دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • زکات | زَکات، مفهومی در فقه اسلامی ناظر به دهشی آيينی که فرد اجلای آن، پرداخت ده‌يک از مال معين است. اين دهش، فروع گسترده و پيچيدگیهايی در احکام دارد که بسط آن، فصل مهمی از فقه اسلامی را به خود اختصاص داده است. در تاريخ تمدن اسلامی، گردآوری زکات و توزيع آن، زمينه‌ساز ايجاد نهادی مدنی بوده است؛ همچنين سابقۀ ديرپای اي...
  • زکرویه بن مهرویه | زَکْرَوَیْهِ بْنِ مِهْرَوَیْه، یکی از اولین داعیان اسماعیلی در عراق. اطلاعات چندانی دربارهٔ دهه‌های نخستین زندگی این داعی در دست نیست، اما دربارۀ دوران بعدی و فعالیتهای زکرویه به‌عنوان یک داعی اسماعیلی، به‌جز تاریخ طبری ــ که قدیم‌ترین منبع دربارۀ او ست ــ مطالبی در روایات جدلی ضد اسماعیلی آمده است. این روایا...
  • زکریا، پدر یحیی | زَکَريّا، پدر یحیى، از صالحان قوم بنی‌اسرائيل نام‌برده‌شده در قرآن کريم. نام زکريا در قرآن 7 بار در سوره‌های آل‌عمران (3/ 37 ، 38)، انعام (6/ 85)، مريم (19/ 2، 7)، و انبياء (21/ 89)، و قصۀ آن حضرت، در کنار قصۀ حضرت مريم آمده است. براساس نوع بيان قصص در قرآن کريم، آنچه را دربارۀ زکريای نبی در آيات الٰهی است می...
  • زکریا | زَکَریّا، یا زکریای نبی، عنوان زکریا بن برخیا بن عِدّو (سدۀ 6 ق‌م)، از انبیای نامدار بنی‌اسرائیل که کتـابی به نام او در بخش انبیای کتاب مقدس عبری و عهد عتیق موجود است.
  • زکریا انصاری | زَکَریّا اَنْصاری، فـرزند محمد بن احمد بن زکریـا سُنَیکی مصری شافعی (823-926 ق/ 1420-1520 م)، ملقب به شیخ‌الاسلام و قاضی‌القضات و مکنى به ابویحیى، فقیه، اصولی شافعی و مفسر قرآن کریم و از حفاظ حدیث. وی در سنیکه در استان شرقیۀ مصر به دنیـا آمد. در 841 ق بـرای ادامۀ تحصیل به قـاهره رفت و در الازهر اقامت کرد (سخا...
  • زکریا، بنی |
  • زکی، محمدامین | زَکی، محمد امین، سیاستمدار، شاعر، روشن‌فکر و تاریخ‌نگار معاصر کُرد. محمد امین فرزند عبدالرحمان در سال 1297 ق/ 1880 م، در محلۀ گویژه در شرق سلیمانیه به دنیا آمد. لقب «زکی» بعدها به‌سبب هوش و زکاوت فراوانش به او داده شد و تا پایان عمر، به همان لقب شناخته می‌شد (جمال غفور، 10).
  • زکریای ملتانی |
  • زکریای طیفوری |
  • زکی پاشا | زَکی‌ پاشا، احمد (1283-1353 ق/ 1867-1934 م)، مترجم و محقق مصری.
  • زکی خان |
  • زکی خان زند |
  • زکی محمدحسن |
  • زلاقه | زَلّاقه، دشتی هموار در غرب اندلس.
  • زلالی خوانساری | زُلالیِ خوانْساری (د ح 1024 ق/ 1615 م)، شاعر فارسی‌زبان سبک هندی.
  • زلزال | زِلْزال، نودونهمین سورۀ قرآن کریم به ترتیب مصحف، و نودوسومین سوره در ترتیب نزول.
  • زمام | زِمام، دیوانی مستقل و نیز یکی از دوایر هریک از دیوانها، که رشتۀ اصلی آن دیوان یا دوایر دیگر را در دست دارد.
  • زلزله |
  • زمان | زَمان، مفهومی در طبیعیات و از عوارض جسم و حرکت. فیلسوفان و دانشمندان در چیستی و تعریف، و حتى در واقعیت زمان اختلاف دارند، زیرا زمان به هیچ‌یک از حواس پنج‌گانه درک نمی‌شود و درعین‌حال ملازم همۀ ادراکات است. زمان نسبتی نیز با دهر (ه‍ م) و سرمد دارد که ساحت بی‌زمانی است و غالباً آنها را در سلسله‌مراتب عالم در طو...
  • زمان شاه درانی |
  • زمخشری |
  • زمر | زُمَر، سی‌ونهمین سورۀ قرآن کریم. این سوره دارای 8 واحد موضوعی (ركوع)، 75 (یا 73) آیه، 170‘1 كلمه و 780‘4 حرف است (نک‍ : «تنویر ... »، 1/ 385). نـام مشهور آن از دو بـار تکرار كلمۀ شاخص «زمر‌» در قرآن‌ کریم، و تنها در اين‌ سوره از قرآن برگرفته شده است که می‌تواند ناظر به ساختار خاص سورۀ یادشده با دسته‌های گوناگ...
  • زمزم | زَمْزَم، چاهی در مکۀ معظمه، در کنار رکن اسود و مقام ابراهیم (ع)، بخش شرقی مسجدالحرام در مسعى که نزد مسلمانان اهمیت والایی دارد.
  • زمهریر | زَمْهَریر، واژه‌ای قرآنی که در روایات تفسیری با مفهوم سرمای شدید، در عرض دیگر عذابهای الٰهی، در شمار سخت‌ترینِ آنها در جهنم معنا شده است. مفاهیم برآمده از این دست روایاتْ سبب شده است تا زمهریر، با همان معنایِ نوعی از عذابهای جهنمی، در اندیشه و باور دین‌مدار مسلمانان جای یابد.
  • زمین | زَمین، یکی از 8 سیارۀ منظومۀ خورشیدی. در زبان فارسی زمین افزون‌بر سیارۀ خاکی، معانی و تعابیری گوناگون، ازجمله سرزمین، سطح کرۀ خاکی، خاک، کشور، مملکت، مِلک، مُلک، تربت و جز اینها دارد و در ترکیبات مختلف، همچون زمین‌لرزه، زمین‌گیر و ایران‌زمین ( لغت‌نامه ... ) به کار می‌رود.
  • زمین داری | زَمینْ‌داری، نظام برخورداری و بهره‌برداری از زمین، عمدتاً به‌منظور فعالیت در بخش کشاورزی.
  • زمین داور | زَمینْ‌داوَر، نام سرزمینی در نواحی شرقی سیستان کهن. در منابع جغرافیایی نخستین سده‌های اسلامی، نواحی میان غور در شمال، و بُست در جنوب، که درواقع دربرگیرندۀ نواحی میان بخش علیای رود هیرمند و رودخانۀ ارغنداب بوده، زمین‌داور یا به زبان عربی بلاد داور یا ارض داور خوانده شده است و عموماً آن را ناحیه‌ای آباد و پرجمع...
  • زمین سنجی |
  • زمین لرزه | زَمینْ‌لرزه، یا زلزله، لرزش سطح زمین بر اثر امواج لرزه‌ای در پی آزادشدن ناگهانی انرژی در سنگ‌کره/ سنگ‌سپهر کرۀ زمین.
  • زن | زَن، یکی از جنسیتهای دوگانۀ انسان که در فرایند تاریخی ایران، از دوران باستان تا امروز، جایگاه و نقش ویژه و چشمگیری در کنشهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، همراه و همگام با مرد داشته است. در این مقاله، زن به گستردگی و در 4 بخش مورد بررسی قرار گرفته است: I. در دورۀ پیش از تاریخ و دورۀ ایران باستان، II. با سیما و ن...
  • زنا |
  • زناته | زَناته، نام گروهی از قبایل بُتْر و از بربرهای سرزمین مغرب که زیستگاه نخستین آنها بیشتر بیابانهای لیبی بود.
  • زناشویی | زَناشویی، نوعی روابط نهادینه‌شدۀ اجتماعی میان زن و مرد، همراه با مجموعه‌ای از قراردادها و میثاقهای حقوقی، عرفی و شرعی که زن و مرد برحسب فرهنگ جامعه و منطقۀ محل زندگی، باید رعایت کنند و به کار گیرند.
  • زنادقه |
  • زنج، قیام |
  • زنجان | زَنْجان، استان، شهرستان و شهری تاریخی در شمال غرب ایران.
  • زنجانی، آیت الله سید رضا | زَنْجانی، آیت ‎الله سید رضا (1282-1362 ش/ 1903-1983 م)، روحانی مبارز، از پشتیبانان دولت ملی و از بنیادگذاران نهضت مقاومت ملی. نام خانوادگی‌اش به‌صورتهای فرید زنجانی و موسوی زنجانی هم ضبط شده است. در برخی منابع، اطلاعات مربوط به او را با برادرش، ابوالفضل زنجانی (ه‍ م) خلط کرده‌اند (برای نمونه، نک‍ : طیرانی، 27...
  • زنجانی، ابراهیم | زَنْجانی، ابراهیم (10 ذیحجۀ 1272-23 شعبان 1353 ق/ 21 مرداد 1235-10 آذر 1313 ش/ 12 اوت 1856-1 دسامبر 1934 م)، از شخصیتهای دورۀ جنبش مشروطیت، نمایندۀ مجلس شورای ملی، نویسنده، مترجم و شاعر، متخلص به شفایی.
  • زنجانی، سید ابوالفضل | زَنْجانی، سید ابوالفضل (1279-1371 ش/ 1900-1992 م)، از روحانیان مشهور و فعالان سیاسی. وی در زنجان به دنیا آمد. پدرش، سید محمد موسوی زنجانی، از مجتهدان بنام زنجان و آذربایجان، از شاگردان آخوند خراسانی و عبدالله مازندرانی در نجف بود. وی پس از بازگشت بـه زنجان، حوزۀ علمیه‌ای در آنجا بنیاد نهاد و در جنبش مشروطیت، ...
  • زقوم | زَقّوم، گياهی جهنمی، يادشده در قرآن کريم، که به‌عنوان ابزاری برای عذاب، خوراک گناهکاران است. واژۀ زقوم 3 بار در قرآن کريم در آيات 62 سورۀ صافات (37)، 43 سورۀ دخان (44) و 52 سورۀ واقعه (56) به کار رفته است. براساس اين آيات، زقوم درختی در جهنم با ميوه‌هايی شبيه به سر شياطين، خوراک و غذای جهنميان است و ايشان با ...
  • زقاق | زَقّاق، ابوبکر احمد بن نصر، مشهور به زقاق کبیر، صوفی سدۀ 3 ق/ 9 م.
  • زفر بن هذیل | زُفَرِ بْنِ هُذَیْل، ابوالهذیل عنبری (110- 158 ق/ 728-775 م)، عالم و فقیه بصری و از اصحاب ابوحنیفه. نَسَب وی با چند واسطه به شاخۀ مُضَر از عدنان می‌رسد (ابن‌خلکان، 2/ 317- 318)؛ همچنین، عنبری نشان‌دهندۀ نسبت او به عنبر بن عمرو بن تمیم است (قرشی، 4/ 268).
  • زعیم | زَعیم، حُسنی (1894- 1949 م/ 1273- 1328 ش)، رهبر کودتای نظامی 1949 م، و دومین رئیس‌جمهور سوریه که در 1949 م به قدرت رسید و در همین سال هم اعدام شد.
  • زعیتر، اکرم | زُعَیْـتِر، اکرم (۱۳۲۷-1416 ق/ 1909-1995 م)، مبارز سیاسی فلسطینی، روزنامه‌نگار، دیپلمات، دارای سمتهای متعدد سیاسی و نویسنده.
  • زعفرانیه |
  • زعفرانلو | زَعْفِرانْلو، از ایلات کُرد و از طوایف پیشین بزرگْ‌ایل چَمَشگزک. ایل زعفرانلو که در متون آن را به‌شکل ظفرانلو، زافرانلی، زاخوران، زفرانلو، و زافران نیز آورده‌اند، طوایف و تیره‌هـای متعددی دارد. زعفرانلو از ایلات کرد شیعه‌مذهب‌اند کـه پیش از تشکیل دولت صفوی (ح 905- 1148 ق/ 1500-1735 م) در غرب ایران و مناطقی از...
  • زعفران | زَعْفِران، از گیاهان دارویی مشهور دورۀ اسلامی و نیز ادویه‌ای مهم از دیرباز تا کنون.
  • زط |
  • زریوار | زِریوار، بزرگ‌ترین دریاچۀ آب شیرین ایران در شهر مریوان از توابع استان کردستان.
  • زرینه رود | زَرّینه‌رود، از مهم‌ترین و طویل‌ترین رودخانه‌های حوضۀ آبریز دریاچۀ اورمیه.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: