اشتی گفیه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 13 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/239867/اشتی-گفیه
سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
چاپ شده
4
اشتیگفیه \aštī-gafya\، یکی از دیوان اوستایی و از هماوردان گرشاسب. نام این اژدهادیو تنها یکبار، در رامیشت بهصورت اشتیگفیو و نیز استیگفیو (یشتها، 2 / 426؛ بارتولمه، 262) ذکر شده است. نام او در اینجا در ضمن یک رویداد مهم، یعنی قتل برادر گرشاسب، به نام اورواخشیه به دست هیتاسپه یاد شده است. در این بخش از اوستا، گرشاسب به ایزد وای نیایش میبرد که همانسان که پیش از این، اژدهادیوِ اشتیگفیه را از پای درآورده است، بتواند انتقام برادر خویش را از هیتاسپه بستاند (نیز نک : اوستا، 1 / 452). در این قطعه، اشتیگفیه با لقب «شاخدار» شناخته میشود؛ بنابراین، اگر این مقایسه قرینِ صحت باشد، بخشی از اعمال اهریمنی او را میتوان در یسنا (1 / 162-163) یافت. در اینجا، «اژدهای شاخدار» که اسبها و آدمیان را میبلعید و زهرش به بلندی یک نیزه فرامیجهید، گرشاسب را که بر پشت او غذا میپخت، ترساند (یشتها، 2 / 337- 338؛ نیز نک : تفضـلی، 131-132). در اسطورههـای چینی نیز شین ـ یی ــ که روایتهای مربوط به او به داستانهای گرشاسب بسیار همانند است ــ در نزدیکی دریاچۀ دونگدینگ اژدهایی را میکشد که آدمیان را میبلعید (کویاجی، 16، 177). اسطورۀ گرشاسب و اشتیگفیه را باید متعلق به دوران هندوایرانی، و محل پردازش آن را در شرقیترین نقطۀ سرزمینهای آریایینشین دانست.
اوستا، ترجمۀ جلیل دوستخواه، تهران، 1370 ش؛ تفضلی، احمد، تعلیقات بر مینوی خرد، تهران، 1354 ش؛ کویاجی، جهانگیر کورِجی، آیینها و افسانههای ایران و چین باستان، ترجمۀ جلیل دوستخواه، تهران، 1362 ش؛ یسنا، ترجمۀ ابراهیم پورداود، تهران، 1356 ش؛ یشتها، ترجمۀ ابراهیم پورداود، تهران، 1347 ش؛ نیز:
Bartholomae, Ch., Altiranisches Wörterbuch, Berlin, 1961.
محمد شکری فومشی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید