از چه فرهنگي ارث برده ايم؟ / وحيد معتمدنژاد

1393/2/29 ۱۰:۲۲

از چه فرهنگي ارث برده ايم؟ / وحيد معتمدنژاد

اين هفته به نام «هفته ميراث فرهنگي» در تقويم كشورمان ثبت شده و بر اساس تقويم سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري برنامه‌هاي متنوع و گوناگوني در مراكز تحت پوشش اين سازمان در حال بر‌گزاري است كه از بيستون تا چهل‌ستون از تخت سليمان تا تخت جمشيد از كرانه‌هاي سواحل تا ترانه‌هاي قبايل و از تهران تا سراسرايران شاهد معرفي فرهنگ ايراني هستيم، اين را از اين جهت يادآوري كردم كه مخاطبان بي‌شمار اين ستون، از كم و كيف اين برنامه‌ها در اين هفته آگاه شوند.

 

 

اين هفته به نام «هفته ميراث فرهنگي» در تقويم كشورمان ثبت شده و بر اساس تقويم سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري برنامه‌هاي متنوع و گوناگوني در مراكز تحت پوشش اين سازمان در حال بر‌گزاري است كه از بيستون تا چهل‌ستون از تخت سليمان تا تخت جمشيد از كرانه‌هاي سواحل تا ترانه‌هاي قبايل و از تهران تا سراسرايران شاهد معرفي فرهنگ ايراني هستيم، اين را از اين جهت يادآوري كردم كه مخاطبان بي‌شمار اين ستون، از كم و كيف اين برنامه‌ها در اين هفته آگاه شوند. اما اين در حالي است كه به ضرس قاطع هنوز بسياري از ما به ريشه‌هاي عميق فرهنگ اصيل ايراني پي نبرده و در معرفي و فهم آن به صورت كليشه‌هاي غيرعرف جهاني چه در بنايي كه بازديد كرده و چه درمقالي و مجالي، تنها به اوراقي مكتوب و منقوش و نقل قو لي كسالت‌آور و سنتي بسنده مي‌كنيم و در دالان‌هاي تاريخي بي‌هيچ راهنمايي سرگردانيم و بي‌آنكه بدانيم از چه فرهنگي ارث برده‌ايم، به پذيرايي ذهن ناكنجكاو خود و آن هم با روايت‌هاي چند گونه مشغوليم. به يقين، ميراث فرهنگي كشوري به وسعت ايران، ميراثي كه امروز به اسطوره‌هاي گيل‌گمش، اوستا، شاهنامه فردوسي و جايگاه آسماني چغازنبيل، معابد و مساجد و بي‌شمار اساطيرومشاهيربزرگ ديگري مشهور است، با اين نوع معرفي هيچ گاه از گنجينه‌هاي آموزشي دنياي مترقي امروز سر درنياورده و به همين مقوله‌هاي نوشتاري كوتاه اكتفا مي‌كند و فرهنگ كهن ايراني را به خوبي به جهانيان نمي‌شناساند. معرفي در ذات خود فقط شناسايي اثر خاصي نيست و آگاهي از كاربرد و كاركرد آن نيز از اهميت بالايي بر خوردار است، اينكه بدانيم اثر باستاني و تاريخي چيست و كدام است و نشانگر چه انديشه و تفكري است و زاييده چه هنر و تمدني، خود بر درك فرهنگي عميقي دلالت دارد و راه را بر هرگونه رمزگشايي از جهل تاريخي و فرهنگي مي‌گشايد. اهميت اين شناخت در اين است كه ريشه‌هاي فرهنگ ايراني را از باورهاي نوظهور در قالب مختلف آن اعم از اسطوره‌يي، ديني و آموخته‌هايي كه چه به صورت القا و چه به صورت آگاه در حالات گوناگون روحي به وجود آمده بررسي و از آن الگو‌برداري و سپس تجزيه و تحليل كنيم. اسطوره و ديني كه با فرهنگ ايراني عجين بوده و به دور از وهم و خيال و در جامعيتي كلي بر همه ابعاد محيطي و فكري ايراني احاطه كامل داشته و با تشكيلات خاص سياسي با خط مشي و اعتقاد دگرگونه‌يي همراه بوده است. كاملا طبيعي است فرهنگ هر جامعه‌يي از جنبه‌هاي گوناگون آن در بستر زماني خاص با آداب و رسومي كه برگرفته از محيط طبيعي، تاخت و تاز قومي رهگذر وشرايط زندگي منطبق بر افراد آن نشات گرفته، بروز كرده و بر تمام فعاليت‌هاي افراد آن تاثيرگذار بوده است. در چنين شرايطي است كه فرهنگ شكل گرفته و زمينه نفوذ آن بر ديگر جوامع مهيا مي‌شود، خواه تحميلي بوده و خواه تحصيلي. بر اين اساس آگاهي از نحوه اين فعاليت‌ها مي‌تواند بر معرفي هرچه بهتر فرهنگ جوامع صحه گذاشته و در ساخت پايه‌هاي فرهنگي جامعه‌يي رو به رشد و توسعه كه با شيوه‌هاي نوين جهاني همسو و همراه باشد، كمك كند. با اين تعاريف، شناخت فرهنگ ايران علاوه بر اين گونه برنامه‌هاي همايشي و ستايشي، بيش از پيش به واكاوي در پيشينه آن نياز داشته تا از اين رهگذر به مقدمات توسعه فرهنگي انديشيده و به صلح جهاني بينديشيم.

روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: