فریبا امینی، روزنامهنگار مستقل ساکن ایالات متحده، به بهانه انتشار کتاب اخیر دکتر آبراهامیان، «کودتای ۱۹۵۳، سیا و ریشههای روابط معاصر ایران و آمریکا» گفتوگویی تلفنی با او انجام داده است. یرواند آبراهامیان در خانوادهای ارمنی در تهران به دنیا آمد. در ده سالگی ایران را ترک کرد و در یک مدرسه شبانهروزی در انگلستان مشغول به تحصیل شد. او به آکسفورد رفت و پس از آن موفق به اخذ درجه دکترا از دانشگاه کلمبیا شد. قبل و بعد از انقلاب او برای ملاقات والدینش که در ایران مانده بودند به کشور بازگشت. آبراهامیان چند کتاب مهم نوشته است که از آن جمله میتوان به «ایران بین دو انقلاب»، و «اعترافات شکنجهشدگان» اشاره کرد. او در حال حاضر استاد برجسته تاریخ ایران و خاورمیانه در کالج باروخ دانشگاه نیویورک است.
محمد طاهری: موسی غنینژاد از هیچ فرصتی برای نقد صریح عملکرد نخست وزیر ملیگرای ایران در دهه 30 چشم پوشی نمیکند. برخلاف آن چه که برخی تاریخنگاران، محمد مصدق را لیبرال و مدافع نظام فکری غرب میدانند، این اقتصاددان، مصدق را "ناسیونال سوسیالیست" میداند و برای اندیشهها و برنامههای او، چارچوبی علمی و سازگار قائل نیست. محمد مصدق به واسطه "خلع ید" از شرکت نفتی ایران و انگلیس که در نهایت منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران شد در میان ایرانیان از محبوبیت بالایی برخوردار است اما موسی غنینژاد این محبوبیت را نشانه پوپولیسم آقای مصدق میداند. گناه اصلی محمد مصدق از دیدگاه موسی غنینژاد، دولتی کردن صنعت نفت ایران است اما او مصدق را نقطه عطف پوپولیسم درایران میداند.
داوود فیرحی نزدیک به 26 سال است که در بدنه دانشگاه های کشور مشغول فعالیت است او معتقد است که در 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد و ریاست وزیران او بر دانشگاهها آسیب های جدی به اجزاء دانشگاه ازجمله اساتید، داشجو و مقوله های پژوهش و آموزش وارد آمده است. او که معتقد است دخالت های بی جای سیاستهای جناحی و دولتی عامل اصلی این آسیب ها است برای برون رفت از این وضعیت، بازگشت به وضعیت سال 84 را پیشنهاد می دهد. گفتگوی سایت مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی را با او می خوانید:
ماریو بارگاس یوسا» نویسنده نامآشنا در کتاب کوچکش با نام «چرا ادبیات» با اشاره به فایدهها و مضرات تخصصی شدن، یکی از پیامدهای تخصصی شدن را محو تفاهم اجتماعی و تقسیم انسان میان گتوهای تکنیسینها و متخصصان میداند. او ادبیات را فصل مشترک تجربیات آدمی میداند که به واسطه آن انسانها میتوانند یکدیگر را باز شناسند و با یکدیگر گفتوگو کنند.
اگرچه شعر همچنان یک روایت ناشناخته است اما با زبان ساده تبدیل به پدیدهای متفاوتتر از پیچش الفبا در قامت مانیفست میشود. میشود شعر ساده و نه سادهلوح که با شیوهای خاص از نوع بیان چنان به سمت سوژه، فضا و موضوع و المانهایی تازه حرکت میکند و مخاطب را به آن ارجاع میدهد که تمام کارکردهای مسلط و غالب گذشته در متن را به سخره میگیرد و با این سادهگی زبانی، موجب تحول در فکر و زاویه دید مخاطب میشود. «سادهنویسی» در شعر ایران با محمد شمسلنگرودی شکل گرفت، شاعری که این روزها به خاطر همین تفاوت در سبک شعری و البته تبعات این جریان مدام مورد نقد قرار میگیرد.
حزب توده ایران چه پیش و چه پس از کودتای 28مرداد سال 32، همواره حزبی تاثیرگذار در تحولات سیاسی و فرهنگی ایران در سالهای سلطنت پهلوی دوم بوده است؛ این تاثیرگذاری البته در مقطع سالهای 29 تا 32 یعنی از ملیشدن صنعت نفت تا کودتای 28 مرداد، بیشتر و اساسیتر هم بود، سالهایی تاثیرگذار که فرجام بد کودتا، راه نوعی دموکراتیسم در ایران را با بنبست مواجه کرد، هرچه که بود، امروز 60سال از آن واقعه میگذرد، 60سالی که نوع نگاه بازیگران اصلی آن روزها را هم با نوعی دگردیسی همراه کرده است؛ عملکرد حزب توده ایران در کنار ملیون و سایر نیروهای تحولخواه در طول این 60سال مورد کنکاش و موشکافی بسیاری قرار گرفته است بیآنکه بازیگران اصلی این گروهها در آن زمان، چندان مجالی برای سخنگفتن داشته باشند.
بعد از انتخابات ریاستجمهوری ایران و رای قاطع مردم ایران به جریان اعتدال، چهرههای مختلفی به حمایت از «جنبش مدنی اعتراض به تحریمها» پرداخته و اقتصاددانانی مانند دکترغنینژاد با انتشار مطالبی خواستار گسترش اعتراض مدني به تحريمهاي غرب عليه ايران شدهاند. غنی نژاد معتقد است که این جنبش بر اساس یک اصل حقوقی پیش می رود که کشورهای تحریم کننده با ایجاد تحریم ها به وضوح این اصل را نقض کرده اند.
در پی يازدهمين انتخابات رياست جمهوری و پيروزی حسن روحانی، شماری از نمايندگان جامعه مدنی ايران تحت طرحی با عنوان «جنبش مدنی ضد تحریم» با امید به اینکه کشورشان می تواند از فضايی تازه برخوردار شود به تلاش برای تاثير گذاری بر سياست بين المللی ايران روی آورده اند
تشكلهاي مدني، انجیاوها، سازمانهاي مردمنهاد و نهادهاي غيردولتي همه كلمات هممعني هستند كه به جامعه مدني اطلاق ميشوند و البته همگي هم تنها در حد كلمه و مفهوم باقي ماندهاند، چرا كه به طور كلي جامعه مدني در كشور مغفول مانده است. مغفول ماندني كه دولت اصلاحات در پي توجه هر چه بيشتر به آن بود. حتي شعارهاي انتخاباتي سيدمحمد خاتمي هم براساس تقويت جامعه مدني گذاشته شده بود .
باید فضای فرهنگی را از فضای امنیتی و سیاسی جدا کرد. نباید مسائل امنیتی و سیاسی را در حوزهی فرهنگ داخل کرد. خود آقای دکتر روحانی دیدگاهشان این است که باید فضای امنیتی حاکم که هنرمندان و بخشهای دیگری از آن آسیب دیدهاند تلطیف شود. .... آقای شجریان را فردی کمنظیر، بلکه بینظیر میدانم. افرادی مثل آقای شهرام ناظری را دوست دارم و به کارهایش ، از گذشتهی دور تا الان ، به طور جد علاقهمندم.....
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید