مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • اشتاینر، یاکوب | \eštāyner\، یاکوب (1796-1863 م / 1211- 1280 ق)، ریاضی‌دان سویسی. او از بنیادگذاران هندسۀ ترکیبی نوین، موسوم به هندسۀ تصویری است.
  • اشتس | \eštos\، فایت (ح 1445-1533 م / 849 - 939 ق)، پیکرتراش آلمانی. او از برجسته‌ترین پیکرتراشان سدۀ 16 م آلمان به شمار می‌رود.
  • اشتری یزدی | \aštarī-ye yazdī\، عبدالمحمد، فرزند محمدعلی مستوفی، ملقب و متخلص به «اشتری»، شاعر سدۀ 13 ق / 19 م که نام او را عبدالحمید نیز ثبت کرده‌اند (خاضع، 12؛ فتوحی، 178).
  • اشتفان |
  • اشتغال، شورای عالی |
  • اشتفان | \eštefān\، یوزف، یا استفان (1835-1893 م / 1251- 1310 ق)، فیزیک‎دان اتریشی که در 1879 م قانون تابش اجسام سیاه (اجسامی که همۀ پرتوهای تابیده‌شده به خود را جذب می‎کنند) را تدوین کرد.
  • اشترینان | بخش و شهری واقع در شهرستان بروجرد از استان لرستان.
  • اشترزمان | \eštrezemān\، گوستاف (1878- 1929 م / 1257- 1308 ش)، دولتمرد آلمانی و برندۀ جایزۀ صلح نوبل در 1926 م (همراه با آریستید بریان).
  • اشترقه* |
  • اشترجان، مسجد جامع | ُشْتُرْجان، مَسْجِدِ جامِع، این مسجد در 36 كیلومتری جنوب غربی اصفهان در منطقۀ لنجان (امروزه از توابع فلاورجان: سرشماری عمومی، 17) واقع شده است. مسجد جامع اشترجان به استناد كتیبه‌های تاریخی آن، در 715 ق / 1315 م به دستور خواجه فخرالدین محمد بن محمود بن علی اشترجانی ساخته شده است كه یكی از نمونه‌های نفیس معماری...
  • اشتارک، یوهانس | \eštārk\، یوهانِس (1874-1957 م / 1253-1336 ش)، فیزیک‌دان آلمانی.
  • اشتاد یشت | \aštād yašt\، هجدهمین یشتِ اوستا، سرودی در ستایش اشتاد (ه‍ م)، از ایزدان زردشتی.
  • اشتاین اشنایدر | \eštāyn-ešnāyder\، موریتس (1816- 1907 م / 1231-1325 ق)، خاورشناسی آلمانی، دارای آثار گوناگون در زمینه‌های ادبیات عبری و عربی، مشهور به پدر کتاب‌شناسی یهودی.
  • اشتارک، اثر | \asar-e eštārk\، شکافت خطوط طیف اتمها، یونها و مولکولهای تابنده، هنگامی که در معرض میدانهای الکتریکی قوی قرار گیرند.
  • اشتاد گشنسب | \aštād gošnasp\، از شخصیتهای بنام روزگار ساسانیان که در منابع تاریخی، نام و منصب وی به‌اختلاف یاد شده است.
  • اشتاین بک | \eštāyn-bek\، (در انگلیسی: اِستاین‌بِک)، جان اِرنست (1902- 1968 م / 1280-1347 ش)، نویسندۀ آمریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل 1962 م در ادبیات.
  • اشترخانیان | یا اشترجانیان، سلسلۀ فرمانروایان ماوراءالنهر (1007- 1199 ق / 1598-1785 م)، كه نسب خود را به جوجی پسر چنگیزخان می‌رسانند. امرای این خاندان از بازماندگان خانات حاكم اشترخان (هشترخان) یا حاجی طرخان (شهری در شمال دریای خزر) بودند كه پس از فروپاشی آن دولت به دست روسها در 963 ق / 1556 م به بخارا، پایتخت دولت شیبانی...
  • استفان ـ بولتزمن، قانون |
  • اشتهای گرجی | میرزاعبدالله (1245- 1289 ق / 1829-1872 م)، شاعر و خوشنویس دورۀ قاجار كه شهرتش بیشتر به سبب سرودن اشعاری دربارۀ خوردنیهاست. او با تخلص اشتها و سرگشته شعر می‌سروده است.
  • اشتود |
  • اشتورم اونددرانگ | \eštūrm-ūnd-derāng\، (در آلمانی بـه معنای توفان و شور)، جنبش ادبـی آلمانی در سالهای پایانی سدۀ 18 م که طبیعت، احساس و فردگرایی را ارج می‌نهاد.
  • آشخانه | \(āš-xāne(a\، مرکز شهرستان مانه ‌و سَمَلقان در استان خراسان شمالی.
  • اشتن | \ašten\، یا اَشتُن، سِر فردریک ویلیام مَلِندِین (1904- 1988 م / 1283- 1367 ش)، طراح باله و رقصندۀ (بالِریَنِ) انگلیسی.
  • آشتیانی، جواد | \āštiyānī\، جواد (1275-1360 ش / 1896- 1981 م)، پزشک و از دولتمردان عصر پهلوی دوم.
  • اشتوتگارت | \eštūtgārt\، شهـر و مـرکز ایـالت بـادِن ـ وورتِمبِرگ (از 1945 م) در جنوب غربی آلمان.
  • آشر | \āšer\، جیمز (1581-1656 م / 988-1066 ق)، اسقف ایرلندی که علاوه بر فعالیتهای سیاسی، به‌سبب کارهایش در زمینۀ متون اوائل مسیحیت، به‌ویژه گاه‌شماری وقایع عهد قدیم، شهرت و اعتبار دارد.
  • اشتورم | \eštūrm\، یوهانِس (1507- 1589 م / 913- 997 ق)، انسان‌گرا، آموزشگر و نویسندۀ آلمانی.
  • اشتی گفیه | \aštī-gafya\، یکی از دیوان اوستایی و از هماوردان گرشاسب.
  • اشتن ـ وارنر | \ašten-vārner\، سیلویا (1905-1984 م / 1284- 1363 ش)، داستان‌نویس و آموزگار اهل زلاندنو.
  • اشدق | ابوامیه عمرو بن سعید بن عاص اموی (د 70 ق / 689 م)، از والیان و فرماندهان مشهور دولت اموی. به نظر می‌آید كه شهرت وی به اشدق ناشی از كجی دهانش بر اثر سكته بوده باشد و به همین سبب او را لطیم الشیطان و لطیم الجن (سیلی خوردۀ شیطان و جن) نیز خوانده‌اند (بلاذری، 4(1) / 441؛ ابن درید، 79؛ ثعالبی، 75)، هرچند فرزندانش ...
  • آشتیانی | آشْتیانی، حاجی میرزا محمدحسن (1248-1319ق / 1832-1901م)، از فقهای بزرگ و برجستۀ شیعۀ امامی، در آشتیان زاده شد. سه ساله بود که پدرش درگذشت. پس از آموزش خواندن و نوشتن، در 13 سالگی به بروجرد رفت و مدت 4 سال در آن شهر به تحصیل ادبیات پرداخت. آنگاه به نجف رفت و در نزد عالمان آنجا تلمذ کرد. وی به زودی چنان در تحصیل...
  • اشتقاق | \ešteqāq\، در لغت به معنی «گرفتن کلمه‌ای از کلمۀ دیگر» (صفی‌پوری؛ لغت‌نامه ... ).
  • اشتهارد | خش و شهری از توابع شهرستان كرج واقع در استان تهران. نام اشتهارد در اغلب منابع به همین صورت آمده است؛ نـادر میرزا (ص 115) آن را اشتهـار آورده است (نیز نك‍ : ملامحمدی، 43-44، 46).
  • اشراق مراغه ای | \ešrāq-e marāqeʾī\، میر عبدالفتاح موسوی مراغی، از شاعران و عارفان نیمۀ دوم سدۀ 12 ق / 18 م.
  • اشتیفتر | \eštīfter\، آدالبرت (1805- 1868 م / 1220-1284 ق)، داستان‌نویس اتریشی.
  • اشرف* |
  • آشتیانی، خاندان | \xāndān-e āštiyānī\، از خاندانهای معروف در دورۀ قاجار و پهلوی.
  • اشراق |
  • آشتیان، شهر | آشْتیان، شهر و مرکز شهرستانی به همین نام از استان مرکزی ایران، واقع در‌°50 و ´1 طول شرقی و‌°34 و ´33 عرض شمالی (مفخم‌پایان، 7؛ آمارنامه، 27؛ در نقشۀ عملیات مشترک: °50 طول شرقی و‌°34 و‌´31 عرض شمالی) در فاصلۀ 80 کیلومتری شمال شرقی اراک (مرکز استان مرکزی)، 120 کیلومتری جنوب غربی قم، و بر سر راه فرعی قم، گرکان و...
  • آشتیانی، جلال الدین | ‌‌ \āštiyānī\، جلال‌الدین، شارحِ فلسفۀ متعالیه و عرفان نظری.
  • اشر | \ešer\، (در هلندی: اِسِر)، ماوریتْس کُرنِلیس (اِم سی) (1898-1972 م / 1277-1351 ش)، هنرمند گرافیست هلندی.
  • اشراف، دیوان | اصطلاح و نیز عنوان دیوانی در ممالك اسلامی كه به طور كلی به معنای نظارت بر امور ادارات و اجزاء دستگاه دیوان‌سالاری به كار می‌رفته، اما حوزۀ كاربرد و مصادیق آن متغیر بوده است. متولی شغل اشراف را مُشرِف (جمع آن مشارف، نك‍ : دوزی، I / 750)، و خود آن شغل را مشارفه نیز می‌گفتند (مثلاً نك‍ : ماوردی، 110).
  • اشعث بن قیس کندی | ابومحمد (د ح 40 یا 41 ق / 660 یا 661 م)، از مردان مشهور در تاریخ نیمۀ نخست سدۀ 1 ق. وی بزرگ قبیلۀ پرنفوذ كنده، از آغاز مسلمانی تا هنگام مرگ در بسیاری حوادث نقش عمده داشت و می‌توان گفت كه حضور او در پاره‌ای مواقع خود حادثه ساز بود. ملك‌داری و فرمانروایی در خاندان او سابقه‌ای دراز داشت و به همین سبب، توجه به وض...
  • اشرف اوغلی | عبدالله بن احمداشرف بن محمد رومی، صوفی و شاعر سدۀ 8- 9 ق / 14-15 م و مؤسس طریقت اشرفیه در تركیۀ عثمانی. به مناسبت نام پدر به اشرف اوغلی، ابن اشرف و اشرف‌زاده نیز مشهور شد (IA, IV / 396؛ «دائرةالمعارف جدید ... 1»،III / 859؛ «دائرةالمعارف ترك2»، XV / 476)، و از آنجا كه زادگاهش ازنیق (ه‍ م) بوده، به ازنیقی نیز ش...
  • اشرف خان |
  • اشرف الدین حسینی گیلانی |
  • اشرف زاده اسکندانی | \ašraf-zāde-ye eskandānī\، محمود (ح 1302-1333 ق / 1885-1915 م)، از مبارزان مشروطه‌خواه، روزنامه‌نگار و سیاسی‌نویس عصر پس‌از مشروطیت.
  • اشرفی | نام سكۀ زر با وزن معین 45 / 3 گرم كه از اواسط قرن 9 ق توسط مملوكان مصری در جهان اسلام رواج یافت و در اوایل قرن 10 ق سراسر ایران را فرا گرفت و ضرب آن با اوزان متغیر تا اواخر دورۀ قاجار ادامه پیدا كرد
  • اشروسنه |
  • اشرودینگر |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: