رِی، دشت و شهری کهن در جنوب کوه توچال، و امروزه شهر و شهرستانی در جنوب تهران.
  • ابان احمر، ابوعبدالله | اَبانِ اَحْمَر (جایگزین مقالۀ دبا)، ابوعبدالله ابـان بن عثمان، راوی حدیث و اخبار تاریخی و ادبی در سدۀ 2‌ ق/ 8‌ م و از خواص اصحاب امام جعفر صادق (ع). یاقوت که همۀ اطلاعات خود را دربارۀ ابان احمر از فهرست‌ طوسی برگرفته، نسب پدر او را به‌‌صورت عثمان بن یحیی بن زکریا ضبط‌ کرده، و به‌ وی نسبت لؤلؤی نیز داده است (1...
  • ابن ابی حاتم | اِبْنِ‌اَبی‌حاتِم (جایگزین مقالۀ دبا)، ابومحمد عبدالرحمان ابن‌ابی‌حاتم محمد بن ادریس تمیمی حنظلی رازی (240 - محرم 327 ق/ 854 ـ نوامبر 938 م)، رجال‌شناس، محدث و مفسر بنام ایرانی. او در خانواده‌ای پرورش یافت که در پرداختن به دانش حدیث اهتمامی خاص داشته‌اند. پدرش ابوحاتم رازی (دبا)، داییان پدر (ابن‌ابی‌حاتم، الج...
  • ازبک | اُزْبَک [ozbak]، عنـوان مـردمـی تـرک‌زبـان در آسیـای مرکزی که جمعیت اصلی جمهوری ازبکستان را تشکیل می‌دهند. پیدایی این تشکل قومی و اطلاق نام قومیِ ازبک بر آن از نظر تاریخی فرایندی پیچیده را پشت سر نهاده است، اما جدا از این پیچیدگیهای تاریخی، اکنون مردم ازبک از اشتراکاتی گسترده برخوردارند که آنان را به عنوان مل...
  • حرام | حَرام، مفهومی چندوجهی در قرآن کریم و یکی از احکام پنج‌گانه در شریعت اسلامی. ریشۀ «ح ر م» در زبانهای مختلف سامی کاربرد دارد و معنای اصلی آن بازداشتن است.
  • ابن سمعون | اِبْنِ سَمْعون، ابوالحجاج يوسف بن يهودا (يا يحيی) بن اسحاق بن عقنين (اكنين) سبتی (555-623 ق/ 1160-1226 م)، پزشك، فيلسوف و ستاره‌شناس يهودی. او در سبته زاده شد و در آنجا به اعتبار نام نيای نهم يا دهمش، ابن شمعون خوانده می‌شده است؛ اين كنيه بعدها در منابع عربی به ابن سمعون بدل شد. يوسف در زادگاه خويش پس از آموز...
  • رمله | رَمْله، شهری در فلسطین اشغالی در شمال غربی بیت‌المقدس. رمله در دشتی هموار و ساحلی، به فاصلۀ 40کیلومتری از بیت‌المقدس، حد فاصل دو شهر رهووت و لُد واقع شده (EI2, VIII/ 423)، و از نظر طبیعی، ادامۀ کرانه‌های شنی شهر بندری یافا ست (دباغ، 1(1)/ 27؛ لسترینج، 15)؛ گویا سبب نام‌گذاری این شهر، واقع‌شدن آن در ریگ و شن (...
  • افسر | افسر \afsar\، تخلص دو شاعر پارسی‌گوی که در سده‌های 11 تا 14 ق / 17 تا 20 م در ایران می‌زیستند:
  • دانش گیلانی | حسن (1265-1346 ق / 1848-1927 م)، فرزند ملا اسماعیل رشتی، از مشایخ ذهبیه و از مشروطه‌خواهان گیلان.
  • تحفة الملوک | کتابی در زمینۀ اخلاقیات اجتماع، در قالب حکایات، امثال و جملات قصار و حکمت‌آمیز، تألیف علی بن ابی حفص اصفهانی در اواخر سدۀ 6 یا اوایل سدۀ 7 ق.
  • جنزی | ابوحفص عمر بن عثمان تمیمی (د 14 جمادی‌الآخر 550 ق / 15 اوت 1155م)، ادیب و شاعر ایرانی. از وی با القاب «ناصرالدین ابوالمفاخر» و «ذوالبیانین» نیز یاد شده است (ششن، 1 / 419؛ آربری، 385).
  • بختیاری |
  • افلاس | افلاس \eflās\، اصطلاحی‌ فقهی‌ به‌ معنای تكافونكردن‌ دارايی‌ شخص‌ مديون‌ برای تأديۀ ديون‌ او. در برخی‌ تعاريف‌ فقهیِ افلاس‌ اين‌ قيد نيز وجود دارد كه‌ مرجع‌ قضايی‌ نيز حكم‌ به‌ حجر مديون‌ كرده‌ باشد. بحث‌ افلاس‌ و شروط و آثار مترتب‌ بر آن‌، در ابواب‌ مختلف‌ فقهی‌ چون‌ بيع‌، دين‌، رهن‌، حواله‌ و حجر آمده‌ است‌ ...
  • دیوان البسه | دیوانِ اَلْبَسه، نقیضه‌ای طنزآمیز دربارۀ پوشاک، از مولانا محمود بن امیر احمد، معروف به نظام قاری یزدی/ شیرازی (زنده در 866 ق/ 1462 م).
  • حق | حَقّ، مفهومی کليدی در فرهنگ اسلامی، در بردارندۀ طيفی گسترده از معنا که در بخشی از کاربردها، بر ثابت و يقينی بودنِ هستیها، و در بخشی ديگر از کاربردها، بر بايسته‌های کنشی دلالت دارد.
  • احمد رومی | اَحْمَدِ رومی (زنده در 761ق/ 1360م)، فرزند محمود بن عبدالغفار صدیقی، از استادان نامدار خوشنویسی اقلام ستّه.
  • اصطخری، ابواسحاق | ابواسحاق ابراهیم بن محمد فارسی اصطخری، معروف به كرخی، جغرافی‌دان پر آوازۀ سدۀ 4 ق / 10 م. وی از اهالی استخر (اصطخر) فارس بود (حمیده، 199). سال تولدش مشخص نیست، ولی سال درگذشتش با اختلاف پس از 340 ق / 951 م (همانجا)، و 346 ق / 957 م (زركلی، 1 / 61؛ افشار، مقدمه، 7) نوشته شده است. اصطخری پس از ابوزید احمد بن سه...
  • حبقوقِ نَبی | حَبَقّوقِ نَبی، یکی از انبیای بنی‌اسرائیل که مقبره‌ای در تویسرکان منسوب به او ست. از زندگی و جزئیات احوال حبقوق آگاهی چندانی در دست نیست
  • راغب اصفهانی | ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضّل، از مفسران و عالمان علم اخلاق، و ادیبان تأثیرگذار. او در 409 ق / 1018 م یا پیش از آن زیسته است.
  • خرسک | خِرْسَک، از بافته‌های رایج صنایع دستی و نوعی قالی درشت‌بافت نا‌مرغوب و بد‌نقش. خرسک بیشتر با مواد و مصالح تمام‌پشم بافته می‌شود و بافت و کاربرد آن به‌طور معمول در میان ایلات و عشایر و حتى روستاییان سرتاسر ایران متداول است.
  • شهربازی | در گذشته تفریحگاهی واقع در بزرگراه چمران، خیابان سئول.
  • آبک، دره | آبک، دره \ darre-ye ābak\ ، دره‌ای واقع در قسمت میانی یال قلۀ آبک به سمت جنوب غربی. این دره در جهت غربی‌ ـ شرقی کشیده شده، و شیب آن به سمت میگون و رودخانۀ میگون است. درۀ آبک از سمت شرق به خط‌الرأس قلۀ آبک، و از غرب به منطقۀ میگون جدید و منطقۀ هامون محدود است.
  • حبیب الله رشتی | حَبیبُ‌‌اللّٰهِ رَشْتی (1234-1312 ق / 1819-1894 م)، فرزند محمدعلی خان گیلانی فقیه اصولی و از شاگردان و ادامه‌دهندگان فقه شیخ انصاری.
  • الیاس شاهیان | اِلْیاسْ شاهیان، سلسله‌ای مسلمان كه در سده‌های 8- 9 ق/ 14-15م نخستین حكومت مستقل و یكپارچه را در بنگال تشكیل دادند.
  • ابن عقده | ابوالعباس احمد بن محمد بن سعيد همدانی (15 محرم 249-7 ذيقعدۀ 332ق / 10 فوريۀ 863 - اول ژوئيۀ 944م)، محدث بزرگ شيعی.
  • ابن شبه | ابوزید، عمر بن شبة بن عبیدة بن زید نُمیری (173-263 ق / 789-877 م)، ادیب، شاعر، راویِ اخبار، و احادیث. «شبّه» لقب پدر او بود که گویند از ترانۀ رجزگونه‌ای که مادرش در کودکی برای وی می‌خوانده، اخذ شده است (مرزبانی، نورالقبس، 231).
  • اشنهی | یا اشنوی، تاج‌الدین محمود بن حداد (یا خدا داد، نك‍ : دانش‌پژوه، 50-51؛ عابدی، 824؛ انصاری، 770)، عارف سدۀ 6 و 7 ق / 12 و 13 م. نسبت او در مآخذ به صورتهای شنهی، شنوی و اشنوئی (سهروردی، 8، 98، 137؛ واعظ، 37؛ جامی، 360؛ نیز نك‍ : حمدالله، 673) و جز آنها (نك‍ : یاقوت، 1 / 285؛ سمعانی، 1 / 276) آمده است.
  • بنیچه | ​​​​​​​بُنیچه، نظامی‌خاص برای اخذ مالیات و روش سربازگیری كه ظاهراً از عصر ایلخانیان تا آخر دورۀ قاجاریه در دستگاه دیوانی ایران برقرار بوده است. برخی بنیچه را مشتق از كلمه «بُنه»، به معنی «جفت» می‌دانند.
  • آصف جاه | \āse(a)f-jāh\، نظام‌الملک قمرالدین (1082- 1161 ق / 1671- 1748 م)، از امرای دربار اورنگ‌زیب، بنیان‌گذار سلسلۀ نظام حیدرآباد دکن و شاعر پارسی‌گوی هند.
  • افجه، چشمه ها | افجه، چشمه‌ها \ češmehā-ye afje \ ، چشمه‌های موجود در روستای افجه و باغهای آن. از گذشته‌های دور اهالی افجه از این چشمه‌ها استفاده می‌کرده‌اند. امروزه آنها را با نام باغ یا صاحب ‌باغ می‌شناسند و گاهی به چند چشمه در چند محله، چشمۀ افجه می‌گویند. این چشمه‌ها بیشتر در باغهای شخصی افجه قرار دارند.
  • شورکاب، تپه | تپه‌ای باستانی واقع در محلۀ شورکاب شهر لواسان.
  • به، | یا بَهی، آبی، از میوه‌های کهن، آیینی و معطر.
  • آداب البحث | آدابُ الْبَحْث، نامی كلی برای رشته‌ای از كتابها به زبانهای عربی و فارسی كه دانشوران مسلمان دربارۀ چگونگی بحث، جدل و مناظره به‌سان شاخه‌ای از دانش منطق، تألیف كرده‌اند. هدف از نگارش این‌گونه كتابها، آموزش دادن به پژوهشگران و آموزگاران و سخنوران است كه به هنگام نگارش یا گفت‌وگو، سخنان خود را بر پایه‌های استوار ...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: