صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / زنجانی، ابراهیم /

فهرست مطالب

زنجانی، ابراهیم


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 8 خرداد 1404 تاریخچه مقاله

زَنْجانی، ابراهیم (10 ذیحجۀ 1272-23 شعبان 1353 ق/ 21 مرداد 1235-10 آذر 1313 ش/ 12 اوت 1856-1 دسامبر 1934 م)، از شخصیتهای دورۀ جنبش مشروطیت، نمایندۀ مجلس شورای ملی، نویسنده، مترجم و شاعر، متخلص به شفایی.
وی در روستای سُرخه‌دیزَج (از توابع زنجان)، حوالی شمال سلطانیه، در روز عید قربان به دنیا آمد؛ ازاین‌رو، ابراهیم نامیده شد (ابوالحسنی، 15، حاشیۀ 1؛ قس: معلم، 6/ 2042، که تاریخ تولد وی را ۱۲۶۶ ق، و مشار، 1/ 59، 1273 ق آورده‌اند). پدرش، محمدهادی سرخه‌دیزجی، از خرده‌مالکان منطقه بود (ابوالحسنی‌، 15؛ قس: بامداد، 1/ 15، که به‌اشتباه او را شیخ هادی خمسه‌ای ثبت کرده است). مادر زنجانی نیز از اعقاب سران طایفۀ استاجلوی قزلباش بود كه در زمان صفویه در طارم اقامت گزیده بودند (ابوالحسنی، همانجا). 
ابراهیم در آغاز به مکتب رفت، خواندن و نوشتن و قرآن آموخت. در 16‌سالگی پدر خود را از دست داد و در همان ایام، تلخی رخداد قحطی 1288 ق را درک کرد (همانجا). مدتی در اطراف طارم (روستای وَنونان و یوجی) به مکتب‌داری پرداخت؛ سپس در اوایل سال 1292 ق/ 1875 م، به هیدج رفت و در مدرسۀ آخوند ملا علی، نزد حاج میرزا ابوالمکارم هیدجی به تحصیل علوم دینی پرداخت (همو، 16). دو سال بعد، در 1294 ق، به قصد علم‌آموزی به زنجان رفت؛ محضر آقا عبدالصمد دیزجی را درک کرد که به نظرش بی‌اندازه خوب، امین و خداشناس بود (شهبازی، شم‍ 10، ص 13-14). 
زنجانی در اوایل سال ۱۲۹۶ ق/ نوامبر 1879 م، با سکینه، دخترعمویش، ازدواج كرد (زنجانی، خاطرات، 4؛ ابوالحسنی، همانجا)؛ در اواخر همان سال برای ادامۀ تحصیل راهی نجف ‌شد و در آنجا محضر علمای برجسته‌ای چون آقا شیخ محمد لاهیجی، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، میرزا حبیب‌الله رشتی، آخوند ملا محمد ایروانی، حاجی میرزا حسین خلیلی تهرانی و شیخ هادی طهرانی را درک کرد. سرانجام، پس از حدود 10 سال اقامت در عتبات، با نیل به درجۀ اجتهاد، در اوایل محرم 1305/ سپتامبر 1887، به وطن بازگشت. او در خاطرات خود، علل بازگشتش را ناشی از عواملی چون زایل‌شدن اعتقاداتش نسبت به نیات و اعمال بیشتر علمای معروف نجف، وفات پدرزن و ناتوانی برادرزنش در ادارۀ دارایی و وارثان صغیر او، بیماری خویش و عدم ادامۀ رنج و زحمت برای همسرش ذکر می‌کند. 
زنجانی با بازگشت به زنجان، عهده‌دار جماعت و واعظ مسجد نصرالله خان شد. در رمضان ۱۳۰۸، امامت مسجد آخوند ملا علی قارپوزآبادی را كه از مساجد بزرگ زنجان و 50 سال متروک بود، در دست گرفت. از سوی دیگر، در پی آشنایی و رفت‌وآمد با افراد متمکن و نامدار زنجان، مانند حاجی میر بهاءالدین زنجانی (1234 یا 1236-1310 ق/ 1819 یا 1821-1892 م)، میرزا احمد خان علاءالدوله (حاکم زنجان) و علینقی خان سرتیپ و داماد او، یوسف میرزا، نزد مردم شهرت و مقبولیت یافت. چون میرزا محمود خان‌ احتشام‌السلطنه، حاکم وقت زنجان، برای او سالیانه 60 تومان مستمری برقرار کرد، آن را به این سبب که از مال دیوان و مالیات حرام است، نپذیرفت. از دیگر وقایعی که بر شهرت و اعتبار او افزود، مناظره با یکی از مبلغان بهایی، به نام میرزا علی‌محمد ورقا بود که به توبۀ ورقا انجامید (زنجانی، همان، 15، 16، 25- 28، 108- 109، 111، 121-123، 133- 139). زنجانی در پی این واقعه، کتاب رجم الدجال یا ارشاد الایمان را در رد بابیگری و بهاییگری نوشت (نک‍ : دنبالۀ مقاله). بااین‌همه، او مخالفان سرسخت و پرآوازه‌ای چون مجتهد بزرگ، آخوند ملا قربان‌علی زنجانی نیز داشت که زنجانی در خاطرات خود، با انتقاد دربارۀ او سخن گفته است (ص 119-121؛ قس: احتشام‌السلطنه، 86، که از او به‌عنوان فقیه و عالم مورد توجه عموم مردم یاد کرده است). 
در این ایام، فصل جدیدی در زندگی زنجانی گشوده شد، زیرا صرف‌نظر از حضور استادش، شیخ هادی طهرانی، که اعتقاد داشت به جای تقلید باید فکر کرد و مسائل را دریافت، عوامل دیگری هم بر اندیشۀ او تأثیر نهاد؛ ازجمله ‌رفت‌وآمد با میرزا علی‌اصغر خان مشیرالممالك، وزیر و نایب‌الحکومۀ زنجان، نام‌بردار به حاجی وزیر، و حاجی میرزا ابوالمعالی که نقش مهمی در علاقه‌مند‌ی او به علوم غربیه و ترقی ایران داشت (زنجانی، خاطرات، 27، 52، 124، 155؛ ابوالحسنی، 45). همچنین باید از تأثیر روزنامه‌های حبل المتین کلکته و ثریا، پرورش و الهلالِ مصر و نیز کتابهای سیاحت‌نامۀ ابراهیم بیک اثر زین‌العابدین مراغه‌ای، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، و برخی از آثار میرزا عبدالرحیم طالبوف و رمانهایی چون سه تفنگدار و کنت مونت کریستو، اثر الکساندر دوما (زنجانی، همان، 124، 148- 149، 155-156، 195؛ آجودانی، 217- 218)، بر او یاد کرد. اما آشنایی و صمیمیت او با میرزا مهدی خان غفاری کاشی، ملقب به وزیر همایون، حاکم زنجان (1321-1324 ق/ 1903-1906 م)، نقطۀ عطف دیگری در زندگی زنجانی بود؛ زیرا از یک سو، مبارزۀ سخت وزیر همایون با آخوند ملا قربان‌علی زنجانی و اقداماتش برضد او، تلقی ناخوشایند این روحانی نامدار را از زنجانی در پی داشت و از سوی دیگر، رابطۀ صمیمانه‌ با وزیر همایون، مایۀ آگاهی‌ او از مسائل حکومتی و نفوذ روسیه و انگلیس در ایران، و اقدامات مشترك در حوزۀ معارف جدید به یاری بزرگان و اعیان زنجان شد؛ از آن جمله، تأسیس مدرسۀ ابتدایی به سبک نوین و به دنبال آن، تأسیس مدرسۀ دیگری برای ایتام که در نتیجۀ آن، زنجانی به «فرنگی‌مآبی» متهم گردید (زنجانی، همان، 182-186). 
زنجانی با دیگر حاکمان وقت زنجان، ازجمله سلطان حسین میرزا جلال‌الدوله، پسر سلطان مسعود میرزا ظل‌السلطان نیز در ارتباط بود و در خاطرات خود از او به‌عنوان فردی که «دل داغداری از عموهایش، مظفرالدین شاه، کامران میرزا و اولاد ایشان داشت و اوضاع ایران و دربار و نادانی و ضعف شاه و درباریان و خرابی کارها و خطر ایران را خوب تشریح می‌کرد»، یاد کرده است. زنجانی در ۱۳۱۷ ق، در دوران حکومت ابوالفتح میرزا سالارالدوله، پسر مظفرالدین شاه، در زنجان، رسالۀ انتقادی تریاق ‌السموم را نوشت كه به دستور سالارالدوله محرمانه از آن نسخه‌ای برداشته شد (همان، 158- 159، 206، 227). 
زنجانی در پاییز ۱۳۱۸ ق، از راه رشت به بادكوبه و عشق‌آباد سفر كرد و از راه خراسان به زنجان بازگشت. مقارن سفر دوم مظفرالدین شاه بـه فرنگ (۲۹ ذیحجۀ ۱۳۲۰-۲۱ رجب ۱۳۲۱)، چون حسینقلی خان نظام‌السلطنۀ مافی برای سركشی به املاك خود به زنجان آمد و قریب به 7 ماه در آنجا اقامت گزید، زنجانی در زمرۀ یكی از نزدیكان او درآمد. نظام‌السلطنه رسالۀ تریاق السموم را بسیار پسندید و پس از اصلاحاتی به خط خود برای چاپ به بمبئی فرستاد (همان، 168-172، 197- 198). 
زنجانی با آغاز جنبش مشروطه (1324 ق)، به مشروطه‌خواهان پیوست و در دورۀ اول مجلس شورای ملی، به نمایندگی از مردم زنجان انتخاب شد (ناظم‌الاسلام، 71؛ تقی‌زاده، 215). او نمایندگی را با وجود دانستن خطرها، برای «خدمت به آزادی، انسانیت، اسلامیت و عشق به حقیقت» پذیرفت (زنجانی، همان، 207-211). در این دوره، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی با او مکاتبه داشت (ناظم‌الاسلام، 71، 132). براساس نوشتۀ ناظم‌‌الاسلام، آخوند خراسانی در نامه‌ای، پذیرفتن نمایندگی مجلس را به وی تبریک گفت و «اظهار امیدواری کرده وجودش در طهران مجهول‌القدر نمانده و قدرش را که عالم سالم و متقی است، بدانند» (همانجا). در این میان، به گفتۀ زنجانی، تنها آخوند ملا قربان‌علی و اطرافیانش مخالف نمایندگی او بودند و میرزا ابوالقاسم خان نیرالممالک تبریزی، حاکم وقت زنجان که به نوشتۀ او مردی بسیار عامی بود، در تأیید اعتبارنامۀ او سنگ‌اندازی می‌کرد (خاطرات، 210-211). برخی در اینکه او منتخب مردم زنجان بوده است، تردید کرده‌اند (شکوری، 414)، درحالی‌که علمای نجف، ازجمله آخوند خراسانی او را به‌عنوان منتخب مردم زنجان پذیرفته بودند. 
زنجانی با ورود به تهران، چندان دچار تحول فکری شد که به گفتۀ خودش، «گویی از نو متولد شد» (همان، 213). گفته‌اند که او به دنبال آشنایی با اعضای لژ بیداری ایرانیان و ارتباط با آنها، به آنان پیوست (رائین، 2/ 50-51، 75) و پس از انتخاب میرزا ابوالقاسم خان ناصرالملک نایب‌السلطنه، همراه دیگر اعضای لژ بیداری ایرانیان مکتوبی نیز در حمایت از او امضا کرد (یلفانی، 328)، سپس در مجمع آدمیت عضویت یافت و به نمایندگی از سوی این انجمن به دربار محمدعلی شاه قاجار (سل‍ 1324-1327 ق) رفت و او را به عضویت مجمع درآورد (آدمیت، 242، 282-283؛ رائین، 1/ 670). وی همچنین همراه میرزا علی‌اصغر خان امین‌السلطان، اتابک اعظم و دیگر اعضای جامع آدمیت، سوگند یاد کرد که از طرف‌داران مشروطه بـاشد (همو، 1/ 669-670؛ شهبـازی، شم‍ 10، ص 18- 19، شم‍ 11، ص 25).
زنجانی در دورۀ دوم مجلس شورای ملی (2 ذیقعدۀ 1327- 3 محرم 1330) به نمایندگی از سوی مردم زنجان به مجلس راه یافت ( اسامی ... ، 18؛ علوی، 15؛ قس: مرسلوند، 3/ 362، از تبریز). نیز در این دوره، وارد عدلیه شده و ادارۀ تنقیح لوایح را همراه دو نفر عهده‌دار شـد و به ترجمـۀ قوانین عدلیۀ عثمـانی از زبـان ترکـی پرداخت. زنجانی تصریح کرده است: «اساس قانون عدلیه كه اكنون معمـول است و تطبیـق آن بـا شرعْ اول از او شـروع» شـد (نک‍ : ابوالحسنی، 165).
از مهم‌ترین فعالیتهای سیاسیِ زنجانی پس از فتح تهران (1327 ق)، باید به نقش او در جایگاه دادستان دادگاه عالی تهران، محاکمۀ شیخ فضل‌الله نوری و صدور حکم اعدام وی اشاره کرد (انصاری، 355؛ ابوالحسنی، 133؛ بامداد، 1/ 15؛ اعظام، 1/ 256، 264؛ ملک‌زاده، 6/ 1270)؛ گرچه درمجموع، جزئیات این محاکمه و نقش زنجانی در آن، همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. 
زنجانی در این دوره نیز در زمرۀ بنیان‌گذاران، فعالان و نظریه‌پردازان حزب دموکرات بود ( اوراق ... ، 335) و ریاست فراکسیون آن حزب را در مجلس دوم بر عهده داشت (علوی، 15؛ مرسلوند، همانجا). او در انتخابات حزبی در شوال 1328/ اکتبر 1910، به همراه سلیمان میرزا، در سمت منشی حزب فعالیت می‌کرد ( اوراق، 326) و در کنار تقی‌زاده، محمدرضا مساوات، عبدالحسین خان وحید‌الملك، محمد خان صدیق ‌حضرت، حسینقلی نواب و چند تن دیگر مرام‌نامه و نظام‌نامۀ آن حزب را تدوین و منتشر کرد (یادنامه ... ، 29؛ نیز نک‍ : ابوالحسنی، 179). مشهورترین اقدام او در این ایام، نگارش کتابچه‌ای موسوم به توضیح مرام دموکرات است (مشار، 1/ 59؛ نظری، 414؛ معلم، 6/ 2042). 
در این ایام بار دیگر شکافی میان تجددگرایان عصر مشروطه در مجلس دوم پدید آمد. میرزا ابوالقاسم خان قراگوزلو، ملقب به ناصرالملک (نایب‌السلطنۀ احمد شاه قاجار) نسبت به حسن‌ تقی‌زاده به‌سبب احترام او در میان مردم و نطق معروفش در مجلس شورای ‌عالی، کینه و حسد داشت و از سوی آخوند ملا كاظم خراسانی و ملا عبدالله مازندرانی نیز حکمی مبنی‌بر ضدیت مسلک تقی‌زاده با اسلام و قوانین شرع صادر شده بود (اتحادیه، 259؛ ابوالحسنی، 191، 192)، درحالی‌که زنجانیْ تقی‌زاده را «روح عالی مجلس دوم و فردی فوق‌العاده دانا، وطن‌خواه و درستکار بی‌بدیل» می‌خواند و ذکاءالملک فروغی را مایۀ افتخار ایران و شایستۀ ریاست مجلس می‌‌دانست و برخلاف ایام پیشین که از آخوند خراسانی با صفاتی چون رئیس و مروج مشروطه و فردی بسیار باهوش و فطان یاد می‌کـرد، بـر او سخـت تـاخت (خـاطرات، 26-27، 140-141؛ نک‍ : ابوالحسنی، 178-181).
در سال 1329 ق/ 1911 م، در پی اولتیماتوم روسیه به ایران، زنجانی برخلاف نظر اکثریت اعضای حزب دموکرات، به پذیرش آن رأی داد (کسروی، 481؛ بامداد، همانجا؛ مرسلوند، 3/ 362؛ برای آگاهی از اولتیماتوم، نک‍‌ : اوراق، 369-377)؛ ازاین‌رو، او با اعتراض مردم و رجال سیاسی وقت مواجه شد و حتى او را از حزب دموکرات اخراج کردند (کسروی، همانجا؛ دولت‌آبادی، 57). 
زنجانی در 1329 ق، از سوی علی خان حکیم اعظم، رئیس معارف وقت ــ که با او دوستی داشت ــ به ریاست مدرسۀ دولتی ثروت در تهران منصوب شد (مرسلوند، همانجا؛ علوی، 15؛ قاسمی‌پویا، 313). با انحلال مجلس دوم (۳ محرم ۱۳۳۰ ق/ ۲۴ دسامبر ۱۹۱۱ م)، زنجانی خانه‌نشین شد و به ترجمه و تألیف روی آورد.
زنجانی در مجلس سوم (17 محرم 1333-6 محرم 1334 ق/ 5 دسامبر 1914-14 نوامبر 1915 م) بار دیگر با یاری جهانشاه خان امیر افشار، خان قدرتمند زنجان، به نمایندگی مردم زنجان به مجلس راه یافت (علوی، همانجا) و به عضویت شعبۀ چهارم از شعبه‌های شش‌گانۀ مجلس درآمد ( اسنادی ... ، 2/ 54، حاشیۀ 1). او در این دوران پرالتهاب جهانی ــ که انگلیسیها در جنوب و روسها در شمال ایران حضور داشتند ــ مدتی را در شهرهای شمالی ایران به مبارزه با متجاوزان ‌پرداخت. وی در 1334 ق، در دولت مشیرالدوله، نایب‌رئیس شورای معارف و در 1335 ق، به پیشنهاد ابراهیم حکیمی، وزیر معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، به ریاست ادارۀ اوقاف منصوب شد و تا 14 رمضان 1340 ق/ 20 اردیبهشت 1301 ش، در آن سمت باقی ماند (ابوالحسنی، 225؛ بامداد، همانجا). او در این جایگاه، با تألیف کتابچه‌ای، به تدوین آیین‌نامه‌ای بر املاک وقفی، و سروسامان‌دادن به مالیات درآمدهای موقوفی ‌پرداخت و گفته‌اند که برای بیرون‌آوردن موقوفات مسجد سید زنجان از چنگ متولیان آن (خاندان امام‌جمعۀ زنجان)، در متن وقف‌نامه دست برد؛ همچنین 5 تا 7٪ مالیات اضافی بر درآمد املاک وقفی‌گرفت که علما نسبت به آن سخت اعتراض کردند (ابوالحسنی، 233). 
زنجانی در دورۀ چهارم مجلس شورای ملی (15 شوال 1339-7 ذیقعدۀ 1341 ق/ 1 تیر1300-30 خرداد 1302 ش) نیز بار دیگر با حمایت جهانشاه خان امیر افشار از طرف مردم زنجان به نمایندگی رسید (بهار، 1/ 58؛ اسامی، 43)، و ریاست کمیسیون تجدیدنظر در قـانون انتخابات را به عهده گرفت ( اسناد... ، 2/ 57، 256؛ نک‍ : آل‌داود، 111 بب‍‌ ) و به‌عنوان عضوی از اقلیت سوسیالیست در مقابل جناح اکثریت اصلاح‌طلب قرار گرفت و ازجمله با آیت‌الله سید حسن مدرس سرسختانه مخالفت کرد (مکی، 184؛ ابوالحسنی، 246-247). این دوران از فعالیت او، مصادف با قدرت‌گرفتن تدریجی رضا شاه پهلوی (سل‍ 1304-1320 ش) بود. 
زنجانی پس از مجلس چهارم، از سیاست کناره گرفت و در سالهای پایانی عمر، به ترجمۀ داستانهای خارجی پرداخت؛ همچنین با دوستان خود، در کتابخانۀ طهران حسین پرویز، واقع در خیابان لاله‌زار تهران دیدار می‌کرد (مینوی، 690). سرانجام دفتر زندگانی او در تهران بسته شد (ابوالحسنی، 307؛ قس: مشار، 1/ 59؛ معلم، 6/ 2042-2043؛ آقابزرگ، 12/ 97، که تاریخ مرگ او را 1307 ش/ 1347 ق آورده‌اند). 
زنجانی از دو بار ازدواج، صاحب 14 فرزند شد. وی اوایل سال 1296 ق، با دخترعمویش، سکینه ازدواج کرد که او پس از 18 سال زندگی مشترک در 4 ذیقعدۀ 1314 درگذشت (زنجانی، خاطرات، 4، 13-14، 150-154؛ ابوالحسنی، 33). زنجانی از این پیوند، صاحب 4 پسر و یک دختر شد که یکی از آنها، محمد قزلباش، فردی متدین بود و حرفۀ معلمی را برگزید (همو، 16-17، 322). زنجانی در اواخر ذیحجۀ 1314 با همسر دومش، هاجر ازدواج کرد (زنجانی، همان، 155). زنجانی در زمان نوشتن خاطرات، 8 فرزند (5 پسر و 3 دختر) داشت (همان، 13)؛ ازجمله، رشیده (متولد غرۀ محرم 1323) که در زمان رضا شاه از پیش‌گامان کشف حجاب بود (ابوالحسنی، 322) و سعیده که در اوایل سلطنت پهلوی دوم، در زمان دکتر میلسپو، در وزارت مالیه اشتغال داشت و از هواداران احمد کسروی به شمار می‌رفت (همانجا). 
برخی زنجانی را «فقیهی متأدب» (معلم، 6/ 2042)، و بعضی او را از «فضلا، آزادی‌خواهان و روشن‌فکران زنجان» و درعین‌حال، «از اعضای جمعیت فراماسونری» شمرده‌اند (بامداد، 1/ 15). شیخ موسى زنجانی، از او به‌عنوان «عالمی بافضل، ولی زشت‌کردار» (ص 95؛ نک‍ : ابوالحسنی، 314-315) یاد کرده، و امام خمینی او را «روحانی‌نمایی فاسد و نامهذب» دانسته است (تاریخ ... ، 70).
به نظر زنجانی، اساس اسلام بر کوشش، فهم، استدلال، برهان، استعمال عقل و ترک تقلید و تعبد کورکورانه و قبول جاهلانه است؛ بنابراین، نخست، فهمیدن و تحقیق آنچه را که در اساس و بنیاد اسلام ثابت و محقق است، مهم می‌دانست و دوم، دقت در آنچه «فعلاً در دست است و عمل به آن می‌شود و جریان دارد، به اسم اسلام» (خاطرات، 29-30). به نظر او «طلوع اسلام در دنیا موجب ترقی و تمدن و رسیدن مسلمانان به قلۀ کمال شده و مشکلات جوامع اسلامی ناشی از اسلام نیست، زیرا اسلام قابلیت و توان فراهم‌آوردن اسباب ترقی و سعادت بشر را دارد» (همان، 51-52)؛ ازاین‌رو، او اصلاحات دینی و اجتماعی مطلوب خویش را در قالب مرام‌نامه‌ای شامل 26 ماده در خاطرات خویش (ص 76-85) نوشته است. زنجانی چنان‌که در نامه‌ای به تقی‌زاده نوشت، کار بزرگ را مستلزم خطرات بزرگ می‌دانست (نک‍ : نامه‌ها ... ، 226). 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: