ضرب اللهُ مثلاً رجلاً فيه شُركاءُ مُتشاكسون و رجُلاً سلماً لرجُل. هل يستويان مثلاً ؟ الحمدلله بل اكثرُهُم لايعلمون.20 گفتيمتوحيد از نظر اسلام داراى دو مرتبه و دو درجه است: توحيد نظرى وتوحيد عملى. توحيد نظرى را علماى اسلامى به سه قسم تقسيم كردهاند:توحيد در ذات، توحيد در صفات، توحيد در افعال؛ و همه اينها از قرآن مجيد استنباط مىشود و مربوط به عالم فكر و انديشه و اعتقاد است؛نوعى انديشيدن و دانستن و محصول نوعى تفكر است. توحيد عملىآن است كه علماى اسلام از آن، تعبير به توحيد در عبادت، توحيد درپرستش مىكنند و آن نوعى زيستن، زندگى كردن و بودن است. آن يكىنوعى انديشيدن است و اين ديگرى نوعى زيستن و بودن. آن انديشيدن، در منطق اسلام با اين نوع بودن به كمال خود مىرسد؛ يعنى انسان تا درمرحله انديشه موحد است، موحد كامل نيست و بلكه موحد حقيقىنيست؛ موحد حقيقى موحدى است كه در مرحله زيستن و بودن همموحد باشد.
بعضى چنين فرض كردهاند كه انسان مىخواهد آزاد مطلق زندگىكند. آزاد مطلق زندگى كردن، گذشته از اينكه امرى است ناممكن ومحال، مساوى است با خروج از انسانيت. آزاد مطلق كه انسان هيچحكمى، آرزويى، هدفى و ايدهاى را بر خود نپذيرد، يعنى بىايده بودنمطلق، اين سقوط است و در دنيا وجود ندارد. آن كسانى همكه دم از آزادى مطلق و عصيان مطلق زدهاند كه تسليم امر هيچ حاكمىنمىشوند، مىبينيد سراسر زندگىشان ايده داشتن است
ما به تعبير ديگر مىگوييم: توحيد نظرى و توحيد عملى؛توحيد نظرى منقسم مىشود به توحيد ذاتى، توحيد صفتى، توحيد فعلى. معناى توحيدهاى نظرى، چگونه دانستن و چگونه فكر كردن است. انسانموجودى است مفكّر، داراى انديشه، منطق و استدلال؛ يعنى فكر واستدلال و انديشه و منطق انسان بايد برسد به مرحله اين سه توحيد:توحيد ذاتى و صفتى و فعلى؛ يعنى انسان اينچنين بينديشد. پس توحيد نظرى يعنى توحيدى انديشيدن، خدا را در ذات، صفات و فعل، واحد ويگانه دانستن؛ از نوع دانستن است.
اشاره: مرحوم استادشهيد آيتالله مطهرى به راستي از متفكراني بود كه در زمينههاي مختلف علوم اسلامي دستي توانا داشت و با بياني شيوا ميتوانست آنها را در اختيار عموم مردم قرار دهد و خلأهايي را پر كند. دريغ كه دست ناپاك بدخواهان چنان گنج شايگاني را از جهان اسلام دريغ داشت. به مناسبت سالگرد شهادت آن اسلامشناس بزرگ و فيلسوف و فقيه عالىمقام و حاصل عمر و پاره تن امام خمينى(ره)، طي چند شماره مطلب منتشر نشده حاضر در اختيار خوانندگان گرامي قرار ميگيرد.
از مرحوم دکتر غلامحسين يوسفي (1306 ـ 1369)، اديب، نويسنده، مترجم و استاد برجستة ادبيات فارسي، آثار ارجمندي به جا مانده است كه مهمترينشان در تصحيح و توضيح آثار سعدي است. وي از سال 1334 تدريس دروس تاريخ ادبيات را در دانشکده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد آغاز کرد تا اينكه در سال 1358 از دانشگاه مزبور بازنشسته شد.
اگر به نتيجه كار با اندكي دقت نگريسته شود، ميتوان در بسياري از توصيفها از كثرت دادهها و برخي توضيحات ريزبينانه درباره دادهها، بيش و كم شگفتزده شد و گهگاه مطالبي از اين دست را نقد كرد و آنها را توضيح واضحات، پرگويي و درازگويي، اطناب مملّ و يا گزارشهاي سادهلوحانه و نظير آن دانست. اما اگر در اين نقد به برخي از اصول مربوط به گزارشهاي فني و مستند توجه شود و به ويژه اگر به اين نكته بسيار مهم روانشناختي عنايت شود كه وقتي هدف و غرض ايجاد اطمينان در مخاطبِ پژوهشگري است كه ميخواهد با استفاده از اطلاعات عرضه شده درباره يك بناي مهم، از لحاظ كاركرد ـ حتي با نديدن بنا ـ ديگر بار آن را در ذهن خود بسازد، بايد پذيرفت كه گزارشگر بايد تيزبين و ريزبين باشد تا بتواند به نياز اين پژوهشگر پاسخ مناسب بدهد.
از مرحوم دكتر حبيبي آثار علمي متعددي به جا مانده است كه هر كدام در جاي خود شايان توجه و استفاده دانشپژوهان رشتههاي مختلف، به ويژه مردم شناسي و ايرانشناسي است. آن بزرگوار در مقام بنيانگذار «بنياد ايرانشناسي» نيز كتابهاي ارزشمندي را رقم زد و طرح تدوين و تأليفشان را نوشت كه تا كنون ديباچه برخي از آنها در اين صفحه چاپ شده است.
پروفسور هانس روبرت رويمر(1) در نخستين سفر خود به ايران (1953)، براى اولين بار توجه مرا به اهميت اسناد چاپ نشده از مدارك ديوانى براى پيشرفت تحقيقات تاريخى جلب كرد. او كه خود نشركننده مجموعهاى از سواد منشئات تاريخى تصنيف عبدالله مرواريد و موسوم به شرفنامه است(2) مىگفت نوشتن تاريخ دقيق ايران كه حاوى مطالب اساسى در زمينههاى اجتماعى و در برگيرنده كليه وقايع باشد امكانپذير نخواهد بود مگر آنكه به جمعآورى اسناد ناشناخته و دور مانده بپردازيم و به نشر علمى و انتقادى آنها مبادرت كنيم.
اشاره: مرحوم ملكالشعراي بهار در نامه به مجتبي مينوي (به تاريخ15آوريل 1948) كه در آن زمان در راديو لندن برنامه داشت، مطالبي را مطرح ميكند كه هنوز شنيدني و پندآموز است.
فهرست کامل روستاها بنای اولیه بر آن بود که فهرست کامل روستاهای کشور (و نیز نام شهرها، دهستانها، بخشها و شهرستانها) در این کتاب درج شود. بدین ترتیب که آخرین تغییراتی که در مجلدات مختلف کتاب آمده است، در فهرست نهایی بیاید و وابستگی دهستانی، بخشی، شهرستانی و استانی در ردیف مربوط معلوم شود تا جستجوگر علاقهمند که میخواهد بداند این یا آن شهرستان یا شهر یا روستا از لحاظ وابستگی به کدام استان تعلق دارد در فهرست الفبایی مربوط این اطلاع را به آسانی به دست آورد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید