صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / مفاهیم جدید و تاریخ معاصر / زنجانی، سید ابوالفضل /

فهرست مطالب

زنجانی، سید ابوالفضل


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 8 خرداد 1404 تاریخچه مقاله

زَنْجانی، سید ابوالفضل (1279-1371 ش/ 1900-1992 م)، از روحانیان مشهور و فعالان سیاسی. وی در زنجان به دنیا آمد. پدرش، سید محمد موسوی زنجانی، از مجتهدان بنام زنجان و آذربایجان، از شاگردان آخوند خراسانی و عبدالله مازندرانی در نجف بود. وی پس از بازگشت بـه زنجان، حوزۀ علمیه‌ای در آنجا بنیاد نهاد و در جنبش مشروطیت، افزون‌بر رهبری مشروطه‌خواهان آن شهر، از حمایت مالی ایشان دریغ نمی‌کرد (شاه‌حسینی، 99؛ خان‌محمدی، 8). 
زنجانی مقدمات و سطح را نخست، نزد پدر و دیگر مدرسان حوزۀ علمیۀ زادگاهش گذراند؛ سپس در 1307 ش/ 1928 م، برای تکمیل تحصیلات، به حوزۀ نجف رفت و در محضر درس و بحث میرزای نائینی، محمدحسین نجفی اصفهانی و سید ابوالحسن اصفهانی حاضر شد و گویا در 1310 ش اجازۀ اجتهاد گرفت. میرزای نائینی از وی خواست در نجف به تدریس بپردازد، اما او در اطاعت از پدرش به زنجان بازگشت و در حوزۀ علمیۀ آن شهر به تدریس پرداخت. با تأسیس و رونق حوزۀ علمیۀ قم، در 1312 ش، به آنجا رفت و هم‌زمان با حضور در مجالس درس شیخ عبدالکریم حـائری (ه‍ م) ــ که گفته‌اند بـه اعتبار پدر زنجانی، برای وی نیز احترامی ویژه قائل بود ــ به تدریس هم پرداخت (سعیدی، 26-27؛ شاه‌حسینی، همانجا). 
در سال 1314 ش، زنجانی به‌سبب بیماری پدر، به زنجان بازگشت. در سالهای بعد، افزون‌بر تدریس، به فعالیتهای اجتماعی هم مشغول شد؛ ازجمله، صندوق کمک به نیازمندان را تأسیس، و بر توزیع کالاهای جیره‌بندی‌شده در دورۀ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم (1939-1945 م) نظارت کرد؛ همچنین، در جریان غائلۀ آذربایجان (1324-1325 ش)، با فرقۀ دموکرات آذربایجان (ه‍ م) به مقابله پرداخت (سعیدی، همانجا؛ تابنده، 261-262). 
حدود سالهای 1326-1327 ش، زنجانی به‌سبب تسلط خوانین محلی بر دستگاههای اداری و اجتماعی و حتى مذهبی زنجان، به تهران مهاجرت کرد و نخست، به هیئت علمیۀ تهران، از نخستین تشکلهای روحانیان، پیوست که برادرش آیت‌الله سیدرضا زنجانی (ه‍ م) از پایه‌گذاران آن بود؛ سپس، بـا تشکیل جبهۀ ملی ایـران و حمایت اعضای هیئت علمیۀ تهران از آن، به جمع طرف‌داران این جبهه پیوست و حتى گفته شده است به عضویت شورای مرکزی آن درآمد (تابنده، 262؛ خان‌حاتمی، 255-256). 
زنجانی پس از کودتای 28 مرداد 1332، همراه برادرش، آیت‌الله سیدرضا زنجانی و چند تن از فعالان سیاسی، ازجمله یدالله سحابی، آیت‌الله سید محمود طالقانی، و مهدی بازرگان، در سازمان‌دهی نهضت مقاومت ملی ایران نقش داشت (زنجانی، 220، 221؛ کاتوزیان، 380؛ نوذری، 66). در 1334 ش، که حکومتْ آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی را به‌سبب اعتراض به کنسرسیوم نفت و انتخابات، به محاکمه تهدید کرد، توانست با وساطت آیت‌الله بروجردی، از این اقدام جلوگیری کند (تابنده، 263؛ خان‌محمدی، 9). 
با بروز اختلاف‌نظر در میان اعضای نهضت مقاومت ملی و در ادامه، فروپاشی آن در 1337 ش، زنجانی از فضای سیاسی فاصله گرفت و فعالیتش به سخنرانی در مسجد خیابان قزوین و برگزاری جلسات تفسیر قرآن کریم در منزلش محدود شد (نوذری، 69؛ سعیدی، 28؛ تابنده، همانجا). چندی بعد، او با همفکری برخی از روحانیان به این نتیجه رسید که راه مناسب در دورۀ پس از کودتا، تشکیل کانونهای مذهبی با هدف جذب‌ جوانان، به‌ویژه دانشجویان، برای فعالیتهـای سیـاسی ـ اجتمـاعی است؛ بنابراین، زمینه بـرای پایه‌ریزی کانونهای مذهبی جدیدی مانند حسینیۀ ارشاد و مسجدالجواد در دهۀ 1340 ش، با شیوه‌های متفاوت از نهادهای مذهبی پیشین فراهم شد (سعیدی، همانجا؛ تابنده، 263-264). 
زنجانی در همان دوره و در پی تشکیل نهضت آزادی ایران، از آن تشکل حمایت کرد و در سالهای 1341-1342 ش، که آیت‌الله طالقانی (ه‍ م)، از پایه‌گذاران این نهضت، در زندان به سر می‌برد، به درخواست وی، مسئولیت سرپرستی مسجد هدایت و اقامۀ نماز جماعت را در این مسجد برعهده گرفت. افزون‌براین، به ایراد سخنرانی و بیان مطالب انتقادی از حکومت وقت پرداخت (سعیدی، تابنده، همانجاها؛ امجدی، 194-195؛ یاران ... ، 2/ 52-53، 57؛ شعبانی مفرد، 179). 
زنجانی در 1347 ش، با تأسیس انتشارات بعثت، عضو هیئت بررسی آن شد و مدتی بعد، در 1348 ش، به درخواست آیت‌الله طالقانی، برای پاسخ‌گویی به پرسشهای شرکت‌کنندگان، در جلسات حسینیۀ ارشاد شرکت کرد (جعفریان، 458؛ یاران، 2/ 604؛ حسینیه ... ، 103، 197). 
از اواخر سال 1348 ش، با افزایش انتقادها از مشی حسینیۀ ارشاد، مرتضى مطهری پیشنهاد کرد هیئتی علمی بر فعالیتهای آن نهاد، نظارت کند و از چند تن از روحانیان، ازجمله ابوالفضل زنجانی، برای تشکیل آن هیئت نام برد (میناچی، 18؛ جعفریان، 664-665، برای نامهای دیگر اعضا، نک‍ : همانجا). 
از دیگر فعالیتهای زنجانی در همان سالها، افتتاح حساب مشترک بانکی با علامه طباطبایی و آیت‌الله مطهری با هدف جمع‌آوری کمک برای آوارگان فلسطینی بود؛ همچنین، ازآنجاکه در فضای پس از 15 خرداد 1342، تدوین جهان‌بینی اسلامی به‌قصد رویارویی با جریانها و جهان‌بینیهای غیرمذهبیْ ضروری به نظر می‌رسید، در 1349 ش، زنجانی و تنی چند از روحانیان، نمایندگان جریانهای مذهبی و اعضای نهضت آزادی، نشستهایی برای تدوین جهان‌بینی اسلامی برگزار کردند (حسینیه، 138؛ جعفریان، 373؛ فارسی، 214- 215)؛ نیز در همان سال و در پی هواپیماربایی تنی چند از اعضای سازمان مجاهدین خلق و دستگیری آنان در بغداد، همراه آیت‌الله طالقانی، نامه‌ای تأییدآمیز دربارۀ اعضای بنیادگذار آن سازمان به امام خمینی نوشت (نک‍ : نجاتی، 1/ 434؛ برای سابقۀ آشنایی بـا این سازمان، نک‍ : امجدی، 194). 
از حدود سال 1355 ش به بعد، زنجانی با مهدی بازرگان، کریم سنجابی، یدالله سحابی و چند تن دیگر، به منظور ایجاد وحدت در میان نیروهای ملی، دیدارها و گفت‌وگوهایی داشت (سنجابی، 283؛ برای نتایج این دیدارها، نک‍ : دنبالۀ مقاله)؛ همچنین نماز عید فطر 1356 ش در تپه‌های قیطریۀ تهران به امامت او اقامه شد که به‌سبب موقعیت حساس سیاسی در آن برهۀ زمانی، بازتابی گسترده یافت (بازرگان، 26-27؛ قس: دانشنامه ... ، 21/ 638، که گفته است نماز عید فطر 1357 ش در تپه‌های قیطریه به امامت وی بوده، درحالی که نماز این سال را مفتح برگزار کرد، که از اتفاقات مهم این سال است؛ برای آگاهی بیشتر، نک‍ : بازرگان، همانجا). 
در 6 آذر 1356، 29 تن از شخصیتهای مذهبی، سیاسی و حقوقی، همچون کریم سنجابی و کاظم سامی (ه‍ م م)، مهدی بازرگان ( ذیل) و ابوالفضل زنجانی، جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر را تشکیل دادند و در 16 آذر همان سال در نامه‌ای به سازمان ملل، تحقق آزادی و دموکراسی را در ایران خواستار شدند ( صفحاتی ... ، 9(2)71-73؛ قس: آموزگار، 516-517؛ سفری، 3/ 595، نیز قس: آموزگار، سفری، همانجاها، که تاریخ نامه را 9 آذر آورده‌اند؛ برای آگاهی از نام دیگر اعضا، نک‍ : همانجاها). 
با تشکیل شورای انقلاب در 1357 ش، امام خمینی از زنجانی برای عضویت در این شورا دعوت کرد؛ اما او نپذیرفت (موسوی، 25-26؛ خان‌محمدی، 10). در 12 بهمن 1357، همراه کمیتۀ استقبال از رهبر انقلاب در فرودگاه حضور یافت. او در انتخابات ریاست‌جمهوری 1358 ش، بنی‌صدر را نامزد مطلوب خویش اعلام کرد و در پایان همان سال، در آستانۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی، همراه بازرگان، سحابی و شریعتمداری گروه همنام (هیئت معرف نامزدهای انتخابات مجلس) را تشکیل داد. هدف این گروه فرستادن نامزدهای خود به مجلس، برقراری وحدت در جامعه، دعوت احزاب به مدارا و جلوگیری از تفرقه و انحصارطلبی بود (شاه‌حسینی، 100؛ هزاوه‌ای، 163، 166). این فعالیتها طولی نکشید و مدتی بعد، زنجانی که سیاستهای جاری را با توجه به مشی خود نمی‌پسندید، از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت. وی در 1371 ش، در تهران درگذشت و در بهشت سکینۀ کرج به خاک سپرده شد (شعبانی مفرد، 180-181، حاشیۀ 4؛ شاه‌حسینی، 101؛ برای دیدگاه وی دربارۀ انقلاب، نک‍ : زنجانی، 291-315). گفته شده است او وجوهات شرعی دریافت نمی‌کرد و از راه درآمد زمین موروثی روزگار می‌گذراند؛ حتى وصیت کرده بود که پس از مرگش از وی با القاب یاد نکنند (ص 58-60؛ تابنده، 261؛ شاه‌حسینی، 101؛ شعبانی مفرد، همانجا). 

آثـار

افزون‌بر شماری مقاله که در کتاب شیعه چاپ شده است، از جملۀ مهم‌ترین آثار ابوالفضل زنجانی عبارت‌اند از: 
1. موعود جهانی (تهران، 1346 ش)، که متن سخنرانی‌اش در مسجد هدایت در باب باور ادیان مختلف ازجمله اسلام، یهودیت، زردشت و هندو به ظهور منجی، همراه با بیان شواهدی از متون مقدس آن مذاهب؛ در ضمن، افزون‌بر آیاتی از قرآن کریم، به روایات و احادیثی دربارۀ برقراری عدل اجتماعی و حکومت جهانی هم اشاره شده است (ص 101-134). 
2. نظام اجتماعی اسلام، به ضمیمۀ «مسئلۀ بردگی»، «آزادی در اسلام»، بلای ربا (قم، 1350 ش)، شامل 4 رساله که دو تا از آنها با عنوان بلای ربا و نظریۀ اسلام (تهران، 1351 ش)، و نظام اجتماعی اسلام (قم، 1357 ش) به‌طور مستقل هم چاپ شده‌اند. 
در رسالۀ نظام اجتماعی اسلام زنجانی آمده است که اسلام هم دین و هم دولت است؛ نظامی مستقل که محسنات دیگر نظامها را در خود دارد. تنها وظیفۀ حاکم جامعۀ اسلامی اجرای عدالت و قانون است و همه در برابر قانون یکسان‌اند و در قبال مشاهدۀ بی‌قانونیْ مسئول. آنها در سرنوشت جامعه سهیم‌اند؛ نظر دانشمندان باید برای مصلحت جامعه به کار گرفته، و با صاحب‌نظران در مصالح عمومی مشورت شود. هر شهر و ناحیه‌ای برای سازمان‌دادن به امور خود به شورا نیاز دارد و باید نماینده‌ای هم برای اظهارنظر در امر حکومت به مجلس شورا بفرستد. ویژگیهای زیان‌بار حکومت استبدادی در این اثر برشمرده شده است (ص 183-212). 
«آزادی در اسلام»: آزادی از دیدگاه او امری فطری است و آزادی فکر، بیان، قلم و عمل را در بر می‌گیرد. اسلام دین تعقل است و تقلید کورکورانه را برنمی‌تابد. قوۀ تفکر، ادراک، تحلیل و ترکیب موضوعات و اختیار و اراده در وجود انسان نشان می‌دهد که هدف از آفرینش بشر رسیدن به سرحد کمال به یاری همین قوا بوده است؛ بنابراین، جلوگیری از کارکرد درست این قوا، برخلاف طبع و فطرت انسان و رسیدن وی به کمال است. در کنار اراده و اختیار، نیروی وجدان هم حس مسئولیت را در انسان ایجاد می‌کند تا بتواند مراقب کردارش باشد و راه اعتدال بپیماید؛ در این میان، دینْ راهنمایی برای وجدان است و بدین ترتیب، آزادی را می‌توان حدفاصل بردگی و بی‌بندوباری دانست (ص 161-182). 
«مسئلۀ بردگی»، پاسخی است به این پرسش که با توجه به موضوع آزادی در اسلام، برده‌داری چطور تبیین می‌شود؟ در این رساله، نخست، عوامل برده‌داری در طول تاریخ، و سپس، نظر اسلام آورده شده است. در هر دو گروه اربابان و بردگان، انقلاب فکری ایجاد می‌کند و نشان می‌دهد که هر دو در اصل انسانیت برابرند؛ بدین ترتیب، غرور اربابان را در هم می‌شکند و بردگان محروم از حقوق بشری را تحت حمایت قانون قرار می‌دهد؛ نیز جنگ مشروع را دفاع از حوزۀ اسلام و برقراری امنیت می‌داند و بردگی ملل مغلوب را ممنوع اعلام می‌کند. آزادی بردگان جزو عبادات به شمار می‌آید و اربابان تشویق می‌شوند در مقابل مال و عملی با توافق طرفین ــ مکاتبه، در اصطلاح فقهی ــ آزاد کنند (ص 212-224). 
بلای ربا و نظریۀ اسلام، رساله‌ای در رد رباخواری برپایۀ آیات قرآن کریم است؛ درواقع، نه‌تنها اسلام که دیگر ادیان هم پیروانشان را از ربا منع می‌کنند؛ البته، اسلام مالکیت خصوصی را می‌پذیرد، اما احتکار و بخل را مجاز نمی‌داند. از نظر اسلام، سودجویی در قرض یا کم‌وبیش‌بودن عوضین در خریدوفروش ممنوع است. در ادامه، مفاسد ربا هم از نظر فردی و هم از نظر اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی بررسی شده است. رباخواری با ایمان به پروردگار و رسولش منافات دارد؛ آلودگی به ربا، امید به آسایش در دنیا و رستگاری در آخرت را از بین می‌برد؛ رباخوار مانند مصروع، به فساد عملش توجه ندارد و ازآنجاکه سجایای نفس در جوهر ثابت می‌ماند، در قیامت با آن چهره محشور می‌شود؛ سودپرستی فکر و ذهن را بیمار می‌کند؛ رباخواری ظلمی است که در دنیا و آخرت دامن‌گیر رباخوار می‌شود؛ رباخوار از رحمت پروردگار محروم است؛ خدا و رسولش به رباخوار اعلان جنگ کرده‌اند؛ ربا از نظر اخلاقی، رحمت و مودت بین افراد را از بین می‌برد؛ از نظر اقتصادی، ازآن‌رو که گنج بی‌رنج است، انصراف سرمایه‌داران از تولید را سبب می‌شود؛ و از نظر اجتماعی شکنندۀ روح اجتماعی و اخوت انسانی است. ربا را نمی‌توان با تغییر نام حلال کرد، زیرا، مناط احکام شرعی حسن و قبح و مصالح و مفاسد واقعی است (ص 225-252). 
3. گوشه‌ای از اخلاق محمد (ص) (قم، بی‌تا)، که شرح سلوک و سیرۀ پیامبر اسلام (ص) با تأکید بر درستکاری، راست‌گویی و عدالت است. از اصول این نظام اخلاقی، پارسایی، ایستادگی در برابر ظلم، مهرورزی به کودکان و یتیمان، یاری دادخواهان، برخورداری زنان و بردگان از شأن و کرامت انسانی، گشاده‌رویی، پاکیزگی، بخشایش، رعایت قانون و احترام به افکار عمومی است (ص 69-100). 
4. «شرایط و وظایف مرجع» (بحثی دربارۀ مرجعیت و روحانیت، تهران، 1341 ش)، که آراء وی دربارۀ مرجعیت است و اهمیتی ویژه دارد و افزون‌بر شرایط و وظایف مرجع، از لزوم مراجعه به فقیه، راه تشخیص او و راه تشخیص فقیه اعلم مطلق و نسبی در هنگام وجود اختلاف‌نظر و تعارض حکم فقهی بحث می‌شود (ص 135-140). 
در 1386 ش، مجموعۀ آثار یادشده در کتاب یادگاری ماندگار همراه با زندگی‌نامۀ زنجانی به کوشش جعفر سعیدی چاپ شده. 
زنجانی در تفسیر قرآن به مباحث مربوط به اصلاح اجتماعی نظر داشت تا راه‌حلی برای زیست عقلانی در جامعۀ امروز به دست دهد. در این چهارچوب، بین آزادی و شورا ارتباطی گسترده وجود دارد. او به نظریۀ حکومت شورایی معتقد بود که در آن، آزادی، عدالت، توجه به افکار عمومی و حقوق بشر تحقق می‌یابد (خان‌محمدی، 11- 29). 

مآخذ

آموزگار، جهانگیر، فراز و فرود دودمان پهلوی، ترجمۀ اردشیر لطفعلیان، تهران، 1375 ش؛ امجدی، جلیل، تاریخ شفاهی مسجد هدایت، تهران، 1387 ش؛ بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران، 1363 ش؛ تابنده، نورعلی، مجموعۀ مقالات حقوقی و اجتماعی، تهران، 1381 ش؛ جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، تهران، 1389 ش؛ حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، 1383 ش؛ خان‌حاتمی، عیسى و دیگران، «بازرگان در پیشگاه تاریخ»، بازتاب اندیشه، قم، 1385 ش، شم‍ 74؛ خان‌محمدی، یوسف، «نظام سیاسی مطلوب و نامطلوب در قرآن براساس تفسیر سید ابوالفضل زنجانی (1279-1371)»، علوم سیاسی، قم، 1394 ش، شم‍ 71؛ دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1395 ش؛ زنجانی، ابوالفضل، «مجموعۀ آثار»، یادگاری ... (نک‍ : هم‍ ، سعیدی)؛ سعیدی، جعفر، یادگاری ماندگار شرح احوال و مجموعۀ آثار مرحوم آیت‌الله حاج سید ابوالفضل موسوی مجتهد زنجانی، تهران، 1386 ش؛ سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، 1377 ش؛ سنجابی، کریم، امیدها و ناامیدیها، لندن، 1368 ش؛ شاه‌حسینی، حسین، «می‌گفت تنها می‌شود با امثال بازرگان کار کرد»، مصاحبه با علی‌اشرف فتحی، مهرنامه، تهران، 1392 ش، س 4، شم‍ 31؛ شعبانی مفرد، محمدجـواد، «حاج آقـا ابوالفضل موسـوی زنجـانی (م 1414 ق) در کلام حضـرت آیت‌الله شبیری زنجانی»، کتاب شیعه، قم، 1396 ش؛ شم‍ 15-16؛ صفحاتی از تاریخ معاصر ایران: اسناد نهضت آزادی ایران، تهران، 1362 ش؛ فارسی، جلال‌الدین، زوایای تاریک، تهران، 1373 ش؛ کاتوزیان، همایون، مصدق و نبرد قدرت در ایران، ترجمۀ احمد تدین، ترجمۀ 1372 ش؛ موسوی اردبیلی، عبدالکریم، «امام در نگاه یار»، نامۀ مفید، قم، 1378 ش، شم‍ 20؛ مینـاچی، ناصر، تـاریخچۀ حسینیۀ ارشـاد، تهران، 1384 ش؛ نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج‌سالۀ ایران، تهران، 1371 ش؛ نوذری، عزت‌الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، شیراز، 1387 ش؛ هزاوه‌ای، مرتضى و فریده باوریان، «رفتارشناسی سیاسی جریان روشن‌فکری ملی ـ مذهبی در روند تثبیت و نهادسازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی»، جستارهای سیاسی معاصر، تهران، 1394 ش، س 6، شم‍ 3؛ یـاران امام به روایت اسنـاد ساواک، تهران، مرکـز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، 1376-1382 ش. 

لیلا مرادی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: