قاعده اتحاد عاقل و معقول از قديم الأيام مطرح بوده و گفته مى شود كه فرفوريوس درباره آن بتفصيل سخن گفته است. اين قاعده در ميان حكماى اسلامى نيز مورد توجه واقع شده ولى ابن سينا آن را مردود شمرده است، كسانى مانند صدرالمتألهين شيرازى و هم مسلكان او به اتحاد عاقل و معقول سخت معتقد بوده و براى اثبات آن برهان اقامه كرده اند. صدرالمتألهين براى اثبات اين مسئله ببرهان تضايف تمسك كرده است و در تقرير اين برهان روى چند اصل اساسى تكيه كرده است اصولى كه در تقرير اين برهان نقش ايفا مى كنند بترتيب عبارتند از:
اشاره: همچنان كه در بخش نخست اين نوشتار آمد، مطلب حاضر بخشهايي از مقدمه پربار استاد شفيعي بر كتاب بسيار مهم «اسرارالتوحيد في مقامات الشيخ ابي سعيد» است كه با تصحيح و تعليقات فراوان ايشان و به همت انتشارات «آگاه» به چاپ رسيده است.
ایده «آرمانشهر واقعگرایانه» (Realistic Utopia) را جان راولز مطرح کرد. به عقیده او فلسفه سیاسی (به عنوان یک نظام فکری) زمانی که بتواند دایره امکان عمل سیاسی را بگستراند و رابطه مردم را با وضعیت سیاسی و اجتماعیشان بهبود ببخشد، یک فلسفه سیاسی رئالیستی، و در عین حال، آرمانگرایانه است. اما آرمانشهر واقعگرایانه فقط در حوزه سیاست نیست. در حوزه اخلاق و روابط انسانها هم معنی دارد. جستوجوی رئالیستی جهانی بهتر چیز بیمعنایی نیست.
در خبرها خواندم که سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد نیز گفته است صادق هدایت ممنوعالقلم نیست اما من ششماه قبل به ایشان نامهای نوشتم. در این نامه عنوان کرد: «اجازه بفرمایید آثار صادق هدایت که در 30سال گذشته چاپ شده است، تجدید چاپ شود.» با این حال تاکنون جوابی دریافت نکردهام و به همین دلیل به این سخنان با دیده شکوتردید نگاه میکنم. مجلس باشکوهی است. بزرگان قوم سبیل تا سبیل نشستهاند. دارند گل مصنوعی میگویند و گل مصنوعی میشنوند.
حالا يك اشاره هم به عنوان و تيتر مقاله بكنم كه ما را از محدوده برف و سرما خارج نكند، قبل از آنكه برفهاي اروپا آب شود. و آن اصطلاح «برف شيرة سياست» است كه عنوان اين مقاله است. در شيراز معمولاً اولين برف را مردم نميخورند و به قول كشتكاران، آن را «برف گرگ» مينامند؛ ولي در كوهستان ما ـ پاريزـ آن را با شيره انگور ميآميزند و ميخورند و بسيار هم خوشمزه است، مثل فالوده شيرازي.در ولايت ما يک رگة نازک خاک کبودرنگ هست که به «خاک شيره» معروف است. وقتي شيره انگور را ميپزند، اندکي از آن خاک را از رگه معدن درميآورند و توي شيره ميريزند که جوشانده شود و «دُرد» لطيفي در شيره پديد ميآيد که بسيار خوشمزه است.
يكي از اصول مسلّم اسلام اين است كه قوانين اسلام همواره در بستر تأمين و تضمين عدالت اجتماعي حركت كند. اين زيربناي فقه و حقوق ماست. غير از عدالت اجتماعي، اخلاق نيز زيربناي فقه و حقوق اسلامي ميباشد. پيامبر اسلام(ص) ميفرمايند: «انّي بُعثتُ لاتمّم مكارم الاخلاق: من برانگيخته شدم تا مكارم اخلاق را [در جامعه پياده كنم و] به كمال برسانم.» آيا پيامبري كه هدف بعثت خود را تكوين مكارم اخلاق ميداند، ميتواند پرچمدار قوانيني بر خلاف اخلاق باشد؟ مسلماً خير! يكي از امتيازات بسيار بزرگ اسلام همين اصل تابعيت قوانين از اخلاق است.
استاد یگانه، آقای دکتر شفیعی کدکنی سالهای متمادی است که مشغول تصحیح متون عرفانی و شرح و معرفی آنها، به ویژه عارفان خراسان هستند و تا کنون کتابهای ارجمندی در دسترس مشتاقان قرار دادهاند که چند مجلدش درباره ابوسعید ابوالخیر است. آنچه در پی میآید، بخشهایی از مقدمه پربار ایشان بر کتاب بسیار مهم «اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید» است که با تصحیح و تعلیقات فراوان ایشان و به همت انتشارات «آگاه» به چاپ رسیده است.
صادق هدايت نوشتن «بوف كور» را از ايام اقامت در پاريس در دهه 1920 شروع كرد، دنباله را در تهران نوشت و در سال 1315 در هند به اين شاهكار خود پايان داد. مسافرت او به هند موجب شد به «بوف كور» رنگوبوي هندي بدهد و ما با «بوگامداسي» و «مارناگ» و «معبد لينگم» مواجه ميشويم. بايد توجه داشت صادق هدايت نخستين ممنوعالقلم رسمي در ادبيات ايران بود كه در سال 1313 از او در شهرباني اداره تامينات امضا گرفتند ديگر حق ندارد مطلب يا نوشتههاي خود را چاپ كند. اين توطئه را علياصغر حكمت، وزير فرهنگ وقت براي صادق هدايت چيد و در واقع عكسالعمل شديدي بود كه آقايان انحصارطلب فاخر كه ادبيات را فقط در محدوده معلومات خود ميدانستند براي جواناني كه جرات كرده بودند وارد اين وادي ممنوع شوند نشان دادند.
چندسال پیش احمد میراحسان در مقالهای که اتفاقا در «شرق» منتشر شد، صادق هدایت را «ویرگولی که واو بود» خطاب کرد. این ترکیب بیش از هرچیز، نشان از این دارد که هدایت در تاریخ ادبیات ایران، بهجای آنکه نقطهای جداکننده و متمایز به حساب بیاید، وصلکننده و امتداددهنده بوده و خواهد بود. اما هرچه تاثیر هدایت بر ادبیات ایران، تاثیر پررنگی بوده، میراث بهجامانده از او در عمق آشفتگیها بیشتر فرو رفته؛ خانهاش در عجیبترین شکل ممکن به انباری برای بیمارستان امیراعلم بدل شده، کتابهایش را به ثمن بخس در خیابان میفروشند
اولین و اساسیترین نسخه پساساختارگرایی، پساساختارگرایی دریداست اما نسخه دیگری هم وجود دارد و آن دیدگاه فوکو در دوره تبارشناسی در دهه 1970 است. در واقع کار فوکو به دو دوره دیرینهشناسی و تبارشناسی تقسیم میشود. درست است که تبارشناسی فوکو از همان جایی آغاز میشود که دیرینهشناسی او به پایان میرسد. اما از جهاتی، میان دیرینهشناسی و تبارشناسی تفاوت فلسفی قطعی وجود دارد. تفاوت روشن میان دیرینهشناسی و تبارشناسی آن است که در تبارشناسی تاکید بر قدرت است نه دانش، بر عمل است و نه زبان. فوکو در کتاب «دیرینهشناسی دانش» تلاش میکند آن روش فکری و نظری را که از کتاب تاریخ جنون آغاز کرده بهطور مفصل توضیح دهد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید