نظریه انتقادی تکنولوژی / اَندرو فینبرگ

1393/2/30 ۰۹:۲۲

نظریه انتقادی تکنولوژی / اَندرو فینبرگ

رابطه ‌بین علم، تکنولوژی و فرهنگ در جامعه مدرن معاصر از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. به‌خصوص با پایان دوران جنگ سرد رابطه ‌بین نظام‌های علمی، تکنولوژیکی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعات تکنولوژی، پژوهش درباره ‌چگونگی تاثیرگذاری ارزش‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر نوآوری تکنولوژیکی و بررسی نتایج آن است. مطالعات تکنولوژی، با تاکید بیشتر بر زمینه‌های اجتماعی علم و تکنولوژی، به تاریخ و فلسفه ‌علم و تکنولوژی وابسته است. در این حوزه، پرسش‌های متعددی مطرح هستند.

 

رویکردی ویژه در مطالعات تکنولوژی

رابطه ‌بین علم، تکنولوژی و فرهنگ در جامعه مدرن معاصر از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. به‌خصوص با پایان دوران جنگ سرد رابطه ‌بین نظام‌های علمی، تکنولوژیکی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعات تکنولوژی، پژوهش درباره ‌چگونگی تاثیرگذاری ارزش‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر نوآوری تکنولوژیکی و بررسی نتایج آن است. مطالعات تکنولوژی، با تاکید بیشتر بر زمینه‌های اجتماعی علم و تکنولوژی، به تاریخ و فلسفه ‌علم و تکنولوژی وابسته است. در این حوزه، پرسش‌های متعددی مطرح هستند. در سال‌های اخیر پاسخگویی به برخی از این پرسش‌ها در میان صاحبنظران چالش‌برانگیز شده است. در اینکه متخصصان، چگونه باید نسبت به شرح و توضیح ارزیابی‌های خود، در رابطه با تکنولوژی‌های خاص با افکار عمومی ارتباط برقرار کنند و جامعه چگونه استاندارد ریسک‌ها و ایمنی را بسنجد، اختلاف‌نظرهای زیادی وجود دارد. خصوصا در میان صاحبنظران در پاسخ به این پرسش که چه کسانی باید در تصمیم‌گیری‌های تکنولوژیکی سهیم باشند، نام پروفسور اَندرو فینبرگ بیشتر به چشم می‌خورد. اَندرو فینبرگ از جمله فیلسوفان معاصری است که به‌طور ویژه، پژوهش‌های خود را به مطالعات تکنولوژی اختصاص داده است. تاکید بر دگرگونی تکنولوژی با رویکردی دموکراتیک، بحث اصلی فینبرگ در مطالعات تکنولوژی است. پروفسور اَندرو فینبرگ در سال 1943میلادی متولد شد. وی در سال 1965میلادی لیسانس خود را از دانشگاه جان هاپکینز آمریکا دریافت کرد و دکترای خود را با ارایه ‌رساله‌ای با عنوان «گفت‌وگوی نظریه و عمل» در سال 1973میلادی دفاع کرد. وی استاد اسبق دانشگاه ایالتی سن‌دیگو از سال 1961میلادی تا سال 2003میلادی بود و در حال حاضر کرسی پژوهشی فلسفه ‌تکنولوژی در کانادا را در اختیار دارد. همچنین او استاد فلسفه ‌تکنولوژی در دانشکده ارتباطات دانشگاه سیمون فریزر در ونکوور کاناداست. فینبرگ با ارایه ‌نظریه‌ای با عنوان «نظریه ‌انتقادی تکنولوژی» که در کتابی با همان نام در سال 1991میلادی و در کتاب «دگرگونی تکنولوژی» در سال 2002میلادی مطرح کرد به شهرت رسید. از شناخته‌شده‌ترین کتب انتشاریافته ‌وی می‌توان به کتاب «پرسش‌کردن از تکنولوژی» (در سال 1999 میلادی) و کتاب «تجدد و تکنولوژی» (در سال 2003 میلادی) اشاره کرد. وی بیش از صد عنوان مقاله و یادداشت پژوهشی و فلسفی در حوزه ‌فلسفه ‌تکنولوژی و در نقد مدرنیته و فیلسوفان معاصر ارایه داده است. او در کتاب اخیرش با نام «اختراع (دوباره‌ی) اینترنت» با رویکردی عمل‌گرایانه به مطالعه ‌موردی درباره ‌تکنولوژی اینترنت و دموکراتیک‌سازی اینترنت پرداخته است. در مقالات تازه انتشاریافته ‌وی، سرشت و روش ارتباط در عصر دیجیتال با اندیشه‌ا‌ی انتقادی بررسی می‌شود. همچنین او از «ده تناقض‌نمای تکنولوژی» در سمینارها و همایش‌های بزرگ بین‌المللی نام برده و در دانشگاه‌های مشهور اروپا و شرق آسیا سخنرانی کرده است. وی از منتقدان شگردهای ارتباطاتی قرن بیست‌ویکم نیز هست و البته معتقد است تکنولوژی را می‌توان تحت سلطه ‌انسان درآورد و به این موضوع امیدوار است. مطالعات فلسفی تکنولوژی در نظر فینبرگ از طریق اتخاذ چهار رویکرد قابل بررسی است. این رویکردها عبارتند از: 1- ساخت‌گرایی هرمنوتیک، 2- تاریخ‌گرایی، 3- دموکراسی فنی، 4- فرانظریه ‌تکنولوژی. در ادامه به‌صورت مختصر به بیان این رویکردها پرداخته می‌شود.

ساخت‌گرایی هرمنوتیک

تکنولوژی محصول عقلانیتی منحصربه‌فرد نیست، بلکه ترکیبی از عوامل فنی و اجتماعی است. مطالعه ‌این عوامل حتما باید روش‌های تجربی علم اجتماعی را در بر گیرد. علاوه بر این، مطالعات در این زمینه روش‌های قابل ترجمه از علوم انسانی در معناکردن اشیای فنی و فعالیت‌های مشارکتی در این عرصه را نیز در بر می‌گیرد. چیزی که به‌عنوان خودرو یا تلویزیون نام‌گذاری شده، در فرآیندهای اجتماعی که آغازگر تعاریف آن اشیا هستند، معنا می‌یابد. به عبارت دیگر نقش ویژه‌ای که اجتماع انسانی به اشیا اعطا می‌کند به آنها معنا می‌بخشد. تکنولوژی به خودی خود نمی‌تواند تعیین‌کننده ‌برآمد این فرآیندهای اجتماعی پیچیده باشد. یعنی تکنولوژی نمی‌تواند تعیین کند که از این فرآیندهای اجتماعی ویژه چه چیزی حاصل خواهد شد. در حالی‌که دیدگاه‌های متضاد جهان‌بینی، جایگزین‌هایی را برای تکنولوژی شکل می‌دهند، نمی‌توان نتیجه ‌فهم چگونگی این جهان‌بینی‌ها را بدون در نظرگرفتن اشیا در تکنولوژی خاص درک کرد. این مشکلات ادراکی باید به اندازه ‌کافی در مطالعات تکنولوژی در نظر گرفته شوند. فینبرگ در این رابطه تاکید می‌کند «مطالعات تکنولوژی سهم ویژه‌ای در علوم انسانی دارد».

تاریخ‌گرایی

به نظر فینبرگ «اتخاذ رویکرد تاریخ‌محورانه ‌توماس کوون در تاریخ علم در سال‌های اخیر برای مطالعات تکنولوژی سودمند بوده است.» به بیان وی به جای توجه به پیشرفت تکنولوژیکی به‌عنوان دنباله ‌قطعی از تحولات، به ما آموخته شده است تا آن را یک فرآیند محتمل که می‌تواند در جهات مختلف راهبری شود، در نظر بگیریم. فینبرگ این رویکرد را در موضوعات مختلف و مهم تکنولوژی به کار برده است. فعالیت‌های او نشان می‌دهد که چگونه توهم بی‌طرفی و خودمختاری حرفه‌های فنی از مسیری که تاریخ‌شان را می‌سازد، خود را نمایان می‌کنند. مطالعات تاریخی نشان می‌دهد که افکار عمومی اثری عمیق بر روی جهت توسعه ‌فنی خواهد گذاشت. فینبرگ در این رابطه مطالعاتی را انجام داده است. بیان مسایلی متنوع در ارتباط با فرض معارضه ‌بین ایدئولوژی و تکنولوژی نقش تاریخ‌گرایی را روشن‌تر خواهد کرد. آنچه فینبرگ از این معارضه دریافته، این است که توسعه ‌فنی از آنچه تاکنون تصور می‌شد به‌مراتب انعطاف‌پذیرتر است و از قابلیت درونی‌سازی طرح‌های عمومی در ارزش‌های حمایتی جامعه برخوردار است.

دموکراسی فنی‌

جامعه‌ای فنی به یک فضای عمومی دموکراتیک و حساس به امور فنی نیاز دارد. اما این دشوار است که به بسط دموکراسی به تکنولوژی از طریق روش‌هایی مانند رای‌دادن متوسل شد. با وجود چند مورد استثنا، موضوعات فنی برای عموم مردم آنقدر جذابیت ندارند که به صورت معضل مطرح باشند. با این وجود مردم محلی به پیشرفت‌های فنی که به ایشان مربوط می‌شود واکنش نشان می‌دهند. از این‌رو به جلسات عمومی در حوزه‌هایی مانند محیط‌زیست رجوع گسترده‌ای می‌شود. فینبرگ در این رابطه بحث‌های بیشتری را ارایه می‌دهد و در این رابطه می‌گوید: «دگرگونی‌هایی که شاهد ظهور آرام و آهسته آنها در فضای عمومی جامعه‌ هستیم تا حد زیادی به‌خاطر شکل ناملموس و تکه‌تکه ‌خود، نادیده گرفته می‌شوند.»

فرانظریه ‌تکنولوژی

تلاش‌های بسیاری در فلسفه برای تعریف ماهیت تکنولوژی شده است. تشخیص تفاوت‌های ویژه ‌تکنولوژی‌های جدید و تکنولوژی‌های پیشامدرن مورد توجه فیلسوفان معاصر بوده است. فینبرگ استدلال می‌کند که این نظریه‌های متنوع در زمینه ‌تعریف ماهیت تکنولوژی همه‌جانبه هستند و قادر به درک کامل پیچیدگی عینیت خود نیستند. وی از دو سطح از ابزاری‌سازی فنی نام می‌برد و هشت‌جنبه ‌مختلف این دو سطح را تعریف می‌کند. در سطح اول تکنولوژی، عینیت‌های خود را با زمینه‌زدایی و دستکاری‌کردن‌شان جسمیت می‌بخشد و در سطح دوم با فراهم‌کردنشان در ابعاد زیبایی‌شناختی و اخلاقی باعث می‌شود دوباره اشیای فنی در زمینه قرار گیرند. در تکنولوژی پیشامدرن این دو سطح فقط به‌صورت تحلیلی تشخیص داده می‌شوند؛ اما با توسعه ‌تکنولوژی مدرن به درجه‌‌ای از نهادهای جداگانه تبدیل می‌شوند. انتظام‌های مختلف و متنوع سطوح و اجزایشان، عقلانیت‌های مجزا را معرفی می‌کنند. در این شرایط ممکن است یک نقد سازنده از فرهنگ تکنولوژی در جامعه و به تصور وجود یک جایگزین، تعمیم داده شود. طرح این نظریه، فینبرگ را قادر ساخت تا در ابعاد مهم نظریات اندیشمندانی چون هایدگر، لاتور، بورگمن و دیگران کنکاش کند. اَندرو فینبرگ درباره ‌نقش پژوهش در حوزه ‌تکنولوژی می‌گوید: «مطالعات علم و تکنولوژی این قابلیت را دارد تا برای توسعه ‌ایده‌ای مشابه به عقلانیت فنی به کار گرفته شود.»  لازم به ذکر است تاکنون تنها چهار مقاله ‌کوتاه از مقالات و کتب متعدد او در مجلات، انتشارات و روزنامه‌ها به زبان فارسی برگردان و منتشر شده‌ است. پژوهشگران رشته‌های ارتباطات، فلسفه‌ و مدیریت تکنولوژی و سایر علاقه‌مندان به مباحث مختلف مطالعات تکنولوژی می‌توانند با توجه به حوزه ‌تخصصی و رویکرد نظریات اَندرو فینبرگ، نسبت به پژوهش درباره آثار ارزشمند وی اقدام کنند.

ترجمه از: جلال نبهانی‌زاده

روزنامه شرق

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: