جلال آل احمد چه خوب بیزاری خود را از این مدارك پرطمطراق و وسوسهانگیز، اما بیمحتوا به رشته قلم میكشاند: «یكی از موفقیتهای بزرگ من این بود كه خداوند وسوسه دكترا گرفتن را از دانشكده ادبیات در دل من كشت و برای همین هم هست كه ادبیات را در دلم زنده نگه داشت!» به مصداق این سخن مارك تواین: «بهتر است شایسته مقامی باشیم و آن را نداشته باشیم، تا اینكه آن را داشته باشیم و شایستهاش نباشیم.»
پژوهش در سیر هنرهای بلاغی و سخنوری كه با شكار معانی و نشاندن آنها در ساختارهای سخن سر و كار دارد، از روزگاری كهن، توجه ارباب نقد و اندیشه را برانگیخته و در ایران پیش از اسلام نیز نشانههایی از این توجه به گفتار پیراسته و نیك وجود داشته است. در این نوشتار ما بلاغت در ادب فارسی را از دو دیدگاه مورد بررسی قرار میدهیم: سیر هنرهای بلاغی و سخنوری در ایران؛ و چشمه های بلاغت در شعر فارسی.
هنر اسلام دارای گنجینه عظیمی از معانی عمیق عرفانی و حكمت الهی است زیرا این هنر ریشه در بنیانهای ژرف تفكری معنوی و الهی دارد. این هنر،گاه با خلق صورتهای جدید و گاه با بهره گیری از تصاویر و فرمهای هنری گذشته همچون ایران باستان و ایران قبل از اسلام و با نگرش و معنا بخشی مجدد به آنها به پی ریزی فرهنگی بس غنی و شكوفا در تمدن اسلامی پرداخت. متاسفانه ما در بررسی « هنر اسلام» شاهد گستره وسیعی ای از نگرشها و رویكردهای تاریخی در قالب « تاریخ هنر» بودهایم و جای خالی نگرشهایی عمیق تر با نگاهی فلسفی به این هنر در بستر رویكردهای فلسفی به هنر قابل مشاهده است.
ترکمنها برای خانه و خانواده، واژة «اجاق» را در معنای استعاری به کار میبرند. به طور مثال، در یکی از ابیات لالایی، از زبان مادر خطاب به نوزاد چنین آمده است:
در سال 1375 کتابی تخصصی از زبان انگلیسی به زبان فارسی ترجمه شد و ناشری معتبر آن را به چاپ رساند. این ترجمه دارای خطاهایی در حد مثالهای مناسب برای دانستن برخی از ضروریات در روشهای تحقیقی بود. شخصاً در همان زمان درستنامهای مفصل تدوین کردم و در اختیار ناشر و ویراستار کتاب و نیز یک نشریه تخصصی مأخذشناسی قرار دادم. بااینحال کتاب بدون اینکه اصلاح شود چند بار دیگر به چاپ رسید. عموماً پیشگیری از اینگونه اشتباهات نیازمند دقت، آگاهی، تحقیق و تمرکز مترجم است. علاوه بر اینها ترجمه مطلوب و موفق مستلزم تسلط مترجم بر موضوع متن است و در غیر این صورت ممکن است در کار مشکلاتی از نظر منطقی، زبانی، بیانی، اطلاعاتی، انشائی، و حتی خُلقی (خلق مترجمان، ویراستاران، ناشران و جز آنان) بروز کند.
قلم اگرچه نان و آب نمیآورد و بر متاع دنیوی و در سفره اقتصادی چیزی درخور نمیافزاید، اما این قدر هست كه تاج اعتبار و دیهیم شهرت بر سر صاحبان آن بنشاند و از قضا، اندك آدمیانی را در حیات یا ممات نامبردار و نامآور گرداند؛ همین ویژگی است كه دل عدهای كاسبكار و دغلكار را باخته و فریفته است. این عده برای آنكه نام و عنوانی به هم زنند و كم و بیش افتخاری هرچند تصنعی برای خود دست و پا كنند، آنچه ندارند از دیگران تمنا میدارند؛ چشم به غذای آماده پدیدآورندگان قلم میدوزند؛ تن به انتحال و سرقت ادبی میدهند و آشكارا به پختهخواری روی میآورند؛ آبروبراندازانه دستپخت آمادة نامآوران عرصه قلم را كه حاصل سالها رنج و مرارت بوده است، بدون تحمل كمترین رنج و مرارتی، بیباكانه و حق به جانب به نام خود به چاپ میرسانند و آبروی خود را بر روی آن مینشانند؛ پنداری كسی را نهایتاً یارای تشخیص صدف از خزف و درك سرقت ادبی و پختهخواری فرهنگی آنان نیست!
رابطه بین علم، تکنولوژی و فرهنگ در جامعه مدرن معاصر از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بهخصوص با پایان دوران جنگ سرد رابطه بین نظامهای علمی، تکنولوژیکی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعات تکنولوژی، پژوهش درباره چگونگی تاثیرگذاری ارزشهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر نوآوری تکنولوژیکی و بررسی نتایج آن است. مطالعات تکنولوژی، با تاکید بیشتر بر زمینههای اجتماعی علم و تکنولوژی، به تاریخ و فلسفه علم و تکنولوژی وابسته است. در این حوزه، پرسشهای متعددی مطرح هستند.
ماه اردیبهشت، ماه سعدی خوانده شده است، و به این مناسبت این روزها مطالب متعددی راجع به این مرد بزرگ بر قلم آمده است. سعدی جامعترین گویندة زبان فارسی است كه از هر دری سخن گفته. مردی است از هر جهت سردوگرم چشیده و با آن چشم تیز و هوش سرشار، آنچه را كه دیده به شیرینترین بیان بازگو كرده است؛ اما حاصل جهانبینی و محور اندیشة او عشق است كه در غزلها تبلور یافت.
اين هفته به نام «هفته ميراث فرهنگي» در تقويم كشورمان ثبت شده و بر اساس تقويم سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري برنامههاي متنوع و گوناگوني در مراكز تحت پوشش اين سازمان در حال برگزاري است كه از بيستون تا چهلستون از تخت سليمان تا تخت جمشيد از كرانههاي سواحل تا ترانههاي قبايل و از تهران تا سراسرايران شاهد معرفي فرهنگ ايراني هستيم، اين را از اين جهت يادآوري كردم كه مخاطبان بيشمار اين ستون، از كم و كيف اين برنامهها در اين هفته آگاه شوند.
البته كسانى اظهار ترديد كرده، گفتهاند رابطه ميان «مرگ» و آنچه پرسش از «معنى زندگى» خوانده مىشود، چندان روشن و آشكار نيست؛ زيرا اگر مسئله مرگ با پرسش از معنى زندگى ارتباط محكم و ضرورى داشته باشد، بايد در فرضمخالف آن كه هميشه زنده بودن انسان را مجسم مىسازد، جايى براى پرسش از معنى زندگىوجود نداشته باشد. در حالى كه به نظر مىرسد در فرض جاودانگى و هميشه زنده بودن انساننيز هنوز مىتوان از معنى زندگى پرسش كرد و درباره آن انديشيد. شايد شاعر خوشذوق بههمين مسئله اشاره كرده آنجا كه گفته است:
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید