صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / زنجان /

فهرست مطالب

زنجان


آخرین بروز رسانی : جمعه 9 خرداد 1404 تاریخچه مقاله

زَنْجان، استان، شهرستان و شهری تاریخی در شمال غرب ایران.

سبب نام‌گذاری

به نوشتۀ حمدالله مستوفی، اردشیر بابکان (سل‍ 226-241 م)، بنیان‌گذار دودمان ساسانی، این شهر را «شهین» نامید (ص 61). برخی از پژوهشگران بر این باورند که نام شهین به‌درستی ضبط نشده، و به ‌احتمال قریب‌به‌یقین، دراصل «شاهین» بوده است (نک‍ : موسوی، 82). شاهین نزد اقوام هندواروپایی پرنده‌ای نیرومند و مقدس است (همو، 80). نام این پرنده در اوستا به‌صورت «سئـن» (saêna) آمـده اسـت (نک‍ : پـورداود، 1/ 302). شـاهین در سرزمینهای ایران به‌صورتهای سنه و صایین نیز خوانده شده، و نام‌گذاری بسیاری از آبادیها به نام این پرنده، یادآور نامداری آن است؛ برای نمونه: سنندج در کردستان؛ صایین‌قلعه، دهستانی از شهرستان ابهر در استان زنجان؛ شاهین‌دژ، شهرستان و شهری در آذربایجان غربی (نک‍ : موسوی، همانجا؛ نشریه ... ، بش‍‌ ). براساس قواعد زبان‌شناسی، تبدیل «س» به «ز» در زبان فارسی رایج بوده، و از تبدیل سنه به زنه و با افزودن پسوند «گان» نام زنگان پدید آمده است (موسوی، 80-82). سئن اوستایی، به‌صورت سین (syena) در زبان سنسکریت، از زبانهای خویشاوند اوستایی و پارسی باستان، دیده می‌شود که به معنی عقاب است (پورداود، همانجا). 

در سال 879 ق/ 1474 م که کُنتارینی، جهانگرد ونیزی از شهر زنجان دیدار کرد، نام آن هنوز «سِنا» بود، و با نام باستانی‌اش همانند بوده است (موسوی، 82). به نوشتۀ موسوی، مادام دیولافوا در سفر به ایران در 1297 ق/ 1880 م، در توصیف خود از چمن سلطانیۀ زنجان، از فلاتی یاد کرده ‌است که آن را «چراگاه عقابان» می‌نامیدند (همانجا). در منابع دورۀ مغول، از چمن سلطانیه با نام شرویاز یاد شده است (بـرای نمونه، نک‍ : رشیدالدین، 2/ 1078). مغولان به آن قنقوراولانگ می‌گفتند که به‌شکل قنغرلان و قنغرلام نیز آمده است (نک‍ : مینـوی، 388). این نـامهای مغولی به واژه کُنگُرلَنـد نزدیک می‌نماید که مادام دیولافوا آن را به معنی چراگاه عقابان دانسته است (نک‍ : موسوی، همانجا).
به نوشتۀ یاقوت، ایرانیان این شهر را «زنکان» می‌نامیدند (2/ 948). این نام در آنندراج به‌صورت «زنگان» (ذیل واژه) آمده که معرب آن، زنجان شده است. همچنین، نام این شهر را برگرفته از «زندیگان» دانسته‌اند که در دورۀ اسلامی به‌سبب کثرت استعمال، تخفیف یافته، و ازآنجاکه حرف «گ» در عربی به «ج» تبدیل شده، به‌صورت زنجان درآمده است (ثبوتی، 26).

استان

این استان که در میان 7 استان دیگر ایران قرار گرفته، از شمال به اردبیل، از شمال خاوری به گیلان، از شمال باختری به آذربایجان شرقی، از باختر به آذربایجان غربی، از جنوب باختری به کردستان، از جنوب به همدان و از خاور به قزوین محدود است (پرچکانی، 15). جمعیت استان زنجان در 1395 ش، 461‘ 057‘1 تن بوده است («درگاه ... »، بش‍‌ ). این استان از 8 شهرستان به نامهای زنجان، سلطانیه، ابهر، ایجرود، خدابنده، خرم‌دره، طارم و ماه‌نشان، و نیز 20 شهر تشکیل شده است («تقسیمات ... »، بش‍‌ ‌).

ویژگیهای جغرافیایی

الف ـ ناهمواریها

استان زنجان از دیدگاه ناهمواری زمیـن، با توجه به ارتفاع و شیب ظاهری، به کوهستان، تپه‌ماهور و دشت تقسیم می‌شود: 

کوهستانها

1. رشته‌کوههای شمالی

شامل دامنه‌های جنوبی کوههای تالش که مهم‌ترین قلۀ آن باکلور است (یمینی، 3). کوههای شمالی را ادامۀ کوههای البرز در این استان به شمار می‌آورند (ثبوتی، 18).

2. رشته‌کوههای شرقی

که در غرب دشت قزوین به‌صورت چند رشتۀ موازی، از شمال غرب به جنوب شرق کشیده شده‌اند و مهم‌ترین آنها، کوههای چَرگَر، در حدفاصل قزوین و ابهر واقع شده است (یمینی، همانجا).

3. رشته‌کوه قافلانکوه

که بین شهرستانهای میانه و زنجان واقع شده است و دنبالۀ کوههای زاگرس به شمار می‌رود (همانجا).

4. رشته‌کوههای غربی و جنوب غربی استان

شامل کوههای دمیرلو، جهان‌داغ و قیدار (همانجا).

تپه‌ماهورها

که به تپه‌های واقع در دامنۀ کوهها گفته می‌شود؛ ارتفاع آنها از کوهها کمتر است و از یک سو به کوههای بلند، و از سوی دیگر، با شیبی ملایم به دشتها می‌پیوندند (همانجا).

دشتها

در شمال استان، دشت زنجان ـ ابهر واقع شده که دشتی طویل با میانگین بلندی 000‘1 متر از سطح دریا ست. این دشت از حدود منجیل آغاز می‌شود و تا پیرامون سلطانیه گستـرش دارد و ابهررود و زنجان‌رود آن را آبیاری می‌کنند. دشتهای جنوبی استانْ مرتفع‌تر، و شامل تپه‌ها و دشتهای کوچک‌ترند، مانند دشتهای کاوند، دوتپه و کرسف (همانجا).
پست‌ترین نقطۀ استان زنجان، با ارتفاع 300 متر از سطح دریا، در منطقۀ طارم جا دارد. در حدود 60٪ از بلندیهای منطقه در شهرستانهای زنجان، طارم و ماه‌نشان قرار گرفته‌اند و برخی دیگر از آنها در شهرستانهای ابهر و خرم‌دره واقع شده‌اند. بلندیهای بیش از 000‘ 3 متر در باختری‌ترین بخش استان، یعنی شهرستان ماه‌نشان جا دارند. از دیگر قله‌های بلند، قیزقالاسی با 214‘ 3 متر ارتفاع، در بخش انگوران از شهرستان ماه‌نشان است. کوه معروف قافلانکوه که رود قزل‌اوزن در خاور آن جریان دارد، راه ترانزیتی تهران ـ تبریز و نیز راه‌آهن تهران ـ آذربایجان را در دامنۀ خود دارد (پرچکانی، 28- 29).

ب ـ رودها

رودهای مهم استان زنجان عبارت‌اند از:

1. رود قزل‌اوزن

این رود از کردستان سرچشمه می‌گیرد، و از قشلاقات افشار در حومۀ شهرستان خدابنده، وارد شهرستان زنجان می‌شود و پس از دریافت شاخه‌هایی از سجاس‌رود و ایجرود، به زنجان‌رود می‌پیوندد و با گذشتن از دامنه‌های قافلانکوه، سرانجام در حوالی منجیل با دریافت آب رودخانه‌های هزاررود و شاهرود، با نام سفیدرود به دریای مازندران می‌ریزد. این رود در مسیر طولانی خود موجب افزایش رطوبت، کاهش برودت هوا و رونق کشاورزی می‌گردد (ثبوتی، 21-22).

2. زنجان‌رود (زنجان‌چای)

این رود که در شهرستانهای ابهر و زنجان جاری است، رودی دائمی، و از ریزابه‌های قزل‌اوزن به شمار می‌رود. زنجـان‌رود از آبخیزهای سلطانیه در سه‌کیلومتری شمـال این شهر سرچشمه می‌گیرد و پس از پیمودن درۀ پهناور خود، به‌ سوی شمال باختری می‌رود و در روستای رَجین به رود قزل‌اوزن می‌پیوندد (جعفری، رودها ... ، 252). این رودخانه حدود 125 کمـ درازا دارد (فرهنگ ... ، 133).

3. ابهررود

این رود از جبهۀ شرقی چمن سلطانیه و کوههای سندان‌داغ در غرب ابهر سرچشمه می‌گیرد و پس از دریافت شاخه‌هایی، به‌ویژه آب هزاررود، به دریاچۀ حوض سلطان در قم می‌ریزد، رونق باغداری و کشاورزی ابهر به‌سبب بهره‌مندی از این رود است.

4. ایجرود

از کوههای جنوبی زنجان سرچشمه می‌گیرد و پس از آبیاری زمینهای ایجرود به قزل‌اوزن می‌پیوندد.

5. سجاس‌رود

از رودهای به‌نسبت پُرآب است که از نواحی مجیدآباد (از توابع خدابنده) سرچشمه می‌گیرد و پس از دریافت آبهای رودهای محلی و گذشتن از سجاس به قزل‌اوزن می‌پیوندد.

6. خرارود

این رود از کوههای خدابنده سرچشمه می‌گیرد و پس از گذشتن از زمینهای محمودآباد و نورآباد، و آبیاری زمینهای حصارارمنی، در آبگرم همدان با رود آوج درمی‌آمیزد و به دریاچۀ حوض سلطان می‌ریزد (ثبوتی، 23-24).
به‌طور ‌کلی، در سطح استان زنجان دو آبخیز اصلی وجود دارد: نخست، حوزۀ آبخیز قزل‌‌اوزن بـا وسـعتی در حدود 200‘56 کمـ2 که بخشهای مرکزی، جنوب باختری، باختر و شمال استان زنجان را در بر گرفته است. دوم، آبخیز رودخانۀ شور که از آبخیزهای رودخانۀ ابهررود، حاجی‌رود، خرارود و رود آوج تشکیل شده است. وجود رودخانه‌ها و ریزآبه‌های فراوان در استان زنجان، سبب احداث دو سد مهم گاوازنگ و تَهَم در زنجان شده است. این سدها آب آشامیدنی پرجمعیت‌ترین شهر استان را تأمین می‌کنند (پرچکانی، 34-35).

ج ـ آب‌و‌هـوا

استـان زنجـان از دو منطقـۀ کـوهستـانـی و جلگه‌ای تشکیل شده، و دارای دو گونه آب‌و‌هوای کوهستانی و گرم و نیمه‌مرطوب است. به‌طور ‌کلی، از باختر به خاور استان، بارندگی کمتر، و درجۀ حرارت بیشتر، و نیز از مرکز به سوی شمال، بر میزان بارندگی افزوده می‌شود. بیشترین میزان بارندگی مربوط به کوهستانهای البرز است که گاه به 800-000‘1 میلی‌متر می‌رسد و سبب آن نزدیک‌شدن به دریا ست که این بخش را از رژیم بارندگی دریای مازندران برخوردار می‌کند (همو، 36-37). بارش در استان زنجان در همۀ فصلها دریافت می‌شود که بیشترین آن در بهار و زمستان، و کمترین آن در تابستان است. در بیش از 70٪ از نواحی استان زنجان، آب‌وهوای نیمه‌خشک فراسرد حاکم است و در 30٪ باقی‌مانده، تنوع اقلیمی و آب‌و‌هوایی وجود دارد. فصل سرما از نخستین روزهای ماه آذر با بارش پیاپی برف آغاز می‌شود و تا فروردین‌ماه ادامه می‌یابد (همو، 37، 39). 
چنین پیدا ست که سرمای زنجان از روزگاران پیشین مورد توجه بوده است؛ چنان‌که حمدالله مستوفی از آن یاد کرده (ص 61)، و زین‌العابدین شیروانی نیز از میوه‌های سردسیر آنجا سخن گفته است (ص 262). به‌طور‌ کلی، می‌توان گفت که همۀ بارش زمستانی در استان به‌صورت برف است که برودت هوا آن را در کوهها ذخیره می‌کند و با گرم‌شدن هوا و آب‌شدن برفها، بخش بزرگی از آب مورد نیاز مردم تأمین می‌شود. آب‌و‌هوای زنجان متأثر از توده‌هواهایی است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

1. مدیترانه‌ای

که از مدیترانه و اقیانوس اطلس برمی‌خیزد و به سطح استان زنجان می‌رسد. این توده‌هوا بیشترین تأثیر را در منطقه دارد و بیشتر از سوی غرب و شمال غرب نفوذ می‌کند و اوج آن در فصل زمستان است.

2. قطبی

که توده‌هوای سرد است و از سوی شمال، استان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و در فصلهای سرد، سبب ریزشهای جوی همراه با کاهش شدید دما می‌گردد.

3. خزری

که منشأ آن دریای خزر است. این توده‌هوا بخشی از ارتفاعات شمال استان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و بارش بیشتری نسبت به دیگر منطقه‌ها پدید می‌آورد؛ گرچه قلمرو این توده وسعت چندانی ندارد (یمینی، 10، 12-13). بارندگیها در این استان از وزش دو باد معروف مِه و شَرَه نیز پیروی می‌کنند. باد مه از سوی شمال به جنوب می‌وزد و رطوبت دریای خزر را به استان می‌رساند و سبب سرما و کاهش درجۀ حرارت می‌گردد. باد شره در جهت جنوب غرب به شمال شرق حرکت، و رطوبت دریای مدیترانه را به منطقه منتقل می‌کند. وزش این باد در خردادماه با ازدست‌دادن رطوبت همراه است و سبب خشکی هوا و گاهی خسارت به کشاورزی می‌شود (ثبوتی، 25).
از دیدگاهی دیگر، درصورتی‌که دو عامل میانگین میزان بارندگی و میزان درجۀ حرارت سالانه در نظر گرفته شود، گونه‌های آب‌و‌هوایی در سطح استان زنجان عبارت خواهد بود از: آ‌ب‌و‌هوای خشک که بیشتر در ارتفاعات پایین‌تر از 100 متر دیده می‌شود. این آب‌و‌هوا در بخشهای وسیعی از زنجان‌رود، قزل‌اوزن وسطا و سفلا جریان دارد؛ آب‌و‌هوای نیمه‌خشک که بیشتر در منطقه‌های دشتی و کوهستانی با ارتفاع 400‘1-000‘2 متر حاکم است و این‌گونه آب‌و‌هوا در زنجان، خرم‌دره و ابهر قابل ملاحظه است؛ آب‌و‌هوای مدیترانه‌ای که در مناطق با ارتفاع 000‘2-500‘2 متر وجود دارد و محدودۀ بسیار کمی را شامل می‌شود و بیشتر در سرزمینهای مرتفع مرکزی پدیدار می‌گردد؛ آب‌و‌هوای نیمه‌مرطوب که تنها وسعت کمی از استان، در منطقۀ انگوران در جنوب باختری و کوههای طوالش در شمال و شمال باختری را فرامی‌گیرد (پرچکانی، 39-40).

د ـ اقتصاد

اقتصاد استـان زنجان بر‌پایۀ کشاورزی، دامداری، صنایع و معادن استوار است (همو، 81). 

1. کشاورزی و دام‌پروری

شرایط جغرافیایی این سرزمین، مانند وجود رشته‌کوهها و دره‌های میان آنها و فراوانی مراتع بسیار غنی در کوهپایه‌ها، زمینۀ مناسبی برای فعالیتهای کشاورزی و دامداری پدید آورده است (ثبوتی، 33)؛ به‌طوری‌‌که این استان از دیدگاه کشاورزی، یکی از مراکز مهم تولید فراورده‌های کشاورزی و باغی گردیده است. این فراورده‌ها به دو گونۀ دیم و آبی کشت می‌شوند. کرانۀ رودهای دائمی و فصلی استان به کشت آبی، و دشتها به کشت دیم اختصاص دارد. در بخشهای مرطوب و نواحی درۀ سفیدرود و زنجان‌رود و طارم، فراورده‌هایی مانند پنبه، برنج، زیتون، انار و انجیر به‌فراوانی به دست می‌آید و به‌ویژه برنج طارم یکی از مهم‌ترین فراورده‌های کشاورزی این منطقه به شمار می‌رود (پرچکانی، 82). گندم و جو در کوهپایه‌ها و دشتها کشت می‌شود و تاکستانها و باغهای میوه در کرانۀ رودها گسترده‌اند (ثبوتی، همانجا). مراتع منطقۀ طارم، انگوران و چمن سلطانیه را می‌توان از بهترین مرتعهای استان دانست که به‌عنوان مراتع ییلاقی از آنها بهره‌برداری می‌شود؛ این ویژگی، استان زنجان را در زمینۀ دام‌پروری صنعتی، تولید گوشت و شیر از جایگاهی مطلوب برخوردار کرده است (پرچکانی، 83).

صفحه 1 از4

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: