در جست‌وجوی دزدان دارالخلافه / روزبه رهنما

1395/3/31 ۰۸:۱۵

در جست‌وجوی دزدان دارالخلافه / روزبه رهنما

روایتی از جرم و جنایت در تهران عصر قاجار «چندی قبل یک طاقه لحاف ترمه در خانه معاون لشکر مفقود شده بود. این روزها یک تخته قالی از آن‌جا برده‌اند. یاقوت نام، خانه‌زادِ خود را گرفته در خانه حبس کرده و هر روز او را چوب می‌زده تا این که مشارُالیه اقرار می‌نماید که برده به سیدحسن نام کالسکه‌چی شیخ‌الاطبا، به دو تومان گرو گذارده ... حسن فلفلی، که از الواط و اشرار است و دیشب مست نموده در محله چالمیدان شرارت و هرزگی می‌کرد، گرفتار افواج پلیس شده، به اداره آوردند، با راپورت حالش نزد جناب وزیرنظام فرستاده شد که تنبیه شود ... یکی از فراشان ارفع والا عزالدوله می‌رود از دکان خبازی گذر پای‌چنار نان بگیرد، با اسدالله‌بیک، نایب قورخانه، نزاعشان شده چند نفر به حمایت طرفین برآمده، می‌خواستند نزاع نمایند.

 

 

روایتی از جرم و جنایت در تهران عصر قاجار

«چندی قبل یک طاقه لحاف ترمه در خانه معاون لشکر مفقود شده بود. این روزها یک تخته قالی از آن‌جا برده‌اند. یاقوت نام، خانه‌زادِ خود را گرفته در خانه حبس کرده و هر روز او را چوب می‌زده تا این که مشارُالیه اقرار می‌نماید که برده به سیدحسن نام کالسکه‌چی شیخ‌الاطبا، به دو تومان گرو گذارده ... حسن فلفلی، که از الواط و اشرار است و دیشب مست نموده در محله چالمیدان شرارت و هرزگی می‌کرد، گرفتار افواج پلیس شده، به اداره آوردند، با راپورت حالش نزد جناب وزیرنظام فرستاده شد که تنبیه شود ... یکی از فراشان ارفع والا عزالدوله می‌رود از دکان خبازی گذر پای‌چنار نان بگیرد، با اسدالله‌بیک، نایب قورخانه، نزاعشان شده چند نفر به حمایت طرفین برآمده، می‌خواستند نزاع نمایند. اجزای پلیس آن‌ها را ساکت کرده، متفرق می‌نمایند ...». این گزارش‌های نظمیه که از مجموعه «راپورت وقایع مختلفه محلات دارالخلافه» در میانه سال‌های ١٣٠٣ تا ١٣٠٥ هجری قمری آمده است، بیانگر جرم‌هایی است که در میانه‌های دوره قاجار- عصر ناصرالدین شاه در پایتخت رخ می‌داده است. تهران در آن روزگار در میانه یک پایان و نیز یک آغاز جای گرفته است؛ «پایان» عصر سنت‌گرایی و «آغاز» فرآیند مدرنیزاسیون جامعه ایران. دوره ناصری از این‌رو تقریبا می‌تواند سرآغاز ایران نوین به شمار آید که بستری مهیا برای رخدادهای بعدی برشمرده می‌شود؛ همان رخدادهایی که پوسته جامعه سنتی ایران را آرام‌آرام به کناری زد و این فرآیند با ورود به سده چهاردهم خورشیدی و برافتادن حکومت قاجار، روندی شتابان به خود گرفت. سفرهای پادشاه ماجراجوی قاجار به فرنگ و آشنایی با دستاوردهای تمدن نوین اروپایی، بازگشت نخستین دسته‌های دانشجویانی که به کوشش عباس میرزا نایب‌السلطنه فتحعلی شاه برای فراگیری دانش‌های جدید به آنجا فرستاده شدند، آشنایی ایرانیان با روزنامه و پیوندهای بیش‌تر ایرانیان و اروپاییان در پی سفرهای دوجانبه و سرانجام شکل‌گیری نخستین نهادهای سازمان‌های حکومتی به شیوه نوین- هرچند ناقص و ناکارآمد- از ویژگی‌های دوره حکومت ناصرالدین به شمار می‌آید. نهاد نظمیه یا پلیس به شیوه اروپایی از همین دوران شکل گرفت و در ساختار پیشین سنتی این سازمان دگرگونی‌هایی پدید آورد. ناصرالدین شاه در سفر دوم به اروپا به سال ١٢٩٥ قمری فردی ایتالیایی به نام کنت آنتوان دومونت فرت را برای اصلاح نظمیه به شیوه اروپایی در استخدام دولت ایران درآورد. تنظیم کتابچه «قانون نظمیه و امنیه بلدیه» به سال ١٢٩٦ از نخستین دستاوردهای کنت به شمار می‌آمد که با تایید شاه، نخستین رساله قانون پلیس در ایران شد. سازمان پلیس که کنت شکل داده بود توانست با استقرار یک رییس و نایب‌رییس در هر محله بر امنیت پایتخت مسلط شود. ماموران پلیس روزانه گزارش‌های محله‌ها را ثبت و گزارش می‌کردند. بررسی این گزارش‌ها و نیز توجه به دیگر منابع می‌تواند ما را یاری کند از جرم‌هایی که در آن روزگار در دارالخلافه تهران رخ می‌داد، آگاهی یابیم.

 

در تهران دست پلیس پنهانی در دست دزدان است

«وقتی می‌بینیم که تمام افراد صاحب‌نام و مقام فقط سوار بر اسب و آن‌هم تنها در معیت تعدادی از خدمه مسلح به خنجر و تفنگ در شارع عام ظاهر می‌شوند ممکن است این‌طور نتیجه‌گیری کنیم که وضع امنیت عمومی در شهرها اسفبار است. اما وضع چنین نیست. نگهداشتن این تعداد از خدمه فقط برای ابراز "تشخص" است. تبهکاری در شارع عام حتی هنگام شب از اتفاقات بسیار نادر و کم‌نظیر است. تنها استثنائی در این مورد که خارجیها را هم چندان ناراحت نمی‌کند این است که گاه خیابان صحنه زد و خورد دو خانواده‌ای می‌شود که بین آنها "خون" است، یعنی باهم دشمنی صلبی دارند. به همین ترتیب دستبرد دزدان به خانه‌ها هرچند که بر اثر طرز ساختمان خانه‌ها، پنجره‌های کوتاه عریض و درهای سست اقدام به آن سهل است، به هیچ وجه زیاد نیست». از این توصیف یاکوب پولاک، پزشک اروپایی دربار ناصرالدین شاه، در «سفرنامه پولاک: ایران و ایرانیان» می‌توانیم، از نگاه یک غریبه، خود را در شهری تصویر کنیم که میزان جرم و جنایت در آن پایین بوده است. پولاک هرچند در جایی دیگر تصریح می‌کند «در تهران دست پلیس بصورتی پنهانی در دست دزدان است بصورتی که هرگاه پلیس جداَ بخواهد، دست‌اندرکاران هیچ سرقتی نمی‌توانند از نظرش پنهان بمانند»، باز اما خاطرنشان می‌کند «در طول اقامت نه ساله خود در تهران سه بار شنیدم که با شکستن حرز، مال مردم را دزدیده‌اند؛ در هر سه مورد پلیس به کشف و دستگیری دزدان توفیق یافت». او البته در جایی باز از رفتارهایی در تهران پرده برمی‌دارد که به تعبیر خوش «تخطی از مقررات پلیس» برشمرده می‌شده؛ ایجاد رسوایی در شارع عام، مستی، قمار و غیره و همچنین دزدی، آدمکشی و راهزنی، از جمله آن‌ها بوده است. بررسی اسناد و مدارک تاریخی اما نشان می‌دهد با وجود روایت خوش‌بینانه پزشک اروپایی، پایتخت ناصری نیز همچون هرجای دیگر که نوع بشر در آن حضور دارد و می‌زید، از رخداد جرم‌های گوناگون تهی نبوده است؛ حتی روایت‌های گوناگون نشان می‌دهند با گونه‌هایی از جرایم سازمان‌یافته نیز در آن زمانه روبه‌رو بوده‌ایم که با آگاهی حکومتی‌ها رخ می‌داده است. مرتضی تفرشی در کتاب «پلیس خفیه ایران» از قاطرچیان حکومتی نام می‌برد که «معمولا از بین افراد شرور و دزد برگزیده می‌شدند» و با فرارسیدن غروب آفتاب «در خط قزوین راه مسافران را می‌بریدند و مال آنان را به یغما می‌بردند و هنوز صبح نشده در قم بودند و مال مسروقه را آب می‌کردند. سرقتهای بیرون شهر و حومه تهران اغلب کار همین قاطرچیان بود». اینگونه جرایم را که بگذاریم و بگذریم، آگاهی از گونه‌های جرم‌ها، درگیری‌ها و خلاف‌کاری‌های رایج در آن زمانه می‌تواند ما را با این گوشه از زندگی اجتماعی ایران در حدود ١٥٠ سال پیش آشنا سازد؛ نیز ره‌یافت‌هایی از خلق و منش ایرانیان در آن روزگار را به دست دهد.

 

١٢ سیر تریاک مرا سرقت کرده، کتک‌اش زده‌ام!

منصوره اتحادیه در پژوهشی با نام «جنایت و مکافات؛ مساله امنیت در تهران عصر ناصری و وظایف پلیس» که بر اساس «گزارشهای نظمیه از محلات طهران؛ راپورت وقایع مختلفه محلات دارالخلافه (١٣٠٥-١٣٠٣ هجری قمری)» انجام داده است، در یک دسته‌بندی کلی، زد و خورد، اختلافات خانوادگی، اختلافات مالی، دزدی و نزاع مالک و مستاجر را مهم‌ترین جرایم و تخلفات اجتماعی رخ‌داده در میانه‌های عصر قاجار نام برده است. زد و خورد با ٢٧٨ مورد، بر این اساس در نخستین رده تخلفات و جرایم جای می‌گرفته و پس از آن دزدی با ٢٣٥ مورد بوده است. اختلافات مالی با ١٣٩ مورد و اختلافات خانوادگی با ١٣٦ مورد پس از این‌ها بوده و سرانجام نزاع مالک و مستاجر با ٥٢ مورد در پایین این دسته‌بندی نشسته است.

١٥ ذی‌قعده ١٣٠٣؛ «میرزا رضای عطار که در حوالی مدرسه مروی دکان دارد، ابوطالب نام، شاگردش را در دکان خود چوب می‌زد. نایب محله رسیده، جهت زدن را می‌پرسد. جواب داده بود که ١٢ سیر تریاک مرا سرقت کرده است. نایب محله خواسته بود ابوطالب را برای تحقیقات به اداره بیاورد، مشارٌالیه مانع شده، به ملاحظه این که نزدیک مدرسه مروی و خود را تحت حمایت طلاب می‌داند، می‌گوید خودم از او می‌گیرم و درشتی می‌کند. به رییس محله قدغن گردید که عطار معروض را با شاگردش به اداره حاضر نمایند، تحقیقات لازم شده، عطار برای مخالفتی که کرده است، تنبیه شود». زد و خورد میان دو یا چند نفر بر سر موضوعی مشخص یا حتی نامشخص! در زمره بیش‌ترین جرم‌ها و خلاف‌کاری‌های میانه‌های دوره قاجار بوده است. این درگیری‌ها آنگونه که گزارش‌ها و راپورت‌های نظمیه نشان می‌دهد، علت‌هایی گوناگون می‌توانسته است داشته باشد. دزدی از صاحب‌کار، دکان، سفارش‌های کاری، حمایت اطرافیان و همسایه‌ها از یکی از دو سوی اختلاف زن و شوهر و سرانجام اختلاف بر سر پرداختن یا نپرداختن پول خرید کالا و جنس از مهم‌ترین زمینه‌های زد و خورد به شمار می‌آمده است. بر اساس یکی از گزارش‌ها به تاریخ ٢٠ جمادی‌الاول ١٣٠٤ در محله دولت «مشهدی حسین نام، با استاد حسن حداد، به واسطه دکان حدادی، نزاعشان شده زد و خورد می‌کردند. پلیس هرقدر خواسته بودند آن‌ها را ساکت کنند، ممکن نشد، تا این که هر دو را دست‌گیر کرده به اداره می‌آورند». نظمیه‌چی‌ها در گزارش وقایع ١٢ رجب ١٣٠٤ در محله دولت گزارش کرده‌اند «داود مسیحی خیاط، چند روز قبل به مارکار نام کفش‌دوز، برادر خودش سفارش کرده بود یک جفت کفش بدوزد. مشارٌالیه مسامحله نموده تا این که دیروز نزاعشان شد. مارکار با چاقو دو سه زخم جزئی به برادر خود می‌زند، دو سه نفر از فراش‌های وزارت امور خارجه که در آنجا حضور داشتند، او را گرفته نزد جناب اشرف مشیرالدوله می‌برند». پیش از پرداختن به دزدی که بر اساس آمار پس از زد و خورد دومین رده از میزان جرایم را به خود اختصاص می‌داده است، نمونه‌ای از اختلافات مالی را توصیف می‌کنیم؛ از آن‌رو که بیش‌تر آن‌ها نزاع و درگیری را در پی می‌آورده است. به موجب یکی از راپورت‌ها «مشهدی محمدحسین غسال، خانه‌ای به مبلغ ٢٦٠ تومان خریده بود، ولی عده‌ای مدعی بودند که خانه مال آن‌ها است و نزاع درگرفته بود». آنگونه که بررسی این اختلافات نشان می‌دهد، بیش‌ترشان به زد و خورد در گذرها انجامیده است. منصوره اتحادیه برآن است که بسیاری از این نزاع‌ها از بی‌قانونی سرچشمه می‌گرفت.

 

دزدی‌ها زیاد اما غیر حرفه‌ای  یک جفت کفش به سرقت رفت

٢٦ ذی‌قعده ١٣٠٣؛ «حسین فراهانی، دزد معروف و مشهور که به کرات گرفتار و در انبار مبارکه دولت و حکومت و اداره پلیس حبس بوده و اخیرا چون به شدت مریض شده بود او را به مریض‌خانه مبارکه فرستاده بودند، مشارٌالیه در آن‌جا به انواع مختلفه بعد از چند روز فرار کرده مفقودالاثر شده بود. دیروز پلیس‌های مخفی مشارٌالیه را در شهر دیده که با کمال فربهی و قدرت در گوشه و کنار می‌رود و مترصد است که دست‌بُرد بزرگی بزند. دست‌گیرش کرده به اداره آوردند. در تحت استنطاق است. اداره پلیس، چنان‌چه از فراغ بال بی‌زوال اعلی‌حضرت اقدس شاهنشاهی روحی و روح‌العالمین الفدا، او را در این موقع دست‌گیر نکرده بود، به طور یقین به اندک زمانی آتش به خانمان اهالی می‌زد». بررسی راپورت‌های نظمیه در برهه یادشده زمانی و نیز مراجعه به دیگر اسناد بایگانی‌ها بیانگر است که از میان ٢٣٥ نمونه دزدی مورد اشاره در گزارش‌های نظمیه، تنها چند مورد به دزدی‌های حرفه‌ای بازمی‌گردند؛ در واقع بیش‌تر دزدها غیر حرفه‌ای بوده و نیز در بیش‌تر موارد بر سر اموال یا مبالغی ناچیز بوده است. موارد دزدی‌ها عمدتا در این زمینه‌ها بوده است؛ دزدی اسباب مغازه از سوی شاگرد مغازه، دزدی از دکان، دزدی وسایل خانه ارباب از سوی نوکر و سرانجام در مواردی دزدی از خانه‌ها؛ «محمدعلی که طفل بود، یک جفت کفش دزدیده بود که در چهارسوق تحت استنطاق بود ... دیروز ضعیفه خراسانیه سارقه به خانه رضاخان قاجار رفته، بعضی اسباب سرقت نموده، می‌خواسته ببرد، اهل خانه ملتفت گردیده، بنای داد و فریاد را گذارده، اجزای پلیس رسیده، مشارُالیه را دست‌گیر نموده، به اداره آوردند ... مشهدی حسین زرگر، به رییس محله اظهار می‌دارد که بعضی اسباب مرا تقی نام شاگردم دزدیده است. رییس محله مشارُالیه را حاضر نموده با او به اداره فرستاد ... فتح‌الله خان سرتیپ سوارهای زرین‌کمر، محبوب نام، سیاه نوکرش را نزد پیس محله فرستاده اظهار کرده است که به دفعات چند پارچه اسباب او را دزدیده. رییس محله مشارُالیه را به اداره فرستاد. دو سه پارچه را اقرار نمود که مواجب طلب دارم، چون نمی‌دادند، بردم پیش سربازها گرو گذاردم». آمار کم دزدی از خانه‌ها ما را به عادتی رهنمون می‌سازد که سال‌ها پیش‌تر آنتوان اولیویه در کتاب «تاریخ اجتماعی - اقتصادی ایران در دوران آغازین عصر قاجار» اشاره می‌کند «به ما معلوم و محقق گردید كه ایرانیان چون عثمانیان بسیار كم برای دزدی و سرقت به خانه‌های مردم روند، مگر در وقت جنگ كه به غارت داخل شوند و به خانه‌های مردم هجوم ببرند».

 

ضعیفه، مستاجر مشهدی حسین بقال کرایه نداد، نزاع شد

در حوزه‌های اختلافات خانوادگی و نزاع مالک و مستاجر که در رده‌هایی پایین‌تر از دیگر جرایم جای می‌گرفته است، آنگونه که بررسی‌ها نشان می‌دهد با نمونه‌هایی محدود از زمینه‌های اختلاف روبه‌رو می‌شویم. فردی به نام حسین در محله چالمیدان که در خانه صاحب‌دیوان سرایدار بوده، به رییس محله شکایت کرده است «مبلغی به ضعیفه خود مخارج دادم که عده او منقضی شود، برای خودم عقد کنم، رفته به دیگری شوهر کرده است. رییس محله ضعیفه را حاضر کرد. بعد از تحقیقات قرار شده که در محضر شرع انور گفت‌وگو نمایند». در گزارشی دیگر آمده است «آقا هاشم صراف، با زنش، که همشیرة محمد شیپورچی است نزاعشان شده، مشارٌالیه می‌خواسته برود و زن خود را طلاق بدهد». اختلافات خانوادگی در شهر تهران از دایره چنین مواردی بیرون نبوده است. در زمینه نزاع مالک و مستاجر نیز نپرداختن کرایه مهم‌ترین عامل اختلاف و نزاع بوده که شکایت صاحب‌خانه یا مستاجز را برمی‌انگیخته است «ضعیفه‌ای مستاجر مشهدی حسین بقال بود و چون کرایه‌اش را (٨ هزار) نپرداخته بود، نزاع می‌کنند. بعد از تحقیقات، رییس محله میان آن‌ها قراری می‌دهد که بقال راضی شده می‌رود ... حاجیه قدم‌شاد مطرب، در خانه عیال حاجی هاشم نام مستاجر است، دیروز به واسطه کرایه با مشارٌالیها نزاعشان شد. به رییس محله شکایت می‌نماید».

بدرفتاری با نوکر، قتل عمد در مواردی معدود، جعل اسکناس و قلب سکه، قماربازی، بدمستی و شرارت از جمله جرایمی بوده است که به گونه پراکنده در شهر رخ می‌داده است. بر اساس یکی از راپورت‌ها، در ذی‌قعده ١٣٠٣ قمری «اسمعیل طباخ، که در محله دولت مست نموده شرارت و هرزگی می‌کرد، گرفتار پلیس شده، به اداره آوردند، نزد جناب وزیرنظام فرستاده شد که تنبیه شود». بر اساس یکی از راپورت‌ها نیز می‌خوانیم «محمد نام ترک، دیروز عصر یک قران جدیدالضرب قلب، به مشهدی حسن نام سبزی‌فروش می‌دهد که یک شاهی یخ بگیرد. سبزی‌فروش ملاحظه می‌کند که قران بد است. می‌گوید یکی دیگر بده. یک دانه دیگر می‌دهد. آن هم قلب بوده است. نایب محله مستحضر شده او را گرفته به اداره آورده تا تحقیقات لازمه شود».

 

شهری آرام ... آرامش پیش از توفان

بررسی گزارش‌های نظمیه و اسناد موجود از روزگار میانه عصر قاجار، تهران را شهری ناامن نشان نمی‌دهد؛ به تعبیر منصوره اتحادیه «شهر تهران شهر نسبتا آرامی به نظر می‌رسید. گاه در کوچه‌ها و منازل نزاع و دعوا سرمی‌گرفت که با وساطت پلیس، که در شهر می‌گشت، فرونشانده می‌شد. دزدی‌ها اغلب ناچیز بود، ولی چون اکثر اشخاص مال‌باخته، خودشان هم فقیر بودند، از نظر آن‌ها ناچیز محسوب نمی‌شد». بسیاری از جرایم شتابان رسیدگی و مجرم مجازات می‌شد. ارنست اورسل، جهانگرد اروپایی در «سفرنامه‌ی قفقاز و ایران» از دست‌گیری یک دزد یا به تعبیری بهتر، کم‌فروش، در محله سرچشمه آگاهی می‌دهد «به داروغه ثابت گردید که یکی از کسبه در ترازوی خود از سنگ‌های تقلبی استفاده می‌کند، بلافاصله مجازات درباره وی اعمال گردید: مجرم را در زندان بدبویی انداختند و آن‌گاه گوش او را به تیری که در بالای سکویی در جلوی زندان قرار داشت میخکوب کردند». توصیف یاکوب پولاک می‌تواند تصویری روشن از وضعیت سلامت و جرایم اجتماعی در آن زمانه به دست دهد «هرگاه تاجری به مسافرت برود، هرچند این سفر ماهها به طول انجامد، تنها در مغازه خود را می‌بندد، آن را قفل می‌کند و مهر خود را بر روی نخی که دور قفل پیچیده است می‌زند. مال الاجاره مدتی را که در سفر است از پیش می‌پردازد و دیگر می‌تواند اطمینان داشته باشد که هنگام بازگشت همه چیز را به همان صورت، دست‌نخورده سر جای خود خواهد یافت»؛ هرچند مسایل و عامل‌هایی چون کوچک بودن شهر، نبودِ رقابت در بسیاری زمینه‌های اقتصادی که ستیزه را می‌توانست موجب شود و نیز پای‌بندی سنتی به موازین دینی و اخلاقی را در ایران آن روزگار، نمی‌توان در این وضعیت نادیده گرفت.

منبع: روزنامه شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: