اشرف زاده اسکندانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 14 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/239890/اشرف-زاده-اسکندانی
جمعه 7 اردیبهشت 1403
چاپ شده
4
اشرفزادۀ اسکندانی \ašraf-zāde-ye eskandānī\، محمود (ح 1302-1333 ق / 1885-1915 م)، از مبارزان مشروطهخواه، روزنامهنگار و سیاسینویس عصر پساز مشروطیت.پدرش میرزا علیاشرفخان، ملقب به قنسول، و برادرش میرزا علیاکبر بود که بعدها به جای پدر، منشی کنسولگری روسیه در تبریز شد. اشرفزاده در تبریز زاده شد، در مدارس ابتدایی لقمانیه و کمال تحصیل کرد و سپس با استفاده از نفوذ پدرش، به مدرسۀ سوسانف رفت که مخصوص فرزندان اتباع روسیه و اعیان و اشراف شهر بود. در آنجا، زبانهای روسی، عربی و فرانسوی را آموخت و کتابهای تاریخی، اجتماعی و ادبی را مطالعه کرد. در جنبش مشروطیت، بهرغم وابستگیهای خانوادهاش، به مشروطهخواهان پیوست. پساز استقرار نظام مشروطه، دو رساله در باب اهمیت انتخابات و حق رأی در کشورهای مترقی نوشت. در دورۀ استبداد صغیر (ه م) به مجاهدین تبریز پیوست، در خلال محاصرۀ شهر و در نبرد میان نیروهای دولتی و مجاهدین، رشادتها نشان داد و در همان ایام به عضویت فرقۀ سوسیال دموکرات درآمد، که از جوانان ایرانی و گرجیهای قفقازی متشکل بود («به یادگار ... »، 5؛ مجتهدی، 189؛ قاضیزاده، 255- 257). اشرفزاده پساز فتح تهران به دست مجاهدین و افتتاح مجلس دوم شورای ملی (1327 ق) به اورمیه رفت و شعبۀ حزب سوسیال دموکرات را در آنجا دایر کرد. در 1329 ق، هفتهنامۀ فروردین، سخنگوی آن حزب، را تأسیس و به زبان ترکی آذربایجانی انتشار داد. مطالب این هفتهنامه بیشتر حاوی شکایت از فتنهگریها و بیدادهای روسها در ایران و آذربایجان بود. اشرفزاده خود مقالهای دربارۀ نیکلای دوم، امپراتور روسیه، و محمدعلیشاه نوشت و در این هفتهنامه منتشر ساخت و به این سبب، دستگیر و شکنجه شد و به زندان افتاد، اما اندکی بعد از زندان گریخت و در اوایل محرم 1330، به سلماس رفت. در آنجا، همراه با افراد امیرحشمت و دیگر مجاهدین، به عثمانی گریخت (کسروی، 433-434؛ «به یادگار»، همانجا؛ براون، 1 / 620). در دورۀ اقامت در استانبول، رسالۀ کوچکی با نام عصر حاضردن بر یپرق (برگی از دورۀ معاصر) را به زبان ترکی عثمانی منتشر ساخت. در 1331 ق به پاریس رفت. در آنجا به کمک ممتازالسلطنه، از خویشاوندانش، در سفارت ایران در فرانسه مشغول به کار شد و درعینحال به نشر اندیشههایش ادامه داد و مصائبی را که بر مردم آذربایجان رفته بود، در مقالات مختلف خود منعکس کرد. مدتی هم در مجلۀ معروف فرانسوی «بررسی جهان مسلمان» مقالاتی با امضای آذری نوشت. اندکی بعد، همزمان با آغاز جنگ جهانی اول در 1914 م، پاریس را به قصد لوزان سویس ترک کرد. در آنجا، همراه با گروهی از وطنپرستان ایرانی از راه عثمانی به قصد کرمانشاه رهسپار شد که در آن زمان، مرکز اصلی فعالیت شماری از سران مجاهدین شده بود. اشرفزاده در 20 رمضان 1333 در حوالی صحنه، نزدیک کرمانشاه، به دست راهزنان کشته، و جسدش در گورستان کرمانشاه به خاک سپرده شد («به یادگار»، 5-6؛ قاضیزاده، 261-262؛ کسروی، 668). از اشرفزاده چند رساله، ازجمله تنقید، و مقالات متعدد در مجلات عدالت، شفق، آزاد، مشورت، شورای ایران، حبل المتین، فروردین، «بررسی جهان مسلمان» و ایرانشهر منتشر شده است.
براون، ا.، تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دورۀ مشروطیت، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، 1386 ش؛ «به یادگار مرحوم اشرفزاده»، کاوه، برلین، 1334 ق، س 1، شم 11؛ قاضیزاده، علیاکبر، جانباختگان روزنامهنگار، تهران، 1379 ش؛ کسروی، احمد، تاریخ هیجدهسالۀ آذربایجان، تهران، 1353 ش؛ مجتهدی، مهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، تهران، 1327 ش.
خسرو خواجهنوری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید