دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • بریدةبن حصیب بن عبدالله | بُرَیدَه بْن‌ حُصَیب‌ بْن‌ عَبْدُاللّه‌، ابوعبدالله اسلمی‌ (د 63ق‌ / 683م‌)، از صحابیان‌ نامدار پیامبر(ص‌). گفته‌اند: نام‌ او عامر، و بریده‌ لقبش‌ بوده‌ است‌
  • بریده | بُرَیده‌، شهر و مركز سابق‌ منطقه قَصیم‌ در شمال‌ فلات‌ نجد، واقع‌ در ناحیه مركزی‌ عربستان‌. این‌ شهر در 25 كیلومتری‌ شمال‌ عُنَیزه‌ بر كرانۀ چپ‌ وادی‌ الرُّمه‌ قرار دارد كه‌ از مغرب‌ به‌ شنزار نفودالسَّر می‌پیوندد.
  • بریل | بِریل1‌، مؤسسه‌ای‌ انتشاراتی‌ در هلند. این‌ مركز كه‌ از سدۀ 11ق‌ / 17م‌ با نام‌ بنیان‌ گذار آن‌ ساموئل‌ (یا یرْدان‌) لوخْتْمان‌ آغاز به‌ كار كرد، تا امروز آثار مهمی‌ از بیشتر كشورها از جمله‌ ایران‌ و دیگر سرزمینهای‌ اسلامی‌ منتشر كرده‌ است‌.
  • بریلوی |
  • بریلی | بَریلی‌، شهر و ناحیه‌ای‌ در ایالت‌ اوتارپرادش‌ (ه‍ م‌) در شمال‌ هندوستان‌. این‌ شهر به‌ وسیلۀ دو شاهزاده
  • بریمی | بُرَیمی‌، واحه‌ای‌ در جنوب‌ شرقی‌ شبه‌ جزیرۂ عربستان‌، در مرز مشترك‌ ابوظبی‌ و عُمان‌ و نیز شهری‌ مهم‌ در این‌ سرزمین‌. این‌ واحه‌ حدود 54 كمـ2 وسعت‌ دارد ((EI² كه‌ میان‌ عمان‌ و ابوظبی‌ تقسیم‌ شده‌ است‌.
  • بزاخه | بُزاخه‌، چاهی‌ در سرزمین‌ نجد متعلق‌ به‌ قبیلۀ طی‌ یا بنی‌ اسد كه‌ به‌سبب‌ رویدادهای‌ تاریخی‌ شهرت‌ و اهمیت‌ یافته‌ است‌.
  • بزار | بَزّار، ابوبكر احمد بن‌ عمرو بن‌ عبدالخالق‌ عَتَكی‌ (د 292ق‌ / 905م‌)، محدث‌ بصری‌ و از قدیم‌ترین‌ مسند نویسان‌. ابن‌ ناصر الدین‌ واژۂ بزار را بر اساس‌ لغت‌ بغدادیان‌، به‌ گیرندۂ روغن‌ دانۀ كتان‌ معنی‌كرده‌ است‌
  • بزاعه |
  • بزتا |
  • بزچلو | بُزْچَلّو، یا بوزچلو، گروهی‌ از طوایف‌ ترك‌زبان‌ ساكن‌ در آذربایجان‌ غربی‌ و معروف‌ به‌ قاراپاپاق‌ (یا قراپاپاخ‌) كه‌ در اوایل‌ عهد صفویه‌ به‌ بخش‌ وَفس‌ اراك‌ كوچانده‌ شدند و در دهستانی‌ كه‌ بزچلو نامیده‌ شد، اقامت‌ گزیدند.
  • بزدوی |
  • بزرگ امید | بُزُرْگ‌ اُمید، كیا، دومین‌ رهبر دعوت‌ و دولت‌ اسماعیلیۀ نزاری‌ در الموت‌ (حك‍ 518-532ق‌ / 1124- 1138م‌).
  • بزرگ بن شهریار | بُزُرْگ بْن‌ شَهْریار، ناخدا و دریانورد مشهور ایرانی‌ سدۂ 4ق‌ / 10م‌. او از مردم‌ رامهرمز خوزستان‌، و دریانوردی‌ برجسته‌ بود و چنانكه‌ در كتاب‌ پرآوازه‌اش‌ آورده‌، در نیمۀ، نخست‌ سدۂ 4ق‌ / 10م‌ آبهای‌ اقیانوس‌ هند، دریای‌ چین‌ و كرانه‌های‌ افریقای‌ شرقی‌ (حبشه‌) را درنوردیده‌ است‌.
  • بزرگمهر | بُزُرْگْمِهْر، پسر بُختَگ‌،وزیر و حكیم ‌روزگار خسرو اول‌ انوشیروان‌ ساسانی‌ (سلـ 531 - 579م‌) در بعضی‌ از متون‌ ادبی‌ و تاریخی‌. بزرگمهر عنوانی‌ است‌ كه‌ در متون‌ پهلوی‌ به‌ صورت‌ وُچورْگْمِتْر...
  • بزغش شیرازی | بُزْغُش‌شیرازی‌، خاندانی‌ از عالمان‌ و عارفان‌ سلسلۀ سهروردیه‌ كه‌ در فاصلۀ سده‌های‌ 7-10ق‌ / 13-16م‌ در شیراز می‌زیسته‌اند و طریقت‌ عرفانی‌ بزغشیه‌، از شعبه‌های‌ طریقۀ سهروردیه‌ به‌ آنان‌ منسوب‌ است‌.
  • بزمان | بَزْمان‌، نام‌ بخشی‌ در شهرستان‌ ایرانشهر (استان‌ سیستان‌ و بلوچستان‌). این‌ بخش از شمال به زاهدان‌، از شمال‌ خاوری‌ و خاور به‌ خاش‌، از جنوب‌ خاوری‌ به‌ ایرانشهر، از جنوب‌ به‌ بمپور، از باختر به‌ كهنوج‌ و بخش جبال‌ بارز، و از شمال‌ باختری‌ به‌ نرماشیر محدود است‌
  • بزنطی | بَزَنْطی‌، ابوجعفر احمد بن‌ محمد بن‌ ابی‌نصر (152-221ق‌ / 769-836م‌)، از عالمان متقدم‌ امامیه‌ در كوفه‌ كه‌ در شمار اصحاب‌ امامان‌ كاظم‌، رضا و جواد (ع‌) نامبردار است‌.
  • بزنطی | بُزَنْطی‌، یا پُزنتی‌، شهرستان‌ و شهری‌ در شمال‌ غرب‌ استان‌ آدانا، در تركیه‌. بطلمیوس‌ نام‌ آن‌ را پُدانْدُس‌ آورده‌ است‌ (نك‍ : پاولی‌، 1136 XXI(1) / ؛نیز رمزی‌،.(348 این‌ نام‌ به‌ شهر و رود كنار آن‌ اطلاق‌ می‌شد و در متون‌ یونانی‌ به‌ صورتهای‌ پُدزندُس‌، پُدندُس‌ و پُدیزندُس‌ (EI²)،و در آثار اسلامی‌ به‌ شك...
  • بزکشی | بُزْكَشی، بازی سنتی سواركاری كه در میان ایلات‌ ترك‌ سرزمینهای آسیای مركزی و مردم‌ شمال‌ افغانستان متداول‌ است‌. این‌ بازی در ازبكستان به «اولاك‌»، در میان مردم‌ ترك‌زبان‌ افغانستان به «اوغلاغ ترتماق‌»، یا «اوغلاغ ترماغ‌» (عنایت‌الله‌، 69)، و در قزاقستان‌ به «كوپ‌كاری» ( كتاب سال‌، 745) شهرت‌ دارد.
  • بزی | بَزّی‌، ابوالحسن‌ احمد بن‌ محمد بن ابی بَزّه‌ (170-250ق‌ / 786-864م‌)، راوی‌ اول‌ قرائت‌ ابن‌ كثیر مكی‌ از قرّاء سبعه‌ و شیخ‌ القراء مكۀ معظمه‌.
  • بزیغ بن موسی |
  • بزیغیه | بَزیغیه‌، از فرقه‌های‌ غالی‌ شیعی‌ كه‌ به‌ بزیغ‌ بن‌ موسى (احتمالاً در گذشته پیش‌ از 148ق‌ / 765م‌) منسوبند. برخی‌ نام‌ پیشوای این‌ فرقه‌ را بزیع‌ (كشی‌، 304؛ سعدبن‌ عبدالله‌، 52) و نام‌ پدر او را یونس‌ دانسته‌اند (ابوتمام‌، 112؛ خوارزمی‌، 50).
  • بساسیری | بَساسیری‌، ابوالحارث‌ ارسلان‌ (مقـ 451ق‌ / 1060م‌)، از امرای‌ نامدار ترك‌ در پایان‌ عصر آل‌ بویه‌ كه‌ یك‌ چند خلافت‌ عباسی‌ بغداد را برانداخت‌ و به‌ نام‌ فاطمیان‌ بر عراق‌ فرمان‌ راند.
  • بساطی سمرقندی | بِساطی سَمَرْقَنْدی‌، سراج‌الدین‌، از شاعران دورۂ گوركانیان‌. وی‌ در سمرقند از شهرهای قدیم ماوراءالنهر به دنیا آمد. در هیچ‌یك‌ از منابع‌ كهن‌ به‌ سال‌ تولد و مرگ‌ شاعر اشاره‌ نشده‌ است
  • بساون | بَساوَن‌، نقاش‌ هندی دربار اكبر شاه‌ (سلـ 963-1014ق‌ / 1556-1605م‌). وی در طول‌ 40 سال‌ فعاليت‌ هنری (968-1009ق‌ / 1561-1600م‌) بيش‌ از صد اثر از خود برجای گذاشتII / 384) EWA, ؛ بيچ‌، .(89 از زندگی‌ او اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نيست‌، جز آنكه‌ احتمالاً هندو و پدر مَنوهَر نقاش‌ بود EWA) ، همانجا؛ بارت‌،.(84 منوهر...
  • بست | بُسْت‌، شهری كهن‌ نزدیك ملتقای رودهای هیرمند و ارغنداب‌ كه‌ امروزه‌ ویرانه‌های‌ آن‌ مجاور شهر لشگرگاه‌، مركز ولایت‌ هلمند در جنوب‌ غربی‌ افغانستان‌ باقی‌ است‌ و به‌ واسطۀ وجود ویرانه‌های‌ قلعه‌ای‌ نظامی‌ در آن‌، به‌ نام‌ قلعۀ بست‌ معروف‌ است‌.
  • بست | بَسْت‌، مكانی‌ امن‌ و مقدس‌ براي‌ پناه‌جويان‌ از هر گروه‌ و صنف‌. مردم‌ براي‌ دادخواهی‌، تظلم‌ و احقاق‌ حقوق‌ از دست‌ رفته‌، همچنين‌ مجرمان‌، متهمان‌ و مظنونان‌ براي‌ فرار از مجازات‌ در اين‌ مكانها پناه‌ می‌گرفتند. ورود به‌ حريم‌ بست‌ و پناه‌ گرفتن‌ و اقامت‌ موقت‌ در آن‌ را، بست‌نشينی‌ می‌گفتند.
  • بستان | ​​​​​​​بُسْتان‌، نام‌ بخش‌ و شهری‌ در استان‌ خوزستان‌.
  • بستان آباد | بُسْتان‌آباد، شهرستان‌ و شهر مركز آن‌ واقع‌ در استان‌ آذربايجان‌ شرقی‌.
  • بستان السیاحه | بُسْتان‌آباد، شهرستان‌ و شهر مركز آن‌ واقع‌ در استان‌ آذربايجان‌ شرقی‌.
  • بستان زاده | بُسْتان‌زاده‌، خاندانی‌ از عالمان‌ عثمانی‌ در سده‌های‌ 10-11ق‌ / 16-17م‌. افراد اين خاندان به دانش‌، قاضيگری و شيخ‌الاسلامی‌ معروفند:
  • بستانی |
  • بستک | بَسْتَك، شهرستان‌ و شهری‌ در استان‌ هرمزگان‌. این‌ شهرستان‌ از 4 طرف‌ به‌ فاصلۀ بسیار نزدیك‌ با رشته‌كوههایی‌ محصور شده‌، و اطراف‌ آن‌ كاملاً بسته‌ است‌؛ از این‌رو، آن‌ را «بستك‌» نامیده‌اند.
  • بستی |
  • بستی، ابوالحسن | بُسْتی، ابوالحسن‌ علی بن‌ محمد بن‌ جعفر، از مشایخ‌ صوفیه‌ و محدثان‌ خراسان‌ در سدۂ 5 ق‌ / 11م‌. از جزئیات‌ زندگی او اطلاع‌ دقیقی در دست نیست‌. صریفینی تنها به‌ ذكر نام‌ و نشان‌ و موطن‌، و اشاره‌ به‌ مقام‌ ارشاد او در تصوف‌ بسنده‌ كرده‌ است‌ (ص‌ 580، 679).
  • بستی، ابوالقاسم | بُسْتی‌، ابوالقاسم‌ اسماعيل‌ بن‌ احمد (د 420ق‌ / 1029م‌)، متكلم‌ و نويسنده معتزلی و زيدی مذهب‌. وی احتمالاً اهل‌ بست‌ از منطقۀ سيستان‌ بوده‌ است‌ و اينكه‌ برخی‌ منابع‌ (مثلاً جنداری، 7)، نسبت‌ جيلی‌ به‌ وي‌ داده‌اند، به‌ سبب‌ اقامت‌ او در منطقۀ سواحل‌ خزر و ارتباطش‌ با زيديه‌ است‌.
  • بسحاق اطعمه | بُسْحاق‌ اَطْعِمه‌، ابواسحاق‌ حلاج‌ شیرازی‌ (د 840ق‌ / 1436م‌)، از شاعران پارسی‌گوی سدۂ 9ق‌ / 15م‌. دربارۂ نام‌ و لقب‌ او نظریات‌ گوناگونی‌ وجود دارد.
  • بسربن ابی ارطاة | بُسْرِ بْن‌ اَبی‌ اَرْطاۃ، ابوعبدالرحمان‌، از سرداران‌ معاوية بن‌ ابی‌ سفيان‌. نام‌ بسر معمولاً به‌ نيايش‌ ابوارطاۃ اضافه‌ شده‌ است‌، اما از آنجا كه پدرش ارطاة نام داشت‌ (ابن‌ حزم‌، 170؛ ابن‌ عبدالبر، 1 / 157)، در برخی‌ از منابع‌، نام‌ وی به‌ گونه بسر بن‌ ارطاۃ نيز آمده‌ است
  • بسرمیان | بِسِرْميان‌، نام‌ گروهی‌ قومی‌ از اودمورتها2 كه‌ به‌ صورت‌ بسرمِن (بروكهاوس‌، IIIA / 603؛ آكينر،103) و بسرمان ‌(«دائرۃ ـ المعارف‌...3»، (VI / 227 نيز آمده‌ است‌. بعضی‌ نام‌ بسرمان‌ را تصحيفی از نام مسلمان می‌دانند كه به‌ گونه‌ای مغلوط به صورتهای‌ بوسورمان و موسورمان‌ در ميان‌ مسيحيان‌ روسيه‌ تلفظ می‌شد و تعبي...
  • بسط |
  • بسطام | بَسْطام‌، بخش و شهری‌ تاريخی‌ در شهرستان‌ شاهرود، واقع‌ در استان‌ سمنان‌.
  • بسطام بن قیس | بِسْطام‌ بْن‌ قِیس‌، رئیس‌ قبیلۀ بنی‌ شیبان‌، قهرمان‌ نیم‌افسانه‌ای‌ و شاعر جاهلی‌ (د ح‌ 615م‌). درباره بسطام‌، آنچه‌ بیش‌ از هرچیز نظر پژوهشگر ایران‌شناس‌ را جلب‌ می‌كند، اینكه‌ وی‌ در مقام‌ «سید» (رئیس‌) قبیله‌، با نامی‌ ایرانی‌ خوانده‌ شده‌ است‌.
  • بسطامی | بَسْطامی‌، خاندانی‌ از شافعیان‌ نیشابور در سده‌های‌ 4- 6ق‌ / 10- 12م‌ كه‌ مردان‌ و زنان‌ نامداری‌ در دانشهای‌ دینی‌ و فقه‌ شافعی‌ از آن‌ برخاستند و حدود 150 سال‌ (صریفینی‌، 558) پیشوایی‌ مذهبی‌ ـ اجتماعی‌ شافعیان‌ آن‌ دیار را داشتند.
  • بسطامی، شهاب الدین | بَسْطامی‌، شهاب‌الدین‌ (د 823ق‌ / 1420م‌)، معروف‌ به‌ شهاب‌الدین‌ خیابانی‌، عالم‌ و صوفی‌ عصر تیموری‌ در هرات‌. تاریخ‌ و محل‌ تولد او دانسته‌ نیست‌. از شهرت بسطامی‌ وی‌، چنین‌ برمی‌آید كه‌ از اهالی‌ بسطام‌ بوده‌
  • بسطامی، عبدالرحمان | بَسْطامی‌، عبدالرحمان بن علی بن احمد (د 858ق‌ / 1454م‌)، عارف‌، فقیه‌ و مفسر حنفی‌ مذهب‌ به‌ روزگار عثمانیان‌ كه‌ در تاریخ‌ هم‌ دستی‌ داشت‌ و در علوم‌ غریبه‌ همچون‌ جفر و جامعه‌ و شناختن‌ اسرار حروف‌ نیز استاد بود.
  • بسطامی، علاءالدین |
  • بسطامیه |
  • بسطه | بَسْطه‌، شهری‌ واقع‌ در ایالت‌ غرناطه‌ (گرانادا) در جنوب‌ اسپانیا. این‌ شهر در 123 كیلومتری شمال‌ شرق‌ غرناطه‌ واقع‌ است‌.
  • بسفر | بُسْفُر، تنگه‌ای‌ در تركیه‌ كه‌ دریای‌ سیاه‌ را به‌ دریای‌ مرمره‌ و سپس‌ از طریق‌ تنگه داردانل‌ (چناق‌ قلعه‌) به‌ دریای‌ اژه‌ مربوط می‌كند. این‌ تنگه‌ یكی‌ از مهم‌ترین‌ راههای‌ بازرگانی‌ و استراتژیكی‌ جهان‌ است‌ و قاره‌های‌ آسیا و اروپا را از هم‌ جدا می‌كند. شهر استانبول‌، بزرگ‌ترین‌ شهر تركیه‌ در دو سوی‌ تنگ...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: