روایتی از جرم و جنایت در تهران عصر قاجار «چندی قبل یک طاقه لحاف ترمه در خانه معاون لشکر مفقود شده بود. این روزها یک تخته قالی از آنجا بردهاند. یاقوت نام، خانهزادِ خود را گرفته در خانه حبس کرده و هر روز او را چوب میزده تا این که مشارُالیه اقرار مینماید که برده به سیدحسن نام کالسکهچی شیخالاطبا، به دو تومان گرو گذارده ... حسن فلفلی، که از الواط و اشرار است و دیشب مست نموده در محله چالمیدان شرارت و هرزگی میکرد، گرفتار افواج پلیس شده، به اداره آوردند، با راپورت حالش نزد جناب وزیرنظام فرستاده شد که تنبیه شود ... یکی از فراشان ارفع والا عزالدوله میرود از دکان خبازی گذر پایچنار نان بگیرد، با اسداللهبیک، نایب قورخانه، نزاعشان شده چند نفر به حمایت طرفین برآمده، میخواستند نزاع نمایند.
فشانامچهها یا پشهنامهها در میان گونههای اسناد تاریخی، از جالبترین اسناد در حوزه مطالعات تاریخ اجتماعی به شمار میآیند. این دسته از اسناد، آگاهیهایی ارزشمندی از سنتها و رسوم خانوادهها و جامعه در گذشته، میزان رفاه، اوضاع اقتصادی و طبقات اجتماعی مردم ایران در سدههای پیشین را در خود دارند که از میان آنها میتوان به جزییات زندگی اجتماعی مردم ایران در یک دوره تاریخی دست یافت. پشهنامهها نمونههایی از انواع اسباب و لوازم زندگی، پوشاک، لوازم آرایش و ابزارهای گوناگون مورد نیاز یک زندگی نوپا را به همراه داشتند که به عنوان جهیزیه عروس سیاهه شده و به امضای داماد میرسیدند.
«اسلام هراسی» یا اسلام را به عنوان یک تهدید به حساب آوردن در چهار دهه اخیر عامل مهمی در رابطه میان غرب و مسلمانان به ویژه رابطه با کشورهایی که غرب با آن ها مشکل داشته بوده است. اسلام هراسی به لحاظ تاریخی در غرب پدیده ای قدیم است اما به لحاظ صورت بندی گفتمانی و مفاهیم و واژگان کلیدی آن جدید است. از نظر نشانهشناختی معمولاً هر گفتمانی حاوی مجموعهای از مفاهیم و گزاره های کلیدی است که یکی از این نشانهها نقشی کانونی دارد و سایر نشانهها حول آن به گردش در می آیند و معنایی را تولید می کنند که گفتمان خودی را برجسته و دیگری را طرد می کند و به حاشیه می راند.
ترجمه محسن محمودی، محمود مقدس مقاله حاضر بر پیشینه خصومت غرب نسبت به اسلام و مسلمانان تاکید میکند و در این راستا حوادث مهم تاریخی و نیز آرای شخصیتهای برجسته مسیحی را مورد تامل قرار میدهد. نویسنده ضمن اذعان به این نکته که اسلام و مسیحیت نه داتا و نه لزوماً با یکدیگر سر نزاع نداشتند و نیز بررسی وقایع مربوط به عصر حاکمیت مسلمانان در اسپانیا، دوران جنگهای صلیبی و آرای پاپها و متالهان مسیحی درباره مسلمانان، به چگونگی شکل گیری مفهومی به نام اروپا و جایگزینی آن با مسیحیت میپردازد و نشان میدهد چگونه با برساخت ترکهای عثمانی مسلمان به عنوان اغیار گفتمانی، مفهوم اروپا در مقابله با تهدید این دشمنان در آثار روشنفکران اروپایی نمود یافت. در پایان نیز نویسنده با توجه به تجربیات شخصی خود گریزی به مسایل امروز میزند.
الحمرا نام کاخی است در كشور اسپانیا که از معروفترین بناها و آثار معماری اسلامی در جهان به شمار میرود. این عمارت دارای چند بخش مجزاست و هر بخش در دورههای مختلف بنا شده است. پیشینه اولیه الحمرا به قرن سیزدهم میلادی باز میگردد ولی عمر بعضی از بخش های آن تا قرن شانزدهم هم میرسد. الحمرا دارای سه بخش است: بارگاه، شبستان و حرمسرا. برج كمارس در انتهای شمالی شبستان قرار دارد. بخشهایی از كتاب زیبایی و اسلام: زیباییشناسی در هنر و معماری اسلامی، به معرفی و تحلیل عناصر زیباییشناختی این برج اختصاص دارد كه برگردان فارسی آن را در اینجا میخوانید.
ترجمه محیاسادات اصغری در زبان روزمره و نیز زبان علمی، ابهام و ایهام در كلام یك نقص محسوب میشود و مخاطب انتظار دارد كه گوینده مقصود خود را شفاف بیان كند به نحوی كه معنای كلام مشخص باشد. اما زبان شعر كاملا به عكس است و ایهام در آن باعث غنای آن میشود. از سوی دیگر بر اساس بعضی از نظریات، شعر غنی شعری است كه دغدغه نخستین آن «معنا» نباشد، بلكه صورت در آن بر معنا غالب باشد كه این خود باعث تشدید ایهام معنایی میشود. ایهام نه تنها در نوع هنری شعر؛ بلكه در هنرهای دیگر نیز كاربرد دارد و اساسا هنر معنای قطعی، تام و مطلقی را به مخاطب انتقال نمیدهد.
بنا دارای سه ساحت است: ساحت اول نوعی سرپناه است در جهت حفظ و امنیت انسان در برابر گزندها. ساحت دوم ساختمان است که در آن علاوه بر کارکردهای مورد نیاز، عناصری از زیبایی شناسی و امنیت روانی ظهور می یابد. ساحت سوم معماری است یعنی بنایی که در آن معنا مقدم بر فرم است و به یک عبارت در معماری، معانی و مفاهیم صورت تجسمی می یابند. بنابراین معماری زبان و بیان معانی و مفاهیم است و به همین دلیل دربر دارنده هویت و فرهنگ یک ملت و تمدن.
این نوشتار درصدد ارائه هرمنوتیک فلسفی از نگاه هایدگر است و نشان داده شده است که هرمنوتیک با کتاب "هستی وزمان " هایدگر وارد مرحله ای متفاوت از "هرمنوتیک روش شناختی" شد. برای این کار به یکی ازمطالب مهم کتاب "هستی و زمان" یعنی "دازاین" پرداخته ایم. "دازاین" به عنوان وجودی که درمتن زندگی پرتاب گشته و از توانائی هایی برای رسیدن به آینده که زمان اصیل و اصلی است، برخوردار می باشد که لازمه آن از نظر هایدگر فهم و تفسیر است. واژگان کلیدی: پدیدارشناسی، هستی شناسی، دازاین، پرتاب شدگی، تفسیر.
آشنایی ایرانیان با تمدن غرب در چند سده اخیر فراز و فرود بسیار داشته و از سطح تا عمق گسترده شده است. به نظر نگارنده این آشنایی سیری تکاملی بر بستر زمان دارد و به سه مرحله تقسیم می شود. نخستین مرحله، آشنایی کودکانه و سطحی است و از تمدن غرب فقط صورت آن را می بیند. دومین مرحله تکامل آشنایی اگرچه عمیق تر است اما به دلیل مشکلات ایدئولوژیک از واقعیت بسیار فاصله دارد. اما سومین مرحله زمان پختگی و اندیشه خردورزانه درباره غرب و نسبت ما با آن است. الف) میرزا ابوالحسن خان ایلچی و ناصرالدین شاه، ب) جلال آل احمد، ج) داریوش شایگان و رضا داوری اردکانی، مصادیق مراحل تکاملی این آشنایی هستند.
زنده یاد علی دشتی درواپسین فصلِ کتاب نقشی ازحافظ خود ، باعنوان «انجام ،حافظ دراعتدال »، ضمن نتیجه گیری از مجموع صحبت هایش درخصوص اینکه حافظ چگونه از آراءِ عمیق فلسفی خیام ، ازروح صوفیانه وشوریدۀ مولانا، و ازهنرزبان آوری و شیوۀ غزلسرایی سعدی تأثیرپذیرفته ودرنهایت هم چگونه توانسته است با هنرمندی به تلفیقی بسیار اعجاب انگیزدرطرزشاعری خود موفق شود دربارۀ رمزجاودانگی میراث هنری خواجه شیراز به نکته ای بسیارظریف ، ازسرخرد اندیشی اشاره کرده است که جای تأمل فراوان دارد : « اعتدال ، فضیلت گرانبهایی است که دست یافتن بدان دشواراست .
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید